responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5319
بیبرس
جلد: 13
     
شماره مقاله:5319

بِیْبَرْس، داستان پهلوانی مردمی به زبان عامیانۀ عربی با عنوان سیرةالملک الظاهر بیبرس که با الهام از زندگی بیبرس، الملک الظاهر رکن‌الدین ابوالفتح چهارمین فرمانروای سلسلۀ ممالیک بحری مصر پدید آمده است. زمان نگارش کتاب و نیز نویسنده یا نویسندگان آن به درستی روشن نیست. نخستین کسی که از آن نام برده، ابن‌ایاس در سدۀ 10ق است(نک‌: EI2؛ لین، 368)؛ اما بنابر برخی قرائن می‌توان حدس زد که این کتاب پس از سدۀ 7 و حداکثر تا سدۀ 9ق نوشته شده باشد(ضیف، 488؛ دجانی، 582).
خلط دوره‌های تاریخی و رعایت نشدن «وحدتهای سه‌گانۀ زمان و مکان و اشخاص» در این داستان، نشان می‌دهد که احتمالاً طرح خطوط اصلی آن، در زمان حیات بیبرس پدید آمده باشد و سپس در طول زمان توسط راویان متعدد، حکایتهایی بر آن افزوده شده، یا بخشهایی از آن تغییر یافته باشد(همانجا؛ قاسم، 26).
سیرةالملک الظاهر بیبرس از زبان یک راوی ناشناخته با درود بر پیامبر(ص) آغاز می‌شود و بدون هیچ مقدمه‌ای وارد اصل قصه می‌گردد که در آن، ملک صالح ایوبی از تعبیر رؤیای شگفتی که دیده بود، در می‌یابد که در حکومت وی، سپاهی نیرومند به فرماندهی جوانی پدید می‌آید که بر دشمنان اسلام پیروز می‌شود(نک‌: 1/1 بب‌(. ملک صالح تاجری به نام علی آغا وراق را مأمور خرید بردگانی برای تشکیل این سپاه می‌کند. در میان این برده‌ها، نوجوانی محمود نام بود که در اصل پادشاه‌زاده است. وی طی حوادثی به فرزند خواندگی بانویی اشرافی و نیکوکار به نام فاطمۀ اقواسی درمی‌آید ونام بیبرس بر او گذاشته می‌شود(همان، 1/81؛ لین، همانجا؛ دجانی، 659). از این پس، همۀ حوادث و شخصیتهای دیگر، پیرامون این شخصیت اصلی شکل می‌گیرد(قاسم، 22) و او در خلال ماجراهایی به فرماندهی سپاه و سپس حکومت مصر می‌رسد(دجانی، 596).
چهارچوب اصلی داستان را تاریخ دورۀ ممالیک و حوادث آن تشکیل می‌دهد و هر چند این کتاب به هیچ‌وجه جنبۀ تاریخی ندارد، اما همۀ حوادث و شخصیتهای آن الهام گرفته شده از شخصیتهای تاریخی و واقعی این دوره است(قس: همو، 572-583) که در هماهنگی با ذوق و تخیل نویسنده دگرگونی یافته‌اند؛ چنان‌که منگوخان نوادۀ چنگیز به منکتم، و نام هولاکوخان به قان هلاون تغییر یافته(سیرة...، 2/218؛ قاسم، 24)، و سپس ماجراها و حوادثی خارق‌العاده ـ که همۀ آنها زاییدۀ خیال پدید آورنده یا پدیدآورندگان است ـ پیرامون این شخصیتها شکل گرفته است(ضیف، 488؛ قاسم، 22، 26).
برخی از پژوهشگران، این کتاب را بیان ادبی باشکوهی از دورۀ ممالیک و حوادث مهم آن دانسته‌اند(دجانی، 581). زیرا دو حادثۀ بزرگی که روح اعراب را به شدت آزرده است، یعنی سقوط خلافت عباسی به دست مغولان و جنگهای صلیبی و از دست دادن بیت‌المقدس، آن‌چنان که تخیل ملی و آرمانی اعراب می‌پسندیده، در آن بازتاب یافته است. بنابراین، در این کتاب شوکت و هیبت مغولان فرو می‌ریزد و خلافت بغداد ادامه می‌یابد و جنگهای صلیبی با شکست نهایی صلیبیان و بازپس‌گیری بیت‌المقدس به پایان می‌رسد(همو، 610).
سیرةالملک الظاهر بیبرس‌ همچنین صحنۀ نزاع و درگیری دو فرهنگ و جهان کاملاً متفاوت و متضاد است: جهان اسلام و جهان مسیحیت، از آنجا که صحنۀ این رویارویی بسیار گسترده است و از سویی مصر و شام و تمامی سرزمینهای بیزانس و برخی سرزمینهای اروپایی را دربرمی‌گیرد و از سوی دیگر تا سودان و مناطق بالای رود نیل پیش می‌رود، شخصیتهای اسلامی و مسیحی در آن بسیار متنوع‌اند(همو، 581).
از میان فرماندهان صلیبی، نویسنده شخصیت خیالی دیگری آفریده است تا در برابر بیبرس، نماد مسیحیت صلیبی و نیز نماد دشمنی با اسلام باشد(همو، 643). این شخصیت که جُوان نام دارد. فرزندی نامشروع و نوادۀ راهبی در دیرنشوان است(همو، 584). وی برپایۀ برخی اعتقادات عامیانۀ اسلامی، همۀ خصوصیات فرزندان نامشروع چون زشتی ظاهری و خباثت درونی را داراست(همانجا؛ نیز585، 588).
در برابر این شخصیت، بیبرس از همۀ ویژگیهای یک مسلمان و یک حکمران آرمانی بهره‌مند است و در یک فضای به شدت دینی و عاطفی در چهرۀ قهرمانی بی‌بدیل با ظلم و کفر و فساد مبارزه می‌کند(همو، 590، 592-593). با این حال، این دو شخصیت مقهور سرنوشتی محتوم و مقدرند(انس الوجود، 33). همچنین، این اثر تجلی‌گاه احساسات و عواطف اجتماعی، سیاسی، دینی و نیز آرزوهای جامعۀ عرب و به ویژه مصر در سده‌های 7 تا 9ق است. حتیٰ کمرنگ شدن چهرۀ برخی شخصیتها و عبور زودگذر داستان از آنها دلایل عاطفی و اجتماعی دارد. به عنوان مثال، نام ملک کامل ایوبی که بیت‌المقدس را بدون مقاومت بر فردریک دوم واگذار کرد، تنها یک بار در داستان آمده است(قاسم، 28). به همین‌ترتیب، برخی خصومتهای قومی عرب نیز در این اثر انعکاس یافته است، چنان‌که منکتم(منگو)خان مغول، نوادۀ انوشیروان پادشاه ایران باستان، و آتش‌پرست معرفی می‌شود(نک‌: همو، 24، 26) و هلاون(هولاکو) و همۀ وزیرانش مجوس‌اند(سیرة، 2/225).
این کتاب خلقیات و مفاسد اخلاقی جامعۀ عرب را در آن روزگار نیز نشان می‌دهد(نک‌: EI2؛ دجانی، 592-593) و صحنه‌هایی از چاپلوسی و تملق به صاحبان قدرت و ثروت و نیز ضعف و زبونی جامعه در برابر قدرتمندان، در فضایی طنزآلود در آن بازتاب یافته است(برای نمونه، نک‌: 1/34 بب‌ : داستان علی آغا وراق).
از نکته‌های قابل تأمل در سیرة، نقش بسیار مثبت فداییان اسماعیلی(دجانی، 590) و حضور پررنگ گروههایی از صوفیان در آن است(قاسم، همانجا)
سبک نگارش کتاب شیوۀ داستان در داستان است که سلسله‌وار به هم پیوند خورده‌اند و بی‌شباهت به کتابهایی چون هزار ویک شب نیست (دجانی، 582؛ EI2) و برخی نکته‌ها و حکایتهای مشترک نیز در آنها دیده می‌شود؛ از جمله، قصۀ مریم زناریه(نک‌: 2/82، 235، حاشیه). اما در طبقه‌بندی ادبی، این اثر را در شمار حماسه‌های ملی عرب، همچون سیرۀ سیف‌بن‌ذی‌یزن قرار داده‌اند(دجانی، 581) که قهرمان اصلی آن ملت مصر است و در قالب بیبرس و دیگر شخصیتها تجلی یافته است(قاسم، 22).
نثر کتاب به لهجۀ عامیانۀ مردم قاهره در دوره‌های اخیر نزدیک است(تونجی، 1/201؛ لین 368؛ نیکلسن، 271). شاید روایتهای شفاهی مکرر یا تغییراتی تدریجی که به دست کاتبان صورت گرفته است، موجب چنین تحولی در نثر کتاب شده باشد(لین، نیکلسن، همانجاها). در خلال متن اشعاری دیده می‌شود که بیشتر نمونه‌هایی از نظم تعلیمی است و محتوای آنها پندهای اخلاقی با اظهار شکوه از روزگار است(انس الوجود، 35؛ سیرة، 1/24، 36). استفاده از سجع در بسیاری از جاهای متن دیده می‌شود؛ اما نکتۀ قابل توجه وجود واژه‌های فارسی نسبتاً زیاد در این اثر است که برخی از آنها بدون هیچ تغییری به کار برده شده است، مانند واژه‌های دشمن(1/110)، میخانه(1/164)، جبا کردن(1/186)، دستور(1/165)، قهوه‌چی(دجانی، 591)، رکابخانه(1/182)، مارستان(1/58)، تنبان(1/98)، شمعدان(1/304) و... .
نسخه‌های خطی این کتاب بسیار متعدد و گوناگون است و کهن‌ترین آنها احتمالاً نسخۀ واتیکان(قرن16م) است. در آغاز قرن 20م، چاپ تنقیح شده‌ای از کتاب(10جلدی) در مصر منتشر شد، اما آنچه همه جا در دسترس عامۀ مردم قرار دارد، روایت سخت مختصر شدۀ آن است(بوهاس، 8).
از سال 2000م، «انجمن فرانسوی پژوهشهای عربی» در دمشق به انتشار مجدد براساس نسخۀ دمشق دست زد و کوشید در درون متن، همۀ واژگان، ساخت و تعبیرات عامیانۀ کتاب را حفظ کند تا زیانی به اصالت اثر وارد نگردد. همۀ اصطلاحات مردمی در حاشیۀ کتاب شرح شده است. چاپ کتاب تاکنون(1383ش) پایان نیافته است.
مآخذ: انس الوجود، ثناء، «بین الظاهر بیبرس و الهلالیة»، الفنون الشیعبیة، قاهره، 1988م، شم‌ 25؛ بوهاس، ج. وک. زخریا، مقدمه بر سیرةالملک...(هم‌ (؛ تونجی، محمد، المعجم المفصل فی الادب، بیروت، 1413ق/1993م؛ دجانی، برهان، «سیرة الملک الظاهر بیبرس، عرض و نقد ادبی»، الصراع الاسلامی ـ الفرنجی علیٰ فلسطین فی القرون الوسطیٰ، به کوشش هادیه دجانی(شکیل) و برهان دجانی، بیروت، 1994م؛ سیرةالملک الظاهر بیبرس، به کوشش ج. بوهاس و ک. زخریا، دمشق، 1908م؛ ضیف، شوقی، عصر الدول و الامارات، مصر، قاهره، دارالمعارف؛ قاسم، عبده، «الشخصیات التاریخیة فی سیرة الظاهر بیبرس»، الفنون الشعبیة، قاهره، 1987م، شم‌ 18؛ نیکلسن، ر. ا.، تاریخ الادب العباسی، ترجمۀ صفا خلوصی، بغداد، 1387ق/1967م؛ نیز:
EI2; Lane, E.W., An Account of the Manners and Customs of the Modern Egyptians, London, 1890.
محمد سیدی
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5319
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست