responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5363
بئرالسبع
جلد: 13
     
شماره مقاله:5363

بِئْرُ السَّبْع، نام شهر و ناحیه‌ای در استان غزۀ فلسطین.
نام‌گذاری: بئر السبع یا بیرشبا به گزارش عهدعتیق به ایام حضرت ابراهیم(ع) بازمی‌گردد(سفرپیدایش، 21: 28-31؛ الستن، 205) و در دورۀ اسلامی نیز به همین نام معروف بوده است(یاقوت، 3/34؛ نیز نک‌: طبری، 1/247-248).
ناحیۀ بئرالسبع، این ناحیه سرزمینی است مثلثی شکل واقع در جنوب فلسطین میان ساحل دریای مدیترانه و غزه در غرب، اردن در شرق، صحرای تقب در جنوب و ارتفاعات الخلیل در شمال(دباغ، 1(2)/327؛ ابوسمور، 30) که همراه با اردن و چالۀ بحرالمیت درعصر میوسن و پلایستوسن پدید آمده است(برای ویژگیهای زمین‌شناسی، نک‌: همو، 25، 30). چند رودخانۀ دائمی و فصلی در این ناحیه جریان دارد که برخی به رود غزه و از آنجا به مدیترانه، وبعضی به بحرالمیت می‌ریزند(دباغ، 1(2)/332، 334).
قدیمی‌ترین ساکنان این ناحیه کنعانیان بودند که بعدها آموریان، مدینیان و آدومیان نیز به آنها پیوستند(همو، 1(2)/377). هکسوس در سدۀ 17ق‌م، برای فتح شام از ساکنان این شهر یاری گرفت(همو، 1(2)/379). در همین روزگاران موقعیت خاص این ناحیه که بر سر راه تجارتی قبایل و اقوام سامی واقع بود، عامل مهم شکوفایی آن گردید(ابوسمور، 12)؛ به ویژه در دورۀ نبطیان، بئرالسبع رونقی خاص یافت، اما در سدۀ 3م با تغییر راههای بازرگانی، این ناحیه از رونق افتاد(دباغ، 1(2)/380). در عصر عثمانیان از 1900م این ناحیه که مرکزش نیز بئرالسبع نام داشت، یکی از شهرستانهای استان غزه به شمار می‌رفت(نخله، I/304-305؛ شراب، 211). در 1327ش/1948م به رغم دفاع ساکنان بئرالسبع و مقابلۀ نیروهای عرب، این شهرستان به دست اسرائیلیها افتاد و اینان از آن پس به تأسیس آبادیهای یهودی‌نشین در اینجا دست زدند(ابوسمور، 67) و کوشیدند قابل ساکن یا کوچندۀ در بئرالسبع را ـ که در حیات سیاس و اقتصادی آن نقش مهمی داشتند ـ بیرون برانند، یا محدود سازند(فلاح، 89؛ برای نام قبایل، نک‌: قطب، 433).
جمعیت ناحیۀ بئرالسبع در 1310ش/1931م، 082‘51 نفر بود که 981‘47 نفر آنان کوچ‌رو و مسلمان بودند(دباغ، 1(2)/330). در اواخر سلطۀ انگلیس شمار ساکنان این ناحیه به حدود 100هزار نفر رسید که در 934‘91 نفر از آنها را بومیان تشکیل می‌دادند(همو، 1(2)/331؛ ابوسمور، 39). در 1948م این رقم به 700‘53 نفر کاهش یافت(هداوی، 39) و پس از آن، جمعیت یهودی ناحیه روی به افزایش نهاد(قطب، 428؛ ابوسمور، 40).
فعالیت کشاورزی در این ناحیه به ریزش سالانۀ باران بستگی دارد. در نقاطی که از آب چاه تغذیه می‌شوند، درختان نخل کشت شده است(نحال، 134). جو، گندم و هندوانه از مهم‌ترین محصولات این ناحیه است(دباغ، 1(2)/335-336) و از دهۀ 1930م اهالی علاوه بر آن، به تولید محصولاتی چون انگور، انجیر، بادام و برخی دیگر از میوه‌ها و سبزیها نیز می‌پرداختند(ابوسمور، 53). دامداری و پرورش طیور نیز از مهم‌ترین فعالیتهای اقتصادی اهالی به‌شمار می‌آید(همو، 53-54؛ دباغ، 1(2)/339).
فعالیتهای صنعتی در بئرالسبع تا قبل از 1948م شامل برخی صنایع دستی و محلی مثل قالی‌بافی، پشم‌ریسی و تولید لبنیات بود(ابوسمور، 58). پس از این تاریخ، کارخانه‌های صنعتی در آبادیهای یهودی‌نشین تأسیس شد(کارمُن، 274). با کشف و استخراج نفت در اسدود(واقع در شمال نقب)، این ناحیه به صورت حلقۀ اتصال انتقال خط لوله‌های نفت میان اسدود و ایلات درآمد(ابوسمور، 59).
شهر بئرالسبع: این شهر با ارتفاع 275 متر از سطح دریا در °34 و ´47 طول شرقی و °31 و ´14 عرض شمالی، در 75کیلومتری جنوب غرب بحرالمیت قرار گرفته است(دباغ، 1(2)/343). بئرالسبع پس از تل‌البیب، یافا، بیت‌المقدس و حیفا یکی از شهرهای مهم و بزرگ فلسطین به‌شمار می‌آید(«دائرةالمعارف جدید خاورمیانه1»، I/339).
آب این شهر از آبهای سطحی چون وادی بئرالسبع که در شرق این شهر جاری است(کارمن، 273) و منابع آب زیرزمینی(چاهها) تأمین می‌شود(دباغ، 1(2)/356؛ علاوه بر اینها، سدی در وادی ابوسماره ساخته شده است(«راهنما...2»، 249؛ موسوعه...، 1/473( ویک ایستگاه آب‌شیرین‌کن نیز در این محل وجود دارد(کارمن، 93).
تل باستانی بئرالسبع در 4 کیلومتری شمال شرقی شهر جدید واقع است(پرلمن، 193؛ جودائیکا، IV/383) که از هزارۀ 4ق‌م مسکونی بوده است(کارمن، 274؛ قس: آوی ـ یوناح، 42) و قدیمی‌ترین ساکنان آن را کنعانیان و عمالقه تشکیل می‌دادند(دباغ، 1(2)/377). در عهدعتیق از این شهر به عنوان جنوبی‌ترین محل سرزمین کنعانیان و نقطۀ مقابل دان (محلی در شمالی‌ترین قسمت این سرزمین) یاد شده است(داوران، 20: 1). بئرالسبع جایی است که حضرت ابراهیم(ع) در آنجا سکنا گزید و به کشاورزی پرداخت(تکوین، 21: 19، 31، 32) و پسرش اسحاق نیز در همان‌جا به دنیا آمد(همان، 21: 14-17).
در سدۀ 12ق‌م ساکنان بئرالسبع در مقابل حملۀ یهودیان به سختی مقاومت کردند. ولی به هرحال در طی دورانهای مختلف این شهر مدتها زیرسلطۀ آشوریان، بابلیان، ایرانیان، یونانیان و رومیان قرار گرفت(دباغ، 1(2)/379). در دورۀ سموئیل نبی بئرالسبع احتمالاً مرکزیت اداری و مذهبی داشت و بنا به تمایل مردم، شائول به عنوان شاه در آنجا تاج‌گذاری کرد(سموئیل، 8: 2بب‌ ؛ پرلمن، 192). بئرالسبع در دورۀ رومیان دژی مستحکم و نظامی به‌شمار می‌آمد و پادگانی در آن جای داشت(اسمیت، 19؛ الستن، 205؛ اوی ـ یوناح، همانجا). در همین دوره بئرالسبع اسقف‌نشین مسیحی به‌شمار می‌آمد(همانجا).
در سدۀ 3م پس از آنکه راههای تجاری سرزمین و قلمرو نبطیان متروک شد و ایرانیان به جای مسیر تجاری هند و یمن با پترا، راه خلیج‌فارس و فرات راگشودند، بئرالسبع از رونق افتاد(دباغ، 1(2)/380؛ ابوسمور، 13).
در آغاز اسلام بئرالسبع اولین صحنۀ درگیری میان عربها و رومیان بود که با پیروزی مسلمانان گروهی بزرگ از عربها در آنجا ساکن شدند(ابوعبید، 3/717-718؛ دباغ، 1(2)/381). در زمان امویان بئرالسبع یکی از شهرهای مهم فلسطین به‌شمار می‌آمد(یاقوت، 3/34). در جنگهای صلیبی این شهر به سبب دوری راه، از یورشها مصون ماند و زمانی که آنان بر بیت‌جبرین دست یافتند، به اشتباه آن را بئرالسبع به شمار آوردند(اسمیت، 164). از قرن 9ق/15م اکثر ساکنان بئرالسبع مهاجرت کردند و به همین سبب، در منابع آن دوره نامی از این شهر دیده نمی‌شود(دباغ، 1(2)/346)، تا آنجا که در اوایل سدۀ حاضر این محل به روستایی کوچک تبدیل شد(پرلمن، 190).
حکومت عثمانی در 1900م شهر جدید بئرالسبع را در جنوب غربی شهر کهن بنا نهاد(دباغ، همانجا؛ فلاح، 92). در این دوره دو مجلس، یکی برای ادارۀ شهرستان(قضا) بئرالسبع، مرکب از 5 تن از شیوخ قبایل ساکن منطقه، و دیگری مجلس شهرداری با شرکت 5 نفر از بزرگان تأسیس گردید(همو، 92، 94؛ ابوسمور، 43). در جنگ جهانی اول(1914-1918م) بئرالسبع به صورت پایگاه اصلی ارتش ترک و آلمان درآمد(جودائیکا، IV/384). در 1917م به رغم مقاومت نیروهای عثمانی، این شهر به دست متفقین افتاد(«راهنما»، 119؛ کارمن، همانجا). از این زمان تا 1948م حکومت انگلیسی فلسطین بر این شهر نیز تسلط داشت(فلاح، 99؛ ابوسمور، 17).
در 1948م پس از پایان دولت قیمومت، مبارزان فلسطینی از بئرالسبع، کاروانهای نظامی صهیونیستها و برخی از آبادیهای آنان را مورد حمله قرار دادند(همانجا)، ولی در همان سال نیروهای صهیونیسیتی، بئرالسبع را نیز تصرف کردند(همو، 18؛ دباغ، 1(2)/361). در همین سال، صهیونیستها ساکنان بومی را راندند و یهودیان را اسکان دادند(ابوسمور، 40؛ بریتانیکا، I/930؛ جودائیکا، IV/385)، تا جایی‌که بخش بزرگی از جمعیت امروز این شهر را مهاجرانی یهودی از شمال افریقا، عراق، هند، رومانی، لهستان، مجارستان و آمریکای جنوبی تشکیل می‌دهند(همانجا).
توسعۀ راههای ارتباطی میان بئرالسبع با شهرهای بزرگ، از ابتدای شکل‌گیری این شهر ـ خاصه پس از 1948م ـ سبب توسعه و شکوفایی تجاری و اقتصادی آنجا گردید. در زمان سلطۀ انگلیس خط آهن بئرالسبع ـ رفح افتتاح شد و چون این خط در جنگ ویران شد، خط آهن دیگری که بئرالسبع را به وادی صرار مرتبط می‌ساخت، احداث کردند(ابوسمور، 45). در 1337ش/1958م با تأسیس بزرگ‌راه بئرالسبع ـ ایلات، این دو محل از طریق صحرای نقب به همدیگر متصل گردید(کوک، 70)؛ و در 1343ش/1965م خط آهن میان بئرالسبع ـ دیمونا به اتمام رسید(دباغ، 1(2)/362). توسعۀ راهها و موقعیت خاص این شهر موجب شد که بئرالسبع از نظر بازرگانی اهمیت خاص بیابد(«دائرةالمعارف جدید خاورمیانه»، I/339). با آنکه مردم در اطراف این شهر به طور محدود به کشاورزی می‌پردازند، ولی کمبود محصولات کشاورزی همواره یکی از مهم‌ترین مشکلات ساکنان این شهر به شمار می‌آمده است(ابوسمور، 46)؛ ازاین‌رو، سازمان تحقیقات صحرایی دیمونا به منظور بهبود اوضاع کشاورزی، اقداماتی از جمله استفاده از نیروی خورشیدی به عمل آورده است(کارمن، 275).
فعالیتهای صنعتی بئرالسبع تا قبل از 1948م شامل برخی صنایع کوچک مثل روغن‌کشی و تولید برخی از اسباب و لوازم سادۀ منزل بود(ابوسمور، 47)، ولی پس از آن، صنایع بزرگی مثل تولید مواد ساختمانی، استخراج معدن، همچنین تولید وسایل بهداشتی، پزشکی، شیمیایی، سرامیک‌سازی و از همه مهم‌تر صنعت نساجی در این شهر شکل گرفت(کارمن، 274؛ جودائیکا، نیز «دائرةالمعارف جدید خاورمیانه»، همانجاها) که بیشتر این واحدها مواد اولیۀ خود را از نقب تأمین می‌کنند(پرلمن، همانجا).
آموزش تا قبل از 1948م تا حدود متوسطه و منحصراً در مدارس دولتی انجام می‌گرفت(دباغ، 1(2)/375-358؛ ابوسمور، 48-49). امروزه مرکز تحقیقات بیولوژیکی و دانشگاه بن‌گورین از مهم‌ترین مراکز تحقیقاتی ـ آموزشی این شهر به شمار می‌آید(گارودی، 561؛ فلسطینیات، 13؛ بریتانیکا، همانجا). مراکز بهداشتی ـ درمانی این شهر نیز قابل توجه است(«راهنما»، I/235؛ پرلمن، همانجا).
براساس حفاریهای باستان‌شناسان فرانسوی(از 1951 تا 1960م) قدیمی‌ترین لایه‌ها در این محل، به دوران آهن باز می‌گردد(«دائرةالمعارف جدید باستان‌شناسی3»، I/167). یافته‌هایی نیز از دوران آهک به دست آمده است(همان، I/161). در حفاریهای سال 1969م، ابزارهای فلزی، برخی لوازم تزیینی منزل و بقایایی از سفالهای متعلق به دورۀ آهن و رومیان(اوی ـ یوناح، 42) و همچنین آثاری متعلق به سده‌های 12 و 11ق‌م به دست آمده است(«دائرةالمعارف جدید باستان‌شناسی»، I/168). حفاریهای باستان‌شناسان نقشه‌ای از شهر با دیوارها و دروازه‌های آن نشان می‌دهد که در میان آنها بقایایی از بناهای دورۀ ایرانیان و دورۀ هلنی با سنگفرشها و کتیبه‌های یونانی به چشم می‌خورد(اوی ـ یوناح، همانجا).
از ویژگیهای باستانی این شهر، وجود جاده‌ای در اطراف شهر به موازات دیوارها بود. علاوه براین، شهر شبکۀ نهربندی مجهز نیز داشت(پرلمن، 195). بقایایی از یک کتیبۀ متعلق به سده‌های 4 و 3ق‌م(همو، 194)، و آثار دژهایی که توسط ایرانیان و یونانیان ساخته شده، هم به دست آمده است(همو، 195). علاوه بر اینها، خرابه‌های باستانی بیرصفد، بیرمطر و خربۀ بیطار با آثاری از دورانهای کهن، در نزدیکی بئرالسبع قرار دارند(ابراهیم، 53؛ «دائرةالمعارف جدید باستان‌شناسی»، I/161).
مآخذ: ابراهیم، معاویه، «فلسطین من اقدم العصور الی القرن الرابع قبل المیلاد»، موسوعۀ خاص، ج2؛ ابوسمور، حسن، قصة مدینة بئرالسبع، تونس، المنظمة العربیة للتربیة و الثقاقة؛ ابوعبید بکری، عبدالله، معجم مااستعجم، به کوشش مصطفیٰ سقا، بیروت، 1403ق/1983م؛ دباغ، مصطفیٰ مراد، بلادنا فلسطین، الخلیل، 1985م؛ شراب، محمدمحمد، معجم‌بلدان فلسطین، دمشق، 1987م؛ طبری، تاریخ؛ عهد عتیق؛ فلاح، غازی، الفلسطینیون المنسیون، قدس، 1989م؛ فلسطینیات، به کوشش انیس صایغ، منظمةالتحریر الفلسطینیة، مرکز الابحاث؛ قطب، اسحاق یعقوب، «الترکیب الاجتماعی للشعب الفلسطینی»، موسوعۀ خاص، ج1؛ گارودی، روژه، فلسطین ارض الرسالات الالهیة، ترجمۀ عبدالصبور شاهین، قاهره، 1986م؛ موسوعۀ عام؛ نحال، محمد سلامة، جغرافیة فلسطین، بیروت، 1966م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Avi-Yonah, M., »Beersheba«, Archaeology, Jerusalem, 1974; Btitannica, micropaedia, 1978; Cooke, H. V., Israel, London, 1960; Elston, R., Palestine and Syria, Edinburgh, 1929; Encyclopedia of the Modern Middle East, New York, 1996; Hadawi, S., Village Statistics 1945, Beirut, 1970; Judaica; Karmon, Y., Israel a Regional Geography, London, 1971; The Middle East Intelligence Handbooks, 1943-1946(Palestine and Transjordan), London, 1987; Nakhleh, I., Encyclopedia of Palestine Problem, New York, 1991; The New Encyclopedia of Archaeological Excavations in the Holy Land, New York, 1992; Pearlman, M. and Y. Yannai, Historical Sites in Israel, Jerusalem, 1977; Smith, G. A., The Historical Geography of the Holy Land, London, 1974.
لیلا رضایی

























1. Encyclopedia… 2. The Middle East… 3. The New Encyclopedia…

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5363
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست