پورْبَهایِ جامی، تاجالدینبنبهاءالدین، معروف به «ابنبها»، متخلص به «پوربها» و
«بها»، شاعر هزلگوی سدۀ 7ق/13م. وی اصلاً از روستای جام در خراسان، و در
خانوادهای اهل دانش به دنیا آمد(اوحد، 193). پدرانش منصب قضای ولایت جام را
داشتند. پوربها را نیز نخست برای این شغل تربیت کردند، ولی طبع ظریفش او را به
معاشرت با شاعران کشانید(دولتشاه، 136).
پوربها در هرات دانشهای ادبی را نزد رکنالدین قُبایی و سعید هروی آموخت(همو، 120،
130، 136؛ آذر، 1/292؛ هدایت، 2/701؛ صفا، 3(1)/356). گفتهاند که به روزگار سلطنت
ارغونخان(657-672ق) همراه خواجه وجیهالدین زنگی پسر طاهر فریومدی به تبریز
رفت(دولتشاه، 137؛ اوحدی، همانجا؛ قس: صفا، 3(1)/663). پوربها در تبریز با همام
تبریزی مشاعره داشت و به دستگاه خواجه شمسالدین محمد صاحب دیوان جوینی نزدیک شد و
او را مدح کرد(دولتشاه، همانجا؛ رازی، 2/179؛ حمدالله، 816).
پوربها در تبریز درگذشت(علی حسنخان، 77). سال مرگ دقیق او معلوم نیست. صفا به
دلایلی(3(1)/666)نظر تقیالدین کاشانی، یعنی 732ق/1332م را نادرست میداند. اشارۀ
بعضی منابع به وفات پوربها در عهد سلطان ابوسعید گورکان در نیمۀ دوم سدۀ 9ق(برای
نمونه، نک: صبا، 140؛ آقابزرگ، 9(1)/159)، البته ناممکن مینماید. اگر منظور،
ایلخان ابوسعید بهادر(حک 717-736ق)بوده باشد هم باید گفت حمدالله مستوفی که تاریخ
گزیده را در روزگار این سلطان نگاشته، هیچ اشارهای به مرگ پوربها نکرده است.
فصیح خوافی قصیدهای از پوریها، مربوط به زلزلۀ نیشابور در 666ق/1268م و بازسازی آن
شهر در 669ق، نقل کرده است(2/337، 340)؛ اما دیگر سرودهای پوربها استمرار حیات وی
را پس از این تاریخ تأیید نمیکنند.
پوربها شاعری خوش قریحه و باذوق و دیوان مختصر او مضامین متنوعی دارد. وی در برخی
سرودههایش، به ویژگیهای شخصیت خویش اشاره کرده است(نک: صفا، 3(1)/661، 667-668).
مهارت پوربها در سرودن هزل و هجاست(رازی، 2/179-180). وی شخصیتهای تاریخی و معاصر
خود را هجو کرده است(نک: صفا، 3(1)/662، حاشیه)؛ همچنین هزلیاتی دربارۀ اعضای بدن
خود سروده(نک: رازی، 2/180)که در این زمینه، سخن او یادآور شعر سوزنی است، هرچند
که پوربها خود را از سوزنی برتر میداند(نک: صفا، 3(1)/667). در مواردی نیز هزل و
هجویات پوربها رنگ انتقادی از مفاسد اجتماعی روزگار به خود میگیرد(نک: افشار، 5).
پوربها در سرودههای جدی، خود را همطراز سنایی میداند(صفا، همانجا).
از تفننهای شعری پوربها میتوان به کاربرد فراوان واژهها و عبارتهای مغولی در ضمن
قصیدهای مدحی اشاره کرد(نک: دولتشاه، همانجا؛ جاجرمی، 1/274). یکی از
استادانهترین تفننهای پوربها، قصیدۀ لامیه به زبان مردم الکن است(نک: صفا،
3(1)668).
نسخهای خطی از دیوان پوربهای جامی(کتابت: 1029ق)، در موزۀ بریتانیا موجود است(نک:
مرکزی، 1/88-89). همچنین مثنوی «کارنامۀ اوقاف» او را(نک: EI2, VIII/342) ایرج
افشار در 315بیت در مدح عزالدین فریومدی و هجو صاحب اوقاف، به چاپ رسانده(1339ش)که
در آن نام سراینده تاجالدین نسایی ضبط شده است.
مآخذ: آذربیگدلی، لطفعلی، آتشکده، به کوشش حسن سادات ناصری، تهران، 1336ش؛ آقابزرگ،
الذریعة؛ افشار، ایرج، مقدمه بر «کارنامۀ اوقاف»، فرهنگ ایران زمین، 1329ش، ج7؛
اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ خطی کتابخانۀ ملی ملک، شم 5324؛ جاجرمی،
محمد، مونس الاحرار، به کوشش صالح طبیبی، تهران، 1337ش؛ حمدالله مستوفی، تاریخ
گزیده، به کوشش ادوارد براون، لیدن، 1328ق/1910م؛ دولتشاه، سمرقندی، تذکرةالشعراء،
به کوشش محمد رمضانی، تهران، 1338ش؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد
فاضل، تهران، 1340ش؛ صبا، محمدمظفر حسن، تذکرۀ روز روشن، به کوشش محمدحسین رکنزادۀ
آدمیت، تهران، 1343ش؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1366ش؛
علیحسنخان، صبح گلشن، کلکته، 1295ق؛ فصیحخوافی، محمد، مجمل فصیحی، به کوشش
محمود، فرخ، مشهد، 1340ش؛ مرکزی، میکروفیلمها؛ هدایت، رضاقلی، مجمعالفصحا، به کوشش
مظاهر مصفا، تهران، 1339ش؛ نیز:
EI2.
مریم مجیدی