بَغْداد، پِيْمان، پيمانى امنيتى و دفاعى كه در 334ش/955م ميان كشورهاي
ايران، تركيه، عراق، پاكستان و انگلستان بسته شد و در 338ش/959م پس از
خروج عراق از آن، به پيمان «سنتو» تغيير نام يافت.
پس از جنگ جهانى دوم، آرايش سياسى و نظامى نوينى در جهان پديد آمد كه
بزرگترين جلوة بيرونى آن تقسيم جهان به دو بلوك يا قلمرو شرق و غرب و
بروز جنگ سرد ميان اين دو بلوك بود. غرب براي جلوگيري از گسترش نفوذ
كمونيسم، بر آن شد تا كمربندي دفاعى گرداگرد بلوك شرق ايجاد كند. پيمان
آتلانتيك شمالى ناتو و آنگاه پيمان سيتو، بخشى بزرگ از اين كمربند دفاعى
را، از قارة آمريكا و اروپا تا حدود خاور دور، در برمىگرفت. ميان كشورهاي عضو
اين دو پيمان، تنها يك فاصله وجود داشت تا كمربند محاصرة اتحاد شوروي را
كامل كند نك: جعفري، 21؛ منصوري، 9؛ از اينرو، آمريكا نخست كوشيد تا با
همكاري كشورهاي انگلستان، فرانسه و تركيه، به ايجاد و گسترش يك خط نظامى -
دفاعى در خاورميانه با مشاركت كشورهاي عرب منطقه بپردازد، به گونهاي كه
سراسر خاورميانه را پوشش دهد و مقر فرماندهى آن در قاهره باشد.
در 330ش/951م اين كشورها دربارة تأسيس اين خط دفاعى و دفتر فرماندهى مشترك
خاورميانه با مشاركت خود آنها پيشنهادي به مصر دادند نك: شرابى، 9؛ فونتن،
/79-80. پيوستن مصر به اين پيمان از دو جهت براي غرب حائز اهميت بود: يكى
موقعيت سپاهگردانى كانال سوئز و اهميت آن براي كشورهاي غربى، و ديگر
اينكه مصر در آن روزگار مىرفت تا رهبري جهان عرب را عهدهدار شود. پيوستن
اين كشور به چنين پيمانى، باعث اقبال ديگر كشورهاي عربى به آن مىشد،
ولى مصر اين پيشنهاد را نپذيرفت نك: بحيري، 4. آنگاه آمريكا تلاش ديگري
آغاز كرد. در 332ش/953م جان فاستر دالس، وزير امور خارجة اين كشور با سفر به
خاورميانه كوشيد كشورهاي منطقه را به همكاري در پيمان دفاعى مشتركى ترغيب
كند؛ اما با مخالفت كشورهاي عربى منطقه روبهرو شد نك: فونتن، /80-81. در
333ش/ 954م، آمريكا و انگلستان توجه خود را به تركيه و عراق كه هر دو با
غرب روابط خوبى داشتند، معطوف كردند. در پى آن، دو دولت عراق و مصر به
توافقى مبنى بر انعقاد قراردادي دفاعى دست يافتند كه برپاية آن، متعهد
مىشدند وارد پيمانهاي ديگر نشوند و اتحاديهاي نظامى از كشورهاي عربى به
رهبري قاهره و بغداد پديد آورند. پيشنويس اين پيمان نيز تهيه گرديد و نوري
سعيد، نخست وزير وقت عراق در 5 سپتامبر 954 به قاهره رفت. وي پيش از ترك
بغداد، اعلام كرد كه پس از مصر، به لندن خواهد رفت تا به بررسى مقدماتِ
انعقاد پيمانى چند جانبه با انگليس، تركيه و پاكستان بپردازد. وي در گفت و
گو با مقامات مصري دلايل عراق را براي انعقاد يك پيمان چندجانبة سياسى -
نظامى توضيح داد؛ ولى مصر كه با انگلستان بر سر حضور نيروهايش در كانال سوئز
اختلاف پيدا كرده، و آمريكا نيز به وعدهاش مبنى بر تحويل سلاح به مصر وفا
نكرده بود، با نظر نوري سعيد به مخالفت برخاست نشاشيبى، 30-32؛ شرابى، 1-2.
از سويى ديگر رئيس جمهور تركيه، جلال بايار موافقت آمريكا را با انعقاد
پيمانى نظامى ميان تركيه و پاكستان جلب كرد و در پى آن عدنان مندرس،
نخست وزير تركيه به پاكستان سفر كرد و كليات پيمان نظامى اين كشور با
پاكستان با وجود مخالفتهاي شوروي و هند به تصويب دو كشور رسيد فونتن، /82.
در اوايل سال 955م، عدنان مندرس به عراق رفت و خواهان انعقاد پيمانى
مشابه با اين كشور شد. دولت عراق به اعتبار اينكه تفاهم با تركيه مىتواند
منافع متعددي براي حفظ امنيت مرزهاي عراق و پشتيبانى از اين كشور در مسألة
فلسطين داشته باشد، پيشنهاد تركيه را پذيرفت نك: سويدي، 37 - 38.
عدنان مندرس آنگاه سوريه و لبنان را نيز به پيوستن به اين پيمان ترغيب
كرد، اما توفيقى نيافت. در 4 آوريل 955، پيمان همكاريهاي دفاعى و امنيتى در
ماده ميان دو كشور تركيه و عراق در بغداد به امضا رسيد نك: «دائرة
المعارف...»، .IV/446 در متن پيمان پيشبينى شده بود كه هر كشور عضو جامعة
عرب يا هر كشوري كه خواهان صلح و امنيت در خاورميانه است، به شرط آنكه از
سوي عراق و تركيه به رسميت شناخته شده باشد، مىتواند به اين پيمان
بپيوندد فرهنگ...، /94. انگلستان در 0 مارس، پاكستان در 3 سپتامبر 955 و ايران
در 1 اكتبر همان سال به اين پيمان كه به «پيمان بغداد» مشهور شد، پيوستند
آقايى، /48. همچنين تلاشهايى براي پيوستن ديگر دولتهاي عربى به اين پيمان
صورت گرفت، اما بيشتر بر اثر مخالفت مصر و سوريه، بىنتيجه ماند على، 34- 35.
هرچند تشكيل پيمان بغداد از ابتكارات دولت آمريكا - به ويژه جان فاستر دالس
وزير امور خارجة آن دولت - به شمار مىرفت، اما دولت آمريكا ترجيح داد كه
خود عضويت اين پيمان را نپذيرد، تا موجبات تحريك بيشتر دولت شوروي را فراهم
نسازد و خشم اعراب را نسبت به خود برنينگيزد آقايى، /48-49. با اين همه،
نمايندگان آمريكا به عنوان ناظر، در جلسات اعضاي اين پيمان حضور مىيافتند و
با آن همكاري نزديك داشتند. آمريكا در مانورهاي اين پيمان شركت مىكرد و به
اعضاي آن كمكهاي نظامى مىداد بيگدلى، 6؛ آشوري، 02.
عضويت عراق در اين پيمان براي غرب بسيار مهم بود، چه، نه فقط تنها كشور
عربىاي به شمار مىرفت كه به اين حلقه پيوسته بود، بلكه موقعيت اين
كشور به عنوان همساية ايران و تركيه كه خود همسايگان شوروي بودند، اهميت
اين كشور را براي آمريكا دو چندان مىكرد نك: پرتس، .124 نوري سعيد، نخست
وزير عراق پيمان بغداد را تحولى مثبت و بزرگ مىدانست. به اعتقاد وي اين
پيمان نه تنها از خطر كمونيسم جلوگيري مىكرد، بلكه براي تقويت عراق و ديگر
دولتهاي عرب مخالف اسرائيل كارساز بود؛ اما در نظر بيشتر مردم عرب انعقاد
اين پيمان، نوري سعيد را بيش از پيش متمايل به سياستهاي دولت انگلستان
قلمداد مىكرد پري، .251 از نظر تركيه عضويت در اين پيمان مىتوانست خطر
تجاوز شوروي به قلمرو اين كشور را سد كند و مانع گسترش كمونيسم گردد، اما
دولت پاكستان از همان ابتدا نظري مساعد به اين پيمان داشت. در واقع
فرماندهان ارشد نظامى و رهبران سياسى پاكستان براي پيوستن به اين پيمان و
جلب كمكهاي بيشتر آمريكا توافق داشتند رضوي، .62-65 در ايران نيز اين تصور
وجود داشت كه با پيوستن به پيمان بغداد وضعيت اقتصادي كشور بهبود مىيابد و
كمكهاي بيشتري از جانب آمريكا دريافت مىگردد و ارتش در جهت كارايى و توسعة
بيشتر، متحول مىشود. از سوي ديگر اين پيمان تا آنجا كه به كشورهاي غربى و
اعضاي پيمان آتلانتيك شمالى مربوط مىشد، حمايت قاطع از حكومت ايران را در
برداشت ايوري، .459
با ورود ايران به پيمان بغداد، موقعيت سنتى بىطرفانة ايران پايان يافت.
دولت شوروي مدتى كوشيد تا ايران را از پيوستن به اين پيمان بازدارد. براي
اين كار به سوي بهبود روابط اقتصادي با ايران گام برداشت و حتى 1 تن طلاي
ايران را كه پيش از آن توقيف كرده بود، به اين كشور بازگرداند. ولى
هيچكدام از اين اقدامات سودمند واقع نشد و سرانجام ايران، بهرغم تهديدات
شوروي به اين پيمان پيوست سيكر، .86-87 طرفداران ورود به اين پيمان در
ايران، اين كار را فرصتى براي مدرنيزه و توانمند كردن ارتش ايران با هزينة
غرب مىدانستند لنچوفسكى، .200
پيمان بغداد يك مقدمه و ماده داشت و مدت اعتبار آن بنابر مفاد مادة هفتم،
سال پيشبينى شده، و قابل تمديد نيز بود. براساس مادة ششم اين پيمان
نخستين اجلاس اعضاي پيمان بغداد در 9 آبان 334ش/0 نوامبر 955م با شركت
نخست وزيران ايران، تركيه، عراق، پاكستان و انگلستان و وزير امور خارجة
آمريكا در بغداد تشكيل شد نشريه...، 7- 8؛ عاقلى، /0. با وقوع كودتاي خونين 3
تير 337ش/4 ژوئية 958م عراق، رهبران كودتا در فروردين 338ش/4 مارس 959م،
كنارهگيري اين كشور از پيمان بغداد را اعلام كردند «دائرة المعارف»، و در 1
اوت 959 پيمان بغداد به «سازمان پيمان مركزي» سنتو تغيير نام داد و ادارة
مركزي آن از بغداد به آنكارا منتقل شد آشوري، 9؛ اليت، .29-30 اين سازمان
حلقة سيستم دفاعى بلوك غرب در كنار ناتو در خط غربى، و سيتو در خط شرقى را
تكميل مىكرد آشوري، 02.
سازمان پيمان مركزي علاوه بر هدفهاي دفاعى، بعضى هدفهاي اقتصادي و عمرانى
را نيز تعقيب مىكرد. از بطن پيمان مذكور، سازمان ديگري به وجود آمد كه
«سازمان عمران منطقهاي» نام گرفت و براي احداث و توسعة جادهها، خطوط راه
آهن، بنادر و ايجاد امكانات ارتباطى و مخابراتى، تأمين بهداشت و همكاريهاي
علمى و ارتقاي سطح كشاورزي و دامداري ميان كشورهاي عضو فعاليت مىكرد.
سرانجام با پيروزي انقلاب اسلامى در ايران، اين كشور رسماً در تاريخ 6
فروردين 358 از پيمان سنتو خارج شد آقايى، /52 -53.
مآخذ: آشوري، داريوش، دانشنامة سياسى، تهران، 366ش؛ آقايى، بهمن و غلامرضا
علىبابايى، فرهنگ علوم سياسى، تهران، 366ش؛ بحيري، مروان، الحلف الاطلسى
و الشرق الاوسط، بيروت، 982م؛ بيگدلى، على، تاريخ سياسى و اقتصادي عراق،
تهران، 368ش؛ جعفري ولدانى، اصغر، بررسى تاريخى اختلافات مرزي ايران و
عراق، تهران، 367ش؛ سويدي، توفيق، مذكراتى، لندن، 999م؛ شرابى، نظام،
اميركا و العرب، واشينگتن، 989م؛ عاقلى، باقر، روزشمار تاريخ ايران از
مشروطه تا انقلاب اسلامى، تهران، 370ش؛ على، صالح احمد، العراق فى
التاريخ، بغداد، 983م؛ فرهنگ تاريخ، ترجمة احمد تدين و شهين احمدي، تهران،
369ش؛ فونتن، آندره، تاريخ جنگ سرد، ترجمة عبدالرضا هوشنگ مهدوي، تهران،
366ش؛ منصوري، جواد، 5 سال حاكميت آمريكا بر ايران، تهران، 364ش؛ نشاشيبى،
ناصرالدين، در خاورميانه چه گذشت؟، ترجمة م. ح. روحانى، تهران، 357ش؛
نشرية وزارت امور خارجه، تهران، 335ش، شم ، دورة دوم؛ نيز:
Avery, P., Modern Iran, London, 1965; Elliot, F. and M. Summerskill, A
Dictionary of Politics, London, 1961; Lenczowski, G., The Middle East in World
Affairs, London, 1980; Peretz, D., The Middle East Today, New York, 1983; Perry,
G.E., The Middle East Fourteen Islamic Centuries, New Jersey, 1983; Rizvi,
H.-A., The Military and Politics in Pakistan, 1947-86, Delhi, 1988; Sicker, M.,
The Bear and the Lion, NewYork, 1988; T O rkiye diyanet vakf o Isl @ m ansiklo-
pedisi, Istanbul, 1991.
على كرمهمدانى