بَهاسا1، نامی که به تسامح برای اشاره به
زبان رسمیِ اندونزی به کار میرود. دلیل این تسامح آن است که واژۀ «بهاسا» در زبان
اندونزیایی به معنای زبان است و آنچه از آن با عنوان «بهاسای اندونزیایی» یاد
میشود، در واقع زبان اندونزیایی است. همین خطا در مورد زبان مالایی هم رخ داده که
در برخی از متون به صورت «بهاسای مالزی» ثبت شده است(نک: لیووین، 247).
بهاسا یکی از زبانهای خانوادۀ بزرگ آسترونزیایی2 ، و متعلق به شاخۀ مالایی-
پولینزیایی3 آن است(همو، 246). این زبان پرگویشورترین زبان اندونزی است که
7/6میلیون گویندۀ بومی دارد و بیش از 110میلیون نفر آن را به عنوان زبان دوم به کار
میبرند(همو، 246-247). گستردگی جغرافیایی و تعداد گویشورانِ این زبان باعث شده است
که بهاسا در فهرست 169زبانی قرار گیرد که دولت ایالات متحده از آنها به عنوان
«زبانهای حیاتی» نام میبَرَد. این عنوان به زبانهایی اطلاق میشود که یا باعث رشد
دانش بشری در جهان میشوند، یا دارای اهمیت امنیتی- اقتصادیاند(کریستال، 342). از
نظر روابط خویشاوندی، نزدیکترین زبان به بهاسا زبانِ مالایی است. از این رو،
عدهای مالایی را گونهای دیگر از بهاسا میدانند (نک: لیووین، 247؛ کمبل، I/744)
و عدهای آن را پایه و اساس بهاسا میشمارند(باسمن، 228). واقعیت آن است که این دو
زبان از لحاظ ویژگیهای واژ- واجی زبانهایی مشابهند و جز در برخی از واژههای خاص،
با هم تفاوت اساسی ندارند، اگر چه تفاوتهای ناشی از اختلافاتِ منطقهای در آنها
چشمگیر است(کمبل، همانجا). از این رو، میتوان گفت: تفاوت این دو زبان مقولهای
زبانشناختی نیست، بلکه ریشه در تحولات سیاسیِ اندونزی در 1239ق/1824م
دارد(EI2,III/1215).
خط: بهاسا در اندونزی از 1972م با الفبای لاتینی نوشته میشود. در ضمن آوای «ی» که
در دورۀ نفوذ هلندیها با حرفِ j نمایانده میشد، اکنون با حرفِ y نشان داده میشود
و حرفِ j برای نشان دادن صامتِ «ج» به کار میرود؛ در حالی که در مالایی یا بهاسای
مالزی علاوه بر الفبای لاتینی، برای استفاده از متون مذهبی از خط عربی هم استفاده
میشود(کمبل، همانجا).
واجشناسی: بنابر پژوهشهای کمبل بهاسا دارای 22 صامت و 8 مصوت بدین شرح است:
الف- صامتها:
انسدادیها: (همزه) p, b, t, d, k, g.
سایشیها: .f, s, š, x, h
انسدادی- سایشیها:č, j .
خیشومیها: m, n, ŋ.
روانها: l, r.
نیم مصوتها: y, w.
ب- مصوتها: i, i, e, ə , a, ə , o, u (I/745). مصوتهای مرکبِ [ai]، [au] و [ui] نیز
در این زبان دیده میشوند(EI2 ,III/1216).
گفتنی است که بهاسا گرایش زیادی به ایجاد خوشههای صامتی ندارد و تقریباً هیچ خوشۀ
صامتی در آغاز یا پایان واژههای این زبان دیده نمیشود. تنها خوشههای صامتی این
زبان آنهایی هستند که با صامتهای خیشومی ساخته میشوند (مانندِnd, mb) و در وسط
واژه قرار میگیرند. همین مسئله باعث میشود که اکثر واژههای بهاسا دو هجایی و به
صورتِ «صامت- مصوت- صامت- مصوت- صامت» (CV-CVC) باشند (همانجا). تکیۀ واژهها
معمولاً بر هجای یکی مانده به آخر قرار میگیرد، مگر در مواردی استثنایی که آن هجا
شامل مصوت کوتاهِ e- باشد.
صرف و نحو:
اسم و گروه اسمی: همانگونه که گفته شد، ریشههای واژگانی بهاسا عمدتاً دو هجایی
هستند. دراین زبان، وندافزایی - به ویژه افزایش پیشوند- از زایایی بالایی برخوردار
است.
در بهاسا نشانهای برای جنسیت یا شمار اسم وجود ندارد و برای مفهومِ جنس به هنگام
لزوم، از عناصر واژگانی استفاده میشود(کمبل، همانجا). مقولۀ شمار نیز در این زبان
از طریق فرایند تکرار متجلی میشود؛ مانند کلمات potong(قطعه) و
potong-potong(قطعهها)(باسمن، همانجا).
این زبان نشانۀ خاصی برای معرفه یا نکره ندارد، اما صفات اشارۀ itu و ini که پس از
اسم قرار میگیرند، میتوانند مفهوم معرفه بودن به اسم بدهند، صفت در این زبان به
طورکلی پس از موصوف میآید، مانندِorang baik (مرد خوب)، بجز وقتی که صفت به مقدار
اشاره کند که در این صورت ترتیبِ واژهها برعکس خواهد بود، مانندِ banyak
orang(مردم زیاد) (کمبل، I/745-746).
ساختارهای تفصیلی این زبان با قرار دادن صفت در میان ساختِ lebih… dari(pada) ایجاد
میشود، مانند حالت تفضیلی malam ini lebih dingin daripada kemarin (امشب از دیشب
سردتر است) برای صفتِ dingin (سرد)(همو، I/746). نکتۀ جالب توجه در مورد اسامی
بهاسا وجودِ واحدهای شمارش در این زبان است که در گذشتۀ شمارآنها بسیار بوده، اما
اکنون به 3 کاهش یافته است. این واحدها عبارتند از seorang(برای انسان)،
seekor(برای حیوانات) و sebuah(برای اشیاء)(همو، I/747). اسم در این زبان حالت
دستوری ندارد و روابطِ نحوی به کمک حروف اضافه بیان میشوند(همو، I/748).
فعل و گروه فعلی: فعل در بهاسا صرف نمیشود، به این معنا که نشانهای برای شخص،
شمار یا زمان ندارد. زمان و وجهِ فعل به وسیلۀ قید مشخص میشود. همچنین فعل کمکی در
این زبان نیست و تغییرات ریشۀ افعال از طریق وندافزایی صورت میگیرد(همو، I/747).
نظام فعلی بهاسا از نظرِ «جهتِ فعل» (لازم و متعدی بودن) و صورتهای متعدد برای فعل
مجهول شهرت دارد(باسمن، همانجا). در این زبان فعل متعددی هم پیشوندِ- (N)me میگیرد
و هم پیشوندِ- di که به ترتیب برای نشان دادن صورت معلوم، یا مجهول به کار
میروند(همانجا).
عنصر منفیسازِ بهاسا tidak است که پیش از واژۀ منفی شونده قرار میگیرد. فعل امر
منفی نیز با jangan(lah) ساخته میشود، مانندِ janganlah baca buku itu (آن کتاب را
نخوان)(همو، I/748).
آرایش عمومی واژههای بهاسا، وقتی که تأکید برفاعل یا نهاد جمله باشد، به صورتِ
«فاعل- فعل- مفعول»(SVO) است، اما در جملاتی که افعال متعدی دارند و برمفعول تأکید
میکنند، آرایشهای OVS یا OSV هم مشاهده میشود(همانجا).
واژههای دخیل: بهاسا حاوی شمار قابل توجهی از واژههای قرضی است که عمدتاً از
سنسکریت و عربی به آن وارد شدهاند. سنسکریت به بهاسا هم ادوات دستوری قرض داده، هم
ذخیرۀ واژگانی آن را غنی ساخته است، به طوری که شمار زیادی از واژههای دینی و
حقوقی، و نیز برخی از اصطلاحات خویشاوندی پس از همگونی با نظام واجی بهاسا، از
سنسکریت به آن وارد شدهاند. نفوذ عربی هم بر زبانهای منطقه به ویژه بر این زبان کم
نبوده است(EI2,III/1216).
مآخذ:
Bussman, H., Routledge Dictionary of Language and Linguistics, New York, 1996;
Campbell, G. L., Compendium of the World`s Languages, London/ New York, 2000;
Crystal, D., The Cambridge Encyclopedia of Language, Cambridge etc., 1989; EI2;
Lyovin, A., An Introduction to the Languages of the World, New York/Oxford,
1997.
بهروز محمودی بختیاری
1. Bahasa (Bahasa Indonesia) 2. Austronesian 3. Malayo-Polynesian