responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 550
آيبه سلطان
جلد: 2
     
شماره مقاله:550


آيْبه‌ سُلْطان‌، يا ايبه‌ سلطان‌ بايندر، ابراهيم‌، بيك‌ (مق 904ق‌/ 1499م‌)، از اميران‌ آق‌ قويونلو كه‌ در اواخر حكومت‌ اين‌
سلسله‌ مى‌زيست‌ و در رقابتهايى‌ كه‌ ميان‌ جانشينان‌ يعقوب‌ بيك‌ پسر اوزون‌ حسن‌ بر سر حكمرانى‌ درگرفت‌، نقش‌ مهمى‌ داشت‌. پس‌ از استقرار بايسنقر بر تخت‌ و قتل‌ مسيح‌، عموي‌ بايسنقر، مدعى‌ ديگر حكومت‌، آيبه‌ سلطان‌ كه‌ در قراباغ‌ اران‌ مى‌زيست‌ (خواندمير، 4/438) به‌ مخالفت‌ برخاست‌ و با فريفتن‌ قرق‌ سيدي‌ على‌، كوتوال‌ دژ النجق‌ (قس‌: عالم‌ آراي‌ صفوي‌، 33)، رستم‌ ميرزا پسر مقصودبيك‌ و نوادة اوزون‌ حسن‌ را كه‌ در آنجا زندانى‌ بود، آزاد ساخت‌ ( جهانگشاي‌ خاقان‌، 49، 50) و او را شاه‌ خواند (897ق‌/1492م‌). پس‌ از آنكه‌ بايسنقر به‌ شيروان‌ گريخت‌، آيبه‌ سلطان‌ وارد تبريز شد و رستم‌ را بر تخت‌ نشاند. در 898ق‌/ 1493م‌ آيبه‌ سلطان‌ به‌ فرمان‌ رستم‌ ميرزا با لشكر قاجار به‌ گيلان‌ تاخت‌ و امير عبدالملك‌ حسنى‌ را كه‌ اميرالامراي‌ كاركيا ميرزاعلى‌ بود، گريزاند و سراسر رودبار را به‌ تاراج‌ داد (روملو، 638) و به‌ تبريز بازگشت‌.
در نخستين‌ جنگى‌ كه‌ ميان‌ آيبه‌ سلطان‌ و بايسنقر كه‌ براي‌ تصرف‌ تاج‌ و تخت‌ به‌ آذربايجان‌ تاخته‌ بود درگرفت‌، هيچ‌ يك‌ به‌ پيروزي‌ نرسيدند، ولى‌ در دومين‌ جنگ‌ بايسنقر كشته‌ شد و رستم‌ بلامنازع‌ به‌ حكومت‌ نشست‌. هنگامى‌كه‌ رستم‌خواست‌ صفويان‌را قتل‌عام‌كند و سلطان‌على‌ شاه‌ با برادرانش‌ اسماعيل‌ و ابراهيم‌ صفوي‌ به‌ سوي‌ اردبيل‌ گريخت‌، آيبه‌سلطان‌ سر در پى‌آنها نهاد (اواخر 898ق‌/ 1493م‌). در جنگى‌ كه‌نزديك‌آن‌شهر درگرفت‌، نخست‌آيبه‌سلطان‌شكست‌خورد وسلطانعلى‌ كه‌ در صدد تعقيب‌ او برآمده‌ بود در رود افتاد و كشته‌ شد ( جهانگشاي‌ خاقان‌، 57، 58؛ قس‌: روايت‌ بى‌ پاية عالم‌ آراي‌ صفوي‌، ص‌ 38، كه‌ مى‌گويد آيبه‌ سلطان‌ در اين‌ جنگ‌ كشته‌ شد). آيبه‌ سلطان‌ بازگشت‌ و به‌ اردبيل‌ وارد شد و در جستجوي‌ شاهزادگان‌ صفوي‌، دست‌ به‌ قتل‌ و غارت‌ گشود، اما سرانجام‌ به‌ آنها دست‌ نيافت‌ و به‌ تبريز بازگشت‌.
در اين‌ ميان‌ برخى‌ از امراي‌ تبريز كه‌ از رستم‌ ناخشنود بودند، احمدبيك‌ پسر اغورلو محمد و نوادة اوزون‌ حسن‌ را به‌ تبريز فراخواندند. رستم‌ براي‌ مقابله‌ از شهر خارج‌ شد و در كنار ارس‌ اردو زد (902ق‌/1497م‌). در اثناي‌ جنگ‌ آيبه‌ سلطان‌ از ياري‌ رستم‌ تن‌ زد و به‌ احمد بيك‌ پيوست‌؛ رستم‌ در جنگ‌ كشته‌ شد (قس‌: خواندمير، 4/442) و احمدبيك‌ كه‌ در تبريز به‌ حكومت‌ نشست‌، آيبه‌ سلطان‌ را ولايت‌ كرمان‌ داد، اما قتل‌ حسين‌ بيك‌ عليخانى‌ به‌ فرمان‌ احمدبيك‌، همة خائنين‌ به‌ رستم‌ ميرزا را سخت‌ ترسانيد و آنان‌ تصميم‌ به‌ مخالفت‌ گرفتند. پيش‌ از همه‌ آيبه‌ سلطان‌ كه‌ به‌ نظر مى‌رسد خود داعية حكومت‌ داشت‌، علم‌ مخالفت‌ برافراشت‌ و با قاسم‌ بيك‌ پرناك‌ امير شيراز بر ضد احمدبيك‌ همداستان‌ شد و تصميم‌ گرفتند سلطان‌ مراد پسر يعقوب‌ را كه‌ در شيروان‌ بود به‌ شاهى‌ فراخوانند ( جهانگشاي‌ خاقان‌، 77). در نبردي‌ كه‌ ميان‌ آيبه‌ سلطان‌ و احمدبيك‌ در گرفت‌، آيبه‌ پيروز شد و به‌ قم‌ رفت‌ و خطبه‌ و سكه‌ به‌ نام‌ مراد كرد، اما چون‌ شنيد كه‌ مراد با او سر دوستى‌ ندارد و امراي‌ تركمان‌ در قراجه‌ داغ‌ به‌ او پيوسته‌اند (قزوينى‌، 374) لشكر آراست‌ و بر او تاخت‌. آيبه‌ سلطان‌ در اين‌ نبرد پيروز شد و مراد را دربند كرد و مادر او را به‌ زنى‌ گرفت‌. سپس‌ الوند ميرزا پسر يوسف‌ بيك‌ را از دياربكر طلب‌ كرد و در تبريز بر تخت‌ نشاند. آنگاه‌ براي‌ مقابله‌ با محمدي‌ پادشاه‌ آق‌ قويونلو كه‌ به‌ عراق‌ ايران‌ تاخته‌ بود به‌ ري‌ رفت‌. چون‌ محمدي‌ پادشاه‌ گريخت‌، آيبه‌ سلطان‌ برادر خود گوزل‌ احمد را با بسياري‌ از تركمانان‌ در ورامين‌ نشاند و خود جهت‌ اقامت‌ زمستانى‌ به‌ قم‌ رفت‌، اما اندكى‌ بعد كه‌ شنيد محمدي‌ پادشاه‌ برادر او را در ورامين‌ به‌ سختى‌ سركوب‌ كرده‌ است‌ عزم‌ تبريز كرد تا براي‌ مقابله‌ با مدعى‌ جديد تاج‌ و تخت‌ آماده‌ شود. محمدي‌ پادشاه‌ در راه‌ بر او تاخت‌، در اين‌ جنگ‌ محمدي‌ پادشاه‌ پيروز شد و آيبه‌ سلطان‌ به‌ قتل‌ رسيد (همو، 375؛ جهانگشاي‌ خاقان‌، 79-81).
روايت‌ خواندمير (4/444) در باب‌ سالهاي‌ پايانى‌ عمر آيبه‌ سلطان‌ با روايت‌ پيشين‌ متناقض‌ است‌. خواندمير از جنگ‌ ميان‌ مراد و آيبه‌ سلطان‌ و بر تخت‌ نشستن‌ الوند ميرزا سخنى‌ به‌ ميان‌ نمى‌آورد و بر آن‌ است‌ كه‌ آيبه‌ سلطان‌ به‌ همراهى‌ مراد بر محمدي‌ پادشاه‌ تاخت‌ و به‌ قم‌ رفت‌ (نك: آق‌ قويونلو).
مآخذ: اسكندربيك‌ تركمان‌، عالم‌ آراي‌ عباسى‌، تهران‌، 1350ش‌، 1/21-24؛ جهانگشاي‌ خاقان‌، به‌ كوشش‌ الله‌ دتامضطر، اسلام‌ آباد، 1364ش‌، فهرست‌؛ خواندمير، غياث‌الدين‌، حبيب‌ السير، تهران‌، 1362ش‌؛ روملو، حسن‌ بيك‌، احسن‌ التواريخ‌، به‌ كوشش‌ عبدالحسين‌ نوايى‌، تهران‌، 1349ش‌؛ عالم‌ آراي‌ صفوي‌، به‌ كوشش‌ يدالله‌ شكري‌، تهران‌، 1350ش‌؛ قزوينى‌، يحيى‌، لب‌ التواريخ‌، تهران‌، 1363ش‌؛ قمى‌، قاضى‌ احمد، خلاصة التواريخ‌، به‌ كوشش‌ احسان‌ اشراقى‌، تهران‌، 1359ش‌، 1/41-44؛ نيز نك: «آق‌ قويونلو». صادق‌ سجادي‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 550
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست