بَهْرامْ میرْزای صَفَوی، ابوالفتح
(923-19رمضان956ق/1517-11اکتبر1549م)، شاهزادۀ هنرمند و ادیب، فرزند شاه اسماعیل
اول صفوی. او در مراغه از مادری که دختر یکی از بیکهای موصللو بود، زاده
شد(اسکندربیک، 44؛ سومر، 124).
بهرام میرزا از نوجوانی در نقاط مختلف ایران حکومت داشت(غفاری، 292، 296؛
اسکندربیک، 58) و به برادرش شاه طهماسب بسیار نزدیک بود و همواره طرف مشورت او قرار
میگرفت(مثلاً نک: خواندمیر، 132؛ ریاض الاسلام، 64، 297)؛ از 936ق/1530م که حکومت
هرات یافت، اتابکش غازی خان تکلّو، یکی از ادیبان و شاعران را مأمور تعلیم و تربیت
شاهزاده کرد(حسینی، 408-409؛ نویدی، 66؛ غفاری، 285؛ قاضی احمد، 1/212، 217؛
مستوفی، 60-61). در همین دوره، عبیدالله خان ازبک به هرات لشکر کشید و به رغم طول
محاصره سرانجام شکست خورد و گریخت(اسکندربیک، 59-60؛ نویدی، 71-75؛ روملو،
315-319). اندکی بعد بهرام میرزا به دفع عبدالعزیز پسر عبیداللهخان ازبک که خوارزم
را تصرف کرده بود، رفت و او را شکست داد و رهسپار مشهد شد و از آنجا به قزوین نزد
شاه رفت(عالمآرا...، 26-28).
بهراممیرزا در 940 و 941ق نیز در جنگ با عثمانیان شرکت جست و دلیریها نشان
داد(روملو، 326-327؛ غفاری، 290-291؛ عالمآرا، 160-162). او در 934ق در گیلان و در
946ق در کردستان بود، ودر 952ق والی همدان و خوزستان شد(غفاری، 292، 296؛ روملو،
361-362، 380؛ نویدی، 86، 137). بهراممیرزا مدتی نیز گرفتار هجوم عثمانیان و
مخالفتهای القاصمیرزا صفوی شد که همسر و دختر وی را گرفته، و به عراق برده
بود(اسکندربیک، 67-69، 74؛ روملو، 423، 430-433، 439-440؛ عالمآرا، 108-109، 112،
117؛ قاضی احمد، 1/338؛ نویدی، 101-102).
بهرامی سرانجام در یکی از ییلاقات کردستان درگذشت و در شهر مشهد به خاک سپرده شد.
ماده تاریخ مرگ او را هلاکی همدانی که از پرورشیافتگان بهرام میرزا بود، «حیف از
بهرام میرزای حسینی حیف حیف» آورده است(عالمآرا، 337؛ قاضی احمد، 1/340؛ نویدی،
103؛ روملو، 442-443).
بهرام میرزا علاوه بر نقش و جایگاه نظامی و سیاسی عصرشاه طهماسب، در ادب و هنر نیز
دستیقوی داشت. او را مردی شاعر و موسیقیدان و خوشنویسی چیرهدست شمرده، و از
ادبپروران و سخن سنجانش بهشمار آوردهاند(فخری، 72؛ زنوزی، 2/806؛ صادقی، 22؛
ساممیرزا، 11-12؛ گوپاموی، 101). بهرام میرزا در شعر بهرام و بهرامی تخلص
میکرد(تربیت، 72). برخی از ابیات او در تذکرهها آمده است(اوحدی، 220؛ زنوزی،
همانجا؛ واله، 123-124).
بهرام میرزا علاقۀ وافری به حمایت و تربیت دانشمندان، ادیبان، شاعران و صوفیان
داشت(اوحدی، واله، همانجاها). وی کتابخانهای در مشهد برآورد(آژند، 17)که محل
استفادۀ اهل فضل و ادب بود. عبداللطیف قزوینی ادیب و مورخ، کتاب لبالتواریخ خود را
به نام او نوشته است(قزوینی، 2-4؛ اوحدی، همانجا؛ گلچین، 2/1159).
مآخذ: آژند، یعقوب، «تاریخنگاری دورۀ صفویه»، صفویان، تهران، 1380ش؛ اسکندربیک
منشی، عالم آرای عباسی، تهران، 1350ش؛ اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ
خطی کتابخانۀ ملی ملک، شم 5324؛ تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، تهران،
1314ش؛ حسینی جنابذی، میرزابیک، روضةالصفویه، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران،
1378ش؛ خواندمیر، امیرمحمود، تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی (ذیل
حبیبالسیر)، به کوشش محمدعلی جراحی، تهران، 1370ش؛ روملو، حسن، احسنالتواریخ، به
کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1357ش؛ ریاض الاسلام، تاریخ روابط ایران و هند، ترجمۀ
محمدباقرآرام و عباسقلی غفاری فرد، تهران، 1373ش؛ زنوزی، محمدحسن، ریاضالجنة، نسخۀ
عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز؛ سام میرزا صفوی، تحفۀ سامی، به کوشش رکنالدین همایون
فرخ، تهران، 1347ش؛ سومر، فاروق، نقش ترکان آناطولی در تشکیل و توسعۀ دولت صفوی،
ترجمۀ احسان اشراقی و محمدتقی امامی، تهران، 1371ش؛ صادقی افشار، صادق،
مجمعالخواص، ترجمۀ عبدالرسول خیامپور، تبریز، 1327ش؛ عالمآرای شاه طهماسب، به
کوشش ایرج افشار، تهران، 1370ش؛ غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهانآرا، به کوشش محمد
قزوینی، تهران، 1343ش؛ فخری، محمد، روضةالسلاطین و جواهرالعجایب، به کوشش
حسامالدین راشدی، حیدرآباد، 1968م؛ قاضی احمد قمی، خلاصةالتواریخ، به کوشش احسان
اشراقی، تهران، 1359ش؛ قزوینی، یحیى، لبالتواریخ، تهران، 1363ش؛ گلچین معانی،
احمد، کاروان هند، تهران، 1369ش؛ گوپاموی، محمدقدرتالله، نتائجالافکار، بمبئی،
1336ش؛ مستوفی، محمدمحسن، زبدةالتواریخ، به کوشش بهروز گودرزی، تهران، 1375ش؛ نویدی
شیرازی، زینالعابدین، تکملةالاخبار، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1369ش؛ واله
داغستانی، علیقلی، ریاض الشعراء، نسخۀ خطی کتابخانۀ ملی ملک، شم 4301.
ملیحه مهدوی