بَیاضی، زینالدین علی بن محمدبن
یونس(791-877ق/1389-1472م)، متکلم امامی. وی در نبطیۀ جبلعامل به دنیا آمد و
همانجا درگذشت(افندی، 4/256؛ مرعشی، 1/6، 8). شهرت او به نباطی و عاملی از
همینجاست.
به گفتۀ آقابزرگ به علت ویرانیهای رخ داده در جبلعامل، و گسستن سنتها و مکاتب
آموزش در پی آن، منابعی که به شرححال عالمان این منطقه پرداختهاند، آگاهیهای
چندانی دربارۀ استادان و شاگردان بیاضی به دست ندادهاند(مقدمه...، 2/14)؛ اما
بیاضی در اجازهنامهای به دو استاد خویش، جمالالدین احمدبنحسینبنمُطهّر و
ابندقماق اشاره کرده است(برای متن آن، نک: مجلسی، 104/221-225). افزون براین دو،
وی ظاهراً از پدر و عمویش حسن نیز بهره برده است(مرعشی، 1/6). از شاگردان او
میتوان فرزندش محمد، ناصربنابراهیمبویهی، شرفالدینبنجمالالدین و
تقیالدینکفعمی را برشمرد(نک: افندی، 4/255-256؛ آقابزرگ، همان، 2/15-16؛ مرعشی،
1/7). دراینمیان، برخی از آثار شاگردش، کفعمی ـ که هم از او اجازۀ روایت
داشته(آقابزرگ، همان، 2/16)، و هم برخی از آثار او را تلخیص کرده است(نک: حسون،
26) ـ تنها منبع برای دستیابی به برخی نوشتههای بیاضی است.
بیاضی به عنوان متکلمی امامی در مکتب جبلعامل، از مشایخ آن بوم، به ویژه شهید اول
متأثر بوده، و با عنوان «علامۀ زمان» از او یاد کرده(نک: «الکلمات...»، 339)، و به
شرح برخی از آثارش پرداخته است. او در آثار کلامی خویش، برخلاف نصیرالدین طوسی از
صبغۀ فلسفی دادن به مسائل کلامی خودداری کرده، و از متکلمان شیعی پیش از وی پیروی
نموده است. از شاخصترین آراء کلامی او، مخلوق دانستن قرآن کریم(عصرة...، 148)،
اعتقاد به «صرفه» در اعجاز قرآن(همان، 171-172) و قول به «نسبت و اضافه» در ماهیت
علم(«الکلمات»، 245) است.
بیاضی گرایشی به اندیشههای فلسفی نداشته، و نمونههایی چون رد استدالال فلسفی بر
ضرورت بعثت انبیا(نک: الصراط...، 1/6)، و رد قاعدۀ «الواحد» («الکلمات»، 243، نیز
245، 272) نشاندهندۀ بیتوجهی او به فلسفه است. بیاعتنایی او به شیوۀ نصیرالدین
طوسی نیز شاید به همین سبب بوده، و این رویکرد، به ویژه در عصرةالمنجود بازتابهای
چشمگیرتری یافته است. بیاضی نسبت به اندیشههای صوفیانه نیز، روی خوش ننموده
است(نک: عصرة، 7: مردود شمردن اساس طریقت، «الکلمات»، 250: امتناع فنا در توحید).
از نکات برجسته در آثار کلامی وی، اهتمام به ارائۀ شواهد متنوع از گفتههای صاحبان
اقوال، و مستندسازی و نیز گردآوری آراء پیروان فرق و مذاهب گوناگون است(مثلاً عصرة،
55، الصراط، 1/44-50). و از این رهگذر منقولات او را باید دربردارندۀ آثاری دانست
که در طول زمان از میان رفتهاند(برای نمونه، نک: الصراط، 1/23-24؛ آقابزرگ،
الذریعة، 21/98، 26/102-103، 313).
مؤلف در «الکلمات النافعات» نیز همین شیوه را پیگرفته، و حتیٰ فراتر از آن، و در
موضوعاتی که متعارف کتب ملل و نحل نبوده است، به دستهبندی آراء ومذاهب
میپردازد(برای نمونه، نک: ص274، 277). شاید به سبب همین کثرت استناد است که برای
نگارش بحارالانوار، الصراط المستقیم در شمار منابع مجلسی(نک: 1/15-16) بوده است.
تمایل او به جمع اقوال و آراء مختلف تا بدانجاست که در برخی آثار دیگر وی نیز مانند
البابالمفتوح الیٰ ما قبل النفس و الروح که تکنگاری در زمینۀ روح و نفس است، آراء
مذاهب مختلف را گرد آورده است.
بیاضی افزون بر توانایی در علم کلام، فرقهشناسی و نیز منطق، در فقه، حدیث و تفسیر
هم تبحر داشته است. همچنین در نوشتهای از او با عنوان «خُطبَة مُجَنَّسَة» که توسط
کفعمی نقل شده(المصباح، 971-972)، توانایی ادبیاش هم نمایان است.
آثار: بیش از 20 اثر درحوزۀ کلام، فقه، تفسیر و منطق به او نسبت داده شده که غالب
آنها اختصار، گزینش، یا شرح آثار پیشینیان است:
1. ذخیرةالایمان(تألیف: 834ق)، قدیمترین اثر شناختۀ او که منظومهای در علم کلام
است(آقابزرگ، همان، 10/14).
2. الصراطالمستقیم الیٰ مستحقیالتقدیم(تألیف: 854ق)، مشهورترین اثر اوست که در
اثبات امامت علی(ع) نوشته شده است. خود او آن را از حیث کثرت استناد به کتب فریقین،
از دیگر کتابها ممتاز میداند(نک: 1/2-3). بیاضی از 280 اثر در این کتاب نام برده،
و از حدود 50 اثر بهطور مستقیم نقل کرده است(نک: 1/4-11، نیز عصرة، 253). برخی آن
را بعد از الشافی سیدمرتضیٰ (د 436ق) در امامت، مهمترین کتاب، و حتیٰ از جهاتی
مقدم برآن دانستهاند(خوانساری، 4/340). نه تنها این کتاب از همان آغاز نگارش توسط
خود نویسنده(نک: عصرة، 209، 252، 253، 257) و شاگردان وی مورد استفاده قرار
گرفته، که در عصر حاضر نیز متکلمان شیعه بدان توجه دارند(برای نمونه، نک: امینی،
4/130، 6/213، جم، نیز یزدی حائری، 2/125).
3. عصرةالمنجود، اثر مهم دیگری است دربردارندۀ موضوعات و بابهای مختلف علم کلام.
چنانکه اشاره شد وی در این اثر از شیوۀ نصیرالدین دوری گزیده، و به متکلمان امامی
پیش از او نظر داشته است. در مقام مقایسه میان آنان با آثار کلامی نصیرالدینطوسی،
باید گفت: بیاضی در این کتاب، کلام خود را با سخن از ضرورت بحث عقلی آغاز میکند؛ و
«مباحث وجود و احکام آن» در کتابهای نصیرالدین طوسی و پیروان او (نصیرالدین، 15
بب(، جای خود را در این کتاب به «وجوب معرفت و طرق آن» داده است. دیگر آنکه خلاف
این آثار که به علت فلسفی شدن نظم مباحث، از موضوعاتی همچون «ضرورت شکر»، «معرفت
حدوث اجسام»، «خَلق اعمال»، «استطاعت»، «خلق قرآن» و «مؤمن فاسق» در آنها سخنی
نرفته است، بیاضی در کتاب خود به شیوۀ قدما به تفصیل به این مباحث پرداخته است(ص12،
19، 89، 108، 148، 185). از همین روست که به اقوال و آراء و ادلۀ معتزله تمایل نشان
میدهد(برای نمونه، نک: ص 44-45، 135-137، 152). پیداست که این اختلاف روش، تنها
در نگرش کلامی وی بوده، و در مسائلی چون «فلک» که صبغۀ فلسفی بحث بیشتر است، به
آثار نصیرالدین طوسی استناد میجوید(نک: ص255، نیز «الکلمات»، 277). با توجه به
یاد کرد بیاضی از الصراط المستقیم در عصرة المنجود، باید گفت این کتاب ظاهراً در دو
دهۀ پایانی عمر او نگاشته شده است.
4-5. «الرسالةالیونسیة»(تألیف: 844ق) در شرح الرسالةالتکلیفیۀ شهید اول، و
«الکلماتالنافعات» در شرح الباقیاتالصالحات همو. شرح او براین دو اثر، متضمن
تشریح نکات بلاغی و معانی کلمات، ذکر شواهدی از آیات و روایات و اشاراتی به اقوال و
عقاید مذاهب و فرقههای مختلف است. این دو اثر در مجموعۀ اربع رسائل کلامیة به چاپ
رسیده است.
6. المقامالاسنیٰ فی تفسیر اسماء الله الحسنیٰ (افندی، 4/259)، در شرح دعای جوشن
کبیر(نک: آقابزرگ، همان، 2/66-67). بیاضی خود با عنوان شرحالاسماء در
«الرسالةالیونسیة» از آن نام برده، و بدان استناد کرده است(ص89). آقابزرگ به کتابی
با همین عنوان از کفعمی اشاره کرده، و میافزاید که کفعمی بخشهایی از نوشتۀ استاد
خود را در انتهای البلدالامین آورده است(مقدمه، 2/27). اما باید گفت کفعمی تنها
خلاصهای از اثری با عنوان المقصدالاسنیٰ را بیآنکه از نسبت ن به بیاضی یا حتیٰ
مؤلفی دیگر سخن گوید، آورده است(نک: البلد...، 612 بب ، المصباح، 481). نیز
برپایۀ مقایسۀ میان متن منقول کفعمی با کتابی به همین نام از غزالی، نمیتوان
هیچگونه اشتراک مفهومی سراغ داد.
7. البابالمفتوحالیٰ ماقیل فی النفس و الروح. مجلسی از این اثر بهره برده، و متن
کامل آن را در مباحث مربوط به کتاب «السماء و العالم» بحارالانوار آورده است(نک:
58/91-104).
آثار دیگر و اشعاری نیز بدو منتسب شده که برخی از آنها برجای مانده است(نک:
حرعاملی، 1/135؛ افندی، 4/256-259؛ آقابزرگ، طبقات...، 2/89، الذریعة، 1/494،
18/353؛ مرعشی، 1/8-9؛ برای نمونههایی از اشعار بیاضی، نک: الصراط، 1/230-231،
2/97، 3/156؛ برای نسخههای آثار، نک: مرکزی، خطی، 11/2110؛ همان، میکروفیلمها،
1/563؛ دانشپژوه، 2/241-242).
مآخذ: آقابزرگ، الذریعة؛ همو، طبقات اعلام الشیعة(قرن نهم)، به کوشش علینقی منزوی،
تهران، 1362ش؛ همو، مقدمه برالصراط المستقیم(نک: هم ، بیاضی)؛ افندی، عبدالله،
ریاضالعلماء، به کوشش محمود مرعشی و احمد حسینی، قم، 1401ق/1981م؛ امینی،
عبدالحسین، الغدیر، بیروت، 1379ق؛ بیاضی، علی، «الرسالة الیونسیة»، ضمن اربع رسائل
کلامیة، قم، 1380ش؛ همو، الصراط المستقیم، به کوشش محمدباقر بهبودی، قم،
1384ق/1964م؛ همو، عصرة المنجود، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛ همو، «الکلمات
النافعات»، ضمن اربع رسائل کلامیة، قم، 1380ش؛ حر عاملی، محمد، املالآمل، به کوشش
احمد حسینی، نجف، 1385ق؛ حسون، فارس، مقدمه بر محاسبةالنفسکفعمی، قم، 1413ق؛
خوانساری، محمدباقر، روضاتالجنات، بیروت، 1411ق/1991م؛ دانشپژوه، محمدتقی و
بهاءالدین انواری، فهرست کتابهای خطی کتابخانۀ مجلس سنا، تهران، 1356ش؛ کفعمی،
ابراهیم، البلدالامین، چ سنگی، تهران، 1383ق؛ همو، المصباح، به کوشش حسین اعلمی،
بیروت، 1414ق/1994م؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1403ق/1983م؛ مرعشی،
شهابالدین، مقدمه بر الصراط المستقیم(نک: هم ، بیاضی) مرکزی، خطی؛ همان،
میکروفیلمها؛ نصیرالدین طوسی، محمد، «تجرید الاعتقاد»، ضمن کشف المراد علامۀ حلی،
به کوشش حسن حسنزادۀ آملی، قم، 1413ق؛ یزدی حائری، علی، الزام الناصب، قم، 1362ش.
محمدکاظم علوی