بَگِرْمى، يا بكرمى، بقرمى، نام منطقهاي در ناحية افريقاي مركزي، و
دولتى به همين نام كه در سدههاي 0-3ق/6-9م برخى از فرمانروايانش مسلمان
بودهاند. اين سرزمين در كرانة راست رودخانة شاري، در جنوب شرقى درياچة چاد
در جلگهاي گسترده و نسبتاً مرتفع با شيب مختصر به جانب دو درياچة چاد و
بحرالغزال واقع بوده است كوك، 44؛ 1 ؛ EI«دائرة المعارف...».
زمين اين منطقه جز در خشكساليهاي غيرعادي، نسبتاً حاصلخيز است و در آن
انواع ارزن كه قوت غالب اهالى آنرا تشكيل مىدهد، كشت مىشود. پرورش گاو
و گوسفند و بز و طيور نيز در آنجا رايج است ناختيگال، ؛ II/69 1 ؛ EIبريتانيكا،
و برخى محصولات مختصر صنعتى هم در اين ناحيه توليد مىگردد ناختيگال، .IV/68
در گذشته عود و عنبر و شاخ كرگدن از اين منطقه به اروپا، و نيزه و زوبين
به نقاط ديگر افريقا صادر مىشد همو، 410 .I/119, بگرمى در اواخر سدة 9م، 30
هزار تن جمعيت داشت كه از نژادهاي مختلف تشكيل مىشدند تريمينگام، 38 º
«دائرة المعارف».
دربارة سابقة تاريخى دولت بگرمى اطلاعات كتبى در دست نيست و آگاهيهاي موجود
دربارة آن مبتنى بر روايات شفاهى است كوك، 44، 53. برپاية همين روايات در
حدود سالهاي 06-26ق/ 500-520م گروهى از مهاجران با يكى از قبايل بومى متحد
شدند و پس از گرويدن به اسلام و غلبه بر چند دولت كوچك ديگر، شهر مسينا را
تأسيس كردند و از آنجا به گسترش قلمرو خود و انتشار اسلام پرداختند و دولت
بگرمى در نتيجة همين اقدامات پديد آمد نك: ماكه، 29؛ كوك، همانجا؛ تريمينگام،
.137
نخستين سلطان بگرمى، مالو، و جانشين او، عبدالله حاجى از نژاد كنگا بودند و
بگرمى را از سلطة بورنو خارج كردند. عبدالله حاجى سازمانهاي اسلامى در آنجا
ايجاد كرد و وحدت مردم از مسلمان و غيرمسلمان را استحكام بخشيد كوك، 53، 64؛
بروكلمان، 09 º تريمينگام، همانجا. اما بهرغم حضور حاكم مسلمان، در اين
كشور، پذيرش اسلام به جمع محدودي منحصر بود و با آنكه در دورههاي مختلف،
به ويژه در دورة سلطنت محمد امين 164-199ق/751- 785م كوششهايى در جهت
گسترش اسلام صورت گرفت، با اين همه، موفقيت چندانى به دست نيامد كوك،
53؛ تريمينگام، .138
دولت بگرمى در 235ق/820م به بورنو حمله كرد و شهرهاي آن را تاراج نمود
فيشر، .II/121 در 287ق/870م نيروهاي دولت اوآداي، بگرمى را تصرف، و سلطان
آنجا را تبعيد كردند كوك، 44. بگرمى از 890م، بهرغم اعتراض دولت عثمانى،
زير نفوذ دولت فرانسه قرار گرفت و اين دولت در 897م سلطان بگرمى را تحت
حمايت خود قرار داد ناختيگال، ؛ I/182 كوك، همانجا؛ اما اين تحتالحمايگى،
بهانهاي براي حمله به بگرمى، و ويرانگري آن به دست همسايگانش داد، تا
آنجا كه فرانسويها براي پايان دادن به اين اوضاع، در 317ق/ 899م با
فرستادن نيروي نظامى به اين منطقه، به حيات سياسى دولت مسلمان بگرمى
پايان دادند كوك، 54؛ بروكلمان، .417
مآخذ: كوك، ژ.م.، مسلمانان افريقا، ترجمة اسدالله علوي، مشهد، 373ش؛ ماكه،
ژاك، تمدن سياهان، ترجمة اسدالله علوي، مشهد، 369ش؛ نيز:
Britannica, micropaedia, 1978; Brockelmann, C., History of the Islamic Peoples,
tr. J. Carmichael and M. Perlmann, London, 1949; EI 1 ; Enciclopedia Italiana;
Fisher, A.G.B. and H.J. Fisher, introd. Sahara and Sudan (vide: Nachtigal);
Nachtigal, G., Sahara and Sudan, eds. and tr. A. G.B.Fisher and H. J. Fisher,
London, 1971-1980; Trimingham, J.S., A History of Islam in West Africa, Oxford,
1962.
پرويز امين