توپْکانْلو، نام یکی از گروههای کُرد پراکنده
در استان خراسان. توپکانلوها خود را توپان مینامند و توپان را واژهای کردی به
معنای انبوه جمعیت یا درخت میدانند. برخی این معنا را به سبب پرجمعیت بودن
توپکانلوها در میان عشایر خراسان دانستهاند (توحدی، 2/171).
بنابر شواهد تاریخی خاستگاه اصلی توپکانلوها به احتمال قوی مناطق غرب ایران و
کردستان بوده است. آنها نیز مانند دیگر گروههای کرد خراسان به تدریج در دورۀ حکومت
شاه اسماعیل اول (سل 907-930ق/1501-1524م)، شاه عباس اول صفوی (سل
996-1038ق/1588-1629م) و نادرشاه افشار (سل 1148-1160ق/1735-1747م) برای مقابله
با ترکمنها و ازبکها به سرحدات شمال شرق کشور کوچانده شدند (نک : محمدکاظم،
1/60-61؛بدلیسی، 424-430؛ اعتمادالسلطنه، 1/157؛مجدالاسلام، 1(2)/ 498؛ ییت، 181؛
ایوانف، «نکتههایی دربارۀ کردها...1»، 167؛ EI2, V/457) و در نواحی چکنه، مشهد،
جوین، نیشابور،
دشت تقی، درگز، قوچان، شیروان، سرخس، اسفراین و بینالود استان خراسان اسکان یافتند
(ایوانف، «نکاتی دربارۀ قومشناسی...2» ، 151؛ توحدی، 2/136، 171، 175، 256).
درگذشته شمار بسیاری از توپکانلوها کوچنده بودند و میان نواحی ییلاقی دامنۀ کوههای
شاهجهان و آلاداغ، حاشیۀ رودخانۀ اترک و نواحی اطراف مراوه تپه و نواحی قشلاقی
اطراف سرخس، کشفرود و مزدوران کوچ میکردند (توحدی، همانجاها؛ میرنیا، 59). ایوانف
که در اوایل سدۀ 20م در میان کردهای خراسان بوده است، از گستردگی کوچ توپکانلوها و
اتحاد و همبستگی آنها در کوچ اظهار تعجب میکند و میگوید: کوچ توپکانلوها که چند
هفته در مسافتی طولانی طول میکشید، بیشتر بدون پیشامدهای ناگوار و دزدی خاتمه
مییافت (همانجا).
امروزه بیشتر توپکانلوها یکجانشین شدهاند و در روستاها و شهرها اسکان یافتهاند،
اما شمار اندکی از آنها هنوز میان دهستانهای شهرستانهای اسفراین، بجنورد، برد اسکن،
چناران، درگز، سبزوار، سرخس، شیروان، طبس و... استان خراسان ییلاق و قشلاق میکنند
(سرشماری، جمعیت، 54-71).
توپکانلوها به چند طایفۀ کِرِکانلو، کالمیشی، فرهادخانی (یا فرهادی)، لطیفی، ترابی،
شیرقاضی، آقامحمدخانی (یا آقامحمدی) سَمَکان (یا سمکانلو) و زینلی تقسیم میشوند
(توحدی، 2/173-175؛ قس: پاپلی، 84). هر طایفه نیز به چند توپهر یا توپر (=تیره)
تقسیم میشود. هرچند خانواده یک توپهر و هرچند توپهر یک تیره یا طایفه را تشکیل
میدهد. رئیس توپهر، ریشسفید و سرپرست مجموعۀ توپهر ها کدخدا یا بگ نامیده
میشود (توحدی، 2/154). بیشتر سرپرستان و بگهای توپکانلو از میان طایفۀ فرهادی
برخاسته بودند. این طایفه به بگان نیز معروف است (همو، 2/174). از رؤسای قدرتمند
توپکانلوها درگذشته میتوان به فرهادخان و رضاخان، از اعضای طایفۀ فرهادخانی، اشاره
کرد. تا 1359ش رئیس توپکانلوها، امان الله خان بوده است (میرنیا، همانجا).
1. »Notes on Khorasani…« 2. »Notes on the Ethnology…«
زبان مادری توپکانلوها مانند گروههای دیگر کرد خراسان، کردی، و احتمالاً از دستۀ
گویشهای مُکری بوده است. درآمیختگی و همزیستی کردهای خراسان با همسایگان ترک و
ترکمن در چند صد سال گذشته، سبب شده که بسیاری از عناصر فرهنگ کردی گروههای قومی
کُرد، از جمله زبان، جایش را به زبان و فرهنگ ترک و ترکمن بدهد؛ از اینرو ایوانف
شناسایی هویت کردهای خراسان را مشکل دانسته است و آنها را ترکزبانان یا
ترکمنشدههایی میداند که رفته رفته هویت کردی را از دست میدهند (همان، 150,
152).