بَلْعَرَبِ بْنِ سُلْطاند 104ق/693م، سوميناماميعربيها از
اباضيانعُمانو جانشينو فرزند سلطانبنسيفبلعرباحتمالاً مخففابوالعرب، و
كنايهاز بخشندگىاست. او پساز وفاتپدرشدر 091ق/680مدر قلعة نزويحكومترا در
دستگرفتو مردمبا او بيعتكردند حميد، الفتح...، 93؛ زركلى، /3. بلعربدر
يبرينجبرينقلعهو قصرياستوار و بزرگبناكرد و آنجا را مقر خودساختحميد،
الشعاع...، 66؛ نيز نك: گراتس، .7 او اندكى بعد به توصية عمر بن سعيد جربى،
يكى از علماي اباضية مغرب آنجا را به مركزي علمى تبديل كرد و دانشمندان و
اديبان را براي فعاليت علمى و آموزش دانش پژوهان در آنجا گرد آورد و مورد
حمايت مادي و معنوي خود قرار داد، چنانكه به تدريج به عنوان بزرگترين
مركز علمى عمان مشهور شد و دانشمندان و مفتيان بسياري در آنجا پرورش يافتند
كه از جملة آنان خلف بن سنان غافري و سعيد بن محمد بن عبيدان و راشد بن
خميس حبسى را مىتوان نام برد سالمى، /1 - 5؛ حصاد...، /88.
اما در عرصة سياسى بلعرب با طغيان سيف برادر كوچكتر خود روبهرو شد كه
هوادارانى گردآورد و بخشى از قلمرو بلعرب را تسخير كرد و بسياري از علما و فقها
و بزرگان عمان را به سبب حمايت از او مجازات كرد. نفوذ سيف در ميان مردم
نزوي به تدريج گسترش يافت، تا جايى كه چون بلعرب يك بار به دليل
نامعلومى از نزوي خارج شد و به سمت مناطق شمالى رفت، به هنگام بازگشت،
اهالى قلعه از ورودش جلوگيري كردند و وي مجبور شد به قلعة يبرين برود. از
آن پس، اكثر مردم عمان امامت سيف را پذيرفتند و با او بيعت كردند. به
گزارش برخى از منابع، گروهى از مردم كه به امامت بلعرب اعتقاد داشتند،
ناچار و از روي تقيه با سيف دست بيعت دادند حميد، همان، 69، الفتح، 93-94.
سيف مهمترين قلعههاي عمان را به تصرف درآورد و سپس به طرف قلعة جبرين
كه بلعرب در آنجا پناه گرفته بود، حركت كرد. در جنگ خونينى كه ميان او و
سپاهيان بلعرب درگرفت، شمار زيادي از دو طرف كشته شدند. آنگاه هواداران
بلعرب و سيف تصميم گرفتند كه دست از جنگ بردارند، تا دو برادر با يكديگر
روبهرو شوند و هركس پيروز شد، مردم به عنوان امام با وي بيعت كنند.
گفتهاند كه وقتى بلعرب از تصميم مردم آگاه شد، وضو ساخت و دو ركعت نماز
گزارد و از خداوند طلب مرگ كرد و چون دعايش به پايان رسيد، سر به سجده نهاد
و دار فانى را وداع گفت. آنگاه سيف به قلعه رفت و بر جنازة برادر، نماز
گزارد و او را در نزديكى قلعة جبرين به خاك سپرد سيابى، /51-52؛ حميد،
الشعاع، 69-70؛ فيليپس، .48
پس از مرگ بلعرب بسياري از علما و بزرگان عمان، سيف را «باغى» شمردند و بر
امامت بلعرب باقى ماندند حميد، همان، 70؛ دربارة روابط و تحولات سياسى و
اقتصادي در عصر بلعرب، نك: ويلكينسن، 219-220 .48, نويسندگان متعدد بلعرب را
به سخاوت و دليري و دادگستري ستودهاند. وي شعر نيز مىسرود و ابياتى از
اشعار او در برخى از منابع آمده است همو، الفتح، 93؛ سيابى، /65.
مآخذ: حصاد ندوة الدراسات العمانية، مسقط، 981م؛ حميدبن محمد، الشعاع الشائع
باللمعان، به كوشش عبدالمنعم عامر، عُمان، 404ق/984م؛ همو، الفتح المبين،
به كوشش عبدالمنعم عامر و محمد مرسى عبدالله، مسقط، 403ق/983م؛ زركلى،
اعلام؛ سالمى، عبدالله، تحفة الاعيان بسيرة اهل عمان، مكتبة الاستقامة؛
سيابى، سالم، عمان عبرالتاريخ، مسقط، 407ق/986م؛ نيز:
, L., The Omanis Sentinels of the Gulf, London, 1982; Phillips, W., Oman, a
History, Beirut, 1971; Wilkinson, J. C., The Imamate Tradition of Oman, London
etc., 1987.
رضا ناظميان