بَهْراء، شاخهای از قبیلۀ قُضاعه، از اعراب
قحطانی یمن منسوب به بهراءبن عمروبن الحاف بن قضاعه. بهراء را از قبیلۀ جذام نیز
شمردهاند(EI2). صفت نسبی آن را به صورتهای بهراوی، بهرانی و بهرایی
آوردهاند(اکوع، 188؛ سمعانی، 2/373؛ قلقشندی، نهایة...، 172).
این قبیله پس از مهاجرت از مسکن اصلی خود در یمن(علی، 4/420)، به سوی شمال فرات و
اقامت در حمص، در حدود سال 580م مسیحی شدند(EI2). با این همه، شواهدی در دست است که
قبیلۀ بهراء بار دیگر به سوی سرزمین پدری خویش بازگشتند و گروهی از آنان در یمن
ساکن شدند، چنان که در 9ق/630م هیئتی از آنان از یمن نزد پیامبر(ص) رفتند. برخی نیز
از پراکندگی آنان در سراسر شبه جزیره و از جمله در یمن یاد کردهاند(زیدان،
10/236).
زیستگاههای قبیلۀ بهراء در شمال منازل «بَلیّ»، و از ینبع تا عقبه پراکنده بود؛ سپس
بسیاری از آنان در مجاورت دریای سرخ، میان مصرعلیا و حبشه پراکنده شدند و بر سرزمین
نوبه سلطه یافتند و همواره با حبشیان در معارضه بودند(مقریزی، 132). از دیگر
زیستگاههای بهراء میتوان قسمت علیای سرزمین شام میان حلب و حماء را نام برد(جبوری،
42). به گزارش یعقوبی نیز بیشتر ساکنان حماء را اهالی بهراء و تنوخ تشکیل
میدادند(ص 324؛ نیز نک: ابن عدیم، 150). از قصیدهای از اخنس تغلبی برمیآید که
اینان در ناحیۀ رصافۀ حمص نیز ساکن بودهاند(نک: مفضل ضبی، 206). جنوب و شرق
فلسطین نیز در آغاز فتوحات اسلامی زیستگاه قبیلۀ بهراء بوده است(عاقل، 295؛ دباغ،
1(1)/715؛ قطب، 418).
بهراء یکی از قبایل عرب هم پیمان ایرانیان در جنگ ذیقار بود(مسعودی، 208؛ علی،
4/501). در جنگ موته در 8ق بهراء به همراه بعضی از طوایف عرب به لشکر هراکلیوس
امپراتور بیزانس پیوستند و با مسلمانان جنگیدند(ابن اسحاق، سیرة...، 3/831؛ واقدی،
2/760؛ ابن سعد، 2/129؛ طبری، 3/37).
چنانکه گذشت، در 9ق ـ عامالوفود ـ بهراء هیئتی 13 نفری از یمن نزد پیامبر(ص)
فرستاد. آنان اسلام آوردند و پس از آموختن فرایض دینی به یمن بازگشتند(ابن سعد،
1/331؛ طبری، 3/122). با توجه به اینک مقدادبن اسود، یکی از یاران بزرگ پیامبر(ص)،
از همین قبیله بود(ابن خلدون، 2/296؛ قلقشندی، صبح...، 1/369)، به نظر میرسد که
بعضی از افراد این قبیله پیش از این تاریخ به اسلام گرویده، و در مهاجرت به حبشه
نیز شرکت داشتهاند(ابن هشام، 1/348؛ ابناسحاق، السیر...، 225). اگرچه غالب آنان
نه تنها به سبب نزدیکی با رومیان دعوت پیامبر اکرم را نپذیرفتند، بلکه رفتار
خصمانهای نیز پیش گرفتند(عاقل، 262)؛ چنانکه در 12ق ساکنان دومةالجندل را برضد
خالدبن ولید یاری دادند و در 13ق برضد مسلمانان با رومیان همپیمان گشتند(طبری،
3/378، 389؛ EI2) و تا فتح شام که اسلام آوردند، همچنان به دشمنی خویش با مسلمانان
ادامه دادند(همانجا).
قبیلۀ بهراء به سبب دلیری و خشونت در جنگ، مانند 3 قبیلۀ دیگر(شیبان، تغلب و
اِیاد)، «رَضَفات العرب» نامیده میشدند(علی، 4/334). بنوهِنب، بنوقاس، بنوشبیب،
قاسط، عبده، مطرود و دهر از جمله تیرههای قبیلۀ بهراء به شمار میروند(ابن حزم،
478؛ علی، 4/423).
مآخذ: ابن اسحاق، محمد، سیرةالنبی(ص)، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره،
1971م؛ همو، السیر و المغازی، به کوشش سهیل زکار، بیروت، 1978؛ ابن حزم، علی، جمهرة
انساب العرب، بیروت، 1983م؛ ابنخلدون، العبر، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار،
بیروت، 1981م؛ ابن سعد، الطبقاتالکبرى، بیروت، دارصادر؛ ابن عدیم، عمر، بغیةالطلب،
به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1988م؛ ابن هشام، عبدالملک، السیرةالنبویة، به کوشش مصطفى
سقا، قاهره، 1936م؛ اکوع، محمد، حاشیه بر الاکلیل همدانی، قاهره، 1383ق؛ جبوری،
یحیى، الجاهلیة، بغدادی، 1968م؛ دباغ، مصطفى مراد، بلادنا فلسطین، بیروت،
1393ق/1973م؛ زیدان، جرجی، المؤلفات الکاملة، بیروت، 1982م؛ سمعانی، عبدالکریم،
الانساب، حیدرآباد دکن، 1963م؛ طبری، تاریخ؛ عاقل، نبیه، «فلسطین من الفتح العربی
السلامی الى اواسط القرن الرابع الهجری»، موسوعۀخاص، ج2؛ علی، جواد، المفصل فی
تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، 1970م؛ قطب، اسحاق یعقوب، «الترکیب الاجتماعی
للشعب الفلسطینی»، موسوعۀ خاص، ج1؛ قلقشندی، احمد، صبح الاعشى، به کوشش محمدحسین
شمسالدین، بیروت، 1987م؛ همو، نهایةالارب، بیروت، 1984م؛ مسعودی، علی، التنبیه و
الاشراف، به کوشش عبدالله اسماعیل صاوی، بغداد، 1938م؛ مفضل ضبی، محمد، المفضلیات،
به کوشش احمد محمد شاکر و عبدالسلام هارون، قاهره، 1942م؛ مقریزی، احمد، البیان و
الاعراب عما بارض مصر من الاعراب، به کوشش عبدالمجید عابدین، اسکندریه،
دارالمعرفةالجامعیه؛ واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز؛ یعقوبی، احمد،
«البلدان»، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، 1891م؛ نیز:
EI2.
پروین قدسیزاده