responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5285
بهمنشیر
جلد: 13
     
شماره مقاله:5285

بَهْمَنْشیر، یا بهمشیر، بمشیر، شاخه‌ای از رود کارون که به خلیج فارس می‌ریزید. رود کارون در خاور خرمشهر به دو شاخه تقسیم می‌گردد. یکی از این دو شاخه به نام بهمنشیر در حدود 10 کیلومتری سابله از رود کارون جدا می‌شود و به سوی جنوب خاوری به موازات اروندرود جریان می‌یابد و از طریق خورموسیٰ به خلیج‌فارس می‌ریزد. بهمنشیر با شط‌الاعمیٰ (رود کور)، یکی دیگر از شاخه‌های رود کارون، جزیرۀ قبان، و با اروندرود جزیرۀ آبادان را تشکیل می‌دهد(کیهان، 1/77؛ مشیری، 55، حاشیۀ1؛ جعفری، 344).
طول رود بهمنشیر 80کم‌، پهنای آن حدود 600متر و ژرفای آن حدود 4متر است(افشین، 1/257) و در دو سوی آن روستاهای بسیاری واقع است. نهرهای منشعب از این رود مزارع و نخلستانهای اطراف رودخانه را آبیاری می‌کنند. سواحل بهمنشیر در طول جزیرۀ آبادان پوشیده از نخلستان است. نخلستانهای سمت چپ رود بهمنشیر که رو به شادگان دارد، بیشتر است. نخلستانهای ساحل یاد شدۀ نزدیک به 30کم‌ طول و 50 تا 200 متر عرض دارد(سلطانی، 1/110).
رودخانۀ بهمنشیر به علت گل و لای بسیار غالباً مسدود می‌شود و جزیره‌های کوچکی به وجود می‌آید که از آنها به عنوان مرتع یا زمینهای کشاورزی استفاده میگردد(لاریمر، II/210) از جمله جزیرۀ سیدحسین روبه‌روی آبادان و جزیرۀ هلات در مقابل خسروآباد قابل سکنا و دارای نخلستان و کشتزارند(افشار، 47). غالباً کاهش آب بهمنشیر و اروندرود در تابستان موجب آب شور به داخل نهرها و نخلستانها می‌شود و مشکلاتی پدید می‌آورد(توسعه...، 27).
نام بهمنشیر برگرفته از نام اردشیر بنیان‌گذار سلسلۀ ساسانیان است که اقدامات بسیاری در جهت عمران و آبادانی ناحیۀ خوزستان به وی منسوب است(ابن بلخی، 171-172). از جمله شهرهایی که اردشیر اول ساسانی در دشت میشان ساخت، شهر بهمن اردشیر بود که بنا به روایت مورخان و جغرافیانویسان دورۀ اسلامی در کنار دجلةالعوراء واقع بوده است(ابن اثیر، 1/384؛ مسعودی، 52؛ ابن‌قتیبه، 654). این شهر که به فرات میسان یا فرات‌البصره نیز شهرت داشته، در محل بصرۀ بعدی واقع بوده است(حمزه، 28؛ مارکوارت، 41). از این‌رو، ایرانیان به این شاخه از رود دجله، بهمنشیر می‌گفته‌اند(مسعودی، همانجا). دجلةالعوراء که امروزه به آن اروندرود اطلاق می‌شود، رود پهناوری است که از آبهای دجله و فرات تشکیل شده است و طول آن به 150 کم‌ می‌رسد. این رود از دهانۀ ابواسد شروع می‌شود و در آبادان به خلیج فارس می‌ریزد(نک‌: امام شوشتری، 40-41؛ لسترنج، 43).
به درستی مشخص نیست که از چه زمان به این شاخه از رود کارون که امروزه به آن بهمنشیر گفته می‌شود، این نام اطلاق شده است. در بندهش از رودکارون با نام اوله یاد شده، و در وصف آن آمده است: «اوله رود را سرچشمه از سپاهان است، به خوزستان بگذرد، به دجله رود فراز ریزد، او را به سپاهان مسرگان رود خوانند». با توجه به اینکه در بندهش از نام محلی رودخانۀ اوله(کارون) در اصفهان یاد شده(ص76)، و از بهمنشیر به عنوان نام محلی این رود در خوزستان یاد نشده است، می‌توان نتیجه گرفت که دست‌کم در اواخر دورۀ ساسانیان نام بهمنشیر به رودخانۀ کارون یا بخشی از آن که در خوزستان جاری بوده، اطلاق نمی‌شده است. ظاهراً تا پیش از سدۀ 4ق رودهای کارون و دجله جداگانه به خلیج فارس می‌ریخته‌اند.
درروزگار عضدالدولۀ دیلمی(سل‌ 338-372ق/949-982م) به منظور سهولت تجارت میان شهرهای خوزستان با شهرهای کنارۀ دجله، نهری میان رود کارون و دجله به طول 4 فرسنگ حفرشد. قبل از حفر این نهر کشتیهای تجارتی ناچار از رود کارون وارد خلیج‌فارس می‌شدند و سپس به دجله می‌رفتند که این کار خطراتی برای آنها دربرداشت؛ اما پس از حفر این نهر مبادلۀ کالاهای بازرگانی میان شهرهای خوزستان، بصره و بغداد به آسانی صورت می‌گرفت(مقدسی، 322). براساس شواهدی، این نهر که در منابع دورۀ اسلامی به فم العضدی معروف است و امروزه به آن «حفار» می‌گویند(اقتداری، 739-740)، در روزگار ایلامیان حفر شده است. ایلامیان در قسمتی که کارون به دجله نزدیک می‌شده است، نهری کنده بودند که این دو رود را به هم می‌پیوست(کرزن، II/343). همچنین از وصف بندهش (همانجا) دربارۀ رودخانۀ کارون برمی‌آید که این رودخانه در پایان روزگار ساسانیان نیز به دجله می‌پیوسته، و ظاهراً بعدها براثر بی‌توجهی به لای روبی، از رسوبات پر، و غیرقابل استفاده شده، و در زمان عضدالدوله مجدداً این نهر تعمیر، و قابل کشتی‌رانی شده است(نیز، نک‌: کرزن، همانجا).
امروزه آب کارون از دو مجرا وارد دریا می‌شود، یکی مجرای قدیم و اصلی کارون که موسوم به بهمنشیر است و از خاور جزیرۀ آبادان می‌گذرد و مستقیماً به دریا می‌ریزد و دیگری «حفار» که در نقطۀ جنوب غربی خرمشهر وارد اروندرود یا دجلةالعوراء قدیم می‌گردد. در نتیجه شبه جزیرۀ آبادان که نام قدیم آن «میان رودان» بود، به صورت جزیره درآمده است(اقتداری، 740).
اروپاییانی که در سده‌های گذشته به ایران آمده، و از نواحی خوزستان دیدن کرده‌اند، از اهمیت سوق‌الجیشی بهمنشیر سخن رانده‌اند(نک‌: کرزن، II/342). اهمیت بهمنشیر برای ایران از آن روست که این رودخانه می‌تواند راه مستقل و جداگانه‌ای برای ورود کشتیها از خلیج‌فارس به بنادر در حاشیۀ کارون باشد؛ بدین سبب، اروپاییان در سدۀ 13ق/19م کوشیدند تا از این رود به عنوان گذرگاهی آبی به منظور تجارت در خوزستان استفاده کنند، چنان‌که در 1252ق/1836م سرگرد اِستکورت با کشتی فرات از بهمنشیر عبور کرد ستوان سلبی در 1841م از محمره(خرمشهر) از همین راه به خیج‌فارس رفت و برگشت(کرزن، همانجا؛ لایارد،257)؛ پرسی سایکس نیز 1318ق/1900م با کشتی مالامیر از بهمنشیر عبور کرده است(ص246).
رودخانۀ بهمنشیر در جنگ ایران و عراق به علت عدم لای‌روبی آن در طول جنگ و انباشته شدن مواد منفجره و اجساد غرق شده، تقریباً غیرقابل استفاده شده بود. پس از پایان جنگ، پاک‌سازی و لای‌روبی بهمنشیر صورت گرفت و امکان تردد کشتیها و شناورهای باری و صیادی با ظرفیت 5 هزارتن و آبخور 3 متر، فراهم آمد(«عملیات...»، 14).
مآخذ: ابن اثیر، الکامل؛ ابن بلخی، فارس‌نامه، به کوشش منصور رستگار فسایی، شیراز، 1374ش؛ ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، 1960م؛ افشار سیستانی، ایرج، نگاهی به خوزستان، تهران، 1366ش؛ افشین، یدالله، رودخانه‌های ایران، تهران، 1373ش؛ اقتداری، احمد، خوزستان و کهگیلویه و ممسنی، تهران، 1359ش؛ امام شوشتری، محمدعلی، تاریخ جغرافیایی خوزستان، تهران، 1331ش؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1369ش؛ توسعۀ جامعۀ روستایی، گزارش مقدماتی مرکز برنامه‌ریزی آمایش سرزمین، سازمان برنامه و بودجه، تهران، 1356ش؛ جعفری، عباس، رودها و رودنامۀ ایران، تهران، 1376ش؛ حمزۀ اصفهانی، تاریخ سنی ملوک‌الارض و الانبیاء، برلین، 1340ق/1922م؛ سلطانی بهبهانی، سلطانعلی، «بنادرایران در خلیج‌فارس»، خلیج‌فارس، تهران، 1341ش؛ «عملیات لای‌روبی رودخانۀ بهمنشیر آغاز شد»، اطلاعات، تهران، 1371ش؛ شم‌ 844‘19 ؛ کیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1310ش؛ لایارد، ا.ه‌.، سفرنامه، ترجمه، مهراب امیری، تهران، تهران، 1367ش؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، 1893؛ مشیری، محمد، حاشیه بر رسالۀ تحقیقات سرحدیۀ مشیرالدوله، تهران، 1348؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، بیروت، 1987م؛ نیز:
Curzon, G. N., Persian and the Persian Question, London, 1966; Le Strange G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966; Lorimer, J. G., Gazetteer of the Persian Gulf, Oman and Central Arabia, Oxford, 1986; Markwart, J., Ērānšahr Berlin, 1901; Sykes, P.M., Ten Thousand Miles in Persia, New York, 1902.
علیرضا ارژنگ
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5285
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست