responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5466
پامیر
جلد: 13
     
شماره مقاله:5466

پامیر، رشته کوههایی در جنوب‌شرقی آسیای مرکزی. پامیر نامی است ایرانی که از روزگار باستان برجامانده، و ظاهراً با ایزدمیترا (مهر ـ خورشید) مربوط بوده است. پامیر را پای مهر نامیده‌اند(BSE3, XIX/127). ابن‌رسته نام مذکور را به صورت «فامر» در نزدیکی راشت(به احتمال ژاشْت) از نواحی کنونی تاجیکستان نوشته است(ص92؛ نیز نک‌: حدود...، 27، 28). مارکوارت با تکیه به نوشتۀ ابن‌رسته آن را غیر از «فامر» و «قامر» به صورت «بامر» نیز آورده است(ص 63، 64). با توجه به نکات مذکور می‌توان نظر ارائه شده را دربارۀ نام پامیر، مقرون به صحت دانست. در بعضی نوشته پامیر را «بام جهان» نیز نامیده‌اند.
بخش بزرگی از کوههای پامیر در استان خودمختار کوهستانی بدخشان جمهوری تاجیکستان واقع است.
بخش شرقی و جنوبی پامیر تا محدودۀ اراضی چین و افغانستان کشیده شده است. پامیر در شمال به ارتفاعات رشته کوههای زاآلای(آلایی)، در شرق به ارتفاعات کاشغر و تاش کورگان، در جنوب به دامنۀ سلسله کوههای هندوکش، در مغرب به جلگۀ رودپنج و در شمال غرب به مدار °70 عرض شمالی محدود است و صورت 4 ضلعی نامنظمی را به خود گرفته است که دو ضلع شمالی و جنوبی آن به تقریب 280کم‌ و دو ضلع غربی و شرقی آن حدود 425کم‌ تخمین زده می‌شود(«دائرةالمعارف...1»، III/203).
رشته کوههای پامیر را می‌توان به دو بخش پامیر شرقی و پامیر غربی منقسم کرد. محدودۀ رودمرغاب، دریاچۀ پاشیل کول(دریاچۀ سبز)و پیوندگاه رودوَخان دریا را می‌توان مرز مشروط میان دو بخش شرقی و غربی پامیر به شمار آورد. میانگین ارتفاعات کوههای پامیر 757‘5 متر و کوتاه‌ترین قلۀ این رشته کوهها کَشلک به ارتفاع 340‘4متر از سطح دریاست که تقریباً برابر قلۀ مون‌بلان(807‘4 متر)، بلندترین قلۀ کوههای آلپ در اروپاست(«جمهوری...2»، 14).
یکی از بلندترین قله‌های پامیر، قلۀ کمونیسم به ارتفاع 495‘7متر است که توسط آبالاکف کوه‌نورد شوروی در 1933م مسخر گردید(نورنظرف، 9-10). دیگر از قله‌های بلند پامیر، قلۀ کورژنفسکی: 105‘7متر، مورجیلکا، 376‘6متر، قلۀ مسکو: 685‘7متر، قلۀ لنین: 134‘7متر و قلۀ انقلاب: 974‘6 متر است. شمار دیگری از قله‌های پامیر نیز بیش از 6هزار متر ارتفاع دارند. در ارتفاعات 000‘6 تا 100‘6 متری منطقۀ وسیعی وجود دارد که آن را «فلات یخ» می‌نامند. در این منطقه قطر یخ به 150متر می‌رسد. کوه معروف به آکادمی علوم در شمال و کرانۀ چپ رودمغ‌سو3 واقع است. در غرب این کوه، 4 شاخ کوهستانی بلند با نامهای پتر اول، دَرواز، وانچِک و یزغلام(یزگلام4)واقع شده‌اند. شاخ کوهستانی پتر اول میان سرخاب، مغ‌سو و ابیخینگو5 واقع، و شامل دو رشته کوه است(«جمهوری»، همانجا). قله‌های کُنگور: 719‘7 متر، موزتگات: 546‘7متر و پتر اول: 495‘7 متر از دیگر قله‌های بلند پامیرند(«دائرةالمعارف»، همانجا).
پیامبر یکی از زلزله‌خیزترین مناطق کوهستانی جهان است. در ارتفاع 600‘3متر، میانگین دمای پامیر در ماه ژانویه °8/17- سانتی‌گراد است. میزان بارندگی سالانه در محدودۀ یخچالهای پامیر به 800 میلی‌متر، و در جلگه‌های غرب پامیر به 100‘2 میلی‌متر می‌رسد(همان، III/204). زمستان پامیر 7ماه از اول اکتبر تا آخر آوریل ادامه دارد و حداقل سرما در ارتفاعات 600‘3 متر به °50- سانتی‌گراد می‌رسد. تابستانها پامیر کوتاه است و دمای آن حداکثر به °20+ در ماه ژوئیه می‌رسد که میانگین آن حدود °9/13+ است(BSE3, XIX/128).
پامیر دارای یخچالهای متعددی است که عمده‌ترین آنها در محدودۀ شمال غرب و ارتفاعات زاآلای و کاشغر واقع شده‌اند. شمار یخچالهای پامیر را 085‘1 و مساحت آنها را بیش از 041‘8 کم‌ 2 نوشته‌اند. یخچال فدچنکو در پامیر به طول 77کم‌ و عرض 2تا5کم‌ و ضخامت 550متر است. رودهای پامیر عمدتاً به حوضۀ آمودریا(جیحون) و تاریم(طاریم)تعلق دارند(«دائرةالمعارف»، نیز BSE3، همانجاها؛ ایرانیکا، V/160). پامیر غربی شامل ارتفاعاتی بسیار مضرس و پوشیده از برف، دره‌هایی بسیار عمیق و رودهایی با حرکت تند و سریع است. در پامیر شرقی با آنکه کمترین ارتفاع 600‘3متر است، با این همه، رودهای آن جریانی ملایم و آرام دارند که در مسیر آنها دریاچه‌های متعددی پدید آمده‌اند(نورنظرف، 10). از عمده‌ترین آنها می‌توان به دریاچه‌های قراکول، سرز و یاشیل کول اشاره کرد(«دائرةالمعارف»، III/204). در شرق ارتفاعات ساری کول حدود 909‘5 متر به صورت مرزی طبیعی با کشور چین درآمده است(نورنظرف، 10).
تاریخ چهارم سدۀ 19م پامیر سرزمینی ناشناخته و افسانه‌ای بود. مردم روسیه و حتیٰ ساکنان اراضی هم‌جوار پامیر در آسیای مرکزی دربارۀ آن آگاهی چندانی نداشتند. از آن زمان، در مطبوعات مقاله‌هایی منتشر شد که در آنها پامیر«بام دنیا» نام گرفت. از این پس، گزارشهایی نیز از سوی جهانگردان انتشار یافت که شامل مطالبی دربارۀ استخوانهای انواع جانوران، کوره‌راهها، کوههای بلند پوشیده از برف، دریاچه‌ها و رودهای سرکش این سرزمین از یاد رفته، بود(زاتولوفسکی، 13). در پامیر تصویرهایی بر روی صخره‌ها کشف شده است که مربوط به دوران نوسنگی است. این نکته مؤید زندگی انسان در آن کوهستان است(غفورف، I/18, 19). در عهد مفرغ از پایان هزارۀ 2ق‌م تا سدۀ 7ق‌م نشانه‌هایی از وجود اقوام آریایی در پامیر به دست آمده است که نشان می‌دهد از گروههای اسکیت(سکایی) و یا نزدیک به آنها بوده‌اند(همو، I/43). در عصر آهن نیز پامیر از جایگاه معینی برخوردار بود، چنان که در بعضی نواحی آن سرزمین کوهستانی، آهنگران احترام خاصی داشتند و کارگاههای آهنگری مکانهای مقدسی به شمار می‌رفتند(همو، I/44).
تا آنجا که آگاهی در دست است، نخستین بار لشکریان اسکندر مقدونی در بهار 329ق‌م به محدودۀ بلخ(باکتریا ـ باختر) رفتند و در 327ق‌م‌ با گذر از دامنۀ کوههای هندوکش راه هندوستان را در پیش گرفتند(زاتولوفسکی، 14, 15). در جریان پیکارهای مردم آسیای مرکزی با سپاهیان مقدونی از تبر به عنوان ابزار جنگی استفاده می‌شد. در پامیر طی کشفیات باستان‌شناسان نمونه‌هایی از این سلاح به دست آمده است(غفورف، I/92).
در 140ق‌م نخستین نقشۀ بطلمیوس از باکتریای باستانی ترسیم شد که ارتفاعات امودوس تا رشته کوههای هیمالیا را شامل می‌شد(زاتولوفسکی، 16, 17). با اطمینان می‌توان گفت که راه کاروانی از سرزمین سغد در غرب کوههای پامیر می‌گذشت(همو، 17). در کتیبۀ شاپور اول در کعبۀ زردشت از کوشانشهر یاد شده است که ظاهراً تا پیشاور امتداد داشت. از بررسیهای باستان‌شناسان و سکه‌های عهد ساسانی چنین برمی‌آید که اراضی جنوب تاجیکستان کنونی و نیز کوهستان پامیر، ازبکستان کنونی و جلگه زرافشان، بی‌گمان در محدودۀ دولت کانیشکا قرار داشته‌اند(غفورف، I/151).
سیوآن تسزان6 سیاح چینی که در سدۀ 7م می‌زیسته، در 639-645م ضمن شرح نواحی تخارستان، کوههای پامیر را تسون‌لین7 نامیده، و تخارستان را هم‌مرز آن دانسته است(همو، I/226, 227)؛ اما متأسفانه جغرافی‌نویسان مسلمان در سده‌های نخست اسلامی پامیر را مورد توجه قرار نداده‌اند(زاتولوفسکی، 19). مؤلف حدودالعالم از حدود پامیر با نامهای شکنان(شغنان)، وخان، راشت(ژاشت)، سکاشِم(اشکاشم)و بدخشان یاد کرده، ولی نامی از پامیر نبرده است(نک‌: ص 27، 28، 40، 121). برتلس با تکیه به حدود‌العالم چنین اظهارنظر کرده است که «درکوههای پامیر ظاهراً مردمانی با نظامهای اجتماعی بدوی می‌زیستند که مؤلف حدودالعالم آنان را وحشی می‌نامد. در ضمن باید افزود که در آثار قدیم، اغلب مردم غیرمسلمان راوحشی نامیده‌اند»(ص38). این نظر را نمی‌توان دقیق دانست. زیرا مؤلف حدودالعالم در شرح مربوط به سکاشم می‌نویسد: «شهری است و قصبۀ ناحیت او وخان است و اندر وی گبرکان‌اند و مسلمان و ملک و خان آنجا نشیند»(ص121).
اواخر سدۀ 6 و اوایل سدۀ 7م گروههایی از ترکان غربی به دین بودایی در آمدند؛ غیر از تخارستان و تختگاه آن شهر بلخ، این دین به پامیر نیز نفوذ کرد. به عنوان نمونه در وخان پرستشگاهی با راهبان بودایی وجود داشت، چنان‌که برخی معابد بودایی دارای املاک فراوان و ثروت بسیار بودند(غفورف، I/246).
در سدۀ 5ق/11م که ناصرخسرو تا پایان زندگی مورد تعقیب بود، پس از چند سال زندگی پنهانی در خراسان و طبرستان به سوی پامیر گریخت و در روستایی کوهستانی در بدخشان مأوا گزید و آخرین سالهای عمر خویش را در عزلت به سر برد(همو، I/438). ظاهراً قدیم‌ترین نسخۀ خطی سفرنامۀ ناصرخسرو در پامیر کشف شده است. این نسخه که ظاهراً مناسبتی با سفرنامۀ حقیقی ندارد. از پامیر برای آ. سمیونف فرستاده شد که اکنون در انستیتوی خاورشناسی روسیه موجود است(برتلس، 149, 150).
در 673ق/1274م مارکوپولو از آسیای مرکزی و پامیر گذشت. وی مردم این سرزمین را مسلمان نامیده است(«مردم...8»). در پامیر چند گروه قومی به تعداد اندک سکنا دارند که شمار آنها چندان دقیق نیست. از آن جمله: شُغنی(شکنانی) روشنی: ح 30-40 هزار نفر، یزگلامی(یزغلامی): ح دو هزار نفر، وخی یا وخانی: ح 15-20هزارنفر، اِشکاشمی(سکاشمی) و یقنبی(یغنبی) و دیگران: ح 3-4 هزار نفر(همانجا).
دولتهای روس و انگلیس در ابتدا پامیر را غیرقابل استفاده می‌دانستند، ازاین‌رو، در پیمان 1290ق/1873م توجهی نسبت به پامیر مبذول نشد، ولی چندی بعد مقامات دولت بریتانیا از بیم استقرار روسها در آن سرزمین، چینیها و افغانها را به اقامت در پامیر ـ که تابستانگاه گروهی از افغانان بود ـ ترغیب کردند. دولت روسیه که متوجه این امر بود، گروم پچوسکی9 را در 1306ق/1889م مأمور جلوگیری از نفوذ بریتانیا در پامیر کرد؛ متعاقب آن سرهنگ یووف را در 1890م به پامیر فرستاد که مدت مأموریت او تا 1312ق/1894م ادامه یافت و به تصرف پامیر منجر شد. در کمیسیونی مرکب از نمایندگان بریتانیا، روسیه و چین در 11مارس 1895 پیمانی منعقد شد که بنا برآن، مرز متصرفات روسیه از امتداد رود پنج تا پیوندگاه آن به رود پامیر و گذر از دریاچۀ ساری‌کول و کوههای وخان تا شمال قزل رباط مشخص گردید و پس از 1896م همچنان بی‌تغییر ماند(دیدرِل، 48-52).
از دهۀ 1970م بررسی علمی اقوام ساکن پامیر و زبانها و گویشهای پامیری آغاز شد. در روسیه، زالمان در دهۀ 1990م به بررسی پیرامون گروههای قومی پامیر و زبانها و گویشهای رایج در آن سرزمین پرداخت. در سدۀ 20م زاروبین و تنی چند از شاگردان او، از جمله سوکولووا، پاخالینا، ادلمان، گرونبرگ، استبلین ـ کامنسکی در روسیه و نیز مرکنستیرنه دانشمند ایران‌شناس نروژی به تحقیق دربارۀ پامیر پرداختند. از 1960م در تاجیکستان مطالعه و بررسی دربارۀ پامیر آغاز شد. در 1967م بخش ویژۀ پامیرشناسی در انستیتوی زبان و ادبیات تاجیکستان تأسیس گردید که در 1974م به صورت نهادی مستقل درآمد که اکنون تنی چند از محققان در آنجا به مطالعه و بررسی پیرامون پامیر اشتغال دارند(«جمهوری»، 365).
مآخذ: ابن‌رسته، احمد، الاعقلاق النفیسة، به کوشش دخویه، لیدن، 1309ق/1891م؛ حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340ش؛ دیدرل، سلطان، روسها و انگلیسیها در آسیای مرکزی؛ ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1308ش؛ مارکوارت، ی.، وهرود و ارنگ، ترجمۀ داوود منشی‌زاده، تهران، 1368ش؛ نیز:
Bertel’s, A. E., Nasir-i Khosrov i Islamilizm, Moscow, 1959; BSE3; Gafurov, B. G., Tadzhiki, Moscow, 1972; Iranica; Krataya geograficheskaya entsiklopediya, Moscow, 1962; Nurnazarov, M. and Kh. Muhabatov, Geografiya TadzhikskoĮ SSR, Dushanbe, 1991; »The People of the Pamirs«, Institute of the Estonian Language, www.eki. ee/books/redbook/pamir_pepole. Shtml; Tadzhikskaya sovestskaya sotsialisticheskaya respublika, ed. Asimov et al., Dushanbe, 1984; ZatulovskiĮ, D. M., Sredisnegov i Skal (V gorakh Pamir i Tsentralong Tain-Shan), Moscow, 1957.
عنایت‌الله رضا


































1. Kartkaya… 2. Tadzhikskaya… 3. Muksu 4. Yazgulam 5. Abi-Khingo 6. Siuan-Tsazan 7. Tsun-Lin 8. »The Peoples…« 9. Grumbetchevsky
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5466
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست