بُسْتانْزاده، خاندانى از عالمان عثمانى در سدههاي 0-1ق/ 6-7م. افراد اين
خاندان به دانش، قاضيگري و شيخالاسلامى معروفند:
. مصطفىافندي 04-77ق/499-570م، معروف به «بستان»، بنيادگذار خاندان ثريا،
/76؛ بروسهلى، /53، حنفى مذهب و ملقب به مصلحالدين رومى على بن بالى،
95؛ ابن عماد، /85؛ بغدادي، /35. او در قصبة تيره، از توابع استان آيدين در
غرب تركيه متولد شد على بن بالى، ثريا، بروسهلى، همانجاها. پدرش محمد نك: 2
و به روايتى ديگر محمدعلى ثريا، بغدادي، همانجاها بازرگان بود. مصطفى در محضر
استادانى مانند محيىالدين فناري، مولى شجاع و ابن كمال پاشا درس خواند و
در زمرة عالمان درآمد على بن بالى، همانجا و سپس مدرس شد و در مدرسة نوبنياد
«خاصگى» به تدريس پرداخت ثريا، همانجا و به ملازمت خيرالدين افندي، معلم
سلطان سليمان درآمد. وي در مدارس گوناگون بورسه و استانبول تدريس كرد و در
سِمتهاي قضا و قاضى عسكري روم ايلى و آناتولى به خدمت پرداخت؛ در
58ق/551م در اختلاف ميان رستم پاشا صدراعظم و حيدرپاشا به سبب صدور رأي
به ضرر صدراعظم، از مقام خود معزول گرديد و سرانجام، پس از برائت با
شهريهاي معادل 30 آقچه بازنشسته شد على بن بالى، 95-96؛ ثريا، همانجا و در
رمضان 77 على بن بالى، همانجا و يا به نوشتة بروسهلى همانجا در 68ق/561م -
كه نادرست به نظر مىرسد - درگذشت. شيخالاسلام وقت ابوالسعود بر او نماز
گزارد و در زاوية سيد بخاري، واقع در بيرون دروازة ادرنه، در استانبول به
خاك سپرده شد على بن بالى، 96؛ بروسهلى، همانجا.
وي در كلام، تفسير، هيأت و رياضيات متبحر بود على بن بالى، 98؛ كحاله،
2/80. آثاري چند از او در دست است: حاشيه بر تفسير بيضاوي بر سورة انعام،
حاشيه بر الاصلاح و الايضاح ظاهراً از قاضى محمد عوامى در نحو، حاشيه بر شرح
الوقاية از صدر الشريعه در فقه حنفى، رسالة قضا و قدر، رسالة الجزء الذي
لايتجزأ و نجاة الاحباب و تحفة ذوي الالباب در كيميا على بن بالى، 96؛
بروسهلى، ثريا، همانجاها؛ حاجى خليفه، /50؛ بغدادي، همانجا. او را «شيخ لسان
العرب و استاد فنون الادب» نيز خواندهاند ثريا، همانجا.
. محمد بستانزاده 42- 006ق/ 535-597م، فرزند مصطفى بستان و از
شيخالاسلامهاي سدة 0ق/6م. وي از استادان معروف زمان خود مانند عربزاده،
قاضىزاده و خواجه چلبى آموزش ديد و به درجة ملازمت دستياري رسيد. در مدارس
مختلف مدرس شد و سپس در مناصب قضاي استانبول، قاضى عسكري روم ايلى،
صدارت روم ايلى و قضاي مصر خدمت كرد. در 97ق/589م شيخالاسلام شد و پس از
چندي معزول گرديد و به مصر رفت. پس از آن، بار ديگر به شيخالاسلامى منصوب
شد ثريا، /33؛ بروسهلى، /56. وي پس از درگذشت در صحن مسجد شاهزاده شهزاده
در استانبول به خاك سپرده شد. ماده تاريخ درگذشت او «وفات بوستان» است.
ترجمة احياءالعلوم و شرح بر ملتقى از آثار اوست. وي به زبان عربى، فارسى و
تركى تسلط داشت و به آن زبانها شعر نيز مىسرود بروسهلى، همانجا.
. مصطفى افندي 46-014ق/539- 605م، فرزند ديگر مصطفى بستان. وي مدرس، قاضى
استانبول و صدر آناتولى و روم ايلى شد. پس از درگذشت، در آرامگاه پدرزنش
احمد شمسالدين در قرامان به خاك سپرده شد ثريا، /81.
. يحيى بستانزاده د 049ق/639م، فرزند محمد بستانزاده، و نوة مؤسس اين
خاندان. از تاريخ تولد و دوران كودكى او آگاهى دقيقى در دست نيست؛ ظاهراً
تحصيلات مقدماتى را نزد پدرش گذراند، در حلب، گالاتا و بورسه مدرس شد، در
ادرنه و استانبول به قضا پرداخت و در سمت قاضى عسكري روم ايلى و آناتولى
خدمت كرد. پس از درگذشت، در جوار آرامگاه پدرش به خاك سپرده شد بروسهلى،
/57؛ ثريا، /36.
اين آثار از او برجاي مانده است: . گل صد برگ، اثري منظوم به زبان تركى
دربارة 00 معجزة حضرت پيغمبرص. در اين اثر كه در ذيحجة 030 به پايان رسيده،
پس از قصيدهاي دربارة عثمان دوم - پادشاه وقت - دربارة معراج و اعجاز قرآن
سخن رفته است. دو نسخة خطى از اين اثر در كتابخانة سليمانيه به شمارههاي
386 و 390 اياصوفيه و يك نسخة ديگر به شمارة 42 سليم آغا نگاهداري مىشود كه
نسخة اول احتمالاً به خط مؤلف است بروسهلى، نيز ثريا، همانجاها؛
«دائرةالمعارف...»، ؛ VI/312 . مرآةالاخلاق، كتابى است در علم اخلاق. اين
كتاب كه به نام سلطان احمد اول نوشته شده، شامل 4 باب است كه در آن
دربارة عبادت، صبر، شكر، شجاعت، دقت، ذكا، جديت، جهد، رفتار نيك، وفا، عفت،
تواضع و... بحث شده است. در اين اثر منظومههايى دربارة اخلاق به زبانهاي
تركى، عربى، فارسى آورده شده است و همچنين با نقل قصص انبياء و نمونههاي
اخلاقى از حوادث و شخصيتهاي تاريخ اسلام بر محتواي كتاب افزوده شده است.
يگانه نسخة آن كه به خط مؤلف است و ظاهراً در رمضان 022/اكتبر 613 به
اتمام رسيده است، به شمارة 537 جزو آثار تركى كتابخانة دانشگاه استانبول
نگاهداري مىشود همانجاها. . تحفة الاحباب تاريخ وصاف ، شامل شرح حال مختصر
00 تن از فرمانروايان اسلامى به زبان تركى. اين اثر كه در 287ق/870م در
استانبول چاپ شده است، با عنوان دورو تاريخ تاريخ روشن نيز سادهتر شده، و
توسط نجدت سكا اوغلو انتشار يافته است. . فى بيان وقعة سلطان عثمان دوم،
كه مؤلف در آن داستان كشته شدن عثمان دوم معروف به گنج عثمان عثمان
جوان را نقل كرده است. نسخهاي از آن در كتابخانةتوپكاپى شم305
نگاهداريمىشود«دائرةالمعارف»، همانجا.
خاندان يحيىزادهها از اعقاب اين شخص هستند ثريا، همانجا.
مآخذ: ابن عماد، عبدالحى، شذرات الذهب، قاهره، 351ق؛ بروسهلى، محمدطاهر،
عثمانلى مؤلفلري، استانبول، 333ق؛ بغدادي، هديه؛ ثريا، محمد، سجل عثمانى
تذكرة مشاهير عثمانيه ، استانبول، 316ق؛ حاجى خليفه، كشف؛ على بن بالى،
«العقد المنظوم فى ذكر افاضل الروم»، همراه الشقائق النعمانية طاش
كوپريزاده، بيروت، 395ق/975م؛ كحاله، عمررضا، معجم المؤلفين، بيروت،
داراحياء التراث العربيه؛ نيز:
EI 2 ; T O rkiye diyanet vakf o Isl @ m ansiklopedisi, Istanbul, 1992.
علىاكبر ديانت