بَهاءُالدّولۀ حُسِیْنیِ نورْبَخْش، یا
بهاءالدینحسنبن میرقوامالدین شاه قاسم نوربخشی رازی، پزشک برجستۀ اواخر دورۀ
تیموری و اوایل دورۀ صفوی (نک: آقا بزرگ، 7/218؛ حاجی خلیفه، 1/718؛ نفیسی،
1/274). اگر سن وی را هنگام تألیف خلاصة التجارب در 907ق/1501م دستکم 40 سال
بدانیم، تولدش باید 867ق/1463م یا پیش از آن باشد.
نیای او، سیدمحمد طریقۀ نوربخشی را بنیاد نهاد که ریاست آن بعدها بعدها به قاسم،
پدر بهاءالدوله رسید(معصوم علیشاه، 2/319-320). بهاءالدوله از پدر ـ که گویا در
پزشکی و داروسازی نیز مهارت داشت ـ همواره با لقب حضرت یاد کرده است (گ17ب، 271ب،
272ب، 273آ؛ الگود،353). یکی از برادران بهاءالدوله، ملقب به شاه شمسالدین نیز
پزشک بوده است. سخن الگود(همانجا) در مورد تحصیل بهاءالدوله نزد پزشکان ایرانی و
هندی در ری و هرات شاید براین اساس باشد که بهاءالدوله خود بارها از شیوههای
درمانی ایرانی و هندی یاد کرده است(گ214ب، 260،250آ، 270ب، 271ب، 273ب).
بهاءالدوله پس از سالها فعالیت در زادگاهش ری، در اواخر روزگار سلطان حسین
بایقرا(حک 842-911ق/1438-1505م) رهسپار هرات شد و در خانقاه خواجهافضلالدین
محمدکرمانی اقامت کرد و مورد لطف و توجه سلطان قرارگرفت. پس از مرگ وی به ری بازگشت
و از آنجا راهی آذربایجان شد و گویا دو سه سالی نیز در خدمت شاه اسماعیل صفوی(حک
907-930ق/1501-1524م)بود وچندی بعد درگذشت(خواندمیر، 4/612). منزوی سال وفات او را
926ق یاد کرده است(خطی، 1/527)، اما مآخذ وی معلوم نیست.
آثار:
1. خلاصةالتجارب فی الطب، در پزشکی و به زبان فارسی که تألیف آن در907ق درطرشت(یکی
از روستاهای ری و از محلههای تهران کنونی)به پایان رسیده است. بهاءالدوله در آغاز
کتاب با استناد به آیات و احادیث متعدد، هدف از نگارش چنین کتابی را بیان تجاربی
میداند که دانستنش برای تندرستی سودمند است(نک: گ1آ). این اثر چنان که از نامش
پیداست، گزارشی ازتجربیات بالینی و مشاهدات پزشکی نویسنده است که البته برخی نکات
دقیق نظری نیز در آن به چشم میخورد (برای نمونه، نک: گ108ب-109ب، 157ب، 223آ).
بهرهگیری وی از نظریات بقراط، جالینوس، ابنسینا، سیداسماعیل، جرجانی و...
نشاندهندۀ وسعت مطالعات او در این زمینه است(گ17آ، 46آ، 48ب، 85ب، 109آ، 132آ،
153ب، 257ب). به نظر الگود، وی نخستین کسی بود که به ذکر ویا شرح درمان پارهای از
بیماریها چون سالک،تب یونجه و آتشک پرداخت که برای اروپای آن روزگار تاحدی ناشناخته
بود(ص354-355, 376).
خلاصةالتجارب مشتمل بر 28باب است که به شیوۀ مرسوم تألیف کُناشهای پزشکی دورۀ
اسلامی نوشته شده است؛ بدین سان که نخست کلیاتی دربارۀ بهداشت و درمان، بیماریهایی
که در تمام بدن منتشر میشوند، همچون تبها و بیماریهای پوست و مو و سپس بیماریهای
هریک از اعضای بدن به ترتیب از بالا(بیماریهای مغزی و روانی)تا بیماریهای پا و
سرانجام، بابی دربارۀ اصطلاحات رایج میان پزشکان آورده است. بهاءالدوله گاه به
مناسبت، از مشاهدات تجربی خود(نک: گ52ب، 108ب، 124ب، 130آ، 141آ، 178آ، 216آ)، و
گاه از داروهایی که ساختۀ خود او یا پزشکان دیگر است، با عناوینی چون «مخترعات
مصنف»، «مخترعات اهل هند» و حتى حکمای فرهنگ و... یاد میکنند(گ269آ، 270آ، 273آ،
جم ).
از خلاصةالتجارب نسخههای متعددی در ایران و خارج وجود دارد(نک: منزوی، همان،
1/527-528؛ استوری، II(2)/231). این کتاب چند بار با عنوان نادرست مجربات حکیم
علویخان چاپ سنگی شدهاست(مشار، 2/120؛ نجمآبادی، 328؛ قس: منزوی، فهرستواره...،
5/3430، خطی مشترک، 1/552-553).
2. هدیةالخیر یا هدایتالخیر، در شرح 40 حدیث از پیامبر(ص). از این کتاب نسخههایی
موجود است(آقابزرگ، 25/207؛ منزوی، خطی، 2(1)/1487).
اثری با عنوان وبا وطاعون نیز در احتراز از مرض وبا و طاعون به وی منسوب
است(دانشپژوه، 17؛ منزوی، فهرستواره، 5/3760).
مآخذ: آقابزرگ، الذریعة؛ بهاءالدولۀحسینی، حسن، خلاصةالتجارب، نسخۀ خطی کتابخانۀ
مرکز، شم 1527؛ حاجی خلیفه، کشف؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر، تهران، 1333ش؛
دانشپژوه، محمدتقی، «فهرست کتابخانۀ سازمان لغت نامۀ دهخدا»، نشریۀ کتابخانۀمرکزی
دانشگاه تهران، نسخههای خطی، تهران، 1342ش؛ شم3؛ مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی
فارسی و عربی، تهران، 1340ش؛ معصوم علیشاه، محمد معصوم، طرائقالحقائق، به کوشش
محمدجعفر محجوب، تهران، 1339-1345ش؛ منزوی، خطی؛ همو، خطی مشترک؛ همو، فهرستوارۀ
کتابهای فارسی، تهران، 1379ش؛ نجمآبادی، محمود، فهرست کتابهای چاپی فارسی طبی،
تهران، 1342ش؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، تهران، 1344ش؛ نیز:
Elgood, C., A Medical History of Persia, Amsterdam, 1951; Storey, C.A., Persian
Literature, London,1971.
فریبا پات