پَراچی، زبان طایفۀ ایرانیتبار پراچی در
افغانستان و پاکستان، و از زبانهای ایرانی نو جنوب شرقی. برخی به غلط زبان پراچی را
جزو گویشهای پامیری به شمار آوردهاند(برای مثال، نک: پروشانی، 465-466؛ یارشاطر،
«زبانها...»)، در صورتی که گویشهای پامیری شاخهای از زبانهای ایرانی شمال شرقی
هستند(ایرانیکا، I/511). این زبان اکنون تنها در 3 درۀ دامنههای جنوبی هندوکش رواج
دارد: در 8 روستا در درۀ شُتُل در شمال کابل، در 6 روستا در درۀ غُچولان، و در 21
روستا در درۀ پَچَغان. درههای غچولان و پچغان در محلی به نام نِجراو(نِجراب)در
شمال کابل قرار دارند(کیفر، 445-446؛ قس: اُرانسکی، 174؛ ایرانیکا، I/512؛ پروشانی،
465). شمار گویشوران پراچی در 1338ش/1959م حدود 000‘6 تا 000‘8 نفر بوده
است(ارانسکی، همانجا).
برخی از مشترکات پراچی با زبانهای ایرانی شمال غربی عبارتاند از حفظ انسدادیها و
انسدادی ـ سایشی واکدار آغازی(یعنی: b, d, g, j/، مانند jan- «کشتن»، gū «گاو»،
dah- «دادن»، bar- «بردن»)، ابدال dw آغازی ایرانی باستان به b (مانند bŎr «در»)، و
حذف دندانیهای (یعنی : /t,d/) باستانی در میان دو مصوت(مانند γâ «باد»، از *vāta-
(نک: مُرگِنستیرنه، I/8, 33, 34, 36, 316). از ویژگیهای جالب توجه نظامآوایی
پراچی وجود واجهای دمیدۀ انفجاری/ph, bh, th, dh, th, kh, gh/، سایشی/sh/ یا
انسدادی ـ سایشی/čh/(همو، I/20)، روان/lh, rh/ و خیشومی/nh/ در آن است(کیفر، 499).
نشانههای جمع در پراچی عبارتاند از -ān برای جانداران و بیجانها، و به ندرت ā-َ
، a-َ یا به کمک phŎr به معنی «دانه» (همو، 450). نشانۀ حالت اضافی(ملکی) پسوند
-ika است(همانجا؛ مرگنستیرنه، I/53). بیشتر حالات صرفی به کمک حروف اضافۀ پسایند
بیان میشوند(نک: همو، I/51-57). مضافٌالیه مقدم بر مضاف است، اما گاه، تحتتأثیر
فارسی، مضاف پیش از مضافٌالیه میآید و با کسرۀ اضافه به آن میپیوندد(کیفر،
همانجا). این نکته دربارۀ صفت و موصوف نیز صادق است. به علاوه، صفت در زبان پراچی
صورت تفضیلی و عالی ندارد(مرگنستیرنه، I/58). فعل در زبان پراچی دو ستاک دارد: حال
و گذشته. ستاک حال برای ساخت امر و حال ساده، و با پسوند-tŎn برای ساخت حال
استمراری و ماضی استمراری به کار میرود. ستاک گذشته برای ساخت ماضی ساده و ماضی
تمنایی، و با پسوند -Ŏ برای ساخت ماضی نقلی، ماضی بعید، ماضی نقلی التزامی و ماضی
بعید التزامی به کار میرود(نک: همو، I/85-101). افعال متعدی در همۀ زمانهای ماضی
(به غیر از ماضی استمراری)ساخت ارگتیو دارند(کیفر، همانجا؛ مرگنستیرنه، I/95). در
گفتوگوهای دوستانه گاه در پایان فعل از پسوند -a یا -na استفاده میشود(کیفر،
همانجا).
واژههای دخیل در پراچی در شتل غالباً منشأ فارسی کابلی، و در غچولان و پچغان
غالباً منشأ پَشایی و پشتو دارند(همو، 454).
مآخذ: پروشانی، ایرج، «پامیر، زبانها و گویشها»، دانشنامۀ جهان اسلام، تهران،
1379ش، ج5؛ یارشاطر، احساس، «زبانها و لهجههای ایرانی»، همراه مقدمۀ لغتنامۀ
دهخدا؛ نیز:
Iranica; Kieffer, Ch. M., »Le Parāčī, l’õrmuŗi et le groupe des langues
iraniennes du Sud-Est«, Compendium Linguarum Iranicarum, ed. R. Schmitt,
Wiesbaden, 1989; Morgenstierne, G., Indo-Iranian Frontier Languages, Oslo, 1973;
Oranskij, I. M., Les Langues iraniennes, tr. J. Blue, Paris, 1977.
حسن رضاییباغبیدی