responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5286
بهمنگان
جلد: 13
     
شماره مقاله:5286

بَهْمَنْگان، یا بَهْمَنْجَنه، بَهْمَنْجه، بَهْمَنْچَنه، یکی از جشنهای بزرگ و کهن ایرانی پیش و پس از اسلام. در ایران باستان روز دوم هرماه، بهمن نامیده می‌شد و روز بهمن از ماه بهمن (ه‌ م) را که بهمنگان می‌خواندند، جشن می‌گرفتند(بیرونی، التفهیم، 257؛ شهمردان، 37؛ قزوینی، 78؛ نیز نک‌: پورداود، تفسیر...، 209). دربرخی از منابع، مانند نخبةالدهر و فرهنگ قوّاس به خطا نخستین روز بهمن‌ماه را که به نام اورمزد(= اهورمزدا) خوانده می‌شود، بهمنجنه و عید دانسته‌اند(دمشقی، 366-367؛ مرورودی، 17). ایرانیان تا چند قرن پس از اسلام و تا پیش از حملۀ مغول بهمنگان را جشن می‌گرفتند.
واژۀ بهمنجنه، معرب بهمنگان(= بهمن + گان، پسوند نسبت)در ایران عصر اسلامی هم به همان معنای بهمنگان به کار می‌رفت(ایرانیکا، III/499؛ رضی، 682-684). برخی نیز در توجیهی عامیانه بخش دوم واژۀ بهمنجنه را معرب «چنه» و آن را مخفف «چینه»(مشتق از چیدن) دانسته، و گفته‌اند: کلمۀ بهمنجنه از بهمن، نام گیاهی که در بهمن ماه و زمستان می‌روید و گل سرخ و سفید می‌دهد(بیرونی، الصیدنة، 137) و جنه یا چنه، به معنی «چیدن گل» در بهمن‌ماه ترکیب یافته است(فرهنگ...، 1/365؛ نیز نک‌: آنندارج، 1/816؛ داعی‌الاسلام، 783). این وجه اشتقاق هیچ توجیه علمی و زبان‌شناختی ندارد(نیز نک‌: دبیر سیاقی، 456-457).
ایرانیان در این روز، مراسم خاصی برپا می‌داشتند؛ مثلاً دیگ آشی موسوم به «دیگ بهمنجه» بار می‌گذاشتند و در آن همه‌گونه غلات، حبوبات، سبزیهای خوراکی و گوشتهای حلال می‌ریختند(بیرونی، التفهیم، همانجا؛ گردیزی، 524-525؛ نیز نک‌: برهان...، 1/328). به نوشتۀ گردیزی(همانجا) بنابر رسم عجمیان «اندر این روز دیگی بپزند و از همۀ نباتها و دانگوها و تخمها و گوشتهای هر حیوانی اندرو کنند... و به هر جای بفروشند». «دانگو» نوعی غله، و نیز آشی 7 دانه مرکب از نخود و باقلا و عدس جز آن است(برهان، 2/820). امروزه نشانه‌ای از برگذاری جشن بهمنگان در میان غیر زردشتیان دیده نمی‌شود. با این حال، برخی آش موسوم به ابودردا یا «هفت دنگاره» را که در ایام محرم و صفر، در نقاطی از ایران(مثلاً در کازرون) تهیه می‌شود، همان آش بهمنجه دانسته‌اند(نک‌: حاتمی، 480؛ برای اطلاع از آش ابودردا، نک‌: دان‌ ، ابودردا، آش). احتمالاً بخش نخست واژۀ «دُنگاره» (دُنگ یا دانگ به معنای دانه) صورت محلی کلمۀ «دانگو»ست که گردیزی(همانجا) به آن اشاره کرده است. برخی از منابع به پرهیز زردشتیان از کشتار و خوردن گوشت در بهمن روز اشاره کرده‌اند(سروشیان، جمشید، 160؛ بویس، 89).
از آداب دیگر این جشن خوردن گیاه بهمن دراین روز بوده است که احتمالاً می‌بایست نماد گیاهی این امشاسپند بر روی زمین باشد(بلوکباشی، یادداشتها...). برخی گل بهمن سرخ و سفید(ابومنصور، 166؛ اخوینی، 511)، و برخی دیگر ریشۀ گیاه بهمن سرخ1 و سفید2 را از گیاهان دارویی که طبیعتی گرم و خشک داشته، می‌دانند و احتمال داده‌اند کلمۀ بهن3 فرانسوی مأخوذ از بهمن است(زریاب، 137؛ پورداود، تعلیقات...، 1/90).
در روز جشن بهمنگان، بهمن سرخ و سفید را در آش می‌ریختند و می‌خوردند و دم‌کردۀ آن را می‌نوشیدند. گاهی بهمن خشک را می‌کوبیدند و گرد آن را بر روی غذا می‌ریختند و یا با شکر مخطوط می‌کردند و می‌خوردند(گردیزی، همانجا؛ شهمردان، 37). ایرانیان عقیده داشتند که خوردن شیرتازه با بهمن سپید در بامداد روز بهمنگان، حافظه را تقویت می‌کند و فراموشی را می‌زداید و مردم را از چشم بد و بدیها محفوظ می‌دارد(بیرونی، التفهیم، نیز گردیزی، همانجاها). به گزارش محمدبن هندوشاه‌نخجوانی افشاندن بهمن سرخ و سفید برسرمردم در روز جشن مرسوم بوده است(ص266).
از دیگر رسوم این روز، رفتن به کوه و دشت و چیدن بهمن سرخ و سپید و گیاهان دارویی دیگر و تهیۀ روغن از گیاه بهمن و دانه‌های گیاهی دیگر و بخور دادن و دود دادن گیاهان معطر و گندزدا در فضاهای خانه را باید یاد کرد(قزوینی، 78؛ برهان، 1/328؛ نیز نک‌: رضی، همانجا). نوشیدن شیر با اسفند(اسپند) و به رشته کشیدن دانه‌های اسفند و خوردن تره، ماهی و ماست، پوشیدن جامۀ نو و پیراهن و چیدن مو و ناخن را در روز بهمن و جشن بهمنگان نیکو دانسته‌اند(لغت...، 472؛ قزوینی، 78؛ نیز نک‌: برهان، 1/329؛ سلیم، 255-256). در برخی از متون اسلامی به ازدواج، سفر و بازگشت از سفر، خرید و فروش و حاجت طلبیدن از خدا در این روز سفارش می‌کنند(فیض، 266؛ سلیم، همانجا).
شاهان و بزرگان این جشن را باشکوه و تشریفات ویژه‌ای برگذار می‌کردند(رضی، همانجا). شعرایی مانند فرخی سیستانی(ص354)، منوچهری دامغانی(ص68، 86)، مختاری غزنوی(ص509)، مسعود سعد(ص659)، عمعق بخارایی(ص185) و انوری(1/415) به بهمنگان و جشن و مراسم آن اشاراتی دارند.
امروزه برگذاری این جشن به صورت گذشته حتیٰ نزد زردشتیان هم چندان معمول نیست. با این حال، بهمن‌روز نزد آنان همچنان عزیز است و روز «نابُر»(= نبریدن سرحیوان) خوانده می‌شود و سنت دیرینۀ نکشتن حیوان و نخوردن گوشت را اغلب نگاه می‌دارند(سروشیان، جمشید، همانجا؛ آذرگشسب، 28؛ بویس، 89-90).
برخی از زردشتیان ایران در روز بهمن هر ماه به‌ ویژه در جشن بهمنگان سفرۀ بهمن امشاسپند می‌گسترند و آن را با خوراکیهای گوناگون از جمله نان پنیر و پشمک(سروشیان، مهوش، 646) می‌آرایند. برخی حتیٰ گاه مرغ بریان هم برسر سفره می‌نهند که این کار اعتراض بزرگان این دین را برانگیخته است(آذرگشسب، 28-29).
طی سدۀ گذشته پارسیان(زردشتیان هند) نیز جشن بهمنگان را با شکوه بسیار برگذار می‌کرده‌اند و این جشن در کنار فروردینگان از جمله محبوب‌ترین جشنهای آنان بوده است(پورداود، تفسیر، 209؛ مولتن، 68).
مآخذ: آذرگشسب، اردشیر، آیین برگذاری جشنهای ایران باستان، تهران، 1349ش؛ آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1335ش؛ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق‌الادویة، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی، تهران،1344ش؛ اخوینی، ربیع، هدایةالمتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، 1344ش؛ انوری، محمد، دیوان، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1364ش؛ برهان قاطع، محمدحسین بن خلف تبریزی، به کوشش محمد معین، تهران، 1342ش؛ بلوکباشی، علی، یادداشتهای منتشر نشده؛ بیرونی، ابوریحان، التفهیم، به کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، 1362ش؛ همو، الصیدنة، به کوشش عباس زریاب، تهران، 1370ش؛ پورداود، ابراهیم، تفسیر بر خرده اوستا، تهران، 1347ش؛ همو، تعلیقات بر یشتها، به کوشش بهرام فره‌وشی، تهران، 1356ش؛ حاتمی، حسن، «بهمنجنه، آش هودرده و ناناکوسا و سنتهای مشابه در ژاپن»، آینده، تهران، 1366ش، س13، شم‌ 6 و7؛ داعی الاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، 1362ش؛ دبیرسیاقی، محمد، «بهمنجنه»، جلوه، تهران، 1324ش، س1، شم‌ 1؛ دمشقی، محمد، نخبةالدهر، بیروت، 1988م؛ رضی، هاشم، گاه‌شماری و جشنهای ایران باستان، تهران، 1371ش؛ زریاب، عباس، تعلیقات بر الصیدنة(نک‌: هم‌، بیرونی)؛ سروشیان، جمشید، فرهنگ بهدینان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1335ش؛ سروشیان، مهوش، «خوراکیهای آیینی و سنتی زرتشتیان در ایران»، سروش پیرمکان، به کوشش کتایون مزداپور، تهران، 1381ش؛ سلیم، عبدالامیر، «تطبیق روزهای ماه در فرهنگ ایرانی و احادیث اسلامی، یاسی روزه در حدیث شیعه»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آذرابادگان، تبریز، 1353ش، س26، شم‌ 111؛ شهمردان بن ابی‌الخیر، روضةالمنجمین، به کوشش جلیل اخوان زنجانی، تهران، 1368ش؛ عمعق بخارایی، شهاب‌الدین، دیوان، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1339ش؛ فرخی سیستانی، علی، دیوان، به کوشش محمددبیر سیاقی، تهران، 1335ش؛ فرهنگ رشیدی، عبدالرشید تتوی، به کوشش محمد، عباسی، تهران، 1337ش؛ فیض کاشانی، محمد، «رسالۀ نوروز و سی روز ماه»، مجموعۀ مقالات محمد معین، به کوشش مهدخت معین، تهران، 1367ش، ج2؛ قزوینی، زکریا، عجایب‌المخلوقات، بیروت، 1960م؛ گردیزی، عبدالحی، زین‌الاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1367ش؛ لغت فرس، اسدی طوسی، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1319ش؛ مختاری غزنوی، عثمان، دیوان، به کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، 1341ش؛ مرورودی، مبارک شاه، فرهنگ قواس، تهران، 1353ش؛ مسعود سعد سلمان، دیوان، به کوشش غلامرضا رشید یاسمی، تهران، 1318ش؛ منوچهری دامغانی، احمد، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1347ش؛ نخجوانی، محمد، بن هندوشاه، صحاح‌الفرس، به کوشش عبدالعلی طاعتی، تهران، 1355ش؛ نیز:
Boyce, M., A Persian Stronghold of Zoroastrianism, Oxford, 1977; Iranica; Moultion, J. H., The Treasure of the Magi, London, 1917.
معصومه ابراهیمی








1. centaurea behen 2. statice limonium 3. behen
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست