اِبْراهيمْ دَرْويشْ پاشا (1228- 1314ق/1813- 1896م)، صاحب منصب بلندمرتبة
نظامى دردورة سلطنت سلطان عبدالعزيز و عبدالحميد ثانى. وي درلوفچه (لوتس1)
ازشهرهاي بلغارستان متولد شد. پدرش ابراهيم آغا از اعيان آن شهر بود . پس از
گذراندن آموزش ابتدايى به استانبول آمد و داوطلبانه وارد خدمت ارتش جديد
(عساكر منصوره) شد و بر اثر هوش و استعداد فوقالعادهاش بسيار زود به درجة
افسري رسيد و در 1252ق/1838م با درجة مين باشى (سرگردي) به آجودانى سردار
اكرم عمر پاشا منصوب گرديد IA) و در مشاغل گوناگون نظامى انجام وظيفه كرد.
سرانجام در 28 شوال 1278ق/28 آوريل 1862م به درجة مُشيري (ژنرالى) ارتقا
يافت. در عمليات نظامى قرهداغ (مونته نگرو2، يكى از ايالات جمهوري فدراتيو
يوگسلاوي) به فرماندهى سردار اكرم عمر پاشا، براي سركوب شورش مردم بر ضدّ
عثمانى (كارال، شركت كرد. درويش پاشا در اين عمليات با عبور دادن
موفقيتآميز نيروها از گذرگاه استروك3، مشهور شد (جودت، II/249-251 و پس از آن
به فرمانداري ايالت يانيه (اپير يا اپيروس4) تعيين گرديد و بعد از مدتى
فرماندة لشكر چهارم شد. در همين ايام مأمور سركوب گروهى از راهزنان ناحية،
قُزان5 (در منطقة كوههاي توروس) گرديد و به لحاظ اهميت موضوع، هيأتى به
نام فرقة اصلاحيّه به رياست خود و عضويت جودت پاشا تشكيل داد (جودت،
.(III/107 اين هيأت در ذيحجة 1281ق از استانبول حركت كرد و يك تيپ پياده
نيز از راه سيواس رهسپار منطقه شد (همو، 136 .(III/135, بدينترتيب اين غائله
با رهبري وي خاموش، و منطقه از وجود اشرار پاك گرديد و او بر اثر اين پيروزي
مورد لطف و عنايت سلطان عبدالعزيز قرار گرفت .(TA)
ابراهيم در 1289ق والى ايالت بوسنه شد (اوزتونا، .(XII/454 ناتوانى درويش
پاشا در جلوگيري از گسترش قيام مردم هِرْزِگُوين6 كه به علت خودداري از
پرداخت ماليات احشام، مورد فشار و تعدّي مأموران عثمانى قرار گرفته و به
شاهزادة قرهداغ پناهنده شده بودند، سبب عزل او گرديد (كارال، .(VIII/74-76
نوشتهاند كه دشمنى صدراعظم نيز عاملى مهم در عزل وي بوده است (جودت،
.(IV/147 ابراهيم پاشا پس از بازگشت به استانبول به مقام ناظر بحريّه (وزير
درياداري) تعيين شد (اوزتونا، )، X/145 اما چون حمدي پاشا، جانشين او در
هرزگوين، نتوانست آرامش را به منطقه بازگرداند، بار ديگر درويش پاشا مأمور شد
كه به قرهداغ برود. اين بار وي به رغم كوهستانى بودن منطقه و شيوههاي
خاص جنگى شورشيان، كوهنشينان را به دشواري به تسليم واداشت و سپس آنان
را عفو كرد (ريزاي، .(66 بزرگترين پيروزي او، حفاظت از بندر باتوم در جريان
جنگ روس و عثمانى بود كه با قدرت تمام از ورود سربازان روسى به
شهرجلوگيري كرد .(IA) بعد از خاتمة جنگ در مشاغل فرمانداري دياربكر، سلانيك و
رياست دارالشّوراي عسكري واركان حرب (ستاد ارتش) انجام وظيفه كرد.
در 1298ق/ 1881م هنگامى كه دولتهاي انگليس و فرانسه از توفيق پاشا، خديو
مصر خواستند كه اعضاي وطنيون به ويژه اعرابى پاشا را از كابينه اخراج كند،
خديو از درخواست آنان سرباز زد و موضوع را به باب عالى ارجاع كرد (كارال، ؛
VIII/93 بايور، .(I/25 سلطان عبدالحميد نيز به منظور جلوگيري از گسترش تشنج
به راه حل سياسى متوسل شد و هيأتى براي رفع اين مشكل به مصر فرستاد.
رياست اين هيأت با درويش پاشا بود. وي در 1299ق وارد اسكندريه شد و با
اعطاي نشان درجة يك مجيدي از جانب عبدالحميد ثانى به اعرابى پاشا قضيه را
به سود وي پايان داد (بايور، ؛ I/33 كارال، همانجا). درويش پاشا پس از
بازگشت از مصر، به فرماندهى سپاه روم ايلى برگزيده شد و سرانجام در 83
سالگى درگذشت و در مقبرة سلطان محمود به خاك سپرده شد.
وي از اولين افسران سپاه جديد عثمانى بود كه با وجود برخورداري از قدرت
عالى فرماندهى و وظيفهشناسى، به علت بىتوجهى دولتمردان عثمانى به
انديشههاي نظاميش، نتوانست منشأ آثار بزرگتري براي دولت و ملت ترك گردد.
مآخذ:
Bayur, Yusur Hikmet, T O rk Inkilabi Tarihi, Ankara, 1983; Cevdet, Ahmed,
Tezakir, Cavidbaysun, Ankara, 1986; IA; Karal, Enverziya, Osmanl o , Ankara,
1983 ; Z ztuna , Yilmaz , B O y O k T O rkiye Tarihi Istanbul, 1983; Rizaj,
Skender, X Midhatpasa p nin Rumel p de vilauylar Kurulmsindaki Rol O 2 n ,
Uluslararasi Midhat pasa Semineri, Ankara, T. T. K., 1986; TA.
علىاكبر ديانت
تايپ مجدد و ن * 1 * زا