responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 16  صفحه : 6039
تقی الدین شوشتری
جلد: 16
     
شماره مقاله:6039

تَقیُّ‌الدّینِ شوشْتَری، محمد (زنده در 1035ق/1626م)، ادیب، مترجم و شاعر ایرانی در دربار اکبرشاه (حک‌ 963-1014ق/ 1556-1605م) و فرزند او،جهانگیر (1014-1037ق/1605-1628م).
تقی‌الدین در ارجان به دنیا آمد. نام وی در منابع گوناگون، به صورتهای مختلف ضبط شده است. از جمله: ملاتقی‌الدین شستری، تقی شوشتری، تقیای شوشتری، تقیا مورخ خانی شوشتری و غیوری شوشتری (نک‌ : ثروتیان، 46). «غیوری» تخلص شعری اوست (نهاوندی، 3/679؛ سرخوش، 34). تقی‌الدین از ارجان، راهی شیراز شد. این مهاجرت، محتملاً در دورۀ جوانـی او صورت گـرفته است. وی در این شهر، از محضر میـرزاجان شیرازی (د 994ق) و تقـی‌الدین محمد مشهور به «نسّابه» (د 1016ق)، بهره‌ها اندوخت، به مباحثه و مناظرۀ علمـی مشغول شد و سرانجـام، به مقام «مولویت» رسید (اوحدی، 234؛ نهاوندی، 3/680؛ ثروتیان، 45، 48). اوحدی (همانجا) تصریح می‌کند که او را در 996ق/1588م، در شیراز دیده است.
1. Branca 2. Wilkins
تقی‌الدین شوشتری در زمان اکبرشاه، از شیراز راهی هند شد. نخست به دستگاه عبدالرحیم‌خان خانان (د 1032ق/1623م) پیوست و تحت حمایت او، دو اثرِ آداب العرب و الفرس از ابوعلی مسکویه و سراج الملوک از ابوبکر طرطوسی را از عربی به فارسی ترجمه کرد (هادی، 592). سپس به دربار اکبرشاه راه یافت. به گفتۀ بدائونی، وی در 1004ق، در دربار اکبرشاه مشغول به نثر درآوردن شاهنامه بوده است (2/404، 3/206؛ نیز نک‌ : منزوی، فهرستواره...، 2/996-997). اما ظاهراً موفق به اتمام آن نشد (علی‌ حسن‌، 88)، ولی بدائونی بر آن است که تقی‌الدین شوشتری در منثور ساختن شاهنامه «قماش را به پلاس و ریسمان را به پنبه» مبدل کرده است (3/206)؛ هرچند نظر


بدائونی می‌تواند ریشه در حسادت او نسبت به نزدیکان اکبرشاه داشته باشد (نک‌ : ثروتیان، 47).
تقی‌الدین شوشتری سپس به دربار جهانگیر راه یافت. این موضوع می‌تواند پس از مرگ اکبر (1014ق) صورت گرفته باشد. او در دربار جهانگیر با کسانی مانند شکیبی اصفهانی
(د 1023ق/ 1614م) که احتمالاً با او در محضر تقی‌الدین محمد نسّابه، در شیراز همدرس بود (نک‌ : گلچین‌معانی، 1/641)، همنشین و هم‌بحث شد (نهاوندی، همانجا). او کتاب جاویدان خرد را که در سده‌های پیشین، توسط ابوعلی مسکویه از پهلوی به عربی ترجمه شده بود؛ به فارسی برگرداند (منزوی، همان، 6/270-271، 413) و سپس آن را به جهانگیر اهدا کرد (نک‌ : ص 4-5). تقی‌الدین در دربار جهانگیر به مناصب جدیدی دست یافت. از جمله: در 1016ق/1607م، لقب «مورخ خانی» را از پادشاه دریافت کرد (نک‌ : گلچین معانی، 1/251، به نقل از جهانگیر) و سرانجام صدارت جهانگیر را برعهده گرفت. عبدالباقی نهاوندی (3/682) وی را در 1024ق در منصب صدارت دیده است.
هرچند برخی از رفتارهای نسنجیدۀ تقی‌الدین‌، موقعیت او را به طور مکرر، متزلزل می‌ساخت (اوحدی، همانجا؛ واله، 1/435)، با این همه، تا پایان عمر در دربار جهانگیر به سر برد. اوحدی (همانجا) مرگ او را در 1025ق/1616م می‌داند، ولی با توجه به اینکه ترجمۀ جاویدان خرد در میانۀ سالهای 1031 تا 1035ق صورت گرفته است (نک‌ : ثروتیان، 54) می‌توان نتیجه گرفت که در این سالها زنده بوده است. به هر تقدیر تقی‌الدین شوشتری در اجمیر درگذشت و در مقبرۀ معین‌الدین چشتی به خاک سپرده شد (همو، 49؛ گلچین‌معانی، همانجا).
بسیاری از تذکره‌نویسان به مراتب علمی تقی‌الدین شوشتری و حافظۀ قوی او اشاره کرده‌اند (نک‌ : اوحدی، همانجا؛ عبدالحی، 5/105؛ احمد، 2/513؛ گلچین‌معانی، همانجا، به نقل از تقی‌الدین کاشی). او طبع شعر داشت (بدائونی، همانجا)، ولی تنها یک قصیدۀ 35 بیتی در مدح خان خانان، و سروده‌هایی پراکنده از وی باقی مانده است (نک‌ : نهاوندی، 3/682-683؛ احمد، نیز بدائونی، همانجاها؛ رازی، 1/263). وی افزون بر ترجمۀ کتابهای آداب العرب و الفرس، سراج الملوک، جاویدان خرد (نک‌ : بدائونی، همانجا؛ منزوی، همان، 1/270-271، 413؛ هادی، همانجا) و شاهنامۀ منثور فردوسی که آقابزرگ (9/174) آن را «نثر شاهنامه» می‌نامد، دو اثر دیگر به نامهای شرح رباعیات جهانگیر و رساله‌ای در علم هیئت نیز تألیف کرده است (منزوی، همان، 2/996-997؛ آقابزرگ، 24/52؛ ثروتیان، 45-46، 48). از این میان، تنها ترجمۀ جاویدان خرد در دست است.
تقی‌الدین شوشتری در ترجمۀ جاویدان خرد، بیش از یک نسخه در دست داشته است (همو، 57). او در کار ترجمه کوشیده است تا ضمن رعایت امانت، در برگردان عبارات عربی، دقت‌نظر، سادگی و فصاحت را نیز لحاظ کند (همو، 56). وی دقت‌نظر را گاه از حد معمول در گذرانیده، و به تفسیر کلمه و یا جمله‌ای عربی در چند سطر و یا چند صفحه مبادرت ورزیده و یا کلمه‌ای را در چند وجه ترجمه کرده است (همو، 59-60)؛ با این‌همه، در ترجمۀ ضرب‌المثلهای عربی توفیق چندانی نیافته، و گاهی دچار «عدم رعایت ترتیب منطقی جمله‌های فارسی» شده است، چنان‌که فهم ضرب‌المثلهای عربی از ترجمۀ فارسی آنها آسان‌تر می‌نماید (همو، 58-59).
از ترجمۀ جاویدان خرد، دست‌نویسهای چندی باقی مانده است (منزوی، خطی، 2/1588-1589). این اثر در 1355ش در تهران به چاپ رسید.
مآخذ: آقابزرگ، الذریعة؛ احمد، نظام‌الدین، طبقات اکبری، کلکته، 1935م؛ اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ خطی کتابخانۀ ملی ملک، شم‌ 5324؛ بدائونی، عبدالقادر، منتخب‌التواریخ، به کوشش احمدعلی صاحب، کلکته، 1869م؛ تقی‌الدین شوشتری، محمد، مقدمۀ ترجمۀ جاویدان خرد ابوعلی مسکویه، به کوشش بهروز ثروتیان، تهران، 1355ش؛ ثروتیان، بهروز، «مولانا تقی‌الدین محمد ارجانی شوشتری»، مقدمه بر جاویدان خرد (نک‌ : هم‌ ، تقی‌الدین شوشتری)؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، 1340ش؛ سرخوش، محمدافضل، کلمات الشعراء، به کوشش صادق علی دلاوری، لاهور، 1942م؛ عبدالحی، نزهة الخواطر، به کوشش شرف‌الدین احمد، حیدرآباد دکن، 1396ق/1972م؛ علی‌ حسن‌خان، صبح گلشن، کلکته، 1295ق؛ گلچین معانی، احمد، کاروان هند، مشهد، 1369ش؛ منزوی، خطی؛ همو، فهرستوارۀ کتابهای فارسی، تهران، 1381ش؛ نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، به کوشش محمدهدایت حسین، کلکته، 1931م؛ واله داغستانی، علیقلی، ریاض الشعرا، به کوشش محسن ناجی نصرآبادی، تهران، 1384ش؛ نیز:

Hadi, N., Dictionary of Indo-Persian Literature, Delhi, 1995.
علی میرانصاری

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 16  صفحه : 6039
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست