پِنانْگ1، یا پینانگ3 (در مالایایی:
پولائوپینانگ3)، استان، شهر و جزیرهای به همین نام واقع در شمال غربی فدراسیون
مالزی.
پولائو پینانگ در زبان مالایی به معنی «جزیرۀ فوفل» (نخل هندی) است. جزیرۀ پنانگ با
وسعت 280کم 2، در شمالشرقی تنگۀ مالاکا جای دارد و چند جزیرۀ کوچک به نامهای
بیتونگ، ریمائو، ژرساک و تیکوس در اطراف آن واقع است. این جزیره به وسیلۀ پلی به
درازای 4/8کم به سرزمین اصلی مالزی متصل شده است. این پل که در 1364ش/1985م به
بهرهبرداری رسیده است، بزرگترین پل در نوع خود در جنوبشرقی آسیا بهشمار
میرود(مسائلی، 10؛ انکارتا4؛ کلمبیا5).
استان پنانگ با وسعت 033‘1 کم 2 از شمال و شرق به استان کداح، از جنوب به استان
پراک و از غرب به تنگۀ مالاکا محدود است. آبوهوای این منطقه استوایی و در سرتاسر
سال تقریباً یکنواخت است و متوسط باران سالیانۀ آن 267 سانتیمتر است(«جزیره…6»؛
مسائلی، 19).
پایۀ اقتصاد پنانگ از آغاز بر بازرگانی بود و به تجارت ادویۀ سوماترا بستگی داشت.
افزون بر آن بازرگانان بسیاری هم برای خرید انواع ماهیان و پرندگان به آنجا سفر
میکردند و بخش اعظم تجارت با تنگۀ ملاکا و جنوب تایلند را شامل میشد؛ اما در
1349ش/1970م با بازگشایی نخستین منطقۀ آزاد صنعتی مالزی در پنانگ و در پی آن احداث
کارخانههایی با فنآوری پیشرفته در آن، امروزه این استان به یکی از مراکز صنعتی
مالزی بدل شده است. صنایع الکترونیکی، لوازم خانگی و لوازم یدکی خودرو، از
عمدهترین صنایع استان پنانگ است. صنعت جهانگردی هم از دیگر بخشهای مهم اقتصادی
پنانگ به شمار میرود. جاذبههای طبیعی و تاریخی جزیرۀ پنانگ که آن را به «مروارید
مشرق زمین» ملقب کرده است، همچنین احداث هتلهایی مجلل در کرانههای شمالی جزیره،
این استان را به اصلیترین کانون صنعت جهانگردی مالزی بدل ساخته است(وینستد، 107؛
انکارتا؛ وایکیپدیا؛ EI2).
جمعیت پنانگ آمیزهای از نژادهای مختلف است. بیشتر مردمان پنانگ چینیتبارند و شمار
مالایاییهای آن از دیگر استانهای مالزی کمتر است. 59٪ جمعیت استان پنانگ را چینیها،
32٪ را مالایاییها و 7٪ را هندیها تشکیل میدهند. زبان رسمی در این استان همچون
دیگر بخشهای مالزی زبان مالایی است، اما زبانهای ماندارین و دیگر گویشهای چینی،
هندی، تامیلی، بنگالی، پنجابی و تایی نیز در آن رواج دارد. اسلام دین رسمی در پنانگ
است، اما اکثر مردم آن پیرو دینهای بودایی، مسیحی، هندو و تائوییاند. مسلمانان
پنانگ مشتملاند بر تمام مالایاییها و بخش کوچکی از هندیها که به جاویپرا ناکا یا
جاویپکان معروفاند و رهبری سیاسی و فکری مسلمانان پنانگ را برعهده دارند(هوکر،
170؛ «به پنانگ...7»).
جمعیت استان پنانگ در 1383ش/2005م حدود 900‘378‘1 تن برآورد شده است(«فرهنگ...8»).
مرکز استان پنانگ شهر بندری پنانگ یا جرجتاون است. این شهر در کرانههای شمال شرقی
جزیرۀ پنانگ جای دارد و با 358‘178تن جمعیت (1383ش) یکی از بندرگاههای مهم مالزی به
شمار میآید(کلمبیا؛ «فرهنگ»؛ «اطلس...9»، 162).
پیشینۀ تاریخی: کهنترین نشان از پنانگ به سدۀ 4م بازمیگردد. بنابر منابع چینی،
این جزیره در همان سده نزد دریانوردان چینی ساخته شده بوده است و آنان به آنجا سفر
میکردند. همچنین بخشهایی از یک سنگنوشته به زبان سنسکریت متعلق به سدۀ 4م در
نواحی شرقی این جزیره کشف شده است(نیدهام، 179؛ هال، 36؛ جرینی، 98).
نخستین کشتی اروپاییان در 1000ق/1592م به فرماندهی ادوارد لانگستر به جزیرۀ پنانگ
وارد شد؛ هرچند که هرگز به مبدأ بازنگشت و در دریا غرق شد(وینستد، 53). در سدۀ
11ق/17م که توجه اروپاییان به شرق آسیا افزایش یافت، جزیرۀ پنانگ به عنوان بندر و
پایگاه مورد توجه انگلیسیها واقع شد و آنها در 1199ق/1785م آنجا را که تقریباً
غیرمسکون و بخشی از سرزمین کداح بود، از سلطان کداح اجاره کردند(همانجا). هدف سلطان
کداح از این کار یافتن متحدی قدرتمند در برابر تهدیدهای دولت سیام بود(گولیک،
19-20). در 1786م فراسیس لایت از مأموران کمپانی هند شرقی اقامتگاهی را در این
جزیره پایهریزی کرد(هال، 318, 459, 472) و آن را به افتخار جرج سوم پادشاه
انگلستان جرج تاون نامید(وایکیپدیا).
نظام بازرگانی آزادی که لایت از آغاز برقرار کرد، جمعیت چینی و هندی را به آنجا جذب
کرد و پنانگ بسیار زود از یک روستای کوچک به یک شهر و به مستعمرهای تابع فرمانروای
کل بنگال بدل گردید و در اندک زمانی بازرگانی آن رونق گرفت، به گونهای که در 1789م
واردات و صادرات آن 592‘853 پوند برآورد شد و 5سال بعد، به دو برابر افزایش یافت و
چند سال پس از آن، با افزایش کشت فلفل و کاتهندی به رقیب جزایر ملوک بدل شد(میلر،
56؛ وینستد، 107).
عبدالله، سلطان کداح در 1791م پس از آنکه از امضای پیمان دفاع مشترک با انگلیسیها
ناامید شد، به پنانگ حمله کرد، هرچند که او در این کار توفیقی نیافت، اما این اقدام
وی سبب شد که احساس تعلق به یک جامعۀ اسلامی در مردم منطقه تقویت گردد(هال، 472؛
اندایا، 107-108). با وجود آنکه در 1794م پنانگ حدود 25هزار تن جمعیت داشته است،
اما هیچگونه نظام اداری بر امور آنجا حاکم نبود و فقط در پایان سدۀ 18م با گسترش
فعالیتهای بازرگانی در پنانگ، مقدمات لازم برای ایجاد یک نظام حکومتی در آنجا فراهم
گردید(میلر، 66-67؛ وینستد، 97). این نظام حکومتی متشکل از شورایی بود که فرمانداری
در رأس آن قرار داشت(وینستد، همانجا؛ هال، 449؛ میلر، 68).
در 1826م، 3 مستعمرۀ پنانگ، مالاکا و سنگاپور تحت عنوان «مستعمرات تنگه» مجتمع
گردیدند و پنانگ مرکز حکومتی آن تعیین شد. در 1832م مرکز حکومت از پنانگ به سنگاپور
انتقال یافت و در 1851م این 3 مستعمره تابع فرمانروای کل هند شدند(همو، 76). در
1867م قیامهایی برضد نظام استعماری در پنانگ رخ داد، اما این منطقه تا 1321ش/1942م
که ژاپن آنجا را به تصرف درآورد. تحت استیلای انگلستان باقی بود(گولیک، 55؛ تیشوا،
123(.
پس از جنگ جهانی دوم انگلستان تصمیم گرفت شبهجزیرۀ مالزی را تحت یک دولت خودمختار
شد سازد، اما پنانگ و مالاکا را از آن مستثنا کرد و این دو منطقه تحت استیلای
مستقیم انگلستان باقی ماندند(میلر، 164). این وضعیت ساکنان پنانگ را برآن داشت تا
خواستار استقلال شوند، اما رهبری دولت خودمختار مالزی خواستار ادغام پنانگ در
فدراسیون مالزی بود(شفرالدین، 3). در این شرایط نوعی گرایش میهنپرستانه در جوامع
مختلف ساکن پنانگ به وجود آمد و این گرایش با تصمیم انگلستان مبنی بر لغو اساسنامۀ
بندرآزاد در 1946م شدت بیشتری یافت. بر اثر این مبارزرات، اساسنامۀ بندر آزاد در
همان سال دوباره برقرارشد(کریستی، 40)و سرانجام در1948م فدراسیون مالزی متشکل از 9
استان و مناطق پنانگ و مالاکا شکلگرفت و قانون اساسی1336ش/1957م، پنانگ را جزو11
ایالت تشکیلدهندۀ فدراسیون مالزی قرارداد(شفرالدین،1-2, 13).
درحالی که فرمانداران سایر ایالات مالزی در عین حال، مسئول نگاهبانی دین اسلام و
سنتهای مالایایی هستند، استان پنانگ و مالاکا و کوالالامپور مستقیماً تابع دولت
مرکزی بوده، رؤسای آن برای مدت معین انتخاب میشوند(نک: نوئر، 199؛ میلن، 109).
مآخذ: تیشوا، رولا، کشورهای جنوب شرقی، ترجمۀ غلامعلی سرمد، تهران، 1352ش؛ مسائلی،
محمود، مالزی، تهران، 1372ش؛ نیز:
Andaya, B. W. and L. Y. Andaya, A History of Malaysia, London, 1994; Atlas of
the World, Oxford, 1994; Christie, C. J. A Modern History of Southeast Asia,
London, 1996; The Columbia Encyclopedia, www.bartleby,com; EI2; Encarta
Reference Library, 2004; Gerini, G. E., Researches on Ptolemy’s Geography of
Eastern Asia, New Delhi, 1974; Gullick, J. and B. Gale, Malaysia, Selangor,
1986; Hall, D. G. E., A History of South-East Asia, London, 1964; Hooker, M. B.,
»Muhammadan Low and Islamic Law«, Islam in South-East Asia, ed. M. B. Hooker,
Leiden, 1983; Miler, H., The Story of Malaysia, London, 1965; Milne, R. S. and
D. K. Mauzy, Malaysia, Boulder, 1986; Needham, J., Science and Civilisation in
China, Cambridge, 1954; Noer, D., »Contemporary Political Diensions of Islam«,
Islam in South-East Asia, ed. M. B. Hooker, Leiden, 1983; »Penang Island«, Yahoo
Geo Cities, www.geocities.com/zahiro/penang.htm; Shafruddin, B. H., The Federal
Factor in the Government and Politics of Peninsular Malayasia, Singapore, 1987;
»Welcome to penang-Pearl of Orient«, Yahoo Geo Cities,
www.geocities.com/penangnetdotcom/main.html? 20055; Wikipedia,
http://en.wikipedia.org/wiki/penang; Winstedt, S. R., Malaysia and its History,
London, 1966; The World Gazetteer, www.worldgazetteer.com.
پرویز امین
1. Penang 2. Pinang 3. Pulau Pinang 4. Encarta… 5. The Columbia… 6. »Penang…« 7.
»Welcom…« 8. The World… 9. Atlas…