اَلْبُشارّات، يا البُشَرّات،دشتها و درههايحاصلخيزيدرجنوب اندلس. واژة بشارات كه در عربى به معنى مراتع است، در اسپانيايى «آلپوخاراس» ناميده مىشود. اين كلمه در منابع موجود گاه به صيغة مفرد استعمالشدهاست نك: ابنحزم، 96؛ابوعبيد، 96؛ ابنخطيب، الاحاطة...، /68. البشارات به منطقهاي كوهستانى اطلاق مىگردد كه از غرناطه در جنوب رشته كوههاي سيرا نوادا تا درياي مديترانه امتداد يافته است و شهرهاي مُطريل، اَدرا و اَلمَريه را در برمىگيرد «دائرة المعارف...»، ؛ II/666 I/1343 , 2 EIIV/924; .EUE, البشارات به دو بخش شرقى و غربى تقسيم شده است. درههاي پهناور البشارات غربى به تدريج كه به جانب شرق امتداد مىيابند، وسعت خود را از دست مىدهند و باريكتر و عميقتر مىگردند. اين منطقه پوشيده از بستانهايى سرسبز با انواع درختان ميوه، چشمههاي آب معدنى و بركههاي عميق است كه در ارتفاع حدود تا 0 هزار پا از سطح دريا واقعند بستانى، /25. نژاد ساكنان آن كه موريسكو خوانده مىشوند، به بربرهاي غرناطه بازمىگردد. اين منطقة كوهستانى اراضى حاصلخيز دارد و انگور، بادام، انجير، پرتقال و زيتون از مهمترين محصولات كشاورزي آن به شمار مىآيند بستانى، همانجا. جغرافىدانان مسلمان در سدة ق/1م از البشارات ياد كردهاند. در حالى كه ابن حيان قرطبى آن را از توابع كورة استان جَيّان مىشمارد /6، ابن حزم اندلسى اين منطقه را جزو كورة البيره، و محل زندگى قبيلة بنى اسد بن خزيمه مىداند همانجا. گويا در زمان ابوعبيد بكري همانجا آنجا توسعة چشمگيري يافت و به صورت ناحية مستقلى درآمد. ادريسى نيز از اقليم پهناور البشارات با دژهاي بىشمار سخن رانده است كه از 00 روستا تشكيل مىشد و شهر جيان در مركز آن قرار داشت /37. در آن وقت، البشارات از مراكز اصلى توليد ابريشم به شمار مىآمد. همچنين عود ناحية دلاية آن در دنيا بىنظير بود ابوعبيد، همانجا؛ مقري، /40-41. البشارات پس از سدة ق/3م وسعت خود را از دست داد. دژهاي عقاب، بلّور، قليعه، شبالش، بَرجه و عَذراء و نيز مناطق ركونه و دلايه از مهمترين بخشهاي آن بودند. قسمتى از اين سرزمين به نام بشارة بنىحسّان خوانده مىشد و گويا محل زندگى اين قبيله بود ابن سعيد، /31؛ ابن خطيب، اللمحة...، 9، الاحاطة، /68-69. در عصر فتوحات اسلامى در اندلس، البشارات نيز همچون شهرهاي ديگر آن سرزمين به دست مسلمانان افتاد. بعدها در سدة ق/0م اين منطقه عرصة كشمكشهايى ميان امويان اندلس و مخالفان ايشان به ويژه ابن حفصون ه م شد عنان، دولة...، /07- 08. ابن حفصون به تدريج پايههاي قدرتش را در مناطق كوهستانى جنوب اندلس استحكام بخشيد و نواحى بسياري از جمله البشارات را به تصرف خويش آورد. متحدان وي كه در دژهاي مستحكم آنجا پناه گرفته بودند، در رمضان 00/آوريل 13 از امير اموي اندلس به سختى شكست خوردند و اين منطقه به اطاعت دولت اموي درآمد ابن حبان، /3 -6. در 20ق/126م آلفونسوي ششم پادشاه نيرومند قشتاله پس از پيروزي بر مسلمانان با عبور از دشتهاي البشارات تا سواحل درياي مديترانه پيش رفت عنان، دول...، 00. در سدة ق/3م پس از روي كار آمدن حكومت ملوك الطوايف در غرناطه، البشارات در قلمرو دولت جديد اسلامى قرار گرفت ابن خطيب، كناسة...، 7؛ عنان، عصر...، /31. در پى دستاندازيهاي مسيحيان به مناطق جنوبى اندلس در 94ق/489م، اهالى البشارات در بسطه به مقابله با آنان شتافتند. هرچند با وجود مقاومت سرسختانه، سرانجام به شكست تن دادند، اما در رجب 95/ژوئن 490 پس از تجديد قوا آنان را از منطقه عقب راندند مقري، /21 -23. به تدريج ساكنان غرناطه كه در پى جنگهاي مستمر با مسيحيان از فقر و گرسنگى رنج مىبردند، به جانب دشتهاي البشارات روي نهادند. سرانجام، پس از گذشت چند سده از حاكميت مسلمانان در غرناطه در 97ق/492م اين شهر به تصرف فرمانرواي مسيحى درآمد. همزمان با سقوط آنجا ديگر شهرها و قلعهها نيز از تصرف مسلمانان خارج شدند همو، /24 -26. مآخذ: ابن حزم، على، جمهرة انساب العرب، بيروت، دارالكتب العلميه؛ ابن حيان، حيان، المقتبس، به كوشش چالمتا و ديگران، مادريد، 979م؛ ابن خطيب، محمد، الاحاطة فى اخبار غرناطة، به كوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، 975م؛ همو، كناسة الدكان بعد انتقال السكان، به كوشش محمد كمال شبانه، قاهره، 386ق؛ همو، اللمحة البدرية فى الدولة النصرية، به كوشش محبالدين خطيب، قاهره، 347ق؛ ابن سعيد مغربى، على، المغرب فى حلى المغرب، به كوشش شوقى ضيف، قاهره، 955م؛ ابوعبيد بكري، عبدالله، المسالك و الممالك، به كوشش وان لون و ا. فره، تونس، 992م؛ ادريسى، محمد، نزهة المشتاق، پورت سعيد، مكتبة الثقافة الدينيه؛ بستانى، بطرس، دائرة المعارف، بيروت، دارالمعرفه؛ عنان، محمدعبدالله، دولة الاسلام فى الاندلس، قاهره، 408ق/988م؛ همو، دول الطوائف، قاهره، 380ق/960م؛ همو، عصر المرابطين و الموحدين فى المغرب و الاندلس، قاهره، 384ق/964م؛ مقري، احمد، نفح الطيب، به كوشش احسان عباس، بيروت، 388ق/968م؛ نيز: EI 2 ; Enciclopedia Italiana, Rome; EUE. عزت ملاابراهيمى