بِعْثَت، اصطلاحى در فرهنگ اسلامى به معناي برانگيختن و برگزيدن
پيامبران از سوي خداوند براي هدايت مردم كه آغاز رسالت هر پيامبر است.
بعثت در فرهنگ قرآنى به معناي عامل برانگيختن و رسانيدن به مرحلهاي خاص
از تكامل است كه در آن نوعى تحول وجود دارد. براي همين، در معناي حشر
مردگان نيز به كار رفته است، زيرا آغاز نوعى تحول بزرگ و وارد شدن به
فضايى جديد است يس/ 6/2؛ بقره//6؛ حج/2/؛ نيز نك: راغب، 2 -3؛ هرچند معناي
اصطلاحى غالب آن برانگيختن و فرستادن پيامبران براي هدايت مردم است
بقره//13؛ نحل/6/6؛ اسراء/7/5. از اين ميان، بعثت پيامبر اكرمص جايگاه
خاصى يافته است، به طوري كه بيشتر، از كلمة «بعثت»، برانگيخته شدن ايشان
به پيامبري، به اذهان متبادر مىشود.
در همه جاي قرآن، انتساب بعثت به «الله» است، يعنى هم حشر مردگان، هم
قانونمنديهاي خاص هستى و هم ارسال رسل كه نشان از تسلط مطلق اراده و
برنامة خدا در ادارة جهان هستى است.
نكتة قابل تأمل در بعثت پيامبران، منّتى است كه خداوند بر مردم مىنهد آل
عمران//64. اولاً اين منت براي هدايت و راهبري است و ثانياً اينكه
پيامبران را از ميان خود مردم و از جنس آنان انتخاب كرده است توبه//28؛
جمعه/2/. هرچند گاهى، برگزيدن پيامبران از ميان مردم ماية استهزا و انكار
مشركان و عناد و تكبر گردنكشان باشد اسراء/7/4؛ فرقان/5/1، اما در اين نكته
حكمت و منطقى استوار نهفته است؛ زيرا پيامبران به عنوان الگو و اسوه در
قرآن مطرح شدهاند احزاب/3/1؛ ممتحنه/0/ و اگر از جنس ديگري برگزيده
مىشدند، نمىتوانستند الگويى بشري باشند؛ و اين يك سنت الهى است كه پيامبر
هر گروه، از جنس خودشان باشد تا حجت بر ديگران تمام شود اسراء/7/5.
بعثت پيامبر اكرمص در 0 سالگى و در قولى خلاف مشهور، در 3 سالگى آن حضرت
اتفاق افتاد يعقوبى، /5؛ ابن اثير، /6؛ ابن كثير، /85؛ سبب اين اختلاف،
برداشت متفاوت از مفهوم بعثت است كه آيا اولين نزول قرآن و آيات الهى
مساوي با بعثت است، يا اولين تبليغ رسمى و علنى.
وقتى پيامبر اكرم ص در غار حرا، در كوه ثور، به تفكر و عبادت مشغول بودند،
با نزول نخستين آيات سورة علق، و دعوت او به «خواندن به نام پروردگاري
كه آفريد» آغاز شد و با نخستين آيات سورة مدثر ادامه يافت ابن هشام، /36-37؛
يعقوبى، /6؛ طبري، /98. پيامبرص ابتدا همسرشان خديجه و پسر عمويشان علىع را
در جريان نبوت خويش قرار دادند. سال بعد با نزول آية «وَاَنْذِرْ عَشيرَتَكَ
الاْقْرَبينَ» شعراء/6/14 دعوت وارد مرحلة جديدي شد و در همان سال با نزول
آية «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَاَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ...» حجر/5/4 علنى
شد و اول بار پيامبرص در بازار عُكاظ، جايى كه همة مردم براي تجارت در آن
جمع بودند و عدهاي نيز در بلنديهاي آن به بيان اشعار تازه و داستانهاي
گوناگون مشغول بودند، همه را به سكوت خواندند و دعوت خويش را آشكار كردند.
آن روز ابولهب، پيامبرص را به استهزا آزرد وعدهاي نيز به پيروي از او
پيامبرص را آزار رسانيدند؛ اما ابوطالب در حمايت از پيامبرص آنان را تنبيه
كرد، عدة كمى ايمان آوردند و به جمع گروه اندكى كه در اين دورة ساله،
پنهانى ايمان آورده بودند، پيوستند يعقوبى، /7- 8.
اولين وحى، وقتى توسط جبرئيل بر پيامبر نازل مىشود، همراه با هيبت و احساس
سنگينى بار عظيم رسالت است، به گونهاي كه وقتى به خانه مىآيند، به
همسرشان مىگويند: «مرا بپوشان»، اما از ابهام و شگفتى گزارشى نشده است؛
چه، آمادگى ارتباط با فرشتة وحى و جهان غيب از پيش براي پيامبرص ايجاد شده
بوده است و پيش از اينكه جبرئيل را ببينند، آثار او را ديده بودهاند. در
كودكى، جايى در بيابان دو ملك بر او ظاهر مىشوند و سينهاش را مىشكافند، هر
ناپاكى و ناخالصى را مىزدايند و محمدص در آن هنگام احساسى نورانى و لطيف
مىكند، به گونهاي كه بر هر درخت و سنگى كه مىگذرد، سلام آنان را مىشنود
ابن هشام، /34؛ طبري، /05.
مكاشفاتى از اين قبيل، ميل به تنهايى، عزلتهاي يك ماهه در كوههاي اطراف
مكه و بعد بازگشت به شهر، خوابهايى كه حال و هواي جهان غيب داشت، شنيدن
صداي ملك وحى پيش از بعثت و ارتباط سالة اسرافيل و 0 سالة جبرئيل با ايشان
يعقوبى /6؛ نيز ابن اثير، /6-0 آمادگيهايى بوده كه ايشان را براي ابلاغ
پيامبري مهيا مىساخته است.
اگر اين دسته از روايات را بپذيريم، دربارة روايات ديگري كه پيامبرص را
ناآشنا به فضاي وحى و ارتباط با فرشتگان مىدانند، تأمل بايد كرد. نگاه
ناباورانة پيامبرص به حادثة وحى و ترس از پريشان خاطري يا جن زدگى، مشورت
با خديجه و تأييد گرفتن از ورقةبننوفل به عنوان شاهد پيامبري او و آرام
شدن حضرت با دلداري وي، مضامين اين دسته از روايات است ابن هشام، /38؛
يعقوبى، /7؛ طبري، /99 كه با سير رشد و فضاي تربيتى حاكم بر پيامبرص و
بصيرت و بينش او نسبت به وظيفة سنگين رسالت، ناسازگار به نظر مىرسد.
واقعة بعثت در فرهنگ مسلمانان جايگاهى خاص دارد. بعثت در حقيقت نقطة آغازين
اسلام است، دينى كه در سالهاي اولية خود با پيروانى اندك و در شرايط سخت
آغاز شد، و بعدها در سراسر جهان انتشار يافت و دلهاي فراوان را به سوي خود
جذب كرد. شروع همة آنچه در اسلام گذشته، همين نقطه است كه آغاز تحولى
عظيم در تاريخ بشريت به شمار مىآيد. اين اتفاق بزرگ به نقل مورخان در
روز دوشنبه 7 رجب سال چهلم عام الفيل و بيستمين سال حكومت خسرو پرويز بر
ايران روي داده است. قولهاي ديگري 7 يا 8 رمضان، يا يكى از روزهاي ماه
ربيعالاول را روز بعثت دانستهاند، هرچند شيعيان قول اول را برگزيدهاند ابن
هشام، /40؛ يعقوبى، /5؛ طبري، /93. روز مبعث، عيدي بزرگ در فرهنگ همة فرق
اسلامى است و در سراسر سرزمينهاي اسلامى، در روز مبعث، جشنهاي ويژهاي
متناسب با آداب و رسوم هربوم برپا مىشود.
مآخذ: ابن اثير، الكامل؛ ابن كثير، السيرة النبوية، به كوشش مصطفى عبدالواحد،
بيروت، 383ق/964م؛ ابن هشام، عبدالملك، السيرة النبوية، به كوشش مصطفى سقا
و ديگران، قاهره، 355ق/936م؛ راغب اصفهانى، حسين، المفردات فى غريب
القرآن، به كوشش محمد سيد كيلانى، بيروت، دارالمعرفه؛ طبري، تاريخ؛ قرآن
كريم؛ يعقوبى، احمد، تاريخ، نجف، 358ق. مهدي مطيع