responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 17  صفحه : 6292
ثعلبة بن سلامه
جلد: 17
     
شماره مقاله:6292

ثَعْلَبَةِ بْنِ سَلامه، یا ثعلبة بن سلامۀ عاملی (یا جذامی) (د 132ق/750م)، سردار جنگاور و والی اندلس و اردن در عصر خلافت امویان. او از تیرۀ بنی عامله یا بنی جذام، از قبایل قیسی بود (نک‌ : ابن درید، 373-374؛ ابن حزم، 419). بدین‌سبب وی را عاملی و جذامی (نک‌ : ابن قوطیه، 39؛ ابن حزم، همانجا؛ ضبی، 255؛ حمیدی، 185) خوانده‌اند. دربارۀ او پیش از حضورش در افریقیه، اطلاعی در دست نیست.
هشام بن عبدالملک در 123ق سپاهی را به سرکردگی کلثوم بن عیاض برای سرکوب بربرهای شورشی به شمال افریقا گسیل داشت. فرماندهی دستۀ جنگجویان اردنی این سپاه با ثعلبه بود، و آورده‌اند که به سفارش هشام، مقرر شد در صورت مرگ کلثوم بن عیاض، بلج بن بشر (ه‌ م) و پس از او ثعلبة بن سلامه فرماندهی سپاه را به دست گیرد (نک‌ : اخبار...، 36؛ ابن اثیر، 5/259؛ مقریزی، 2/640؛ ابن عذاری، 2/32-33؛ نیز نک‌ : دوزی، 133؛ لوی پرووانسال، I/47). کلثوم در نبرد با بربرها به قتل رسید و لشکر شام به سرکردگی بلج وارد اندلس شد ( اخبار، 42-43؛ مقری، 3/21؛ عبادی، 88). بلج نیز طی ماجرایی کشته شد و ثعلبه با ابراز تمایل شامیان، به رغم مخالفت عربها و بربرهای ساکن اندلس، در 124ق در قرطبه رشتۀ امور را به دست گرفت ( اخبار، 46-47؛ ابن قوطیه، 40-42؛ ابن اثیر، همانجا؛ ابن خلدون، 4/153؛ مقری، 3/22؛ عنان، 1/124-125).
برخی از مورخان تصریح کرده‌اند که ثعلبه می‌خواست پس از سالها آشوب و کشمکش امرای اندلس، آرامش و امنیتی بر آن سامان حکم‌فرما کند (ابن خلدون، مقری، همانجاها؛ عنان، 1/125؛ بیضون، 124-125). در واقع بر اثر کشمکشهای دراز میان ساکنان اندلس، از عرب و بربر و دسته‌هایی که پی در پی از شام وارد آن دیار می‌شدند، قدرت و نفوذی برای قرطبه به‌عنوان مرکز حکومت مسلمانان در اندلس باقی نمانده (نک‌ : ابن قوطیه، 42؛ نعنعی، 117-120؛ مونس، فجر...، 356-359؛ امیرعلی، 161؛ کالینز، 110؛ لوی پرووانسال، I/48؛ کنده، I/121-128)، و این ولایت بزرگ به مناطق متعدد نفوذ تقسیم شده بود (نک‌ : مونس، معالم...، 66؛ طه، 383-389؛ عنان، 1/123-126). ثعلبه برای ایجاد وحدت و تقویت حکومت مرکزی ناچار به پیکار بود. در نبردی که میان او و مخالفانش نزدیک مارده رخ داد، اگرچه او در آغاز روی به گریز نهاد، ولی باز از غفلت دشمنان استفاده کرد و آنها را در هم شکست و بسیاری را به اسارت گرفت
( اخبار، 47؛ ابن اثیر، همانجا؛ مقریزی، 2/640-641؛ مقری، همانجا؛ ابن عذاری، 2/33؛ نیز مونس، فجر، 218). آنگاه برای تحقیر شکست خوردگان و عبرت مخالفان، سرکردگان و بزرگان عرب را که اسیر شده بودند، چون بردگان فروخت ( اخبار، 48؛ ابن عذاری، 2/33-34؛ نیز نک‌ : سالم، 161؛ مونس، همان، 219؛ دوزی، 145).
ظاهراً رفتار بلج و جانشین او ثعلبه، و نیز آشوبهای اندلس که موجب انسجام مسیحیان آن دیار و پیشروی آنها به قلمرو مسلمانان شده بود، اشراف و دولتمردان عرب این ولایت را واداشت تا از افریقیه ــ که اندلس هنوز تابع آن بود ــ بخواهند امیری به آنجا فرستد. از این‌رو حنظلة بن صفوان، حاکم افریقیه یکی از امرای خود موسوم به ابوالخطار بن ضرار کلبی را با
فرمان حکومت اندلس روانه کرد (ابن قوطیه، 43؛ ابن اثیر، 5/273؛ ابن خلدون، همانجا؛ ابن تغری بردی، 1/281-282؛ مقری، همانجا؛ حمیدی، 186؛ نک‌ : لوی پرووانسال، نیز اخبار، همانجاها؛ ابن عذاری، 2/34؛ عنان، 1/125؛ شکیب ارسلان، 92؛ دوزی، همانجا).
ثعلبه و دیگر گروههای رقیب ناچار از ابوالخطار اطاعت کردند و او پس از آزاد کردن اسیران، برای جلوگیری از نزاع مجدد، شامیان را به اطراف پراکنده کرد ( اخبار، 49؛ ابن قوطیه، 43-44؛ ابن اثیر، 5/273، 491؛ مقری، 1/237؛ ابن عذاری، همانجا؛ دوزی، 146؛ لوی پرووانسال، همانجا). ثعلبه با گروهی از شامیانِ اندلس به افریقیه رفت، یا به روایتی به آنجا تبعید شد (ابن قوطیه، 43؛ ضبی، 255؛ مقریزی، 2/641؛ ابن عبدالحکم، 221؛ حمیدی، همانجا؛ نیز نک‌ : سالم، همانجا). چندی بعد چون مروان بن محمد معروف به مروان حمار به خلافت نشست (حک‌ 127-132ق)، ثعلبه را امارت اردن داد. وی تا پایان حکومت امویان در همین منصب بود و سرانجام همراه مروان به بوصیر گریخت و در آنجا کشته شد (طبری، 7/438؛ ابن حزم، 419؛ ابن خلدون، مقریزی، همانجاها).

مآخذ: ابن اثیر، الکامل؛ ابن تغری بردی، النجوم؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، قاهره، 1382ق/1962م؛ ابن خلدون، تاریخ، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، 1408ق/1988م؛ ابن درید، محمد، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، بغداد، 1378ق/1958م؛ ابن عبدالحکم، عبدالرحمان، فتوح مصر و اخبارها، قاهره، 1411ق/1991م؛ ابن عذاری، احمد، البیان المغرب، به کوشش کولن و لوی پرووانسال، لیدن، 1951م؛ ابن قوطیه، محمد، تاریخ افتتاح الاندلس، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، 1402ق/1982م؛ اخبار مجموعة، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، 1401ق/1981م؛ امیرعلی، تاریخ عرب و اسلام، ترجمۀ محمدتقی فخر داعی گیلانی، تهران، 1320ش؛ بیضون، ابراهیم، الدولة العربیة فی اسبانیة، بیروت، 1406ق؛ حمیدی، محمد، جذوة المقتبس، قاهره، 1966م؛ سالم، عبدالعزیز، تاریخ المسلمین و آثارهم فی الاندلس، اسکندریه، 2001م؛ شکیب ارسلان، تاریخ فتوحات مسلمانان در اروپا، ترجمۀ علی دوانی، تهران، 1370ش؛ ضبی، احمد، بغیة الملتمس، دارالکاتب، 1967م؛ طبری، تاریخ؛ طه، عبدالواحد ذنون، الفتح و الاستقرار العربی الاسلامی، بغداد، 1982م؛ عبادی، احمدمختار، فی تاریخ المغرب و الاندلس، بیروت، 1978م؛ عنان، محمد عبدالله، دولة الاسلام فی الاندلس، قاهره، 1408ق/1988م؛ مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1388ق/1968م؛ مقریزی، احمد، المقفی الکبیر، به کوشش محمد یعلاوی، بیروت، 1407ق/1987م؛ مونس، حسین، فجر الاندلس، قاهره، 1959م؛ همو، معالم تاریخ المغرب و الاندلس، قاهره، 1980م؛ نعنعی، عبدالمجید، تاریخ الدولة الامویة فی الاندلس، بیروت، 1986م؛ نیز:
Colins, R., The Arab Conquest of Spain, Madrid, 1989; Condé, J.A., History of the Dominion of the Arabs in Spain, tr. J. Foster, London, 1954; Dozy, R., Spanish Islam, tr. and ed. F. G. Stokes, London, 1913; Lévi-Provençal, E., Histoire de l’Espagne musulmane, Paris, 1950.
عبدالحمید مرادی
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 17  صفحه : 6292
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست