بولاق، مَطْبَعه، نهادی بسیار مؤثر در حیات
فرهنگی جدید مصر و از قدیمترین چاپخانهها در عالم اسلام. بندر بولاق بر ساحل نیل
ـ که اکنون به یکی از بخشهای شهرگسترشیافتۀ قاهره تبدیل شدهاست ـ در دهۀ چهارم
سدۀ13ق/دوم19م که به عنوان محل چاپخانه تعیین گردید، از لحاظ اقتصادی و ارتباطی
نقطهای مهم به شمار میرفت. محمدعلی پاشا، خدیو مصر(حک 1220-1264ق/1805-1848م)که
بانی اصلاحات، نوسازی و تغییراتی وسیع درکشورخود بود، تأسیس چاپخانهای را نیز
ضروری دانست. گفتهاند که او برخی آثار چاپی عثمانی را دیده بود و میشناخت. البته
عثمانیها از 1140ق/1728م به فن چاپ دسترسی داشتند؛ در سوریه هم بیش از یک قرن بود
که آثار مسیحی چاپ و منتشر میشد. محمدعلی پاشا برای تشکیل و سازماندهی ارتش جدید
مصر، اشاعۀ تعلیمات جدید و تکثیر منابع درسی، خود را نیازمندِ فنآوری چاپ
میدید(هیورث دان، 327؛ نیز نک: کالوین، 249ff.).
به نظرمیرسد که پیش از تأسیس چاپخانۀ بولاق فرانسویان در جریان لشکرکشی ناپلئون به
مصر دستگاههایی برای چاپ به این کشور آورده، و ظاهراً برای مقاصد نظامی شماری نقشه
و طرح در آنجا چاپ کرده بودند(همو،250)، اما این دستگاهها و فنون مربوط به چاپ از
طریق ارتش فرانسه به جامعۀ مصر راه نیافت و به هیچ روی تأثیر فرهنگی و فکری چاپخانۀ
بولاق را به بار نیاورد. محمدعلی پاشا گذشته از انتشارات نظامی، به ترجمه و نشر
منابع در حوزههای دیگر هم توجه داشت. از سوی او شخصی به نام عثمان نورالدین ـ که
آلبانی تبار بود ـ به اروپا فرستاده شد تا در کشورهای مختلف سفر کند و به اسرار
تمدن اروپایی پی ببرد. او که بعدها در چاپخانۀ بولاق سمتهایی یافت، در ایتالیا و
فرانسه کتاب میخرید و برای ترجمه به عربی نزد محمدعلی پاشا میفرستاد(هیورثدان،
328؛ رضوان، 52). در واقع، میتوان گفت که تأسیس این چاپخانه با آغاز نهضت ترجمه و
جنبش فکری و تجددخواهی در مصر همراه بوده است.
دربارۀ سال تأسیس چاپخانه اتفاقنظر نیست، اما در باب نخستین کتابهای چاپ شده در آن
اطلاعات دقیقتری وجود دارد. سنگ بنای ساختمان قدیم چاپخانه تاریخ 1235ق/1819م را
نشان میدهد. اما اسناد آرشیوی بر تاریخ 1237ق/1821م دلالت میکند(وردری، 129،
نیزحاشیه، 130-132). چاپخانه تا پایان سدۀ 19م ظاهراً دایر بود، اما عملاً پس از
مرگ محمدعلی پاشا دیگر فعالیتی نداشته است. آنچه به عنوان آثار چاپ شده در بولاق
معروف است، کتابهایی است که طی بیست و چند سال نخستین انتشار یافته است. در این
باره که چه کسی به دستور محمد علی پاشا چاپخانه را تأسیس کرد، اقوال مختلفی هست؛
اما ظاهراًنظر غالب این است که نیکولا(نقولا)مسابکی(سوری تباری اهل توسکانی ایتالیا
که به استخدام والی مصر درآمده بود)چند سال پیش از تأسیس چاپخانه به میلان فرستاده
شد تا در آنجا حروفریزی و شیوههای چاپ را بیاموزد. به این دلیل ایتالیا برای این
منظور انتخاب شد که شمار قابل توجهی ایتالیایی به علل سیاسی به مصر مهاجرت کرده
بودند و نوعی ارتباط فرهنگی میان مصریان و ایتالیاییها برقرار شده بود. در آغاز
تأسیس چاپخانه، 3 دستگاهِ چاپ از میلان خریداری، و کاغذ و مرکب آن از جاهای دیگر
تأمین شد(هیورث دان،329-331 ؛ رضوان، 51). حروفِ عربی را ابتدا در ایتالیا و فرانسه
ریختند، اما نتیجه موافق ذوق مصریها نبود. سنگلاخ افندی ایرانی(میرزای سنگلاخ)مأمور
شد حروف جدیدی طراحی کند. خط تعلیقی که در سرفصل کتابهای چاپ بولاق دیده میشود،
نمونهای از حروف طراحی شدۀ اوست. همچنین دیوان محییالدین ابن عربی ـ که حروف چاپی
آن را به غایت زیبا میدانند ـ نمونۀ دیگری از خط میرزای سنگلاخ است(هیورث دان،
329-330).
کتابهایی که در 8 سال نخستِ تأسیس چاپ شده، عمدتاً در زمینههای علوم نظامی، طب،
صنعت، ریاضیات، مکانیک و برخی از رشتههای علوم دقیق و تجربی است، اما غالب محققان
نخستین کتاب چاپ بولاق را فرهنگی ایتالیایی ـ عربی با عنوان قاموس اطالیانی و عربی،
تألیف راهبی مسیحی به نام رافائیل(روفیلبن انطون زهّور)میدانند که در 1238ق/1823م
چاپ شده است. کتابهای بعدی که ظرف دو سال چاپ شد، اینهاست: 1. قانون الصباغة(ترجمه
از فرانسوی به عربی)؛ 2. خمبره جدولی؛ 3. قانوننامه احمدی، یا قانون نامه احمد
افندی؛ 4. تلخیص الاشکال، 5. آلای تعلیقی؛ 6. اورطه تعلیمی بیانی(5 کتاب اخیر به
ترکی عثمانی و عمدتاً در فنون نظامی است). از نخستین آثار مهم عربی چاپ بولاق
میتون به المواعظ و الاعتبارِ(الخططِ)مقریزی، الاغانی ابوالفرج اصفهانی و العبر
ابن خلدون ـ که بین سالهای 1270تا 1285ق/1854تا1868م چاپ شدهاند ـ اشاره
کرد(وردی،132 ). چند کتاب فارسی هم در بولاق چاپ شده که در زمرۀ مهمترین چاپهای
منابع فارسی خارج از ایران است؛ ازآن جمله میتوان به گلستان سعدی، پندنامۀ عطار،
برهان قاطع محمدحسینبن خلفتبریزی و دیوان حافظ ـکه بین سالهای 1244تا1256ق طبع
شدهاند ـ اشاره کرد(برای فهرست کامل آثار چاپ شده در بولاق، نک: رضوان، 446-479).
اطلاعاتِ برجامانده دربارۀ چاپخانۀ بولاق قابل توجهاست و چند گزارش مهم به قلم
سیاحانی که از بولاق دیدار کردهاند، باقیاست. رنو1 و هامرپورگشتال، دوتن از
خاورشناسان مشهور، صورتهایی از آثار چاپ شده در بولاق تهیه کردهاند(نک: وردری،
129). بیانْکی نیز که نخستین وصف با ارزش را دربارۀ اقدامات محمدعلی پاشا در زمینۀ
چاپ و نشر در بولاق آورده، در واقع اطلاعات تاریخی مهمی دربارۀ چاپخانۀ بولاق برجای
گذارده است(همانجا). هیورثدان میگوید: گزارش پرون در«مجلۀ آسیایی2» (1843م، شم
ژوئیه ـ اوت) بهترین مطلبی است که تاکنون دربارۀ تاریخچۀ چاپ بولاق نوشته شده است
(ص 332، نیز نک: 330، حاشیه). در این گزارشها به جزئیاتی اشاره شده است که امروزه
نه فقط از حیث تاریخ چاپ، بلکه از جهت تاریخ نشر، تاریخ ویراستاری، تاریخ ترجمه و
حیات روشنفکری در مصر اهمیت فراوان دارد. جمالالدین شیال، تاریخنگار مصری به
نکاتی دربارۀ چگونگی تصحیح و تنقیح آثار در چاپخانۀ بولاق اشاره کرده است که نشان
میدهد عنوان «مطبعه» به تنهایی برای بولاق کافی نیست، بلکه بولاق به تعبیر امروزی
مرکز انتشاراتی مهمی بوده است. به گفتۀ او «محرران»(احتمالاً ویراستاران عمومی)و
مصححان(= ویراستاران ادبی)غالباً از شیوخ جامعالازهر و مردانی فاضل به شمار
میرفتند که زبان منابع ترجمه شده را به دقت بررسی میکردند و در مراعات اصول
صرفونحو عربی بسیار دقیق و سختگیر بود(نک: کالوین، 251ff.). منابع درسی ترجمه
شده برای تدریس، نخست به قلم محرران بازنگاری میشد، سپس مصححان این متنهای
بازنگاری شده را ویرایش زبانی ـ ادبی میکردند(هیورث دان،341-342 )، آنگاه متنها
به چاپ میرسید. به همین دلیل کتابهای ترجمه شدۀ چاپ بولاق از حیث دقتهای زبانی
دارای اهمیتی ویژه است.
براساس اسناد و دفترهایی که از چاپخانۀ بولاق برجای مانده است، در 1260ق/1844م،
مصادف با واپسین سالهای فعالیت این چاپخانه، 136تن در آن کارمیکردند که وظایف آنها
مدیریت، نظارت و سرپرستی، حروفچینی، تصحیح، رسامی، خطاطی، چاپگری، صحافی و تجلید و
مشاغل پشتیبانی ذکر شده است(رضوان، 148، نیز حاشیۀ 1). از مهمترین مدیران چاپخانۀ
بولاق میتوان اینان را نام برد: نیکولا مسابکی(مدیریت: 1235-1245ق)؛ عبدالکریم
افندی(مدیریت: 1245-1249ق)، عثمان نورالدین (تا1238ق سمتهای مختلفی داشته است)؛
ابوالقاسم شاهدکیلانی(مدیریت: 1249-1251ق)؛ فاتح طاغستانی(مدیریت: 1251-1256ق)؛
حسین راتب(مدیریت: 1256-1258ق)و چند تن دیگر(رضوان، 491: فهرست کامل؛ نیز نک:
هیورثدان، 331).
چاپخانۀ بولاق از چند جهت دارای اهمیت است و به ویژه این اهمیت زمانی آشکارتر
میگردد که تأسیس چاپخانه با توجه به زمان و مکان آن در نظر گرفته شود. در اوضاع و
احوالی که بخش اعظم جهان عرب تحت سیطرۀ مستقیم امپراتوری عثمانی قرار داشت و تسلط
زبان ترکی راه را بر رشد و گسترش زبانهای دیگر در آن امپراتوری پهناور بسته بود،
انتشار کتابهای منقح عربی از طریق بولاق و ترویج زبان عربی، تحولی عظیم در عالم عرب
زبان ـ که ارتباط تاریخی آن با گذشتهاش گیسخته شده بود ـ به شمار میآمد. اینکه
برخی چاپخانۀ بولاق را اساس نهضت فکری جدید در مصر میدانند(مثلاً رضوان، 27)، یا
حتى وقتی برای جهان عرب به «رنسانسِ علمی ـ فرهنگی» قائل میشوند، آغاز یا خاستگاه
آن را چاپخانۀ بولاق میدانند، دور از واقع نمینماید. شاید به این اعتبار، مبالغه
نباشد اگر گفته شود: چاپخانۀ بولاق برای مدتی قابل توجه قاهره را به مرکز انتشاراتی
و فکری دنیای عربزبان تبدیل کرد و این شهر همان نقشی را بر عهده داشت که بعدها
بیروت به عهده گرفت. آثار چاپ شده در بولاق، چشم دانشمندان و دانشپژوهان عرب را به
روی آثار مهم و جدید گشود و آنها را به پدید آوردن آثاری جدیدتر ترغیب کرد و این
انگیزش، مقدمۀ تحول فکری ـ فرهنگی سدههای 13و14ق/19و20م جوامع عرب بود. البته
تأثیر چاپخانۀ بولاق فقط به این جوامع محدود نمیشد و سراسر قلمرو اسلامی و همۀ
نواحی عربزبان، ترکزبان و فارسیزبان این قلمرو از آثار چاپ بولاق به درجات مختلف
تأثیر پذیرفتند(برای برخی جزئیات دیگر، نک: EI2, I/299).
مآخذ: رضوان، ابوالفتوح، تاریخ مطبعة بولاق، قاهره، 1953م؛ نیز:
Colvin, P., »Muhammad Ali Pasha, the Great Exhibition of 1851…«, Libraries and
Culture, 1998, vol. XXXIII, no.3; EI2, Heyworth-Dunne,j., »Printing and
Translation under Muhammad Ali of Egypt«, JRAS, 1940; Verdery, R.N. »The
Publications of the Būlāq Press under Muhammad »Ali of Egypt«, Journal of the
American Oriental Society, New Haven, 1971, vol.1971, vol. XCI.
عبدالحسین آذرنگ