بَطَلْيوس، نام معرب شهر و ايالت باذاخُث در كرانة رود گواذيانا در غرب
اسپانيا.
ايالت باذاخث بطليوس با وسعتى بيش از 57`1 كم بزرگترين ايالت اسپانيا به
شمار مىرود. شهر باذاخث مركز اين ايالت در و 8 طول غربى و 8 و 3 عرض شمالى
در نزديكى مرز پرتغال قرار دارد ادريسى، / 45؛ قلقشندي، /23؛ عنان، دول...،
0؛ سالم، /37؛ بريتانيكا، .I/719 بطليوس به سبب قرار گرفتن در دشت مثلث شكل
حاصلخيز به مركز مستعدي براي پرورش دام مبدل شده است. گندم و انگور
مهمترين محصولات كشاورزي آن است. جنگلهاي انبوه بلوط و گردو گرداگرد آن را
پوشانده است. معادن غنى سنگ آهن به وفور در آنجا يافت مىشود. افزون بر
رود گواذيانا، رودهاي دويره و تاجه آب آشاميدنى اهالى را تأمين مىكنند
سالم، /51، 61-63، 72-74، 77؛ مونس، 13؛ وات، 12.
پيشينة تاريخى: مورخان اسپانيايى بناي بطليوس را به دورة روم باستان نسبت
دادهاند سالم، /41. در 61ق/75م امير محمد فرمانرواي اموي اندلس پس از
سركوب شورش عبدالرحمان بن مروان جِلّيقى كه به همراهى ساير مخالفان دولت
اموي در مناطق اطراف قرطبه به قتل و غارت دست زده بودند، آنان را به
بطليوس راند ابن عذاري، /04- 05؛ ابن حيان، 45، 55؛ ابن اثير، /88-89.
بطليوس درآن زمان روستايى گمنام و خالى از سكنه بود و از توابع مارده به
شمار مىرفت ابوعبيد، 06-07؛ ابن عبدالمنعم، 6 كه پس از پيروزي مسلمانان،
گروهى از قبايل عرب در آنجا سكنى يافته بودند مقري، /98؛ ابن حزم، 32.
ابن مروان پس از استقرار در عمران و آبادانى بطليوس كوشيد. از آنجا كه اين
منطقه به سبب برخورداري از موقعيت ممتاز و استراتژيك پيوسته مطامع مسيحيان
را بر مىانگيخت سالم، /54، 55، ابن مروان با پادشاه لئون به طرح دوستى
پرداخت، تا ضمن در امان ماندن از تعرض مسيحيان، در ساية حمايت آنان با
دولت مركزي درآويزد. در نتيجه او توانست در 62ق/76م شكست سختى به نيروهاي
دولت مركزي قرطبه وارد سازد.ابنمروان پس از اين پيروزي دامنة تجاوزات خود
را وسعت بخشيد و به تثبيت پايههاي قدرت خود پرداخت. البته در اين راه با
فراز و نشيبهايى چند مواجه بود ابن حيان، 60 بب؛ ابن قوطيه، 01-02؛ بيضون،
61-62؛ عنان، دولة...، /01-02. حملههاي مكرر سپاهيان اميرمحمد كه طى سالهاي
85 و 86م براي فرونشاندن آتش فتنه بر بطليوس صورت گرفت، كارساز نشد. چون
امير در كار ابن مروان فرو ماند، سرانجام به خواستة وي مبنى بر استقلال در
بطليوس تن داد نك: ابن اثير، /16؛ عنان، همان، /02؛ دوزي، .396 ابن مروان
با مالى كه از حكومت مركزي دريافت كرده بود، بر استحكام برج و باروها و
شمار دژهاي آنجا افزود و مسجد جامع، صومعه، حمام و مساجدي چند بنا كرد
ابوعبيد، 07؛ ابن عبدالمنعم، همانجا؛ سالم، /84- 85.
پس از ابن مروان، فرزندانش به قدرت رسيدند. آنان نه تنها به حكومت مركزي
قرطبه وقعى ننهادند، بلكه پيوسته با حكمرانان محلى نيز در پيكار بودند.
سرانجام در 18ق/30م عبدالرحمان سوم الناصر پس از محاصرهاي طولانى و نبردي
خونين آنجا را از فرزندان ابن مروانجليقى بازستاند و بدينسان، سيطرة پنجاهو
انديسالة بنىمروان بر بطليوس پايان يافت. از آن پس كارگزارانى از سوي
دولت اموي در آنجا گمارده مىشدند ابن عذاري، /16-17؛ سالم، /95-96، 36-37؛
عنان، همان، /35؛ لوي پرووانسال، .II/24-25
همزمان با افول دولت اموي، شاپور فارسى زمام امور را در بطليوس به دست
گرفت. پس از وفات وي در 13ق/022م عبدالله بن افطس، وزير زيرك و دورانديش
او بر مسند قدرت نشست. شورش پسران شاپور در اشبونه و دستاندازيهاي پى در
پى بنى عَبّاد، فرمانروايان اشبيليه مهمترين مشكلات حكومت او بود. پس از
مرگ ابن افطس در 37ق/045م نوبت به فرزندش المظفر محمد بن عبدالله رسيد.
او در تثبيت پايههاي قدرت خود و دفاع از مرزها شيوة پدر را در پيش گرفت و
بارها با عباديان درآويخت. كشمكشهاي متوالى ميان المظفر و المعتضد ابن عباد
سرانجام با وساطت ابن جهور در 43ق/051م خاتمه يافت. المظفر هنوز از جنگهاي
محلى نياسوده بود كه مسيحيان از غرب و شرق بر او تاختند. پادشاه نيرومند
قشتاله از 49ق/057م به بعد بارها بطليوس را عرصة تاخت و تاز خود قرار داد و
سرانجام، المظفر را به پرداخت خراج ملزم گردانيد ابن خلدون، /01، 03، 05؛
ابن عذاري، /11-13، 34 بب؛ عنان، دول، 0 بب؛ شحنه، .53
با مرگ پادشاه قشتاله در 57ق/065م و كشمكشى كه ميان فرزندان او بر سر
قدرت درگرفت، بطليوس تا مدتها از آسيب مسيحيان در امان ماند. چون المظفر
درگذشت، فرزندانش المنصور يحيى و المتوكل عمر به ترتيب در 61 و 64ق امارت
يافتند. بطليوس در دورة زمامداري المتوكل با صلح و امنيت دمساز شد و توسعة
فراوان يافت و دربار اين امير فرهيخته، كانون علم و ادب به شمار مىرفت
عنان، همان، 6 - 8.
آنگاه كه زمامداران بطليوس و اشبيليه از دفع حملات مجدد مسيحيان
فروماندند، از يوسفبنتاشِفين امير مرابطون ياريخواستند. سپاهيان يوسف به
اندلس درآمدند و در 2 رجب 79ق/3 اكتبر 086م در نبردي سهمگين مسيحيان را
تارومار ساختند. امير مرابطى در مدت كوتاهى سراسر اندلس را درنورديد و
زمامداران محلى را به تسليم واداشت. او در 87ق/094م بطليوس را فتح كرد و
به حكومت 5 سالة افطسيان بر آنجا پايان داد ابن خطيب، /60؛ الحلل...، 3 - 8؛
عبدالله زيري، 74؛ عنان، همان، 54-56.
آنگاه كه موحدون بر سپاه مرابطون در اندلس سيطره يافتند، ابن وزير، والى
بطليوس در 41ق/146م شهر را به فاتحان موحدي وانهاد. موحدون بارها تجاوز
پادشاه پرتغال را به اين منطقه دفع كردند، تا آنكه در 64ق/ 169م مسيحيان
به فرماندهى مردي حادثهجو به نام جرالدو از شمال شرقى و غرب بر بطليوس
تاختند. پادشاه لئون كه به بطليوس چشم طمع دوخته بود، به ياري موحدان
شتافت و جرالدو را منهزم ساخت. نيروهاي تازه نفس موحدي در اوايل سال 66ق/
171م به بطليوس درآمدند. در همان حال پادشاه لئون از بيم آنكه شهر به
دست پرتغاليها افتد، در حمله به آنجا پيشگام شد؛ اما در نهايت، پيروزي از آن
سپاه اسلام بود ابن خلدون، /12؛ عنان، عصر...، /27- 28، /5-7، 3-6؛ شحنه، .85
بطليوس از آن پس در ساية دولت موحدون آرامش يافت. تا آنكه پس از
26ق/229م با شورش محمد بن يوسف بن هود در اشبيليه و عنايت موحدون به
فرونشاندن آتش فتنه، و در نتيجه غفلت از مناطق غربى اندلس، پادشاه لئون
با استفاده از اين فرصت، به بطليوس لشكر كشيد. سرانجام در تابستان
27ق/230م بطليوس از دست مسلمانان خارج شد و به تصرف مسيحيان درآمد عنان،
همان، /99-00، 96 - 97.
امروزه برخى از آثار تمدن اسلامى، از جمله بقاياي دژهاي سدة ق/م در آنجا
به چشم مىخورد بريتانيكا، ؛ I/719 عنان، نهاية ...، 17. بطليوس در دورة تمدن
اسلامى انديشمندان و فرهيختگان بىشماري را در دامن خود پروراند و محدثان،
نحويان، شاعران، نويسندگان و فقيهان ناموري از آنجا برخاستند نك: ابن
بشكوال، /39؛سمعانى،/59-60؛ ابنخلكان،/6- 8؛ ياقوت،/64.
مآخذ: ابن اثير، الكامل؛ ابن بشكوال، خلف، الصله، قاهره، 966م؛ ابن حزم،
على، جمهرة انساب العرب، بيروت، 403ق/983م؛ ابن حيان، حيان، المقتبس، به
كوشش محمود على مكى، بيروت، 973م؛ ابن خطيب، محمد، الاحاطة فى اخبار
غرناطة، به كوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، 375ق/955م؛ ابن خلدون، العبر،
به كوشش خليل شحاده و سهيل زكار، بيروت، 401ق/981م؛ ابن خلكان، وفيات؛
ابن عبدالمنعم حميري، محمد، صفة جزيرة الاندلس، به كوشش لوي پرووانسال،
قاهره، 937م؛ ابن عذاري، احمد، البيان المغرب، ج ، به كوشش دوزي، ليدن،
849م، ج ، به كوشش كولن و لوي پرووانسال، بيروت، دارالثقافه؛ ابن قوطيه،
محمد، تاريخ افتتاح الاندلس، به كوشش ابراهيم ابياري، قاهره/ بيروت،
402ق/982م؛ ابوعبيد بكري، عبدالله، المسالك و الممالك، به كوشش وان لون و
ا. فره، تونس، 992م؛ ادريسى، محمد، نزهة المشتاق، بيروت، 409ق/989م؛
بيضون، ابراهيم، الدولة العربية فى اسبانية، بيروت، 406ق/986م؛ الحلل
الموشية، به كوشش سهيل زكار و عبدالقادر زمامه، فاس، 399ق/979م؛ سالم، سحر
عبدالعزيز، تاريخ بطليوس الاسلامية و غرب الاندلس فى العصر الاسلامى،
اسكندريه، 989م؛ سمعانى، عبدالكريم، الانساب، به كوشش عبدالرحمان معلمى،
حيدرآباد دكن، 383ق/963م؛ عبدالله زيري، مذكرات، به كوشش لوي پرووانسال،
قاهره، 955م؛ عنان، محمد عبدالله، دولة الاسلام فى الاندلس، قاهره، 960م؛
همو، دول الطوائف، قاهره، 380ق/960م؛ همو، عصرالمرابطين و الموحدين فى
المغرب و الاندلس، قاهره، 383ق/964م؛ همو، نهاية الاندلس، قاهره،
386ق/966م؛ قلقشندي، احمد، صبح الاعشى، قاهره، 383ق/963م؛ مقري، احمد،
نفح الطيب، به كوشش احسان عباس، بيروت، 388ق/968م؛ مونس، حسين، تاريخ
الجغرافية و الجغرافيين فى الاندلس، قاهره، 986م؛ وات، مونتگمري، اسپانياي
اسلامى، ترجمة محمدعلى طالقانى، تهران، 359ش؛ ياقوت، بلدان؛ نيز:
Britannica, micropaedia, 1978; Chejne, A., Muslim Spain its History and Culture,
Minneapolis; Dozy, R., Spanish Islam, tr.F.G.Stokes, London, 1913; L E vi-Proven
5 al, E., Histoire de l'Espagne musulmane, Paris, 1950.
عزت ملاابراهيمى