بِیْتْلَحْم، شهری کهن در سرزمین فلسطین.
این نام را بَیتُلَحم(ابوعبید، 1/289)، بَیتلَخم(یاقوت، 1/521؛ WNGD, 142) و
بِتلِحِم(«دائرةالمعارف مردم...1»، 104) و بِتلِخِم(پاولی، V/364) نیز گفتهاند.
واژۀ «لحم» که در زبان عربی به معنی گوشت است، در عبری به مفهومِ اخص نان، و اعم
غذا آمده است. از اینرو بیت لحم به سبب شهرت مزارع غلات آن در دورۀ باستان، «خانۀ
نان» خوانده میشد(ویلنی، 96؛ «فرهنگ...2»، 105). در کتاب مقدس نام دیگر این شهر
افراته است(سفر پیدایش، 35؛ 19) و آن را ضمناً «بیتلحم یهودا» (کتابروت، 1: 1-2؛
اول سموئیل، 17: 12؛ سفر داوران، 17: 7-8) و «شهر داوود» نیز نامیدهاند(انجیل
لوقا، 2: 4، 11)؛ البته افرانه را از نقاط پیرامونی بیتلحم نیز دانستهاند(نوت،
108؛ مزار، 198).
بیتلحم در °31 و ´42 عرض شمالی و °35 و ´12 طول شرقی(«راهنما...3»، 320) با 777
متر ارتفاع از سطح دریا(بدکر، 99؛ دباغ، 8(2)/402) قرار دارد و در 8 کیلومتری جنوب
غربی بیتالمقدس(«دائرةالمعارف خاورمیانه...4»، I/369؛ موسوعة کتاب مقدس، 72)، برسر
راه اصلی الخلیل(حبرون) ـ بیتالمقدس(موریس، 11)، و در ناحیهای بسیار
حاصلخیز(پاولی، همانجا؛ اسمیث، ج.، 214؛ هاکس، 201-202) واقع است. بر روی تپههای
پیرامونی بیتلحم درختان بسیاری به چشم میخورد(همانجا) و باغهای مشهور به باغ
سلیمان در نزدیکی آن واقع است(اسمیث، ج.، 207).
پیشینۀ بیتلحم به 4 هزارسال میرسد(هاکس، 202). نوشتهاند که در پایان سدۀ 11قم،
داوود در این شهر به دنیا آمد(پرلمن، 256) و دوران کودکی خود را به چوپانی
گذراند(ویلنی، همانجا؛ نیز نک: اَش، 136). آنگاه توسط سموئل نبی، شاه
بنیاسرائیل خوانده شد(اول سموئیل، 1، 16: 1، 13). البته شهرت این شهر بیش از هر
چیز به سبب تولد عیسیٰ(ع) در آنجاست(پرلمن، همانجا). ازاینرو، نه تنها این شهر، که
کل سرزمین فلسطین به عنوان سرزمین مقدس برای مسیحیان محترم است(کاتان، 5-6).
یعقوبی از قول میسحیان مینویسد که مریم به هنگام بارداری بیتلحم آمد(1/68)؛ همو
اضافه میکند؛ عدهای از مجوسان به بیتلحم آمدند و برفراز سرآنها ستارهای بود که
به دنبال آن میرفتند تا عیسیٰ(ع) را دیدند و بر او سجده کردند(1/69). مطابق انجیل
متیٰ آنان گفتند: ستارۀ او را در مشرق دیدهایم و برای پرستش او به اورشلیم
آمدهایم(2: 1-11). رانسیمان خبر میدهد که بر سر در کلیسای زادگاه عیسیٰ(ع) نقش
این 3تن مجوس در سدۀ 7م، وجود داشته است(1/12-13).
نخل یاد شده در قرآن مجید که مریم(ع) از خرمای آن تناول کرد(نک: مریم/19/23، 25)،
در این شهر قرار داشت(نیز نک: هروی، 29؛ اصطخری، 44؛ مقدسی، 172). ابنبطوطه نیز
در دیدار خود از بیتلحم، از بقایای این نخل خبر داده است(1/54).
در 326م ما در قسطنطین، امپراتور روم پس از دیدار از فلسطین، پسر خود را واداشت تا
مکانهایی را که با مولد عیسیٰ(ع) مرتبط است، به صورت زیارتگاه درآورد(پرلمن، 258).
کنستانتین نیز در محل زادگاه عیسیٰ(ع) کلیسایی که در زیبایی و شکوه بیهمانند بود،
بنا نهاد(ادریسی، 1/362؛ یاقوت، پرلمن، همانجا؛ ویلنی، 97؛ هاکس، همانجا) و پس از
آن بود که این شهر به صورت یکی از مقدسترین مکانهای مسیحی شهرت یافت(پرلمن،
همانجا؛ برمکی، 192-193). در همین زمان بود که قدیسژرُم5 در این شهر مقیم شد و به
ترجمۀ کتاب مقدس از عبری به زبان لاتین پرداخت(پرلمن، همانجا).
پس از فتح بیتالمقدس به دست مسلمانان در 16ق/637م، بسیاری از مسیحیان بیتلحم نیز
تغییر مذهب دادند(اسمیث، ج.، 49). عمربن خطاب پس از فتح این ناحیه، مسجدی در
بیتلحم برای مسلمانان برپا داشت و چنانکه یاقوت مینویسد، نگهداری از آن را در
برابر دادن امان به مسیحیان، برعهدۀ ایشان گذارد. این مسجد تا سدۀ 7ق/13م نیز بدون
تغییر برجای مانده بود(1/521-522؛ نیز نک: هروی، همانجا).
ناصرخسرو در بازدید از این شهر مینویسد: «ترسایان... آن را عظیم بزرگ میدارند و
همیشه قومی آنجا مجاور باشند و زایران بسیار رسند... و ترسایان قربان آنجا کنند و
از روم آنجا بسیار آیند»(ص57). در حدیث معراج حضرت محمد(ص) نیز از بیتلحم نام برده
شده است، آنجا که میفرماید، جبرئیل ندا داد: «فرود آی و دو رکعت نماز بگزار» که
اینجا زادگاه برادرت عیسیٰ است(ابناثیر، 2/52؛ ابنبطوطه، 1/52؛ نویری، 1/338).
بدینسان، بیتلحم نزد مسلمانان نیز پیوسته از تقدس و احترام ویژهای برخوردار بوده
است.
بیتلحم یکی از اولین شهرهایی بود که در 492ق/1099م به دست صلیبیان افتاد(بایر،
167؛ «دائرةالمعارف جدید...6»، I/208). آنان در این شهر دژی برپا داشتند که یکی از
مشهورترین دژهای سرزمین فلسطین است(آلبرایت، 157؛ ویلنی، 92). این شهر ظاهراً در
504ق/1110م به صورت اسقفنشین درآمد(EI2).
پس از 583ق/1187م بیتلحم به تصرف صلاحالدین ایوبی درآمد(قلقشندی، 4/183؛ ابن
عدیم، 3/97-98؛ «دائرةالمعارف جدید»، I/209). در اوایل سدۀ 13ق/19م مسلمانان حاکم
با ارمنیان شهر که در اماکن مذهبی علایقی داشتند، در برابر بیزانسیها پیمان
بستند(«دائرةالمعارف خاورمیانه»، I/218).
بیتلحم در سدههای میانه شهری پرجمعیت به شمار میآمد(ویلنی، 96) و اهمیت بازرگانی
داشت(یاقوت، 1/521). در سدۀ 19 و اوایل سدۀ 20م، جمعیت شهر رو به کاهش نهاد، زیرا
در 1250ق/1834م پس از شورش محلۀ مسلماننشین، برضد ابراهیم پاشا فرمانروای مصر و
قتلعام مردم توسط همو، جمعیت مسلمان بیتلحم تحلیل رفت(موسوعۀ عام، 1/459) و در
1914م، به هنگام آغاز جنگ جهانی اول، بسیاری از مسیحیان شهر به ایالات متحده مهاجرت
کردند(اسمیث، پ.، 36-37). در ژوئیۀ 1937 پس از تقسیم سرزمین فلسطین به 3 بخش، ادارۀ
مراکز مذهبی به انگلستان واگذار شد(هورویتس، 74؛ بهوتانی، 124-125).
بیتلحم در 1319ش/1940م، 7هزار و در 1945م، 820‘8 تن جمعیت داشت که همگی عرب و
غالباً به فرقههای مختلف مسیحیت وابسته بودند؛ در این زمان جمعیت مسلمان شهر در
اقلیت بود(ویلنی، 93؛ هداوی، 56). در 1327ش/1948م پس از اولین جنگ اعراب و اسرائیل،
بیتلحم جزو خاک اردن بهشمار میآمد، اما پس از جنگ 6روزه(1967م) و اشغال کرانۀ
باختری، بیتلحم نیز به تصرف اسرائیل درآمد(«دائرةالمعارف خاورمیانه»، I/369).
جمعیت شهر در این زمان 313‘16 تن و روستاهای پیرامون آن 169‘51 تن گزارش شده
است(توما، 54). اینان اعم از مسیحی و مسلمان از لحاظ قومی به خاندانهای مختلفی تعلق
داشتند(نک: عمله، 1/200-204). در میان مردم شهرت دارد که سکنۀ مسیحی بیتلحم از
بازماندگان صلیبیان هستند که با عربهای بومی درآمیختهاند(ویلنی، 93-96). مسیحیان
بیتلحم جزو فرقههای مختلف، از جمله ارتدکس یونانی، ارمنی و برخی فرقههای لاتین
هستند(«دائرةالمعارف خاورمیانه»، همانجا).
شهر بیتلحم در دورۀ معاصر با دگرگونیهایی از لحاظ کالبدی و نیز از نظر اجتماعی ـ
اقتصادی همراه بوده است. تا 1948م بیشتر اهالی شهر مسیحی بودند، اما پس از اشغال
اراضی و شهرهای فلسطینی، پناهندگان بسیاری به این شهر روی آوردند و متعاقب آن،
ترکیب مذهبی شهر دگرگون شد. به جمعیت شهر پس از جنگ 6 روزه، 874‘1 تن که در چادر
آوارگان زندگی میکردند، اضافه شد و به این ترتیب، جمعیت مسلمان به 2/59٪ افزایش
یافت(قس: جودائیکا، IV/745، که در محاسبۀ نسبت مسلمانان به مسیحیان اشتباه کرده
است).
پیشتر شهر بیتلحم دارای 8 محله بود(بدکر، 99) و امروزه روستاهای بیت ساحور و بیت
جالا با رشد شهر در حوزۀ مسقیم آن قرار گرفته است(جودائیکا، همانجا).
بیتلحم از سدۀ 4م شهر زیارتی مسیحیان بوده است و هنوز جهانگردان بسیاری روزانه از
این شهر بازدید میکنند. صنایع دستی و یادمانهای مذهبی ساخته شده از صدف و چوب
زیتون و شمعهای «متبرک» تولیدی در بیتلحم هم، در بازارهای داخلی و نیز جهانی، در
میان مسیحیان از شهرت خاصی برخوردار است(پرلمن، 256؛ اسمیث، پ.، 31؛ نیز نک: فیشر،
44).
دانشگاه این شهر پس از اشغال سرزمین، به همت خود فلسطینیان تأسیس و در 1352ش/1973م
افتتاح شد(هانتر، 22؛ آغاز، 106).
مهمترین بنای شهر بیتلحم، کلیسای مولد عیسیٰ(ع) است. این کلیسا شامل بنای هشت
گوشی است که بر روی مغازۀ مولد عیسیٰ(ع) بنا شده و به کلیسای رومی چارگوش که به
زیبایی و شکوه با مرمر، انواع موزائیک و نقاشیهای دیوار تزئین شده، متصل است. این
بنا بارها بازسازی و دگرگون شده است(پرلمن، 258). همچنین بقایای قبرهایی در افرات ـ
یا افرانه، بخش جنوبی بیتلحم ـ به چشم میخورد که به صورت غارهایی در دل کوه حفر
شدهاند؛ شواهد حاکی از آن است که این قبرها به جامعهای شبانی و نیمه کوچنده تعلق
داشته است(مزار، 198). آثاری سفالین از عصر برنز و آهن در ضلع شرقی کلیسای مولد
عیسیٰ(ع)(«دائرةالمعارف جدید»، I/204) و نیز زوبینهایی متعلق به سدۀ 11قم در
نزدیکی القدر ـ جنوب بیتلحم ـ یافت شده است(مزار، 336, 362).
برکههای سلیمان که آب شهر بهطور سنتی از آنها تأمین میشد. در جنوب بیتلحم
واقعاند(برمکی، 169). قبر راحیل، همسر یعقوب(سفر پیدایش، 35: 19-20)، و همچنین
مدفن داوود و سلیمان(یاقوت، 1/522) را نیز در این شهر دانستهاند.
مآخذ: آغا، نبیل خالد، مدائن فلسطین، بیروت، 1993م؛ ابناثیر، الکامل؛ ابنبطوطه،
سفرنامه، ترجمۀ محمدعلی موحد، تهران، 1348ش؛ ابوعبید بکری، عبدالله، معجم مااستعجم،
به کوشش مصطفیٰ سقا، قاهره، 1364ق/1945م؛ ابنعدیم، عمر، زبدةالحلب، به کوشش سامی
دهان، دمشق، 1370م/1951م؛ ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، قاهره، 1970م؛ اصطخری،
ابراهیم، المسالک و الممالک، به کوشش محمدجابر عبدالعال حسینی و محمد شفیق غربال،
قاهره، 1381ق/1961م؛ دباغ، مصطفیٰ مراد، بلادنا فلسطین، بیروت، 1394ق/1974م؛
رانسیمان، استیون، تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمۀ منوچهر کاشف، تهران، 1360ش؛ عمله،
محمدیوسف عمرو، انساب العشائر الفلسطینة، عمان، 1991م؛ قرآن مجید؛ قلقشندی، احمد،
صبحالاعشیٰ، به کوشش محمدحسین شمسالدین و دیگران، بیروت، 1407ق/1987م؛ کتاب مقدس؛
مقدسی، محمد، احسنالتقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ موسوعۀ عام؛ موسوعۀ کتاب
مقدس، بیروت، 1993م؛ ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، 1356ش؛
نویری، احمد، نهایةالارب، قاهره، 1403ق/1983م؛ هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، بیروت،
1928م؛ هروی، علی، الاشارات الی معرفة الزیارات، به کوشش ژ. سوردل تومین، دمشق،
1953م؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1379ق/1960م؛ نیز:
Albright, W. F., The Archaeology of Palestine, Beiruy, 1977; The American
Peoples Encyclopedia, New York, 1908; Ashe, G., The Land and the Book, London,
1965; Baedeker, K., Palestine et Syrie, Leipzig, 1912; Baramki, D. C., The Art
and Architecture of Ancient Palestine, Beirut, 1969; Beyer, G., »Die
Kreuzfahrergebiete von Jerusalem und S. Abraham(Hebron)«, Zeitschrift des
Deutschen Palästina-Vereins, Leipzig, 1972, vol. LXV; Bhutani, S., The United
Nation and the Arab-Israeli Conflict, New Delhi, 1977; Cattan, H., The Palestine
Question, London, 1988; Encyclopedia of The Moderm Middle East, London, 1996;
The New Encyclopedia of Archaeological Excavations in The Holy Land, New York,
1996; EI2; Fisher, W. B, The Middle East, London, 1978; Funk and Wagnalls New
Standard Bible Dictionary, New York, 1936; Hadawi, S., Village Statistics 1945,
Beirut, 1970; Hunter, F. R., The Palestinian Uprising, London, 1991; Hurewitz,
J. C., The Strggle for Palestine, New York, 1976; Judaica; Mazar, A.,
Archaeology of the Land of the Bible, New York,1992; The Middle East
Intelligence Handbooks, 1943-1946(Palestine and Transjordan), London, 1987;
Morris, B., 1948 and After(Israel and Palestinians), Oxford, 1994; Noth, M.,
»Eine siedlungsgeogsraphische List in 1.Chr. 2 und 4«. Zeitschrift des Deutschen
Palästina-Verrins, Leipzig, 1972, vol. LV; Pauly; Pearlman, M. and Y. Yannai,
Historical Sites in Israel, Jerusalem, 1977; Smith, G. A., The Historical
Geography of The Holy Land, London, 1974; Smith, P. A., Palestine and
Palestinians(1876-1983), London, 1984; Tuma, E. H. and H. Darin-Drabkin, The
Economic Case for Palestine, London, 1948; Vilnay, Z., Steimatzky’s Palestine
Guide, Jerusalem, 1942; WNGD.
عباس سعیدی