پاییزیِ نَسَوی، مجدالدین محمد، شاعر و
حماسهسرای ایرانی سدۀ 7ق/13م در دربار ملوک خانیۀ ماوراءالنهر.
از زندگی و تحصیلات پاییزی نسوی که حاجی خلیفه او را مجدالدین بابری نسایی خوانده
است(2/1062)، اطلاعی در دست نیست. عوفی نخستین کسی است که دربارۀ پاییزی گزارشی به
دست داده است. بنابر این گزارش، وی در 600ق/1204م در شهر نسای ماوراءالنهر، پاییزی
را که در آن زمان در حال سرودن اثری به نام شاهنشاهنامه بود، ملاقات کرده
است(1/345).
شاهنشاهنامۀ او، مثنویای حماسی ـ تاریخی در بحر متقارب بوده که به اوصاف و
کشورگشاییهای سلطان علاءالدین محمدخوارزمشاه(حک 596-617ق/1200-1220م)، ملقب به
سلطان سکندر ثانی، اختصاص داشته است، هرچند هیچ نسخهای از آن در دست نیست(صفا،
تاریخ...، 3/325، حماسه...، 354). ویژگی شاهنشاهنامۀ پاییزی در آن است که آغازی
است بر تغییر جریان شعر حماسی فارسی از موضوع قهرمانی ـ ملی به موضوع تاریخی(همو،
تاریخ، همانجا). گفتنی است: پس از سدۀ 5ق، با از میان رفتن حکومتهای ایرانی،
نشانههای ضعف در نظم حماسههای ملی پدیدار شد و در مقابل انحطاط حماسههای ملی،
نوع جدیدی از حماسهسازی که با اوضاع اجتماعی آن روزگار ایران سازگار بود، پدید آمد
که عبارت بود از نظم حماسههایی دربارۀ شخصیتهای تاریخی معاصر شاعر که شاهنشاهنامۀ
پاییزی نسوی از این نوع به شمار میرود(همان، 2/363).
پاییزی کمتر قصیده و قطعه سروده، و در سرودن رباعیات ایهامی و ذووجهین مهارت داشته
است(عوفی، همانجا). امروزه تنها 5 رباعی از سرودههای او برجا مانده است(نک:
همانجا؛ رازی، 2/35).
مآخذ: حاجی خلیفه، کشف، رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران،
1340ش؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1339ش؛ همو، حماسهسرایی در
ایران، تهران، 1333ش؛ عوفی، محمد، لبابالالباب، به کوشش ادواردبراون، لیدن، 1903م.
مریم مجیدی