بَیّانه، در اسپانیایی: بائنا، شهری کوچک در
استان قرطبۀ اسپانیا. این شهر با 400‘18 تن جمعیت(1383ش/2004م) در °37 و ´37 عرض
شمالی و °4 و´19 طول غربی در 60 کیلومتری جنوب شرقی شهر کوردبا واقع
است(«آندالوسیا1»، بائنا؛ «فرهنگ...2»؛ «اطلس...3»، فهرست، 12). بیانه بر روی
تپهای بنا شده است و یکی از ریزابههای رودخانۀ گُواداخوز از کنار آن میگذرد.
پیرامون این شهر را باغها و درختان زیتون فراگرفته، و روغن زیتون آن از مرغوبیت
بسیاری برخوردار است(«آندالوسیا»، بائنا؛ «خانۀ بائنا4»).
پیشینۀ تاریخی: هرچند از دورۀ پیش از اسلام آثاری در این شهر و حومۀ آن تا نواحی
مجاور آنتیگوا یافت نشده است(EI2)، اما یافتههای باستانشناسی پیشینۀ تاریخی
منطقهای را که بیانه در آن واقع است، به دورۀ پیش از تاریخ میرساند(«خانۀ
بائنا»). با این همه، آگاهیهای ما از تاریخ بیانه به عنوان یک شهر به دورۀ اسلامی
باز میگردد. در 92ق/711م به روزگار ولیدبن عبدالملک خلیفۀ اموی(حک 86-96ق) شهرهای
اندلس از جنوب تا شمال، در مدت یک سال به تصرف سپاهیان اموی درآمد(نک: ه د،
اندلس). در سدۀ 5ق بیانه از شهرهای کورۀ قبره5 بوده است(ابنحیان، چ مادرید، 5/285)
و در سدۀ 6ق به همراه شهرهای قبره، قرطبه، الزهراء، استجه6 و الیشانه7، اقلیم
کنبانیه8 را تشکیل میداد(ادریسی، 2/537).
بیانه در سدۀ 7ق مرکز قبره بوده است(یاقوت، بلدان، 1/774) و در اوایل سدۀ 8ق از
توابع قرطبه به شمار میرفت(نک: ابنعبدالمنعم، 119).
بنابر گزارش جغرافیانویسان مسلمان، بیانه بر روی تپهای واقع بود و رودخانۀ بزرگ
مربله9 که آسیابهای بسیاری در کنار آن ساخته شده بود، از جنوب آن میگذشت. پیرامون
شهر را همچون امروز باغها و تاکستانها، درختان زیتون و کشتزارهای گندم و جو
دربرمیگرفت. بنابرهمین گزارشها بیانه دژی بزرگ و استوار داشت و دو دیوار به دور آن
کشیده شده بود. دیوار درونی، شهر را احاطه میکرد و دیوار بیرونی، نواحی مسکونی
حومۀ شهر را دربرمیگرفت. بیانه دارای مسجد جامعی بود که آن را عبدالرحمان دوم(حک
206-238ق/821-852م) ساخته بود و با حمامهای متعدد و بازارهای پررونق تا پیش از بروز
آشوبهایی که به سقوط خلافت اموی انجامید، شهری آباد و باشکوه بود(نک: ابن
عبدالمنعم، همانجا؛ ادریسی، 2/571؛ یاقوت، همانجا؛ EI2).
پس از فتح اسلامی گروهی از بربرهای شمال افریقا در بیانه سکنا گزیدند(ابنحیان،
چبیروت، 28). در 298ق در زمان امیرعبدالله بنمحمداموی(حک 275-300ق/888-913م) ابن
حفصون(ه م) در حدود بیانه دست به تاخت و تاز زد، اما در جنگی سخت با سپاهیان اموی
هزیمت یافت(ابنحیان، چپاریس، 146). در 310ق هاشمبنمحمدتجیبی که پس از مرگ پدرش
به فرمان عبدالرحمان سوم اموی(حک 300-350ق)در حکومت سرقسطه جانشین پدر شده بود، دژ
بیانه را به تصرف درآورد(ابندلایی، 43). پس از آن، بیانه در تصرف والیانی بود که
از سوی خلیفۀ اموی اندلس تعیین میشدند(ابنحیان، چمادرید، 5/285، 377).
در 520ق/1126م، فردیناند سوم بیانه را به تصرف درآورد(EI2; EUE). ابوعبدالله
محمدبناسماعیل بنفرج(حک 725-733ق/1325-1333م) از حکام بنونصرغرناطه، به بیانه
لشکر کشید، اما نتیجهای نگرفت(ابن خطیب، 92).
پس از چیرگی مسیحیان در اواخر سدۀ 9ق/15م برسراسر اندلس(نک: ه د، اندلس)،
مسلمانانی که در بیانه باقی مانده بودند، در 979ق/1571م به قشتاله منتقل شدند، اما
به آنها اجازه داده شد که تا اخراج نهایی از اندلس در قرطبه اقامت کنند(EI2).
برجستهترین عالمی که از بیان برخاسته، ابومحمدقاسمبناصبغبنمحمد(34ق/951م)،
محدث مشهور و فقیه مالکی است که تألیفاتی در حدیث و فقه و علوم قرآنی و انساب
دارد(حمیدی، 2/526-528؛ ضبی، 2/589-590؛ یاقوت، همانجا). هرچند یاقوت انتساب وی را
به بیّان(مُنت بیّان) از توابع بطلیوس نیز بعید نمیداند(المشترک، 74).
مآخذ: ابن حیان قرطبی، حیان، المقتبس، به کوشش پ. چالمتا و دیگران، مادرید، 1979م؛
همان، به کوشش محمود علی مکی، بیروت، 1393ق/1973م؛ همان، به کوشش ملچور آنتونیا،
پاریس، 1937م؛ ابن خطیب، محمد، اللمحة البدریة، بیروت، 1980م؛ ابن دلایی، احمد،
ترصیعالاخبار، به کوشش عبدالعزیز اهوانی، مادرید، 1965م؛ ابن عبدالمنعم حمیری،
محمد، الروض المعطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1980م؛ ادریسی، محمد،
نزهةالمشتاق، بیروت، 1409ق/1989م؛ حمیدی، محمد، جذوةالمقتبس، به کوشش ابراهیم
ابیاری، قاهره/بیروت، 1410ق/1989؛ ضبی، احمد، بغیةالملتمس، به کوشش ووستنفلد،
گوتینگن، 1846م؛ نیز:
»Andalucía«, Pueblos de Espańa, www.pueblos-espana.org/andalucía/córdoba/baena/;
Britannica Atllas, chicago, 1996; »Casa de Baena« Yahoo! Geocities,
www.geocities.com/casadebaena/Links/baena2.html; EI2; EUE; The World-Gazetteer,
www.World-gazetteer.com/d/d_es_Co.htm.
محمدرضا ناجی