responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 16  صفحه : 6149
توبة بن حمیر بن حزم (یا سفیان) خفاجی
جلد: 16
     
شماره مقاله:6149

توبَةِ بْنِ حُمَیِّرِ بْنِ حَزْمِ (یا سُفْیانِ) خَفاجی، ابوحَرب، شاعر راهزن عرب و عاشق لیلی اَخیَلیّه در سدۀ 1ق/7م. آنچه از زندگی او می‌دانیم، از همان‌گونه داستانهایی است که دربارۀ شاعران عصر جاهلی نقل کرده‌اند: اندکی واقعیت، یا اندکی روایت پذیرفتنی منطقی آمیخته با انبوهی افسانه. زندگی‌نامۀ وی از سدۀ 3ق/9م در کتابهای ادبی عرب مانند آثار ابن قتیبه، ابوالفرج اصفهانی و ابوعلی قالی گرد آمده است. نیز اخبار و سروده‌های پراکندۀ منسوب به او را می‌توان در بسیاری از کتابهای نحوی، تاریخی، تبار‌شناسی و فرهنگ‌نامه‌ها یافت.
توبه را از بنی عُقَیل، از تیرۀ عامر بن صَعصَعه گفته‌اند (نک‌ : ابن عبدربه، 3/306؛ ابن حزم، 291؛ قس: بلاشر، II/287). مادرش عامره، دختر والبة بن حارث بود (ابوالفرج، 10/67). برخی وی را از عرب شمال جزیره (عدنان)، و تولدش را اندکی قبل از ظهور اسلام در نزدیکی مدینه می‌دانند (مثلاً نک‌ : EI2).
توبه شهرت خود را بیشتر مدیون بانوی هم‌قبیله‌ای، لیلی اخیلیه (د ح 85 ق/704م) و عشق شورانگیز آن دو به یکدیگر است. به همین سبب به جز ماجرای عاشقانه، آگاهی چندانی دربارۀ خود او به دست ما نرسیده است. تنها می‌دانیم که او از طریق غارت قبایل همسایه، چون بنی حارث و هَمْدان روزگار می‌گذرانید (ابن قتیبه، 1/445). قبایل قضاعه، خثعم و مَهره نیز در زمان معاویه آماج تاخت و تازهای وی بودند (نک‌ : ابوالفرج، 10/72). او سرانجام هنگام حمله به بنی عوف کشته شد. در همین حمله برادرش عبیدالله پای خود را از دست داد (نک‌ : ابن قتیبه، 1/447؛ برای روایات گوناگون، نک‌ : زجاج، 49-50؛ ابوالفرج، 10/70-75).
ابوعبید بکری ( معجم...، 1/636، 3/1355، 1358) تپۀ بِنت هند یا هَیده، در سرزمین بنی عقیل را محل قتل توبه معرفی کرده است (قس: یاقوت، 1/742). سال مرگ او نیز در منابع متفاوت
است: برخی مرگ وی را در دورۀ حکومت مروان بن حکم بر مدینه، یعنی میان سالهای 41-49ق/661-669م یا 56-57ق/ 676-677م گفته‌اند (نک‌ : ابوالفرج، 10/70؛ نیز GAS, II/399)، اما ابوعبید بکری (نک‌ : سمط...، 2/757) وفات او را در دوران خلافت مروان (64-65ق/684-685م) می‌نویسد. برخی دیگر (نک‌ : صفدی، 10/473؛ ابن شاکر، 1/183) هم حوالی سال 80 ق و بعضی (نک‌ : ابن تغری بردی، 1/193) سال 75ق را پیشنهاد کرده‌اند. ظاهراً سال 55 ق/674م یا اندکی پس از آن محتمل‌تر است (نک‌ : EI2؛ نیز دنبالۀ مقاله).
معلوم نیست چرا «اخبار» موجود، وی را یک بار به شام فرستاده، و با جمیل (عاشقِ بُثَینه) درگیر کرده‌اند. مایۀ اصلی این روایت آن است که حضور معشوق، بر توانایی و دلیری عاشق ‌می‌افزاید.
روایتهای عاشقانۀ توبه این گمان را ایجاد می‌کنند که عشق او و لیلی به یکدیگر به سرحد دیوانگی کشید. در روایت نخست، لیلی با برگرفتن برقع از رو، عاشق را از خطر مرگ و تهدید برادران آگاه می‌کند (نک‌ : توبه، 33، بیت 10؛ ابن قتیبه، 1/445؛ ابوالفرج، 10/67). در این ماجرا گویی لیلی هنوز به خانۀ شوی نرفته است.
عشق لیلی به توبه زمانی دشوار می‌شود که وی، هم باید جانب عفاف را نگه دارد و هم دیوانه‌وار عاشق باشد. راست است که گویند سالها پس از مرگ توبه، حجاج بن یوسف لیلی را به سبب بی‌اعتنایی به گور معشوق سرزنش می‌کند (مسعودی، 3/ 148؛ نیز نک‌ : یاقوت، 1/742)؛ اما آنچه نظرها را جلب کرده، و مایۀ چندین قطعه شعر مشهور گردیده است، آن روایت افسانه‌آمیز است که هنگام سفر، لیلی از شوی خود اجازه می‌گیرد که به گور توبه سلامی فرستد. چون به گور نزدیک می‌شود، جغدی از گور برمی‌جهد و ناقۀ لیلی را می‌رماند و موجب مرگ او می‌گردد (ابوالفرج، 10/82؛ ابوعبید، همان، 1/120). جالب توجه آنکه این ماجرا را توبه در شعری پیش‌بینی کرده بوده است (نک‌ : ص 47، بیت 4 بب‌ ؛ ابن قتیبه، 1/446).
در هر حال، لیلی پیش از مرگ، مراثی سوزناکی در سوگ توبه سرود؛ در یکی از آنها اشاره می‌کند که از بیم مردمان قبیله از گریه بر او خودداری می‌کند (همو، 1/450؛ ابوالفرج، 10/73).
شعر توبه: در کتابی که شامل اخبار و شعر توبه است و عطیه در بیروت (1998م) چاپ کرده، دو قصیدۀ 49 بیتی و 19 بیتی، دو قطعۀ 14 بیتی و 8 بیتی، و یک دو بیتی گرد آمده که بسیاری را محقق به اصل کتاب افزوده است. این اشعار که احتمالاً بیشتر جعلی‌اند، چندان شخصیت دزدان شاعر (صعالیک) را نمایش نمی‌دهند (بلاشر، II/288)، زیرا مایۀ بیشتر آنها همانا عشق لیلی است.
گویند نفطویه (د 323ق/934م) دیوان شعر او را گرد آورده بود (نک‌ : EI2 ، که به یک نسخۀ احتمالی در ترکیه اشاره می‌کند).

مآخذ: ابن تغری بردی، النجوم؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1403ق/1983م؛ ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة النهضة المصریه؛ ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش عبدالمجید ترحینی، بیروت، 1407ق/1987م؛ ابن قتیبه، عبدالله، الشعر و الشعراء، به کوشش احمد محمدشاکر، قاهره، دارالمعارف؛ ابوعبید بکری، عبدالله، سمط اللآلی، به کوشش عبدالعزیز میمنی، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ همو، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفى سقا، بیروت، 1403ق/1983م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بیروت، 1390ق/1970م؛ توبة بن حمیر، دیوان، به کوشش خلیل ابراهیم عطیه، بیروت، 1998م؛ زجاج، ابوالقاسم، الامالی، بیروت، 1403ق/1983م؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش ژاکلین سوبله و علی عماره، بیروت، 1402ق/1982م؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، دارالفکر؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Blachère, R., Histoire de la littérature arabe, Paris, 1966; EI2; GAS.
هادی نظری منظم

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 16  صفحه : 6149
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست