بَصيري د 41ق/535م، شاعر ديوانى دوران عثمانى. در مقدمة ديوان فارسى او
كه به خط خود وي نوشته شده، نامش محمد بن احمد بن ابىالمعالى المرتضى
آمده است «دائرةالمعارف اسلام...»، ، V/105 ولى در مآخذ و تذكرههاي موجود،
از او به بصيري سامى، /318؛ گيب، ؛ II/48 قنالى زاده، /14، مولانا بصيري
عجمى عليشير،81؛ براي تميز از بصيري بغدادي،نك: آقابزرگ، /38، شم 68 و بصيري
خراسانى لغتنامه... ياد كردهاند. او به سبب ابتلا به بيماري برص، به
آلاجا بصيري بصيري ابلق «دائرةالمعارف اسلام»، همانجا؛ I/1082 , 2 ، EIنيز
معروف بود.
دربارة زادگاه بصيري در منابع اختلاف نظر وجود دارد. بيشتر تذكرهنويسان او را
ايرانى تبار و خراسانى دانستهاند قنالىزاده،سامى، همانجاها؛ «دائرةالمعارف
ترك»، .V/353 اوليا چلبى، سياح سدة 1ق/7م در سياحتنامة خود مىنويسد: «بصيري
در بلاد عجم تولد يافته است» نك: ارن، 25 ¡ اما به عقيدة برخى، زادگاه او در
محلى نزديك مرز ايران بوده است نك: II/319 .IA, برخى نيز در تذكرههاي خود
مىنويسند كه بصيري در بغداد به دنيا آمده است «دائرةالمعارف زبان ...»، ؛
I/339 «دائرةالمعارف اسلام»، همانجا.
بصيري در جوانى نزد پسران اوزون حسن، حكمران آققويونلو بهسر مىبرد و
قصائدي در مدح آنان مىسرود.اما درحدود سال92ق/ 487م به هرات رفت و در
آنجا با امير عليشير نوايى و جامى آشنا شد همان،نيز 2 ، EIهمانجاها. پساز
چندي، با غزلها و سفارشنامههايى كه از آنها گرفته بود، روانة استانبول شد و
به دربار سلطان بايزيد دوم راه يافت قنالىزاده،گيب،همانجاهاو چون شاعري
نكتهدان و لطيفهپرداز بود، داماد پادشاه، اوغرلى سلطان احمد او را به
مصاحبت خود برگزيد. مدتى نيز به عنوان دفترداري برگزيده شد و از محل درآمد
اوقاف مسجد اياصوفيه برايش مستمري تعيين گرديد همانجاها. در تذكرهها آمده
است كه نخستينبار، بصيري ديوان اشعار امير عليشير نوايى را به استانبول برد
«دائرةالمعارف زبان»، گيب، همانجاها و بدينطريق، نوايى را به شاعران
عثمانى شناساند. از ايننظر، بصيري در تاريخ ادبيات ديوانى عثمانى اهميت
بسياري دارد ، IA همانجا.
بصيري به فارسى و تركى شعر مىسرود. اشعارش ساده، لطيف و مشحون از نكات
ظريف و لطايف دلپذير است. وي چندان رغبتى به صنايع شعري كه در زمان او
مرسوم بود، نشان نمىداد «دائرةالمعارف اسلام»، همانجا؛ I/1083 , 2 .EIوي
داراي هجويات و هزليات و لطيفههاي فراوانى است و شهرتش بيشتر به سبب
همين نكتهها و لطيفههاست «دائرةالمعارف اسلام»، همانجا. قنالىزاده در
تذكرةالشعرا برخى از اين لطايف را آورده است نك: / 15-16.
اشعار بصيري بيشتر به صورت پراكنده در تذكرههاي مختلف درج شده است ميدان
لاروس، ؛ II/182 ، IA همانجا. هر چند در برخى از منابع به ديوان اشعار تركى
او اشاره شده، ولى تاكنون چنين مجموعهاي به دست نيامده است
«دائرةالمعارف ترك»، همانجا؛ تنها در انتهاي ديوان اشعار فارسى وي حدود 0 شعر
تركى كه بيشتر آنها غزل است، به چشم مىخورد. ديوان فارسى بصيري داراي 3
قصيده و 21 غزل است و تنها نسخة دستنويس آن در كتابخانة سليمانيه، بخش عاشر
افنديمجموعة شم 92 استانبول نگهداري مىشود«دائرةالمعارف اسلام»، همانجا.
علاوه بر اينها، از او قطعات ماده تاريخ نيز باقى مانده كه برخى از آنها را
قنالىزاده در تذكرةالشعرا آورده است /26- 27 و نيز «عجمنامه» به زبان تركى
آذربايجانى كه در آغاز ديوان وي آمده است.
از لطايف بصيري تنها گزيدهاي ناقص در كتابخانة موزة قويون اوغلوي قونيه
نگهداري مىشود. برخى از لطايف وي نيز در مجموعة لطايف لامىزاده گردآوري
شده است كه بيشتر آنها دربارة شاعران و هنرمندان همعصر بصيري است
«دائرةالمعارف اسلام»، V/105- .106
بعضى از اشعار بصيري را مىتوان در مجموعههاي نظيرهگويى شعراي سدة 0ق/6م
از جمله محمود نظمى ادرنهاي ادرنهلى متخلص به نظمى 55ق/548م يافت
گولپينارلى، .III/297
مآخذ: آقابزرگ، الذريعة؛ سامى، شمسالدين، قاموس الاعلام، استانبول، 306ق؛
عليشير نوايى، مجالس النفائس، ترجمة كهن فخري هراتى و محمدبن مبارك
قزوينى، به كوشش علىاصغر حكمت، تهران، 323ش؛ قنالىزاده، حسن،
تذكرةالشعرا، به كوشش ابراهيم قتلوق، آنكارا، 986؛ لغتنامة دهخدا؛ نيز:
2 ; Eren, M., Evliya 4 elebi seyahatn @ mesi birinci cildinin kaynaklar o O
zerinde bir arast o rma, Istanbul, 1960; Gibb, E. J. W., A History of Ottoman
Poetry, London, 1965; G N lp o narl o , A.,_ Mevl @ n @ m O zesi yazmalar
katalogu, Ankara, 1972; IA; Meydan Larousse, Istanbul, 1987; T O rk
ansiklopedisi, Istanbul, 1967; T O rk dili ve edebiyat o ansiklopedisi,
Istanbul, 1977; T O rkiye dianet vakf o Isl @ m ansiklopedisi, Istanbul, 1992.
جلال خسروشاهى