responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5203
بهاءالدین بن حنا
جلد: 13
     
شماره مقاله:5203

بَهاءُالدّین‌بْنِ حِنّا، ابوالحسن‌علی‌بن‌محمد‌بن‌سلیم‌بن حنا(603-677ق/1207-1278م)، ملقب به صاحب بهاءالدین، وزیر دوتن از سلاطین ممالیک مصر. دربارۀ پایگاه سیاسی و اجتماعی بهاءالدین و خاندانش پیش ازتصدی مقام وزارت، اطلاعات زیادی درمنابع دیده نمی‌شود. مقریزی جد او حنا را مسیحی خوانده، و دربارۀ پدرش قاضی سدیدالدین محمد(د 628ق/1231م) آورده‌است که از شهود محکمۀ قاضی‌القضات مصر، عمادالدین‌ابن سُکَّری بود و نزد محدثان، حدیث فرا‌می‌گرفت(المقفى...، 5/706). ابن‌حجر عسقلانی بهاءالدین و پدرش را جدیدالاسلام خوانده، و تصریح کرده است که این دو در یک روز مسلمان شدند و به ترتیب محمد و علی نام گرفتند(1/473).
بهاءالدین پیش از ورود به دستگاه ممالیک، وزارت شجرةالدر(حکومت 649-655ق/1250-1257م)، بیوۀ ملک صالح ایوبی را برعهده داشت و در آخرین روزهای دولت ایوبی دستگیر، در 60هزار دینار از اموالش مصادره شد(عینی، 1/143؛ ابن‌تغزی بردی، 7/43، 108؛ نیز نک‌: سیوطی، 2/188). احتمالاً سابقۀ حضور پدر بهاءالدین در دستگاه دیوانی ایوبیان که در 622ق/1225م ریاست «دیوان جیش» یافت(مقریزی، همانجا)، زمینۀ تصدی مقام وزارت او را فراهم آورده باشد؛ چنان‌که وقتی ملک‌ظاهربیبرس به سلطنت نشست(حک‌ 658-676ق/1260-1277م)، در 659ق/1261م بهاءالدین را به وزارت گماشت و ادارۀ کارها را به وی سپرد(یونینی، 3/384؛ ابن دواداری، 8/70؛ ابن‌شاکر، 2/152؛ مقریزی، السلوک، 1(2)/447؛ ابن‌تغزی بردی، 7/108، 179؛ سیوطی، 2/189).
بهاءالدین‌بن حنا 18سال(659-677ق)وزارت ممالیک مصر و شام را با اقتدار و اختیار کامل در دست داشت و گفته‌اند که وزیری صاحب عزم و حزم و رأی و تدبیر بود(یونینی، ابن‌شاکر، همانجاها؛ ذهبی، 3/336) و کارهای مملکت جز با رأی و نظر او به سامان نمی‌رسید(عینی، 2/208؛ ابن کثیر، 13/282). سلطان بیبرس بهاءالدین را بسیار محترم می‌داشت و وی را «پدر» می‌خواند(ابن شاکر، 2/153)، در عزل و نصبها با او مشورت می‌کرد(نک‌: عینی، 2/78)، در برخی از سفرها او را همراه خود داشت(همو، 2/69؛ نیز نک‌: ابن‌تغری بردی، 7/150)و یا به نیابت از خود به حکومت مصر می‌گماشت(عینی، 1/310-311؛ ابن‌تغری بردی 7/114). وی در عهد ملک سعید برکه‌خان(حک‌ 676-678ق)نیز همچنان با اقتدار کارمی‌کرد و اوامرش همچون گذشته نافذ و مطاع بود(یونینی، 3/358).
چنین می‌نماید که منزلت عالی بهاءالدین نزد سلطان بیبرس موجب حسادت برخی کسان شد، چنان‌که برای عزل و تحقیر او دست به توطئه‌ای زدندکه بر اثر حمایت قاطعانۀ سلطان از وی، نافرجام ماند(ابن‌شاکر، 2/153-154). بهاءالدین نیز از نفوذ و اقتدار برخی از دولتمردان هم روزگار خود از جمله تاج‌الدین عبدالوهاب‌بن‌بنت الاعز(د665ق)که دارای چندین منصب حکومتی در عهد بیبرس بود، واهمه داشت و برای منکوب کردن آنان نزد سلطان تلاش می‌کرد(نک‌: عینی، 2/12).
به گزارش برخی از منابع، گویا بهاءالدین با همکاری فرزند و ولیعهد بیبرس در 671یا676ق، در قتل شیخ خضر کردی دست داشت. شیخ خضر نزد بیبرس بسیار محترم و مقرب بود، اما به سبب سخت‌گیری بسیار در امور مذهبی، ایجاد آشوب، و قتل وغارت ذمیان مورد خشم سلطان واقع شد و حمایت او را به تدریج از دست داد و سرانجام با دسیسۀ برخی از دولتمردان از جمله بهاءالدین به زندان افتاد و در همان‌جا درگذشت، یا به قتل رسید(برای اطلاعات بیشتر، نک‌: ابن دواداری، همانجا؛ مقریزی، همان، 3/752، 755؛ عینی، 2/78، 194، 105، 110).
از خلق‌وخوی و کارهای اجتماعی و فرهنگی بهاءالدین در منابع به اجمال سخن گفته شده‌است. یونینی آورده است که وی صاحب اوقاف بسیار بود و در نهان و آشکار صدقه می‌داد(همانجا). از جمله موقوفات او مدرسه‌ای بود موسوم به «صاحبیه»(منسوب به خود او)که در کوی قنادیل مصر(فسطاط)بنیاد کرد(ابن‌فرات، 7/126؛ یوسفی، 386). بهاءالدین همچنین برای جوامع، مساجد، رباطها و زاویه‌ها و مانند اینها مستمری قرار داد(قلقشندی، 11/253). وی به سبب اخلاق نیکو و خصلتهای پسندیده‌اش(نک‌: ابن‌شداد، 79-83؛ یونینی، 3/384، 385؛ ذهبی، همانجا؛ ابن‌فرات، 7/125، 126؛ ابن‌عماد، 5/358)، ممدوح جمعی از شاعران هم روزگار خود بود(یونینی، 3/385، 386؛ ابن‌فرات، 7/126). با این همه، از هجو برخی از شاعران نیز در امان نبود(عینی، 2/208).
فرزندان و نوادگان بهاءالدین نیز در دولت ممالیک صاحب جاه و مقام بودند. وی دو پسر به نامهای فخرالدین و محیی‌الدین داشت که هردو در زمان حیات او درگذشتند و هر دو پسر در منابع «الصاحب» نامیده شده‌اند(نک‌: یونینی، 3/385؛ ابن‌فرات، ذهبی، ابن‌عماد، همانجاها). اما به گزارش فقط یکی از منابع، بیبرس فخرالدین را «وزیر الصحبۀ»(ندیم، همراه و مصاحب سلطان)خود کرد(عینی، 1/311). بعد از مرگ فخرالدین، پسرش محمدتاج‌الدین(د707ق/1307م) وزیر صحبت بیبرس گردید(مقریزی، المقفى، 7/111؛ قس: ابن‌کثیر، 13/282؛ نیز عینی، 2/208، که تاج‌الدین را به خطا پسر بهاءالدین ذکر کرده‌اند، نه نوادۀ او)و سپس درعهد سلطان محمدبن قلاوون به مقام وزارت رسید(مقریزی، همان، 7/111-112).
مآخذ: ابن‌تغری بردی، النجوم؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، تبصیر المنتبه بتحریر المشتبه، به کوشش محمد علی نجار، قاهره، 1383ق/1964م؛ ابن دواداری، ابوبکر، کنزالدرر، به کوشش اولریش هارمان، قاهره، 1391ق/1971م؛ ابن‌شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش محمدمحیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، 1951م؛ ابن‌شداد، محمد، تاریخ الملک الظاهر، به کوشش احمد حطیط، بیروت، 1403ق/1983م؛ ابن‌عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، 1351ق؛ ابن‌فرات، محمد، تاریخ، به کوشش قسطنطین زریق، بیروت، 1942م؛ ابن‌کثیر، البدایة؛ ذهبی، محمد، العبر، به کوشش محمد سعیدبن‌بسیونی زغلول، بیروت 1405ق/1985م؛ سیوطی، حسن‌المحاضرة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، 11418ق/1998م؛ عینی، محمود، عقد الجمان، به کوشش محمد محمدامین، قاهره، 1408ق/1988م؛ قلقشندی، احمد، صبح‌الاعشى قاهره، 1383ق/1963م؛ مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش محمدمصطفى زیاده، قاهره ، 1970م؛ همو، المقفی الکبیر، به کوشش محمد یعلاوی، بیروت، 1411ق/1991م؛ یوسفی، موسى، نزهة الناظر، به کوشش احمد حطیط، بیروت، 1406ق/ 1986م؛ یونینی موسى، ذیل مرآة الزمان، حیدرآباددکن، 1380ق/1960م.
جمال موسوی

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 13  صفحه : 5203
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست