پِچوی1، یا پچ، پِکس، شهری در جنوب غربی
مجارستان. این شهر در°42و´40 عرض شمالی و°20و´19 طول شرقی با 332‘157 تن جمعیت(در
1379ش/2000م)، یکی از 5 شهر بزرگ مجارستان به شمار میرود. پچوی مرکز ناحیۀ
اداری«بَرانیا» است و از مراکز عمدۀ صنعتی و بازرگانی مجارستان به شمار
میرود(«اطلس...2»، 134، فهرست؛ «پکس3»).
نام این شهرکه در زبان اسلاوی پاتکاستولیه4، و در آلمانی فونفکیرشن5 خوانده میشود،
به معنای 5 کلیساست(هامرپورگشتال، VI/122؛ پچوی، 1/437). دیرینگی این شهر که در محل
شهر رومی سپیانه6 ساخته شده است، به سدههای نخستین میلادی بازمیگردد(«پکس»؛ EI2,
VIII/291). به روایت ابراهیم پچوی، اتریشیها بنیادگذاران پچوی بودند و تا سدۀ
5ق/11م در این شهر اقامت داشتند، اما از آن پس مجارها بر آنجا دست یافتند و استفان
پادشاه مجارها در این شهر 5 کلیسا بنیان نهاد که شهر نام خود را از آن کلیساها
گرفته است(1/436-437).
تا پیش از چیرگی عثمانیان بر این شهر، پچوی یکی از 5 اسقفنشین مجارستان به شمار
میرفت(اکهارت، 26). در 768ق/1367م نخستین دانشگاه مجارستان توسط لوئی کبیر پادشاه
مجارستان و لهستان در این شهر ساخته شد. این دانشگاه در دورۀ استیلای عثمانیان
تعطیل گردید، اما در 1922م دوباره بازگشایی شد(بریتانیکا، IX/233). در روزگار سلطان
سلیمان قانونی(سل 926-974ق) در 932ق/1526م، پس از پیروزی عثمانیان در جنگ
موهاچ(مهاچ)، قلعۀ پچوی بدون مقاومت تسلیم شد و عثمانیها 3 روز پس از چیرگی بر شهر،
مردم را در میدان شهر گردآوردند و آنها را به قتل رساندند. سلطان سلیمان پس از تصرف
مجارستان، این سرزمین را به یانوش زاپولیا یکی از امرای مجاری دستنشاندۀ عثمانیان
واگذار کرد(سرتاوغلو، 279؛ هامرپورگشتال، III/62-63). پس از مرگ یانوش زاپولیا در
947ق/1540م ارشیدوک اتریش که بر مجارستان ادعای ارضی داشت، این سرزمین را و از جمله
پچوی را تصرف کرد(سرتاوغلو، همانجا)، اما در محرم 950/آوریل 1543 به هنگام لشکرکشی
سلطان سلیمان قانونی به استرگون، پچوی توسط قاسمپاشا، سنجقبیکموهاچ به تصرف
درآمد و به عنوان یک سنجق(ولایت)، ضمیمۀ ایالت بودین شد(همانجا؛ اوزون چارشیلی،
2/568).
پچوی به سبب واقع شدن در دشتی حاصلخیز، در زمان تسلط عثمانیان بر آن به یکی از
مراکز تأمینکنندۀ نیازهای کشاورزی پادگانهای مرزی عثمانیان بدل شد. در
1010ق/1601م، این شهر به عنوان تیول به تریاکی حسنپاشا واگذار
شد(«دائرةالمعارف...7»، XXVI/449). از این شهر بعدها به هنگام عملیات جنگی
دامادْابراهیم پاشا، فاتح کانیژه(ترکی: قانیجه) به عنوان پایگاه نیروهای ترک
استفاده شد و همچنین زمانی که یِمیشچی حسنپاشا، صدراعظم وقت عثمانی برای شکستن
محاصرۀ کانیژه عازم این منطقه شده بود، از پچوی دیگر بار به عنوان پایگاه نیروهای
عثمانی استفاده شد. پس از چیرگی دوبارۀ عثمانیان بر کانیژه، قراعمربیک که در جنگ
منشأ خدماتی شده بود، به سنجقبیک پچوی منصوب شد(همانجا).
در رجب1074ق/ژانویۀ1664، کنت زرینی8 برای بازپسگیری پچوی از عثمانیان اقدام کرد،
اما با وجود خسارات فراوانی که به شهر وارد شد. در این کار ناکام ماند(نک:
هامرپورگشتال، VI/122-123). در 1094ق/1683م، به هنگام دومین محاصرۀ شهر وین توسط
عثمانیها که منجر به شکست نیروهای عثمانی و عقبنشینی آنها شد، بودین به تصرف
اتریشیها درآمد(سرتاوغلو، همانجا) و شهر پچوی نیز توسط آنها محاصره شد. ارسلان
پاشا محافظ قلعۀ پچوی از بیم جان خود و نیز به سبب کمبود آب، شهر را با 14هزارتن از
نیروهای ترک تسلیم اتریشیها کرد و بدینترتیب، حاکمیت 144 سالۀ عثمانیان در 1687م
پایان یافت(همو، نیز«دائرةالمعارف»، همانجا).
در دورۀ چیرگی ترکان بر پچوی، این شهر دارای نهادهای دینی و فرهنگی اسلامی شایان
توجهی بود. در میان مشایخ مولویخانۀ پچوی، شخصیتهای برجستهای بودند، از آن جمله
احمد دده که بعدها رئیس مولویخانۀ ینیقاپی استانبول شد(EI2، همانجا). از دورۀ
حضور ترکان عثمانی در پچوی آثار بسیاری برجای مانده که این شهر را به موزهای از
آثار هنری ترکان بدل ساخته است. از مهمترین این آثار میتوان به مسجد جامع
حسنپاشا اشاره کرد(«دائرةالمعارف»، XXVI/450). ابراهیم پچوی تاریخنویس معروف ترک
از مشاهیر منسوب به این شهر است(نک: پچوی، 1/437).
مآخذ: اوزون چارشیلی، اسماعیل حقی، تاریخ عثمانی، ترجمۀ وهاب ولی، تهران، 1370ش؛
پچوی، ابراهیم، تاریخ، استانبول، 1980م؛ نیز:
Britannica, micropaedia, 1989; Britannica Atlas, Chicago, 1996; Eckhart, F.,
Macaristan tarihi, tr. İ, Kafesoğlu, Ankara, 1949; EI2; Hammer-Purgstall, J.,
Geschichte des osmanischen Rriches, Graz, 1963; »Pécs«; Encarta Reference
Library, 2003; Sertoğlu, M., Osmanli tarih lûgati, Istanbul, 1986; Türk
ansiklopedisi, Ankara, 1977.
وهاب ولی