بونی، ابوالعباساحمدبنعلیبنیوسف قُرَشی(د
پس از627ق/1230م)، ملقب به محییالدین، تقیالدین و شرفالدین، از مردم بندر
بونه(هیپونا1ی باستان، امروزه: عنّابه در شمال الجزایر) و از نامورترین مؤلفان
مسلمان در علوم غریبه، از منابع متقدم، آگاهی چندانی دربارۀ زندگی و تحصیلات او به
دست نمیآید. بونی خود در پایان شمسالمعارف از استادان خویش از جمله ابوعبدالله
قرشی(د 599ق/1203م) و ابوالحسن حَرالّی(د637یا638ق)نام بردهاست(1/532؛ نیز
ابنابار، 3/687؛ غبرینی، 143؛ مناوی، 2/283، 287، 464-469؛ در شمسالمعارف، حرالی،
به صورت حرانی، و سالمرگ وی 538ق آمده که به احتمال قوی سهو ناسخ یا خطای چاپی
است).
بونی از کبار مشایخ زمان خود بود و با دانشمندان مغرب و مصر مصاحبت داشت و دانشمند
مشهور، ابنسبعین (614-669ق/1217-1271م)از شاگردان او بود(بونی، همان، 2/317، 442،
3/354؛ قس؛ ه د، 3/658). وی سرانجام در قاهره درگذشت و درگورستان قرافه به خاک
سپردهشد(ابنزیارت، 268؛ نیز EI2, S).حاجی خلیفه درگذشت بونی را 622ق/1225م یاد
کرده است(2/106، جم )که بسیاری از او پیروی کردهاند(مثلاً نک: نبهانی، 1/508؛
سارتن، EI1; II/596؛ قس: کانتور، I/741؛ شیبی، 2/172، که به ترتیب 625ق/1228م و
636ق/1239م را سال مرگ او دانستهاند)، اما اشارۀ بونی در شمسالمعارف(نک:
1/343)به سلطان جلالالدین خوارزمشاه از مغولان(627ق)و تحصیل ابنسبعین نزد وی،
نادرستی این نظر را آشکار میسازد.
آثار: در منابع بیش از 40 اثر در علم حروف، جفر، اعداد، اسماءالاهی و جز آن به بونی
منسوب شده است(مثلاً نک: حاجی خلیفه، 2/1062، 1566، جم؛ GAL, I/655-656; GAL, S,
I/910-911). برخی از این آثار به ویژه شمسالمعارف و اللمعة النورانیة، به زودی
شهرتی همسنگ آثار مجریطی(د 398ق/1008م)، غزالی و ابنعربی یافتند(نک:
ابنخطیب،327؛ ابنخلدون، مقدمه، 3/1159، شفاء…، 58-59، 63؛ قلقشندی، 1/475؛ طاش
کوپریزاده، 2/548)و تاکنون نیز مورد توجه و استفادۀ علاقهمندان به این مباحث
است(نک: خوانساری، 3/221؛ سارتن، همانجا؛ ERE, III/457). البته برخی از این آثار
تلخیص یا برگرفته از برخی دیگر ـ به ویژه شمس المعارف ـ است و نیز گاه
دستنوشتههای یک اثر نامهای گوناگون دارند. از این رو، شمار دقیق آثار او و همچنین
ارتباط آنها به یکدیگر نیازمند پژوهش بیشتر است(نک: فهد، EI2, S; 230).
بونی در آثار خود به موضوعاتی چون فضایل حروف الفبا، بسمله، اسماء الاهی، برخی آیات
و سور قرآن و ادعیه و نیز حِرز، طلسمات، جداول وفقی و جادویی که به نظر وی موجب
تصرف در طبیعت و کائنات است، توجهی ویژه دارد. وی بر آن است که شیوۀ آگاهی از راز
تناسب میان حروف، اعداد و جز آنها، ذوقی، شهودی و نیازمند توفیق الاهی است و علوم و
قیاسات عقلی را بدان راهی نیست. ابن خلدون بونی را از اصحاب طلسمات، و شیوۀ او را
شرعاً ممنوع و غیر قابل اعتماد دانسته است(مقدمه، 3/1161، 1164-1165، شفاء، 67-68).
بونی همچون بیشتر معتقدان به علوم غریبه برای درمان بیماریهایی چون قولنج، وبا، ذات
الجنب، چشم درد، صرع، و نیز آسانزایی، شیوههای غریب یاد کرده است(منبع…، 136بب،
145، 281؛ نیز نک: اولمان، «پزشکی…2»، 249).
در آثار بونی، عناصر و اسامی سریانی و عبری(نک: شمس… ،1/54-55، نیز فصلهای 27-29،
جم، 99، 222؛ نیز نک: EI 2, S) و نیز نشانههایی از جادوی دورۀ یونانی مآبی و
خرافات رایج در شرق و شمال افریقا به چشم میخورد؛ با این حال، منابع بونی احتمالاً
بیشتر ریشه در فرهنگ مردم دارد(اولمان، «علوم…3»، EI2, S; 391). تأثیر عناصر ایرانی
نیز برآثار بونی از آنجا پیداست که وی ـ به زعم شیبی(2/173)برای نخستین بار ـ الفبا
را با در شمارآوردن4 حرف «پ، چ، ژ،گ» 32 حرف دانسته است که در آغاز آفرینش به آدم
آموختهاند(نک: شمس، 1/363). برخی از آثار چاپ شدۀ بونی از این قرار است:
1. شمس المعارف و لطائف العوارف، در40فصل که 3روایت کبرى، وسطى و صغرى ازآن
دردستاست(EI2, S). جداول وفقی و جادویی در این کتاب بسیار است(مثلاً نک:
1/162-199، 206-207). به نظر کانتور، ظاهراً بونی بیش از دیگر مؤلفان مسلمان به
جداول وفقی پرداختهاست(I/741 ؛ برای بررسی جداول وفقی درآثار بونی، نک: برگشترسر،
227-235؛ آرنس، 104-110). در فصل 36 که به خواص گیاهان و «حجرمکرم» اختصاص دارد، به
سفرهای 12سالۀ مؤلف برای دست یافتن به این دانش و برخی مأخذ ناآشنا اشاره
شدهاست(1/372بب ). به نظر روسکا این فصل احتمالاً بعدها با استفاده از کتاب
سرالاسرار رازی به کتاب افزوده شده است، زیرا مطالب آن با دیگر فصول کتاب همخوانی
ندارد(ص 307-311). بونی کتاب خود را با عنوان تیسیر العوارف فی تلخیص شمس المعارف
خلاصه نموده(حاجی خلیفه، 2/1062)، و صلاحالدین آلپای نیز آن را به ترکی ترجمه کرده
است(«دائرة المعارف… 4»، VI/416).
2. اللمعة النورانیة فی الاوراد الربانیة، مشهور به انماط، مشتمل بر 10 نمط دربارۀ
اسم اعظم خداوند و شامل ادعیۀ مناسب ساعات مختلف شبانهروز در هریک از روزهای هفته.
البته شاید مراد از انماط در برخی منابع(نک: ابن خطیب، 327؛ ابنخلدون، مقدمه،
3/1162، شفاء، 58-59، 63)نه این اثر، که همان فصول 21تا30 ازشمس المعارف باشد که هر
یک مشتمل بریک نمط ودربارۀ اسماء الاهی است. عبدالرحمان بسطامی(د856ق/1452م) شرحی
به نام رشح اذواق الحکمة الربانیة فی شرح اوقات اللمعة النورانیة بر آن نوشته
است(حاجی خلیفه، 2/1566). اللمعة به همراه شرح اسم الله الاعظم بونی در مصر چاپ شده
است.
3. الاصول و الضوابط المحکمة، که مقدمهای بر علوم خفیه است(نک: فهد، 232)، به
همراه 3 اثر دیگر بونی به نامهای شرح الجلجلوتیة الکبرى، بغیة المشتاق فی معرفة وضع
الاوفاق و شرح البرهتیة(معروف به شرح العهد القدیم)، در یک مجلد به نام منبع اصول
الحکمة چاپ شده است.
مأخذ: ابن ابار، محمد، التکملة لکتاب الصلة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، مادرید،
1882م؛ ابن خطیب، محمد، روضةالتعریف، به کوشش محمدکتانی، بیروت، 1970م؛ ابنخلدون،
شفاء السائل لتهذیب المسائل، به کوشش محمدبنتاویت طنجی، استانبول، 1957م؛ مقدمه،
به کوشش علی عبدالواحد وافی، قاهره؛ ابنزیات، محمد، الکواکب السیارة، بغداد،
مکتبةالمثنیٰ؛ بونی، احمد، شمسالمعارف و لطائفالعوارف، قاهره، 1382ق/1962م؛ همو،
منبعاصولالحکمة، بیروت، المکتبة الثقافیه؛ حاجی خلیفه، کشف؛ خوانساری، محمدباقر،
روضات الجنات، بیروت، 1411ق/1991م؛ شیبی، کامل مصطفى، الصلة بین التصوف و التشیع،
بیروت، 1402ق/1982م؛ طاش کوپریزاده، احمد، مفتاح السعادة، بیروت، 1405ق/1985م،
غبرینی، احمد، عنوان الدرایة، به کوشش عادل نویهض، بیروت، 1969م؛ قلقشندی، احمد،
صبح الاعشى، قاهره، 1383ق/1963م؛ مناوی، محمد عبدالرئوف، الکواکب الدریة، به کوشش
محمدادیب جادر، بیروت، 1999م؛ نبهانی، یوسف، جامع کرامات الاولیاء، بیروت،
1409ق/1989م؛ نیز:
Ahrens, W., »Kleine Mitteilungen und Anzeigen«, Der Islam, 1925, vol. XIV;
Bergsträsser, G. »Zu den magischen Quadraten«, ibid, 1923, vol. XIII; Cantor,
M., Vorlesungen über Geschichte der Mathematik, New York, 1965; EI1; EI2 ,S.,
ERE; Fahd, T., La Divination arabe, Leiden, 1966; GAL; GAL, S., Ruska, J.,»Die
Alchemie ar-Rāzi’s«, Der Islam, 1935, vol. XXII; Sarton, G., Introduction to the
History of Science, Baltimore, 1931; Türkiye diyanet vakfi İslâm Ansiklopedisi,
Istanbul, 1992; UIImann, M., Die Medizin im Islam, Leiden, 1970; id, Die Natur
und Geheimwissenscha ftenim Ialam, Leiden, 1972.
محمد حسین احمدی
1. Hippona 2. Die Medizin… 3. Die Natur… 4.Türkiye…