بوسْنیایی، زَبان، عضوی از شاخۀ
خانوادۀ بزرگ زبانهای اسلاوی. دیگر اعضای مهم این خانوادۀ زبانی عبارتاند از
اوکرائینی، بلاروسی، روسی، روسینلسکی(از شاخۀ شرقی)، اسلُواکی، چکی، کاسوپسکی،
لوژیچکی، لهستانی(ازشاخۀ غربی)و اسلُونیایی، بلغاری، صربی، کرواتی، مقدونیهای،
مونتنگرویی(از شاخۀ جنوبی). کیریلو در 863م با توجه به خط یونانی، اولین خط اسلاوی
را به نام گلاگولیتسا1 ابداع کرد و چندی پس از آن ، خط چیریلیتسا2( سیریلی)توسط
شاگردانش به وجودآمد. این خط 3 گونه دارد: گونۀ قدیم که در شرق و منطقۀ یونانی ـ
بیزانسی به کارمیرفت و با توجه به شکل حروف، گلاگولیتسای گرد نامیده میشود؛ گونۀ
رایج در غرب که گلاگولیتسای راست گوشه نامیده میشود؛ و گلاگولیتسای نیمه گرد که
گونۀ تحولیافتۀ دوگونۀ پیشین است و در قرون وسطى بوسنیایی به کار گرفته میشد. این
خط را گلاگولیتسای بوسنیایی نیز مینامند. قدیمترین اثر به خط گلاگولیتسا در بوسنی
و هرزگوین، «انجیل ماریانی3» است که به سدۀ 4ق/10 تعلق دارد.
گویشهای زبان بوسنیایی: زبان بوسنیایی شامل 5 گویش است که عبارتاند از بوسنیایی
شرقی، بوسنیایی غربی، هرزگوینی(هومی)شرقی، هرزگوینی(هومی)غربی و سنجکی که درمیان
بوسنیاکهای سنجکی متداولاست(نک: یا هیچ، 12-40).
پیشنۀ نام بوسنیایی در اسناد مکتوب: بیش از 100 تن از مسلمانان بوسنیایی که آثار
ادبی خود را به زبانهای ترکی، عربی و فارسی نوشتهاند، لقب بوسنوی، بوسنالی،
بوسنیاک و بوساناتس را به اسم خود اضافه کردهاند. شعرا و نویسندگان مسلمان بوسنی
زبان بوسنیایی را در تألیف آثار ادبی آلخامیادو که به زبان بوسنیایی و خط عربی _
فارسی نوشته شده است، به کار بردهاند. کنستانتین فیلسوف (اواخر سدۀ 14 و اوایل سدۀ
15م) در نوشتۀ خود«دربارۀ سواد»، علاوه بر زبانهای بلغاری، صربی، اسلوانیایی، چکی و
کرواتی، از زبان بوسنیایی نیز نام برده است(حاجی یا هیچ، 15-16). اسقف نین در 1581م
به فرا آرسنیک به زبان بوسنیایی نامه مینوشت(همو، 28).
در «گنج واژۀ چند زبانه»، اثر برونیم ماگیسر4 (فرانکفورت، اولایل سدۀ 17م)علاوه بر
دیگر زبانهای بالکان، از زبان بوسنیایی نیز نام برده شده است(ریزویچ، 47-48). به
علاوه، آنتون کانیژلیچ، فرانیوماریا اپندینی و ایوان پوپوویچ قبل از توافق
وین(1850م) ضمن تلاش برای اتخاذ زبان واحد ادبی برای اسلاوهای جنوبی، میکوشیدند تا
زبان بوسنیایی اساس و مبنای این زبان ادبی قرارگیرد(حاجی یا هیچ،31 ). نیز اعیان
صرب هرزگوین از حاکم آن منطقه، علی پاشا رضوان بگُویچ، خواستند که کسی را اسقف آن
منطقه کند که زبان بوسنیایی را بداند(عیسى کویچ،23). همچنین فرانیواتسهای
بوسنیایی(پیروان فرقهای کاتولیک در بوسنی) در 1894م اعلام کردند که از زبان
بوسنیایی استفاده میکنند. نه صربی(حاجی یا هیچ،25).
نخستین «دستور زبان بوسنیایی» برای استفاده در مدارس متوسطه در 1880 منتشر شد، و از
آنجا که در تاریخ 4/10/1907م، دولت بوسنی و هرزگوین کاربرد نام زبان بوسنیایی را
ترک کرد و تصمیم گرفت که از آن تاریخ به بعد زبان کشور صربی ـ کرواتی نامیده
شود(یوزیاشیج، 9-10)، نام این دستور زبان نیز از 1908م «دستور زبان صربی ـکرواتی»
تغییر یافت(استانچیچ، ،31-32 ). پس از مدتی، در این تصمیم تجدید نظر شد و به
مسلمانان حق دادهشد تا در مراکز و مؤسسات خود از نام زبان بوسنیایی استفاده
کنند(هالیلُویچ، 28).
با اعلام استقلال بوسنی و هرزگوین در 1370ش/1991م نام زبان بوسنیایی دوباره احیا
شد. پس از آن، بنا به تصمیم نمایندۀ عالی سازمان ملل ، ولفگانگ پتریج5 که در چارچوب
اصلاح قانون اساسی بوسنی و هرزگوین در 2002م گرفته شد، مسلمانان بوسنی(بوسنیاکها)،
صربها و کرواتها به عنوان اعضای اصلی تشکیل دهندۀ جامعۀ بوسنی و هرزگوین شناخته، و
دارای حق استفاده از زبان خود شدند. بنابراین، صربها حق داردند زبان صربی، کرواتها
زبان کرواتی، و بوسنیاکها زبان بوسنیایی را زبان رسمی خود بدانند، در دورۀ حکومت
عثمانی در بوسنی و هرزگوین و حضور زبانهای ترکی، عربی و فارسی در این مناطق،
شمارزیادی از لغات این 3 زبان وارد زبان بوسنیایی شد و تأثیر بسزایی بر نامهای
شخصی، جغرافیایی و اسمهای خانوادگی گذاشت؛ اگر چه این لغات در زبان معاصر بوسنیایی
کمتر استعمال میشوند، هنوز در نوشتهای ادبی حضور دارند. در حال حاضر خط رسمی بوسنی
و هرزگوین خط لاتینی و خط سیریلی است. در قرون وسطى علاوه بر خطوط گلاگولیتسا و
چیریلیتسا از خطوط و زبانهای یونانی و لاتینی نیز استفاده میشد. کهنترین متن
مکتوب به خط سیریلی منشور بان کولین، حاکم بوسنی است که در 1189م خطاب به مردم
دوبروونیک صادر شده است.
مأخذ:
HadŽijahiĆ, M., Od tradici je do ideniteta, Sarajevo, 1974;HaliloviĆ, S.,
Bosanski Jezik, Sarajevo, 1991; IsakoviĆ, A., BoŠnjak ili Musliman, Bosna I
boŠnjastvo, 1990; JahiĆ, DŽ. Et al., Gramatika bosankoga jezika, Zenica, 2000;
JuzbaŠiĆ, DŽ., JeziĆko pitan je u austrougarskoj politici u Bosni i Hercegovini
pred prvi svjetski rat, Sarajevo, 1973; RizviĆ, M., Bosna i njen jezik u
izvanbosanskim znanstvenim d jelima i knjiŽevnohistorijskim izvorima, Bosna i
boŠnjastvo, Sarajevo, 1990; StanČiĆ, Lj., LingvistiČka terminologi ja u Bosni i
Hercegovini u vrijeme austrougarske uprave, Sarajevo,1987.
الویر موسیج