آلِ عُسَیْران، از خانوادههای کهن بَعْلَبَک (لبنان) که به جبل عامل کوچیدند و در
صیدا ثروت و شهرت یافتند. افراد درخور ذکر این خاندان بدین شرحند: 1. نیای ایشان
عسیران، با ثروتی که در بعلبک فراهم آورده بود، املاک بسیاری در صیدا خرید که هنوز
بسیاری از آنها به نام او باقی است؛ 2. فرزند او علی، گمنام بود؛ 3. نوادهاش عبید
ظاهراً کاری جز ادارۀ املاک نداشت (سند یکی از دعاوی ملکی او موجود است. نک :
اعیان الشیعه)؛ 4. حاج ابراهیم پسر عبید (1190ق/1776م)، مدفون در گورستان صیدا. او
علاوه بر ثروت بسیار، قدرت و نفوذ سیاسی نیز کسب کرد و به دفاع از شیعیان جبل عامل
شهرت یافت. از میان فرزندان حاج ابراهیم، دو تن قابل ذکرند: حاج حسین (د قبل از
1293ق/1876م)، و محمد؛ 5. حاج حسین نفوذ سیاسی خاندان خویش را وسعت بسیار بخشید.
چون در زمان او شیعیان جبل عامل از هر طرف آزار میدیدند، وی با عمۀ ناصرالدین شاه
که به حج میرفت، در شام دیدار کرد و او را از مظلومیت و تنگدستی شیعیان آگاه ساخت.
عمۀ شاه هنگام بازگشت از مکه، حسین را «شال ترمه» و «نشان شیر و خورشید» بخشید. پس
از آن نیز به اشارت وی و تقاضای شاه ایران از عبدالمجید، سلطان عثمانی، حسین در
1265ق/1849م به عنوان «شهبندر» ایرانیان در صیدا انتخاب شد (اصل فرمان در آرشیوهای
محکمۀ شرعی صیدا موجود است). از آن پس وی، افزون بر ثروت شخصی و مال کلانی که از
همسرش به ارث برده بود، از امتیازات خاص بیگانگان نیز برخوردار شد. پس از مرگ حاج
حسین، سلطان عثمانی به بهانۀ اینکه او اجنبی بود، املاکش را ضبط کرد، اما فرزندش
علی به منظور استرداد دارایی پدر به قسطنطنیه شتافت. در همان سال (1293ق/1876م)
ناصرالدین شاه نیز به آستانه (استانبول) رفت و در آنجا به حاج علی و پسرعمش حاج
احمد نشان شیر و خورشید داد و فرمان شهبندری صیدا را برای علی از سلطان عبدالحمید
گرفت و بدینسان، همۀ املاک آل عسیران آزاد گردید. کامل پاشا زمانی که والی بیروت
شد (پیش از صدارت عظمی)، به سبب بیعنایتی با ایرانیان، از بازدید «کنسول صیدا»
خودداری کرد. حاج علی از طریق سفارت ایران در آستانه، باب عالی را بر آن داشت که
کامل پاشا را به مراعات آداب سیاسی فرمان دهد. فرزند او عبداللـه نیز شهبندر صیدا
بود. اعضای دیگر این خاندان (فرزندان ابراهیم) به پارسایی و علم بیشتر از اخلاف
خود شهرت یافتهاند؛ 6. حاج محمد پسر ابراهیم در پی تحصیل دانش به نجف اشرف رفت،
اما به رغم پارسایی بسیار، بیش از 2 سال در آنجا دوام نیاورد و به صیدا بازگشت و
بازرگانی پیشه کرد. گفتهاند که او 3 ماه از هر سال را روزه میگرفت؛ 7. فرزند او
حاج حسن از راه بازرگانی باز هم بر ثروت پدر افزود (دارای 20 دهکده در جبل عامل و
باغها و دکانهای متعدد در صیدا بود)، اما به پارسایی نیز شهرت داشت و خانهاش
پناهگاه شیعیان و محل نماز و مراسم روضهخوانی بود؛ 8. فرزند او حاج احمد (د پس از
1330ق/1912م، نک : اعلام الشیعه) به دانش و ادب نیز روی آورد. وی در آستانه همراه
پسرعمش علی به حضور ناصرالدین شاه رسید و از جانب وی و به فرمان سلطان عبدالحمید
کنسول عکا شد، اما پس از چند سال از آن کار استعفا داد و به بازرگانی و جهانگردی
پرداخت. ترکی و فارسی را آموخت و جُنگی به نام کشکول تألیف کرد که نسخۀ آن در دست
نوادگانش باقی است؛ 9. شیخ محییالدین فرزند حاج احمد مفتی جبل لبنان بود؛ 10. شیخ
منیر (ز 1294ق/1877م) برادر حاج احمد، بیش از دیگران به علم روی آورد. اعیان الشیعه
از قول همو شرح احوال بزرگان آل عسیران را نقل کرده است (2/497). وی در نجف اشرف
تحصیل کرد و سپس در بیروت قضاوت شیعیان را به عهده گرفت. دو کتاب از او به جای
مانده است: کشف الستار فی الرد علی ماکتبه صاحب المنار (الذریعه، 18/38)؛ تعدیل
المیزان، صیدا، 1332ق/1914م، که شیخ منیر کوشیده است که در آن نظرات جمالالدین
قاسمی، محمد حسین آل کاشف الغطاء و محمد بهجت بیطار را هماهنگ سازد؛ 11. توفیق
(برادر دیگر منیر و احمد)؛ 12. شریف عسیران (1308-1373ق/1891-1954)، آخرین فرد
مشهور این خاندان است که از دانشگاه آمریکایی بیروت دکترای پزشکی داشت.
مآخذ: آقابزرگ، الذریعه، 4/211؛ همو، طبقات اعلام الشیعه (القرن الرابع عشر)،
بیروت، 1390ق، صص 93، 94؛ امین، محسن، اعیان الشیعه، بیروت، 1403ق، 2/498؛ کحاله،
عمررضا، معجم المؤلفین، بیروت، 1376ق، 1/197، 4/292، 13/24؛ مدرس، محمدعلی، ریحانه
الادب، تبریز، 1346ش، 8/469-470.
صمد موحّد