responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5531
پشتو، ادبیات
جلد: 13
     
شماره مقاله:5531

پَشْتو، اَدَبیّات، ادبیات پشتو متشکل از دو بخش است: نخست ادبیات شفاهی یا مردمی (فولکلور) و دیگر ادبیات علمی و مکتوب. ادبیات مردمی و شفاهی پشتو بسیار غنی است و انواع گوناگون دارد که از آن جمله است: کیسه(قصه، افسانه)، چیستان، مَثَل(مثل)، لَنْدَی (به معنای کوتاه و همانند هایکو در ژاپنی)، لوبه(بازی)، چاربیته(چهاربیتی)، بگتئی، نمیکئی، بدل، اَلّاهو(لالایی)، رباعی، ناری(نعره)، ساندی، سندری(سرود و ترانه)و غزل(جیلانی، 81-86).
برخی از پژوهشگران پیشینۀ گونه‌هایی از ادب شفاهی پشتو ـ مثلاً لندی ـ را به عصر وداها می‌رسانند(اردو...، 5/622؛ بخاری، 34). گونه‌هایی از ادبیات مردمی پشتو در سدۀ حاضر گردآوری و چاپ شده است(مثلاً لندی، کابل، 1363ش). دربارۀ ادبیات مکتوب، برخی 3 جملۀ مذکور در کتیبۀ سنگی داریوش(سدۀ 5ق‌م) را به زبان پشتو دانسته‌اند. برخی از تذکره‌نگاران مطالب این کتیبه را موزون و آن را در بحر خفیف می‌دانند. صورت اصلی کتیبه و برابر آن به زبان پشتو چنین است:
صورت اصلی: نی اریکه آهم، نی دروغنه آهم، نی زورکره آهم
صورت پشتو: نی‌اریکی اوم، نی دروغژن اوم، نی زور کرده اوم
ترجمۀ فارسی: نه بدخواه بودم، نه دروغزن بودم، نه زورکار بودم
(جعفری، شم‌ 4، ص52).
در 1319ش/1941م عبدالحی حبیبی، پژوهشگر افغانی، بخشهایی از تذکرةالاولیا تألیف سلیمان ماکو را انتشار داد که آثار منظوم پشتو تا سدۀ 5ق/11م را در بردارد. وی همچنین کتاب پَتَه خزانه(گنج پنهان) را به سال 1323ش/1944م در کابل منتشر کرد که به ادعای او در سالهای 1141 و 1142ق توسط محمد هوتک در قندهار تألیف گردیده است و شرح‌حال و آثار سخنوران زبان پشتو، از 100 تا 1100ق/718 تا 1689م، یعنی تا روزگار مؤلف را در بردارد(حبیبی، «الف»). اما برخی پژوهشگران و دانشمندان، از جمله مرگنستیرنه در صحت و اصالت نسخه‌ها به لحاظ تاریخی و نسخه‌شناسی تردید کرده‌اند(نک‌: EI2, I/220؛ جعفری، شم‌ 3، ص 434-435).
ظاهراً نخستین اثری که به زبان پشتو تألیف شده، کتابی دربارۀ تاریخ فتح «سوات» به دست یوسفزیان است(«پشتو»، 10) که راورتی از آن با عبارت تاریخ یوسفزیان یاد کرده است و نام مؤلف آن را شیخ مَلی می‌نویسد(نک‌: EI2، همانجا)، اما اطلاع بیشتری دربارۀ این اثر و نسخۀ آن در دست نیست. کتاب دیگری که نسخۀ آن موجود است و صحت آن تأیید گردیده، خیرالبیان، تألیف بایزید انصاری معروف به «پیر روشان» است. این کتاب که به زبانهای پشتو، فارسی و عربی نگاشته شده، دربردارندۀ آموزشهای عبادی و اعتقادی است که او برای پیروان خویش نگاشته است. همچنین رساله‌ای منظوم در عرفان با عنوان فرحت‌المجتبیٰ از همین نویسنده در دست است.
برخی از پیروان پیر روشان نیز آثاری به زبان پشتو پدید آورده‌اند، مانند الف نامه مشتمل بر قصاید و رباعیات، اثر ارزانی خویشگی که در این کتاب بر حسب حرف از الفبا، ابیاتی آورده است. آخوند در ویژه ننگرهاری(د 1028ق) از مخالفان و رقیبان پیر روشان، نیز چندین اثر تألیف کرد که مهم‌ترین آنها مخزن‌اسلام یا مخزن افغانی(مقصود از افغانی، زبان پشتوست) به نثر مسجع دربارۀ عقاید و فقه حنبلی است. این اثر چندبار به چاپ رسیده است. مخزن اسلام بعدها توسط نویسندگان دیگر تکمیل و قطعاتی به زبان پشتو به آن افزوده شد، مانند داستان یوسف و داستان ابراهیم(ع) و قطعۀ معروف به «شمایل‌نامه» از آخوند احمد(سدۀ 11ق).
قدیم‌ترین شاعر عرفانی زبان پشتو که دیوانش در دست است، میرزاخان انصاری نوۀ بایزید انصاری است. در اواخر سدۀ 11ق/میانۀ سدۀ 17م، دولت لِوانی فن عروض را وارد ادبیات پشتو کرد و خود در دیوانش قصاید و غزلیات و رباعیاتی به زبان پشتو دارد. معروف‌ترین و محبوب‌ترین شاعر پشتون، خوشحال ختک(1022-1106ق/ 1613-1694م)رئیس قبیلۀ ختک، شاعری میهن‌دوست، مبارز، حماسی‌سرا و نویسندۀ آثار مفید در موضوعات گوناگون است که قریحه و اندیشۀ آزاد او کشش خاصی به اشعارش بخشیده است(یونس، 35-40؛ الفنستن، 192-198). دیوان اشعار او مشتمل بر غزلیات و قصاید و اشعار حماسی است. از او همچنین رساله‌هایی مانند بارنامه، طب‌نامه، سوات‌نامه، بیاض، زنجیری، نیز برجای مانده است. دیوان اشعار او در 1952م به کوشش محمد کامل مُهمند در پیشاور منتشر شده است.
چندین تن از دودمان خوشحال ختک نیز شاعر بودند. پسرش اشرف‌خان هم اشعاری به پشتو و فارسی دارد، و پسر دیگرش عبدالقادر، فصولی از گلستان سعدی را به پشتو ترجمه کرد و آن را گلدسته‌ نام نهاد. فرزند دیگر او سکندرخان لیلی و مجنون و داستان یوسف و زلیخا را به نظم پشتو درآورد و رساله‌های دیگری هم به زبان پشتو نوشت. افضل‌خان ختک، فرزند اشرف‌خان تاریخ افغانان را با عنوان تاریخ مرصع نگاشت. این کتاب در پیشاور به چاپ رسیده است. همو تحریری از کلیله و دمنه، موسوم به عیار دانش را به زبان پشتو ترجمه کرد. معروف‌ترین شاعران متقدم پس از خوشحال ختک در میان مردم، عبدالرحمان و عبدالحمید(هر دو در گذشتۀ 1112ق/1700م)بودند(EI2, I/221؛ «پشتو»، همانجا).
احمدشاه درانی(ه‌ د) بنیان‌گذار سلسلۀ درانی، خود به زبان پشتو شعر می‌سرود(EI2، همانجا). اما در دولت او توجه بیشتر به لشکرکشیها و سازمان‌دهی نظامی و اداری کشور معطوف بود. با این همه، در روزگار او یکی از شاعران و ادیبان زبان پشتو به نام پیرکاکر، کتاب معرفت‌الافغان را تألیف کرد که نخستین دستور زبان پشتو به شمار می‌رود. در نیمۀ دوم سدۀ 12ق/18م افرادی از دودمان خوشحال ختک و حافظ رحمت‌خان خدمات مهمی به زبان پشتو انجام دادند که از آن میان می‌توان از تألیف ریاض‌المحبه توسط نواب محبت‌خان و عجایب‌اللغه از الله‌یارخان یاد کرد. در نیمۀ اول سدۀ 12ق عبدالرحمان مهمند، معروف به رحمان‌بابا(1042-1128ق)به پشتو شعر می‌سرود و دیوان مفصلی از او برجای مانده است. برخی از شاگردان او نیز دارای دیوان اشعار به پشتو هستند. نیمۀ اول سدۀ 13ق/19م را به سبب ناپایداریهای حکومتها و آشوبهای سیاسی می‌توان دورۀ فتور در ادب فارسی و پشتو در افغانستان دانست. با این همه، آثاری به زبان پشتو در افغانستان و هند به وجود آمد. نسخۀ خطی دیوان قاسم علی افریدی که در 1230ق/1815م در هند تدوین شده است، در اسلامیه کالج پیشاور نگهداری می‌شود. در همین دوره در قندهار، آخوندزاده حبیب‌الله، معروف به محقق قندهاری، در کنار تألیف آثار متعدد فارسی، کتابی هم به نظم پشتو، به نام منهاج‌العابدین نوشت(میرحسین شاه، 50-51).
امیرشیرعلی‌خان(1296ق/1879م) پادشاه افغانستان، به زبان پشتو توجهی ویژه داشت. به دستور او، القاب و مناصب صدراعظم، وزیران، افسران و اصطلاحات نظامی به پشتو تغییر یافت(فرهنگ، 2(2)/635). در دوران همو، کتابهای نظامی از انگلیسی به پشتو ترجمه، و در مشقهای نظامی به جای زبان فارسی از فرمانها و اصطلاحات زبان پشتو استفاده شد.
از آثار این دوره، کتابی در دمشق و قواعد لشکری پیاده، تألیف یا ترجمۀ عبدالقادر پیشاوری است که در 1289ق/1872م در بالاحصار کابل چاپ شد. همچنین فیض محمد آخوندزاده کتاب منظوم روضةالمجاهدین را به نام امیر شیرعلی خان نوشت. در روزگار امیر عبدالرحمان(1319ق/1901م)آثاری از جمله پند نامه‌ای با نام سررشتۀ اسلامیۀ روم انتشار یافت(کابل، 1304ق/1886م). در این زمان بیشتر اعلانات دولتی به زبان پشتو بود(میرحسین‌شاه، 52-53).
در عصر امیر حبیب‌الله(1337ق/1919م)با فعالیتهای محمود طرزی(1312ش/1933م)و انتشار نشریۀ سراج‌الاخبار توجه به زبان و ادب پشتو جدی‌تر و بیشتر شد. این نشریه زبان پشتو را زبان ملی، و آموزش آن را واجب دانست. «انجمن عالی معارف» با توجه به نظر بیان شده در سراج‌الاخبار، پشتو را جزو مواد درسی معارف ساخت. در روزگار امیرامان‌الله(1339ش/1960م)انجمنی به نام «پشتو مَرَکه» (انجمن پشتو) تأسیس، و کتابهای درسی به زبان پشتو تألیف گردید. در لوایح و مقررات دولتی زبان پشتو را اصل، و دری را ترجمه می‌دانستند(میرحسین‌شاه، 55، 56). در روزگار محمدظاهرشاه و صدارت سردار محمدهاشم‌خان، پشتو یگانه زبان رسمی کشور اعلان شد. حتیٰ کتابهای درسی را نیز عموماً به پشتو برگردان و چاپ کردند، اما پس از مدتی دوباره زبان فارسی در کنار زبان پشتو زبان ملی کشور اعلام شد(فرهنگ، 2(2)/635-638).
در پاکستان گشایش آکادمی پشتو و انجمنهای ادبی، پژوهش در تاریخ زبان پشتو، حروف چینی و ماشین‌نویسی با الفبای پشتو، تألیف فرهنگهای دوزبانه و نهضت ترجمه به تقویت زبان پشتو کمک کرده است. همچنین بررسیها و تحقیقات خاورشناسان روسی، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی و نروژی برای پشتو شهرت جهانی آورد(اردو، 5/636).
در افغانستان تأسیس انجمن پشتو(پشتو تولنه) و کوشش دانشمندان افغان که از پیشروان آنان می‌توان از حبیبی، خادم، رشتین، بینوا، مجروح و الفت یاد کرد، در تقویت زبان پشتو بسیار اثر گذاشت. در پاکستان نیز گروهی از دانشمندان پشتو زبان به تقویت و رشد این زبان همت گماشتند که پیشروان آنان، پیرزاده عبدالله‌شاه، احمدشاه‌رضوانی، منشی احمدجان و حافظ محمدادریس بودند که انوارالحق نام بسیاری دیگر را نیز یاد کرده است(نک‌: همانجا).
در ایران بررسیها در مورد زبان و ادبیات پشتو اندک و انگشت‌شمار است. در لغت‌نامۀ دهخدا(ذیل پشتو) به تلخیص نوشته‌ای از عبدالحی حبیبی بسنده شده است. در جلد سوم دانشنامۀ ادب فارسی، ذیل مدخل پشتو مقالۀ مفصلی تألیف و چاپ شده است؛ اما نخستین و دقیق‌ترین بررسی زبان‌شناسانه دربارۀ زبان پشتو، در ایران، به قلم علی‌اکبر جعفری در چند شمارۀ مجلۀ سخن(دورۀ 16 و 17)انتشار یافته است. یکی از مهم‌ترین آثار پشتو دربارۀ تاریخ ادبیات این زبان به قلم زَلْمی هیوادمَل با عنوان دپشتو ادبیاتو تاریخ در 1370ش نگاشته شده است.
برای اطلاعات بیشتر می‌توان به این منابع مراجعه کرد:
Ahmad, Sāhibzada Shakil, English tr. Swāt – Nāma of Khushhāl Khatak, Peshawar, 1998; Darmesteter, J., Chants populaires des Afghans, Paris, 1888-1890; Dupree, L., Afghanistan(Some Pashto Poems), tr. S. Sphoon, Princeton, 1980; Howell, E. and O. Caroe, The Poems of Khushhāl Khān Khatak, With English Version, Peshswar, 1963; Khushhāl Khan Khatak, Muntakhabāt, A Selection of Khushhāl Pashto Poems with Urdū, tr. Sayyid Anwār- ul – Haqq, Peshawar, 1957; Mackenzie, D. N., Poems from the Divān of Khushhāl Khan Khatak, London, 1965; Majrouh, S. B., Le Suicide et le chant, New York, 2003; Morgenstierne, G., »Khushhāl Khān, the National Poet of the Afghans«, Journal of the Royal Central Asian Society, 1960; Ravān Farhādi, A. G., »Khushhāl Khān Khatak«, EI2, V/72; Who’s Who in Afghanistan, ed. L. W. Adamec, Graz, 1975.
مآخذ: اردو دائرة معارف اسلامیه، لاهور، 1963-1968م؛ الفنستن، مونث استوارت، افغانان(گزارش سلطنت کابل)، ترجمۀ محمد آصف فکرت، مشهد، 1376ش؛ بخاری، فارغ، «پشتو ادب کی تاریخ»، تاریخ ادبیات مسلمانان پاکستان و هند، به کوشش فیاض محمود، لاهور، 1971م، ج(1)13؛ جعفری، علی‌اکبر، «پشتو»، سخن، تهران، 1346ش، شم‌ 3 و 4، جیلانی، انوارالحق، پشتونامه، لاهور، 1353ش/1975م؛ حبیبی، عبدالحی، مقدمه بر پته خزانه، محمد هوتک بن داوود، کابل، 1339ش؛ فرهنگ، محمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، مشهد، 1371ش/تهران، 1377ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ میرحسین شاه، «پشتو در قرن نوزده و اوایل قرن بیست»، عرفان، کابل، 1355ش؛ یونس، محمد، الحدودتتکلم او تاریخ شعب و مناضل، 1965م؛ نیز:
EI2; »Pashto«, Linguistic Survey of India, G. A. Grierson, Delhi, 1973, vol. X.
عبدالغفور روان فرهادی

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5531
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست