responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5332
بیت جبرین
جلد: 13
     
شماره مقاله:5332

بِیْتْ‌جِبْرین، ناحیه و شهری باستانی در شهرستان الخلیل. بیت جبرین با 287متر ارتفاع از سطح دریا(دباغ، بلادنا...، 5(2)/286)، در 26 کیلومتری شمال غربی شهر الخلیل (شراب، 181) و 58 کیلومتری راه بیت‌المقدس به عسقلوان قرار داشت(دباغ، همانجا؛ پاولی، V(2)/2353). اگرچه این نام در منابع جغرافیایی اسلامی بیشتر به صورت بیت جبرین آمده است(یعقوبی، 90؛ عبدالمؤمن، 237؛ ابن فقیه، 103؛ ابن رسته، 329؛ یاقوت، 1/776)، اما گاهی آن را بیت جبریل(مقدسی، 79، 243) نیز نوشته‌اند. جزء دوم این نام را از ریشۀ جبر دانسته‌اند(دیب، 78) و گفته‌اند همان شهری است که در قرآن مجید(مائده/5/21-22) از ساکنان آن به عنوان «قوماً جبّارین» نام برده شده است(نک‌: هروی، 32). این محل را قرارگاه عمالقه و به معنای زیستگاه مردان زورمند دانسته‌اند(دباغ، القبائل...، 25؛ شراب، همانجا؛ «آنچه بر جای مانده...1»، 209). نیز آنجا را محل سکنای هوریتها2 (هوریها) و به مفهوم شهر آزادگان ذکر کرده‌اند. همچنین به سبب وجود غارهای آهکی در اطراف آبادی و از آنجا که این طایفه را از غارنشینان باستانی به شمار آورده‌اند، این محل را شهر غارنشینان نامیده‌اند(پاولی، EI2, I/1140;V(2)2353-2354). حتیٰ آنجا را خانه و جایگاه جبرئیل نیز گفته‌اند(پاولی، همانجا). اگرچه نوشته‌اند که نشانه‌ای از آثار پیش از میلاد در این محل به دست نیامده(اسمیث، 164)، اما پاولی می‌نویسد این غارها، هم به عنوان سرپناه انسانی و هم به عنوان آرامگاه مورد استفاده بوده است(همانجا). در تلمود این نام به صورت بت‌گوبرین(بت‌جوبرین) آمده است و صلیبیون آن را به خطا گیبلین(جیبلین) می‌خواندند(همانجا؛ نیز تامسن، 167) و ظاهراً آن را بابئر سبع اشتباه می‌گرفتند(اسمیث، همانجا).
یوسفوس نخستین کسی است که از این محل یاد کرده است(نک‌: همو، 163). وی آنجا را بت‌اَبریس و یکی از دو آبادی موجود در مرکز ناحیۀ ادوم می‌خواند(III/131؛ پاولی، همانجا). به گفتۀ بطلمیوس، نام قدیم اسن شهر بیتوگَبرا ست(همانجا). این آبادی در کنار و به قولی جایگزین شهر باستانی مرشع(مرسه یا مریسه)بود(بایر، «محدود...3»، 209-210) که مطابق اخبار سال 259ق‌م، مرکز تجارت برده در ناحیۀ ادومیه(ادوم) به‌شمار می‌رفت(همان، 210).
یهودا مکابی در جنگ با ادومیان در 163ق‌م شهر مرشع را با خاک یکسان کرد(اسمیث، 165)، اما توسط گابینیوس بازسازی شد. بار دیگر پارتها در 40ق‌م آن را ویران ساختند(همانجا؛ الیگر، 102). احتمال داده‌اند که ساکنان شهر مرشع پس از ویرانی آن به 2 کیلومتری شمال درّه و در محل فعلی بیت‌جبرین منتقل شده باشند(بایر، همانجا). اوزبیوس نیز که مرشع را به عنوان ویرانه‌ای معرفی می‌کند، فاصلۀ این دو شهر را حدود 2 میل ذکر می‌کند(الیگر، همانجا). به این ترتیب، نظر کسانی از جمله دباغ(بلادنا، 5(2)/287) و شراب(ص181) که معتقدند این شهر یک‌بار توسط ایرانیان نابود گردید و باز از نو در 68م برپا شد، نادرست است.
در200م سپتیموس سوِروس برای بیت‌جبرین جایگاه شهری قائل شد و آن را الیوتروپولیس4 نامید(بایر، همان، 209؛ اسمیث، 164). سکه‌های یافت‌شده از آن زمان حاوی نام اوست(پاولی، همانجا). بدین‌سان، رشد و گسترش این محل که از چندی پیش آغاز شده بود، توسط او شدت یافت و این شهر از لحاظ تجاری و ارتباطی جایگاه برتری به دست آورد(بایر، همانجا). مرکزیت آن آبادی در دورۀ باستان موجب شده بود تا موقعیت آبادیهای دیگر را نسبت به آن بسنجند(پاولی، همانجا).
در دورۀ اسلامی، پس از واقعۀ اجنادین(ه‌ م) و فتح آن، به عنوان شهری در جند فلسطین، هنوز مرکز ناحیه‌ای نستباً وسیع(ماتیوس، 39) و بر سر راه بیت‌المقدس ـ غزه، شهر بازاری آبادیهای پیرامونی به‌شمار می‌آمد(«آنچه برجای مانده»، 209؛ مقدسی، 243). مقدسی فاصلۀ آن را تا غزه یک مرحله معرفی می‌کند(ص273) و یعقوبی آن را شهری قدیمی، واهالی آن را از طایفۀ جذام برمی‌شمارد(ص90؛ نیز نک‌: ابن رسته، 329).
موقعیت مناسب این شهر موجب شد تا صلیبیان در آنجا در 1134-1135م برای مقابله با مسلمانان دژی برپا سازند(دباغ، بلادنا، 9(2)/176؛ نیز نک‌: بایر، «مناطق...5»، 206)؛ این دژ ظاهراً به هنگام فتح این شهر و بازپس‌گیری آن از دست صلیبیان توسط صلاح‌الدین ایوبی ویران شد(یاقوت، 1/776؛ ابن‌اثیر، 11/546؛ نیز نک‌: ابن تغری بردی، 6/35؛ دباغ، 5(2)/289). دمشقی (654-727ق/1256-1327م) آن را یکی از آبادیهای مهم واقع در میان دو ناحیۀ کوهستانی و ساحلی نام می‌برد(ص213).
بیت‌جبرین در دورۀ قیمومت، یکی از آبادیهای شهرستان الخلیل به حساب می‌آمد(دباغ، همان، 5(2)/12). در 1912م این آبادی هزار نفر جمعیت(مسلمان) داشت که در 1922 و 1931م به ترتیب به 420‘1 و 804‘1 نفر افزایش یافت. در 1931م جمعیت این آبادی(917 مرد و 887 زن) در 369 واحد مسکونی زندگی می‌کردند(همان، 5(2)/290). در 1945م شمار ساکنان بیت‌جبرین به 430‘2 نفر رسید که همگی عرب و مسلمان بودند(همانجا؛ هداوی، 50).
کل اراضی بیت‌جبرین در همان زمان حدود 169‘5 هکتار(185‘56 دونم) بود(همانجا) که حدود 3 هزار هکتار را زمینهای زراعی تشکیل می‌داد و از این مقدا حدود 908‘2 هکتار آن زیر کشت غلات بود. بیشتر این اراضی(90٪) در اختیار اعراب قرار داشت(همو، 93). دیگر محصولات این آبادی زیتون(322هکتار) و برخی درختان میوه بود(دباغ، شراب، همانجاها).
اسرائیلیها در 1948م/1327ش اراضی بیت‌جبرین را تصرف، و اهالی را از خانه خود اخراج کردند و آنجا را ویران ساختند(نخله، I/325, 339؛ دیب، 78). بیت‌جبرین در این زمان دارای 017‘3 نفر جمعیت(عرب) بودکه در 754 واحد مسکونی زندگی می‌کردند(نخله، I/363). اسرائیلیها در 1949م در نزدیکی بخش مسکونی، در یک کیلومتری شمال آن، آبادی یهودی‌نشین بیت‌گوورین(بیت‌جفرین) را بر 169‘5 هکتار 185‘56 دونم) از اراضی بیت‌جبرین برپا ساختند(دیب، همانجا؛ نخله، I/339؛ دباغ، بلادنا، 5(2)/289؛ «آنچه برجای مانده»، 210). در پایان سال 1970م جمعیت این آبادی یهودی‌نشین 120نفر بود(جودائیکا، I/172).
برخی از علما و دانشمندان با عنوان جبرینی به این آبادی منسوب‌اند(شراب، 181). از آن میان، می‌توان از محمدبن‌نبهان‌بن‌عمربن‌نبهان‌جبرینی(د744ق) نام برد. آرامگاه صحابی تمیم‌داری(ابورقیه) در این شهر بود(همانجا؛ دباغ، بلادنا، 5(2)/290). در بیت‌جبرین آثاری از گذشته، از جمله یک کلیسا، چند مقبره و آثار مشابه برجای مانده است(همانجا). ویرانه‌های قوقا، بقره، عراق‌الشارات، ام‌مالک و عطار در اطراف بیت‌جبرین قرار داشت(همو، 5(2)/294). بیت‌جبرین همچنین عنوان ناحیه‌ای بود که آن را وادی‌الافرنج نامیده‌اند(اسمیث، 163). جغرافی‌نویسان مسلمان پیوسته از آن با عنوان کوره(ناحیه) و شهر مرکزی آن نام برده‌اند(ابن‌رسته، 329؛ ابن‌فقیه، 103؛ ابن‌خردادبه، 61؛ مقدسی، 243؛ یعقوبی، همانجا). این ناحیه که در دورۀ رومیان شامل 58 آبادی بود(زیاده، 204)، بعدها تا اواخر دورۀ عثمانی به عنوان ناحیه‌ای از ولایت الخلیل به‌شمار می‌رفت(دباغ، 5(2)/289). در این زمان، این ناحیه دارای 12 آبادی بود(ابوفرده، 18، 19) که از آن میان، می‌توان از آبادیهای دورا، بنی‌نعیم، ترقومیا، ادنا و زکریا نام برد(دباغ، 5(2)/187، 205، 245، 253، 256).
مآخذ: ابن‌اثیر، الکامل؛ ابن‌تغری بردی، النجوم؛ ابن‌خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، ترجمۀ حسین قره‌چانلو، تهران، 1370ش؛ ابن‌رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، لیدن، 1891م؛ ابن‌فقیه، احمد، مختصر کتاب البلدان، لیدن، 1302ق/1885م؛ ابوفرده، فائزاحمد، موسوعة عشائر و عائلات فلسطین، عمان، 1991م؛ بلاذری، احمد، فتوح‌البلدان، لیدن، 1865م؛ دباغ، مصطفیٰ مراد، بلادنا فلسطین، عمان، 1976م؛ همو، القبائل العربیة و سلاثلها فی بلادنا فلسطین، بیروت، 1986م؛ دمشقی، محمد، نخبة الدهر، به کوشش مرن، لایپزیگ، 1923م؛ دیب، فرج‌الله صالح، معجم معانی و اصول و اسماءالمدن و القری الفلسطینیة، بیروت، 1991م؛ زیاده، نقولا، «فلسطین من‌الاسکندر الی الفتح العربی الاسلامی»، موسوعۀ خاص، ج3؛ شراب، محمد محمد، معجم بلدان فلسطین، بیروت، 1987م؛ عبدالمؤمن بن عبدالحق، مراصد الاطلاع، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، 1373ق/1954م؛ قرآن کریم؛ مقدسی، محمد، احسن‌التقاسیم، ترجمۀ علینقی منزوی، تهران، 1361ش؛ هروی، علی، الاشارات الیٰ معرفةالزیارات، به کوشش سوردل، دمشق، 1953م؛ یاقوت، بلدان، یعقوبی، احمد، البلدان، بیروت، داراحیاءالتراث‌العربی؛ نیز:
All That Remains: The Palestinian Village Occupied and Depopulated by Israel 1948, ed. W. Khalidi, Washington, 1992; Beyer, G., »Die Kreuzfahregebiete von Jerusalem und S.Abraham(Hebron)«, Zeitschrift des Deutschen Palästina-Vereins, Leipzig, 1942, vol. LXV; id, »Das Stadtgebiet von Eleutheropolis im 4. Jahrhundert n. Chr. Und seine Grenznachbarn«, ibid, 1931, vol. LIV; EI2; Elliger, K., »Die Heimat des Propheten Micha«, Zeitschrift des Deutschen Palästina-Vereins, Leipzig, 1934, vol. LVII; Hadawi, S., Village Statistics 1945, Beirut, 1970; Josephus, Jewish War, tr. H. St. J. Thackeray, London, 1966-1969; Judaica; Matthews, Ch. D., Palestine-Mohammedan Holy Land, New Haven, 1949; Nakhleh, I., Encyclopedia of the Palestine Problem, New York, 1991; Pauly; Smith, G.A., The Historical Geography of the Holy Land, London, 1974; Thomsen, P., »Neue Beiträge und Funde zur Orts- und Landeskunde von Syrien und Palästina«, Zeitschrift des Deutschen Palästina-Vereins, 1942, vol. LXV.
عباس سعیدی



 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5332
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست