responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 17  صفحه : 6369
جام جم، منظومه
جلد: 17
     
شماره مقاله:6369

جامِ ‌جَم، منظومه‌ای به زبان فارسی و در قالب مثنوی، از اوحدی مراغه‌ای (ه‌ م، د 738ق/ 1338م)، شاعر و عارف ایرانی.
اوحدی این مثنوی را به نام ابوسعید، از آخرین ایلخانان ایران، و به یاری وزیر او، غیاث‌الدین محمد، فرزند خواجه رشیدالدین فضل‌الله سرود. وی این منظومه را در حدود 60 سالگیِ خود، در 732ق آغاز کرد و در 733ق به پایان برد (اوحدی، کلیات، بیتهای 10419-10449، 10466-10516، 10560-10575، 14721-14722؛ نفیسی، 57). مثنوی جام جم در 5 هزار بیت و به پیروی از وزن و سبک حدیقة الحقیقۀ سنایی سروده شده است و چنان‌که دولتشاه سمرقندی اشاره می‌کند، در اندک زمانی، با استقبال بسیاری در روزگار خود شاعر مواجه گردید (ص 213؛ مسرور، 132؛ صفا، 3(2)/835) و این شاید از آن روی باشد که به رغم شباهت به وزن و سبک حدیقه، مثنوی جام ‌جم از نظر بیان شیرین‌تر و روان‌تر از آن سروده شده، و از نظر مضامین، به تجارب مردم روزگار خود و نکته‌ها و موضوعات اخلاقی، عرفانی و تربیتی مورد توجه به آنها نزدیک‌تر، و در بیان آنها موفق‌تر بوده است (همو، 3(2)/836؛ تجلیل، 208-209؛ ریپکا، 246-247؛ مسرور، همانجا).
اوحدی در بخشهای آغازینِ این منظومه آن را «نامۀ اولیاء»، «فتوحی از عالم بالا»، و «پیامی از آسمان» می‌شمارد و از آن روی که به باور او در آن همۀ حقایق و دانستنیهای مورد نیاز انسان برای نجات آمده، و چگونگی مبدأ، معاش و معاد در آن شرح داده شده است، آن را جام ‌جم می‌نامد ( کلیات، بیتهای 10607-10611، 10795-10816). مثنوی جام ‌جم همچون دیگر منظومه‌های مشابه، مشتمل بر مقدمه‌ای است که با ستایش خداوند و نعت رسول اکرم(ص) آغاز می‌شود و با ستایش خرد، مدح سلطان ابوسعید و وزیر او غیاث الدین محمد ادامه می‌یابد. این مثنوی همچنان‌که جام حقیقی 3 دور می‌گردد، به 3 دور تقسیم می‌شود که عبارت‌اند از: در مبدأ آفرینش، در کیفیت معاش جمهور، و در شرح معاد خلایق و احوال آخرت.
در دور اول این مثنوی مباحثی چون مبدأ آفرینش، ظهورِ موالید ثلاثه، صفت معدن، تکوین نباتات، اشجار، جانوران و انسان، حالتهای گوناگون زندگی فرد پس از تولد، تأثیر اجرام سماوی در عالم کون و فساد، آثار علوی، خواص نفس قدسی و دلیلهای حرکتها و علامتهای اجزاء بدن، و شرافت انسان از نظر صورت و معنی بر دیگر آفریده‌ها مورد بحث قرار می‌گیرد.
دور دوم که به کیفیت معاش اختصاص دارد، خود مشتمل بر دو باب است: اوحدی در باب نخست که دربارۀ معاش اهل دنیا ست، ابتدا به نصیحت پادشاهان و تعریف عدل و ظلم، و نیز نکوهش غرور و منع از شراب و بنگ می‌پردازد و آن‌گاه موضوعاتی چون ترتیب منزل و بنیان آن، عمارت کردن، منع اسراف، ازدواج و پرورش فرزندان، نکوهش صفات ناپسند و ترغیب به اخلاق پسندیده را مورد توجه قرار می‌دهد. در این باب سپس موضوع فتوت و فتوت‌داران دروغین کسب علم و شرف عالمان، نکوهش فقیهان ناراست و کم‌مایه، قاضیان و منصب قضا، و واعظان مطرح می‌شود و در آخر، ستایش راستی، گوشزد کردن حقوق خداوند و دیگران بر گردن آدمی، حضور دل و احیای نفس، و بی‌وفایی جهان و خرسندی به قضا می‌آید.
باب دوم از دور دوم تقریباً به تمامی به موضوع سلوک عرفانی و آفتهای آن اختصاص دارد. اوحدی در این باب نخست به اهمیت ترک دنیا و جست‌و‌جو برای یافتن پیر و مرشدی راهنما می‌پردازد و صفات چنین مرشدی را برمی‌شمرد. وی آن‌گاه به نصیحت پیران دربارۀ دقت در خرقه دادن به مریدان و تمییز مرید شایسته از مرید ناشایست، و گوشزد کردن آداب مریدی به مریدان می‌پردازد و مباحثی چون توبه، تلقین ذکر، خلوت، ترک و تجرید، فایدۀ جوع، بی‌خوابی، گوشه‌نشینی، خاموشی و اخلاص را شرح می‌دهد و پس از آن به سرزنش صوفیان دروغین، پیران سالوس و اهل زرق و تلبیس می‌پردازد و صفات نکوهیدۀ آنان را برمی‌شمرد.
مطالعۀ این بخش از مثنوی جام ‌جم، به ویژه از نظر بررسی اوضاع تصوف، سلسله‌ها و خانقاهها در زمانۀ شاعر بسیار روشنگر است و رواج دنیا زدگی، آسایش‌طلبی و دوری از اهداف معنوی را در آنها به روشنی نشان می‌دهد. با این همه، اوحدی اشاره می‌کند که عارفان حقیقی و صوفیان صافی نیز در روزگار او اندک نیستند. مشایخی که سالکِ حقیقت‌جو باید بکوشد تا آنان را بیابد، زیرا هدایت دلسوزانۀ ایشان انسان را در تمام مراحل سلوک دستگیری می‌کند و او را از گردنه‌های دشوار و آفتهای راه می‌رهاند ( کلیات، بیتهای 13307-13363، 13767-13837، 13989-14095).
اوحدی در این باب همچنین موضوعاتی چون توکل، صبر، تسلیم، شکر و سماع و آفات آن را یک‌به‌یک توضیح می‌دهد و به ستایش اهل رضا و خرسندی می‌پردازد و آن‌گاه مرتبۀ عقل و جان، معنیِ دل و عشق را مورد توجه قرار می‌دهد و در پایان این باب به توحید و چگونگی ادراک آن می‌پردازد و این چنین، سیرِ سالک در مراتبِ کمال را به پایان می‌برد.
دور سوم مثنوی جام جم به شرح معاد خلایق و احوال آخرت اختصاص دارد و در آن به مباحثی چون سبب مرگ طبیعی، معاد و تجرد کلی، عروج روح به عالم اصلی، علومی که با نفس همراه می‌شوند، بهشت و مراتب آن، و معارجِ ارواح و ابدان و چگونگی عذاب آنان پرداخته می‌شود. این مثنوی با مدح خواجه غیاث الدین محمد وزیر و شرح تاریخ سرایش منظومه پایان می‌یابد.
چنان‌که بیشتر محققان اشاره کرده‌اند، منظومۀ جام جم افزون بر ارزش ادبی آن، از نظر بررسی اوضاع اجتماعی در سدۀ 8 ق/ 14م، روحیات و اخلاق مردم و کیفیت تعامل آنان با حاکمان و دیگر منصب‌داران، و به ویژه از نظر شناخت احوال اهل تصوف در آن روزگار، حلقه‌های صوفیه، خانقاهها و آفتهایی که به آنها دچار بوده‌اند، دارای اهمیت بسیار است و از این نظر، همچون آیینه‌ای است که اوضاع زمانۀ خود را به درستی و راستی بازمی‌تاباند (صفا، 3(1)/94-95، 3(2)/836؛ زرین‌کوب، 329-330؛ تجلیل، 208؛ ریپکا، 247). از سوی دیگر، این منظومه همچنین نشان دهندۀ دیدگاهها و اندیشه‌های شاعر در زمینه‌های گوناگون نیز هست که اغلب با روانی، بی‌پیرایگی و صداقتی محسوس بیان شده‌اند و میزان هوشمندی شاعر، بهره‌مندی او از دانشهای مختلف، و پرورش معنوی او را می‌نمایانند.
منظومۀ جام جم نخستین بار به کوشش وحید دستگردی در 1307ش، به صورت ضمیمۀ سال هشتم مجلۀ ارمغان منتشر شد (نک‌ : مآخذ) و پس از آن، در مجموعۀ کلیات اوحدی مراغه‌ای، نخست در 1340ش به کوشش سعید نفیسی، و پس از آن توسط دیگران به چاپ رسید.

مآخذ: اوحدی مراغـه‌ای، جام جم، ضمیمـۀ سال هشتم ارمغان، به کـوشش وحیددستگردی، تهران، 1307ش؛ همو، کلیات، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1340ش؛ تجلیل، جلیل، «جرعه‌ها از جام»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، تهران، 1355ش، س 23، شم‌ 1-2؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، به کوشش ادوارد براون، تهران، 1900م؛ زرین‌کوب، عبد الحسین، جست‌و‌جو در تصوف ایران، تهران، 1357ش؛ صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1378ش؛ مسرور، حسین، «شرح حال اوحدی مراغه‌ای»، ارمغان، تهران، 1307ش، س 9، شم‌ 2 و 3؛ نفیسی، سعید، مقدمه بر کلیات اوحدی مراغه‌ای (هم‌ (؛ نیز:

Rypka, J., Iranische Literaturgeschichte, Leipzig, 1959.
یوسف بیگ باباپور

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 17  صفحه : 6369
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست