responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 12  صفحه : 4792
بروجردي‌
جلد: 12
     
شماره مقاله:4792

بُروجِرْدي‌، سيد حسين‌ طباطبايى‌ 7 فروردين‌ 254 - 1 فروردين‌ 340ش‌/ آوريل‌ 875 - 1 مارس‌ 961م‌، فرزند سيدعلى‌، فقيه‌ نامدار و از مراجع‌ برجستة اماميه‌ در عصر حاضر.
وي‌ در خانواده‌اي‌ روحانى‌ و متمول‌ در بروجرد زاده‌ شد؛ نياكان‌ او اصلاً از سادات‌ طباطبايى‌ اصفهان‌ آل‌ طباطبا بوده‌اند كه‌ نسب‌ به‌ اسماعيل‌ ديباج‌ مى‌رسانند و ظاهراً شاخه‌اي‌ از اين‌ خاندان‌ در سدة 2ق‌ به‌ بروجرد آمده‌اند نك: بروجردي‌، «عجالة...»، 28، 31. اجداد وي‌ همواره‌ از عالمان‌ دينى‌ و مراجع‌ تقليد بوده‌اند كه‌ با خاندان‌ مجلسى‌ اول‌، وحيد بهبهانى‌ و صاحب‌ رياض‌ نسبت‌ داشتند نك: همان‌، 37؛ دوانى‌، زندگانى‌...، 3-4.
بروجردي‌ در سالگى‌ به‌ مكتب‌ فرستاده‌ شد و تحصيل‌ مقدمات‌ را در مدرسة علمية نوربخش‌ بروجرد نزد پدر و شماري‌ از استادان‌ به‌ انجام‌ رسانيد آقابزرگ‌، طبقات‌...، /05؛ دوانى‌، همان‌، 3- 4؛ در 310ق‌ به‌ حوزة علمية اصفهان‌ رفت‌ و در مدرسة صدر آن‌ شهر تحصيلات‌ خود را ادامه‌ داد. وي‌ علوم‌ نقلى‌ را نزد عالمانى‌ چون‌ ابوالمعالى‌ كلباسى‌ د 315ق‌/897م‌، سيدمحمدباقر دُرچه‌اي‌ د 342ق‌/924م‌ و محمدتقى‌ مدرس‌ د 337ق‌/919م‌ تكميل‌ كرد؛ همچنين‌ بخشى‌ از علوم‌ عقلى‌ و رياضى‌ را نزد آخوند ملامحمد كاشانى‌ د 333ق‌ / 915م‌ و جهانگيرخان‌ قشقايى‌ د 328ق‌ / 910م‌ فراگرفت‌ و خود حوزة درسى‌ تشكيل‌ داد و به‌ تدريس‌ فقه‌ و اصول‌ و علوم‌ ديگرپرداخت‌ آقابزرگ‌،همانجا؛ رازي‌، گنجينه‌...، /46؛ ريحان‌الله‌ يزدي‌، 4؛ دوانى‌، همان‌، 4، 6. از استادان‌ وي‌ در اصفهان‌ كه‌ به‌ دريافت‌ اجازة اجتهاد از آنان‌ نائل‌ گرديد، بايد به‌ سيدابوالقاسم‌ حسينى‌ دهكردي‌ د 353ق‌/934م‌ اشاره‌ كرد براي‌ صورت‌ اجازه‌، نك: واعظ زاده‌، مقدمه‌...، 7.
بروجردي‌ در اواخر سال‌ 319ق‌ در حالى‌ كه‌ خود مجتهدي‌ مسلم‌ بود و در فقه‌ و اصول‌ مبنايى‌ خاص‌ داشت‌، روانة نجف‌ شد و از محضر استادان‌ بزرگ‌ فقه‌ و اصول‌ بهره‌ برد رازي‌، همان‌، /46-47؛ دوانى‌، همان‌، 7؛ با وجود اين‌، به‌ تصريح‌ خود وي‌، مبناي‌ او در فقه‌ و اصول‌ با ديدن‌ استادان‌ بزرگ‌ نجف‌ تغيير نكرد. وي‌ حدود سال‌ به‌ شيوه‌اي‌ ممتد و مستمر از درس‌ آخوند خراسانى‌ د 329ق‌/911م‌ بهره‌مند شد همانجا و از بهترين‌ شاگردان‌ اين‌ استاد به‌ شمار مى‌رفت‌؛ به‌گونه‌اي‌ كه‌ از مقرّرين‌ درس‌ آخوند خراسانى‌ بود و تعليقاتى‌ نيز بر كفايةالاصول‌ استاد خود نگاشت‌ رازي‌، همان‌، /47؛ خوانساري‌، 1. وي‌ همچنين‌ در درس‌ رجال‌ فتح‌الله‌ شريعت‌اصفهانى‌ د339ق‌/ 921م‌ نيز شركت‌ كرد و در اين‌ علم‌ به‌ اجتهاد رسيد آقابزرگ‌، همان‌، /06 و از هر دو استاد خود اجازة اجتهاد دريافت‌ كرد براي‌ صورت‌ اجازه‌، نك: واعظ زاده‌، همان‌، 9، 2-3. وي‌ همزمان‌ با تحصيل‌ در نجف‌، خود حوزة درسى‌ تشكيل‌ داد و به‌ تدريس‌ دروس‌ سطح‌ پرداخت‌.
بروجردي‌ در 328ق‌/910م‌ به‌ بروجرد بازگشت‌ و به‌ رغم‌ اصرار آخوند خراسانى‌ به‌ بازگشت‌ وي‌، همانجا ماند و به‌ تصنيف‌ و تدريس‌ مشغول‌ گرديد آقابزرگ‌، رازي‌، همانجاها؛ ريحان‌الله‌يزدي‌، 5؛ دوانى‌، همان‌، 01. وي‌ در همان‌ سالهاي‌ اول‌ بازگشت‌، حاشيه‌اي‌ بر العروة الوثقى‌ اثر سيدمحمدكاظم‌ طباطبايى‌ تهيه‌ كرد كه‌ با انتشار آن‌، شماري‌ از مردم‌، به‌ ويژه‌ مناطق‌ غرب‌ ايران‌، در امر تقليد به‌ او رجوع‌ كردند همان‌، 04.
بروجردي‌ در 344ق‌ پس‌ از بازگشت‌ از سفر حج‌ ماه‌ در نجف‌ اقامت‌ كرد. در بازگشت‌ به‌ ايران‌ به‌ اتهام‌ شركت‌ در جلسات‌ و اقدامات‌ علما برضد حكومت‌ رضاخان‌ در مرز خسروي‌ دستگير شد. سرانجام‌ پس‌ از چند ماه‌ اقامت‌ در تهران‌ و يك‌ سال‌ و اندي‌ در مشهد و توقفى‌ چند ماهه‌ و تدريس‌ در قم‌ در 346ق‌ دوباره‌ به‌ زادگاه‌ خويش‌ بازگشت‌ دوانى‌، همانجا، نيز نهضت‌...، /37؛ رازي‌، همانجا؛ واعظ زاده‌، همان‌، 8-0؛ مرجعيت‌...، 20-21، 07- 08.
بروجردي‌ پس‌ از مراجعت‌ از حج‌، رسالة عمليه‌اي‌ به‌ طبع‌ رساند آقابزرگ‌، همانجا؛ دوانى‌، زندگانى‌، 05. پس‌ از وفات‌ محمدرضا دزفولى‌ د 352ق‌ و محمدحسين‌ غروي‌ بروجردي‌ د 353ق‌ از مراجع‌ مناطق‌ جنوب‌ و غرب‌ ايران‌، مرجعيت‌ اين‌ مناطق‌ و بخشى‌ از خراسان‌ به‌ او رسيد علوي‌، 39.
در محرم‌ 364/دي‌ 323 در پى‌ درخواست‌ مراجع‌ و علماي‌ حوزة علمية قم‌ و طبقات‌ گوناگون‌ مردم‌، همچنين‌ شاه‌ وقت‌ و دولتمردان‌ وارد قم‌ شد آقابزرگ‌، رازي‌، ريحان‌الله‌ يزدي‌، همانجاها؛ دوانى‌، همان‌، 07. اندكى‌ پس‌ از درگذشت‌ سيدابوالحسن‌ اصفهانى‌ د 365ق‌/ 325ش‌ و حاج‌آقا حسين‌ قمى‌ د 366ق‌، بروجردي‌ به‌ عنوان‌ مرجع‌ عام‌ در جهان‌ تشيع‌ پذيرفته‌ شد آقابزرگ‌، طبقات‌، /06 - 07؛ دوانى‌، همان‌، 21.
الف‌ - حيات‌ اجتماعى‌ - سياسى‌: حوزةعلميةقم‌ در دوران‌زعامت‌ بروجردي‌ به‌ مهم‌ترين‌ مركز علمى‌ جهان‌ تشيع‌ مبدل‌ گرديد رازي‌، گنجينه‌، /50؛ بسياري‌ از طلاب‌ و علما به‌ قم‌ آمدند، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ شمار آنها بالغ‌ بر هزار نفر گرديد و نخستين‌بار حوزة نجف‌ براي‌ كمكهاي‌ مالى‌ به‌ قم‌ چشم‌ دوخت‌ I/158 S, , 2 ؛ EIنيز نك: مرجعيت‌، 55 و بيش‌ از 00 جلد كتاب‌ در زمينه‌هاي‌ مختلف‌ علوم‌ اسلامى‌ به‌ رشتة تحرير درآمد دوانى‌، همان‌، 36.
يكى‌ از اقدامات‌ اساسى‌ بروجردي‌، فرستادن‌ مبلغ‌ و نمايندة مذهبى‌ به‌ كشورهاي‌ اروپايى‌، آمريكايى‌ و افريقايى‌ بود مطهري‌، 44- 45؛ دوانى‌، همان‌، 52؛ فاضل‌ لنكرانى‌، 51. علاوه‌ بر آن‌، بناهاي‌ زيادي‌ پديد آورد كه‌ از مهم‌ترين‌ آنها مسجد اعظم‌ قم‌، مدرسة علميه‌ و كتابخانه‌اي‌ در نجف‌ اشرف‌ و مسجد بزرگى‌ در كنار درياچة آلستر در بندر هامبورگ‌ آلمان‌ به‌ نام‌ مسجد جعفري‌، قابل‌ ذكرند نك: آقابزرگ‌، همان‌، /08؛ ريحان‌الله‌ يزدي‌، 0 -2؛ دوانى‌، همان‌، 13-14؛ براي‌ فهرست‌ ابنيه‌، نك: رازي‌، همان‌، /52-53. اهتمام‌ وي‌ به‌ مسألة وحدت‌ اسلامى‌ در قالب‌ حمايت‌ از «دارالتقريب‌ بين‌ المذاهب‌ الاسلاميه‌» و برقراري‌ روابط دوستانه‌ با مفتيان‌ مصر و رؤساي‌ جامع‌الازهر - شيخ‌ عبدالمجيد سليم‌ و شيخ‌ محمود شلتوت‌ - سرانجام‌ به‌ فتواي‌ تاريخى‌ شلتوت‌ در 7 ربيع‌الاول‌ 378ق‌/7 مهر 337ش‌ مبنى‌ بر جواز پيروي‌ از مكتب‌ جعفري‌ انجاميد مطهري‌، 43- 44؛ نيز نك: احمدي‌، 2؛ فاضل‌ لنكرانى‌، 52؛ منتظري‌، 52- 53؛ مكارم‌شيرازي‌، 69-73؛ براي‌ متن‌ فتوا، نك: فلسفى‌، 80.
بدون‌ شك‌ بروجردي‌ با بيش‌ از نيم‌ قرن‌ حضور در تاريخ‌ معاصر، آگاهيهايى‌ به‌ دست‌ آورد كه‌ به‌ مشى‌ سياسى‌ او شكل‌ بخشيد. براساس‌ همين‌ آگاهيها و تجربه‌ها بود كه‌ سبب‌ شد تا وي‌ در جريانهاي‌ سياسى‌ كه‌ آغاز و فرجام‌ آن‌ معلوم‌ نبود، از اقدام‌ فوري‌ پرهيز كند نك: دوانى‌، نهضت‌...، /38؛ علوي‌، 13. اين‌ تجربة سياسى‌ در جريانهاي‌ بعدي‌ چون‌ ملى‌ شدن‌ صنعت‌ نفت‌ نك: سلطانى‌ طباطبايى‌، 6، مخالفت‌ با گسيل‌ نيرو به‌ فلسطين‌ نك: همو، 9-0؛ براي‌ بيانية وي‌ در خرداد 327 دربارة فلسطين‌، نك: مرجعيت‌، 57- 58 و تا حدي‌ مسألة فداييان‌ اسلام‌ نك: سلطانى‌ طباطبايى‌، 6-9؛ براي‌ اسنادي‌ در اين‌ باره‌، نك: مرجعيت‌، 70-72 مشاهده‌ مى‌گردد. گفته‌ شده‌ كه‌ در اين‌ جهت‌گيريها، مصالحى‌ چون‌ عدم‌ تضعيف‌ دولت‌ در برابر اجانب‌ نك: سلطانى‌ طباطبايى‌، 2 و حفظ مرجعيت‌ نك: واعظ زاده‌، «مصاحبه‌»، 28-29 همواره‌ مدنظر وي‌ بوده‌ است‌.
از جمله‌ اقدامات‌ وي‌، مى‌توان‌ اين‌ موارد را برشمرد: اجبار دولت‌ به‌ پذيرش‌ درخواستهاي‌ حاج‌ آقا حسين‌ قمى‌ كه‌ در ماده‌، از جمله‌ آزاد گذاردن‌ زنان‌ در حجاب‌، به‌ دولت‌ ارائه‌ شده‌ بود نك: دوانى‌، زندگانى‌، 80-82؛ علوي‌، 32-33؛ سلطانى‌ طباطبايى‌، 4؛ براي‌ صورت‌ اين‌ درخواستها، نك: مرجعيت‌، 69-70؛ مبارزه‌ با فرقة بهاييت‌ كه‌ سرانجام‌ به‌ تخريب‌ معبد حظيرةالقدس‌ آنها در تهران‌ انجاميد نك: دوانى‌، همان‌، 59-62؛ واعظ زاده‌، همان‌، 31-33؛ نيز كيهان‌، ، ؛ مرجعيت‌، 98-99؛ مخالفت‌ با طرح‌ تغيير خط از فارسى‌ به‌ لاتين‌؛ و لايحة اصلاحات‌ ارضى‌ نك: سلطانى‌ طباطبايى‌، 3؛ فاضل‌ لنكرانى‌، 53-54؛ فلسفى‌، 90: تصوير سند شم 6.
ب‌ - سبك‌ فقهى‌ و آراء علمى‌:
. فقه‌ و اصول‌: از نظر روش‌شناسى‌ پژوهش‌ در فقه‌، بروجردي‌ را بايد دنبال‌ كنندة گونه‌اي‌ برخورد تاريخى‌ با فقه‌ دانست‌؛ اگرچه‌ پيشينة اين‌ طرز تفكر را بايد در حوزة اصفهان‌ - خاستگاه‌ علمى‌ وي‌ - جست‌وجو نمود نك: واعظ زاده‌، مقدمه‌، 0، «مصاحبه‌»، 20-21؛ علوي‌، 14. وي‌ با آشنايى‌ با تاريخ‌ فقه‌، تسلط بر فقه‌ و روش‌ مذاهب‌ اهل‌ سنت‌ و احاطه‌ بر حديث‌ و طبقات‌ رجال‌ نك: مطهري‌، 41-42؛ دوانى‌، زندگانى‌، 54- 55؛ پناه‌ اشتهاردي‌، 87؛ واعظ زاده‌، همان‌، 14-16، توانست‌ تحولى‌ در حوزة علمية قم‌ به‌ وجود آورد و در مواردي‌ با ارائة نظريات‌ نو در فقه‌ و علوم‌ وابسته‌ به‌ آن‌، به‌ ويژه‌ علم‌ رجال‌ نك: سطور بعد، بر غناي‌ اين‌ روش‌ بيفزايد.
در ديدگاه‌ بروجردي‌، فقه‌ و احاديث‌ اماميه‌ به‌ منزلة حاشيه‌اي‌ بر فقه‌ اهل‌ سنت‌ است‌ نك: عراقى‌، 63؛ واعظ زاده‌، همان‌، 08، 15؛ منتظري‌، 49-50. وي‌ برپاية اين‌ نگرش‌، نكات‌ تاريخى‌ را به‌ منزلة قرينة متصل‌ براي‌ روايات‌ ائمه‌ ع‌ مى‌دانست‌ نك: البدر...، ، نيز براي‌ نمونة عملى‌، نك: - و شناخت‌ محيط صدور اخبار و آگاهى‌ از امور مركوز در اذهان‌ اصحاب‌ ائمه‌ ع‌، به‌ دليل‌ مأنوس‌ بودن‌ آنها با فتاواي‌ فقهاي‌ اهل‌ سنت‌ را در استنباط احكام‌ لازم‌ مى‌شمرد و بدين‌ شيوه‌ به‌ تحليل‌ روحية راوي‌ دست‌ مى‌يافت‌ همان‌، 63، 90؛ مطهري‌، 41؛ براي‌ نمونة عملى‌، نك: بروجردي‌، همان‌، ، 99؛ فاضل‌ لنكرانى‌، 45. وي‌ با تأكيد بر حديث‌ ثقلين‌ به‌ عنوان‌ مأخذ فقه‌ اماميه‌ از پيامبرص‌، بر اخذ سنت‌ نبوي‌ از طريق‌ احاديث‌ اهل‌ بيت‌ع‌ اصرار داشت‌ نك: سبحانى‌، 80-81؛ پناه‌ اشتهاردي‌، 92؛ واعظ زاده‌، همان‌، 22-23. مطابق‌ تحليل‌ وي‌، از آنجا كه‌ اخبار نبوي‌ در بردارندة تمامى‌ فقه‌ نبود و امامت‌ ائمه‌ع‌ و حجيت‌ اقوال‌ آنها پذيرفته‌ نگرديد، اهل‌ سنت‌ نيازمند اجتهاد براساس‌ قياس‌، استحسانات‌ ذوقى‌ و مصالح‌ و مفاسد مظنون‌ شدند؛ در حالى‌ كه‌ اجتهاد نزد اماميه‌ تنها تطبيق‌ اصول‌ مأثور بر موارد است‌ بروجردي‌، همان‌، 0.
بروجردي‌ در بحثهاي‌ اصولى‌ با محور قرار دادن‌ كتاب‌ كفاية الاصول‌ استاد خود، به‌ بسط آن‌ و بيان‌ نظرات‌ خود - و نه‌ نقد كل‌ آراء اصوليين‌ - مى‌پرداخت‌ واعظ زاده‌، همان‌، 14 و در برخى‌ از مباحث‌ اصولى‌ نيز مبناي‌ ويژه‌اي‌ داشت‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ با نگرشى‌ تاريخى‌ بر «دليل‌ انسداد»، آن‌ را دليل‌ بر حجيت‌ خبر واحد و نه‌ حجيت‌ ظن‌ مطلق‌ مى‌دانست‌ صافى‌، 23. وي‌ كمتر مسائل‌ فقهى‌ را بر مسائل‌ شكى‌ اصولى‌ مبتنى‌ مى‌كرد و هرگز به‌ دنبال‌ مسائل‌ فرضى‌ نمى‌رفت‌ مطهري‌، 42 و با تبحر در علوم‌ حديث‌، به‌ ندرت‌ نيازمند تمسك‌ به‌ اصول‌ عمليه‌ مى‌گشت‌ صافى‌، 22-23.
شايان‌ ذكر است‌ كه‌ براساس‌ ديدگاه‌ وي‌، روايات‌ اماميه‌، منحصر به‌ احاديث‌ موجود در كتب‌ اربعه‌ نيست‌، بلكه‌ بسياري‌ از اين‌ روايات‌ در جوامع‌ اوليه‌ موجود بوده‌ كه‌ از سوي‌ مشايخ‌ سه‌گانه‌ روايت‌ نشده‌ است‌؛ چه‌، بناي‌ آنها بر نقل‌ مسائلى‌ بوده‌ است‌ كه‌ طريق‌ مسلسل‌ به‌ روات‌ آن‌ داشته‌ باشند. بدين‌ترتيب‌ در فقه‌ اماميه‌ بيش‌ از 00 مسأله‌ موجود است‌ كه‌ با وجود فتواي‌ مشايخ‌، نصى‌ دربارة آنها در دست‌ نيست‌. وي‌ برپاية اين‌ نگرش‌، مسائل‌ فقه‌ را بر دو قسم‌ - «اصول‌ متلقات‌» از ائمه‌ع‌ كه‌ در كتب‌ فقهى‌ قدماي‌ اصحاب‌، بدون‌ تصرف‌ يا ذكر تفريعات‌ جديد آورده‌ شده‌ است‌ و «مسائل‌ تفريعى‌» مستنبط از اين‌ اصول‌ - بخش‌ كرده‌ است‌ و اجماع‌ را در مسائل‌ تفريعى‌ استنباطى‌ حجت‌ نمى‌دانست‌؛ اگرچه‌ در مسائل‌ قسم‌ اول‌، صرف‌ شهرت‌ قدما، كاشف‌ از وجود نص‌ معتبر بود نك: البدر، -0، 30-31، 74، «بحث‌ حجية...»، 86؛ منتظري‌، 50-51؛ براي‌ نمونه‌هايى‌ از كاربرد عملى‌ اين‌ نظريه‌ در فقه‌، نك: بروجردي‌، البدر، 3، 14، 55، 88، 01. در واقع‌ كاربرد قواعد اصولى‌، به‌ ويژه‌ اصول‌ عمليه‌ نيز در قسم‌ دوم‌ آشكار مى‌گردد براي‌ نمونه‌، نك: همو، «الصلاة...»، 08.
. حديث‌ و رجال‌: يكى‌ از ابتكارات‌ بروجردي‌ در زمينة حديث‌ و رجال‌، طبقه‌بندي‌ رجال‌ اماميه‌ و بهره‌گيري‌ از آن‌ در پژوهشهاي‌ حديثى‌ است‌. وي‌ رجال‌ اماميه‌ را براساس‌ استادي‌ و شاگردي‌ - و با لحاظ متوسط 0 سال‌ - به‌ طبقاتى‌ تقسيم‌ كرده‌ است‌ كه‌ با صحابة پيامبرص‌ آغاز مى‌گردد و تا شيخ‌ طوسى‌ د 60ق‌/068م‌، 2 طبقه‌، و از ابوعلى‌ فرزند شيخ‌ طوسى‌ تا شيوخ‌ بروجردي‌ 4 طبقه‌ است‌ و هر طبقه‌ بايد از طبقة سابق‌ به‌ طور مستقيم‌ روايت‌ كند، مگر اينكه‌ راوي‌ معمر و معاصر دو طبقه‌ باشد نك: ترتيب‌...، 11، 14، البدر، 6-7، «الاحاديث‌...»، 77؛ قس‌: دوانى‌، زندگانى‌، 59-60؛ منتظري‌، 52. اين‌ طبقه‌بندي‌، به‌ فقيه‌ در بازشناسى‌ حديث‌ در مواردي‌ چون‌ ارسال‌ يا اسناد، تقطيع‌ و شناسايى‌ اسامى‌ مشترك‌ در سلسلة راويان‌ ياري‌ مى‌رساند؛ علاوه‌ بر آن‌، راويانى‌ كه‌ از فقهاي‌ اصحاب‌ ائمه‌ع‌ نبوده‌اند، شناسايى‌ گرديدند كه‌ اين‌ خود مى‌تواند در حل‌ تعارض‌ ميان‌ اخبار بسيار مفيد باشد نك: بروجردي‌، ترتيب‌، 14؛ دوانى‌، همان‌، 57-59؛ براي‌ تبيين‌ روش‌ رجالى‌ بروجردي‌، نك: حسينى‌، 7-23؛ نيز براي‌ نمونه‌هاي‌ عملى‌ در فقه‌، نك: بروجردي‌، البدر، 7، 21، 49، 87.
شايان‌ ذكر است‌ كه‌ وي‌ براي‌ رفع‌ نقايص‌ كتاب‌ وسائل‌ الشيعة شيخ‌ حر عاملى‌، از نظر كثرت‌ ابواب‌، تقطيع‌ احاديث‌، تكرار اسانيد و عدم‌ جامعيت‌، طرح‌ تهذيب‌ آن‌ را مطرح‌ كرد كه‌ طى‌ زمانى‌ نزديك‌ به‌ 0 سال‌، توسط شماري‌ از پژوهشگران‌ انجام‌ پذيرفت‌ و با عنوان‌ جامع‌ احاديث‌ الشيعة نك: مطهري‌، 42- 43؛ دوانى‌، همان‌، 96؛ استادي‌، 95- 98 به‌ طبع‌ رسيد قم‌، 413-420ق‌، 6 مجلد.
آثار: بروجردي‌ علاوه‌ بر تصحيح‌ و طبع‌ مجموعه‌اي‌ از آثار متقدم‌ اماميه‌ چون‌ الخلاف‌ شيخ‌ طوسى‌، قرب‌ الاسناد حميري‌ و جامع‌ الرواة اردبيلى‌ نك: رازي‌، آثار...، /9؛ دوانى‌، همان‌، 93-96؛ استادي‌، 95، آثار فراوانى‌ از خود برجاي‌ گذارده‌ است‌. گفتنى‌ است‌ كه‌ در حيات‌ وي‌، تنها پاره‌اي‌ از تقريرات‌ فقهى‌ و اصولى‌ او به‌ طبع‌ رسيد. رضا استادي‌ در مقاله‌اي‌ با عنوان‌ «آثار و تأليفات‌ آيت‌الله‌ بروجردي‌» فهرست‌ جامعى‌ از اين‌ آثار به‌ دست‌ داده‌ است‌ ص‌ 87-04؛ نيز نك: رازي‌، گنجينه‌، /51-52.
آثار علمى‌ بازمانده‌ از بروجردي‌ را مى‌توان‌ به‌ چند دسته‌ تقسيم‌ كرد:
نخست‌ تقريرات‌ فقهى‌ و اصولى‌ كه‌ به‌ وسيلة جمعى‌ از شاگردان‌ او ضبط و تحرير شده‌ است‌. از ميان‌ تقريرات‌ فقهى‌ مى‌توان‌ به‌ نهاية التقرير در مبحث‌ نماز به‌ قلم‌ محمد فاضل‌ لنكرانى‌ در مجلد قم‌، 420ق‌؛ البدر الزاهر، دربارة نماز جمعه‌ و نماز مسافر در يك‌ مجلد به‌ قلم‌ حسينعلى‌ منتظري‌ قم‌، 362ش‌؛ زبدة المقال‌، تقريرات‌ بحث‌ خمس‌ در يك‌ مجلد به‌ قلم‌ عباس‌ ابوترابى‌ قم‌، 414ق‌ / 372ش‌؛ مجموعه‌اي‌ در يك‌ مجلد مشتمل‌ بر موضوعات‌ غصب‌، وصيت‌ و منجزات‌ مريض‌ و ميراث‌ ازواج‌ با عنوان‌ تقريرات‌ ثلاثة، به‌ قلم‌ على‌ پناه‌ اشتهاردي‌ قم‌، 413ق‌؛ «الصلاة فى‌ اللباس‌ المشكوك‌» و «القضاء» به‌ قلم‌ عبدالرسول‌ شريعتمداري‌ جهرمى‌؛ و نيز «رسالة فى‌ القبلة» به‌ قلم‌ محمدتقى‌ ستوده‌ نك: فقه‌ اهل‌ البيت‌ ع‌، -6 اشاره‌ كرد. نسخه‌اي‌ از تقريرات‌ اصولى‌ بروجردي‌ توسط حسينعلى‌ منتظري‌ جمع‌آوري‌ شده‌، و در حيات‌ خود او با نام‌ نهاية الاصول‌ به‌ طبع‌ رسيده‌ است‌ تجديد چاپ‌: قم‌، 415ق‌، جلد در يك‌ مجلد. از علماي‌ ديگر كه‌ به‌ جمع‌آوري‌ تقريرات‌ اصولى‌ بروجردي‌ اقدام‌ كرده‌اند، بايد به‌ امام‌ خمينى‌ با عنوان‌ لمحات‌ الاصول‌ قم‌، 421ق‌/379ش‌ و نيز مهدي‌ حائري‌يزدي‌ با عنوان‌ الحجة فى‌ الفقه‌ اصفهان‌، 419ق‌ اشاره‌ كرد. لطف‌الله‌ صافى‌ گلپايگانى‌ نيز، تقريراتى‌ از بحث‌ حجيت‌ شهرت‌ تهيه‌ كرده‌ است‌ نك: بروجردي‌، «بحث‌ حجية»، 80-87. شايان‌ ذكر است‌ كه‌ آراء و نظريات‌ اصولى‌ بروجردي‌ در كتاب‌ شرح‌ كفاية الاصول‌ بهاءالدين‌ حجتى‌ بروجردي‌، از شاگردان‌ خاص‌ وي‌ در بروجرد كه‌ بنا به‌ تصريح‌ استاد بر مبانى‌ فقهى‌ و اصولى‌ وي‌ مسلط بوده‌، و از او اجازة اجتهاد داشته‌، آمده‌ است‌ قم‌، 412ق‌، مجلد.
دستة دوم‌ از آثار بروجردي‌ را رساله‌هاي‌ عمليه‌ و فتوايى‌ تشكيل‌ مى‌دهد كه‌ به‌ وسيلة ديگران‌ تنظيم‌ شده‌ است‌. از مهم‌ترين‌ اين‌ رساله‌ها، توضيح‌ المسائل‌ به‌ زبان‌ فارسى‌ است‌ كه‌ به‌ دست‌ على‌اصغر كرباسچيان‌ معروف‌ به‌ علامه‌ و به‌ ياري‌ برخى‌ از فضلا نگارش‌ يافته‌، و به‌ تأييد بروجردي‌ رسيده‌ است‌ استادي‌، 03. ديگر از اين‌ رساله‌ها، مجمع‌ الفروع‌، به‌ زبان‌ فارسى‌ و به‌ سبك‌ العروة الوثقى‌، تأليف‌ سيدمحمدكاظم‌ طباطبايى‌ يزدي‌ كه‌ توسط على‌ آشتيانى‌ تدوين‌ شده‌، و از نظر كثرت‌ فروع‌ ممتاز است‌ آقابزرگ‌، طبقات‌، /09؛ استادي‌، 02- 03. همچنين‌ المسائل‌ الفقهية به‌ زبان‌ عربى‌ آقابزرگ‌، همانجا و نيز متنى‌ فتوايى‌ با عنوان‌ مناسك‌ الحج‌ كه‌ در 328ش‌ چاپ‌ شده‌، و بار ديگر به‌ نام‌ توضيح‌ المناسك‌ تنظيم‌ و منتشر شده‌ است‌ استادي‌، 03. رسالة عملية بروجردي‌ با عنوان‌ نورالهدي‌ توسط محمدحسين‌ ناشرالاسلام‌ هندي‌ شوشتري‌ به‌ زبان‌ اردو ترجمه‌، و در 369ق‌ در هند به‌ طبع‌ رسيده‌ است‌. اين‌ رساله‌ شامل‌ ابواب‌ طهارت‌ تا ارث‌ است‌.
دستة سوم‌ از تأليفات‌ بروجردي‌ را آثار رجالى‌ و حديثى‌ تشكيل‌ مى‌دهند. آثار رجالى‌ وي‌ در مجموعة بزرگى‌ به‌ نام‌ الموسوعة الرجالية در مجلد توسط بنياد پژوهشهاي‌ اسلامى‌ آستان‌ قدس‌ رضوي‌ مشهد، 413-414ق‌ به‌ طبع‌ رسيده‌ است‌ براي‌ ديگر آثار، نك: آقابزرگ‌، الذريعة، /11، جم؛ رازي‌، گنجينه‌، /47؛ استادي‌، 93- 00؛ نيز بروجردي‌، البدر، 5.
مآخذ: آقابزرگ‌، الذريعة؛ همو، طبقات‌ اعلام‌ الشيعة، نقباء البشر، مشهد، 404ق‌؛ احمدي‌، جعفر، «مصاحبه‌» نك: هم، حوزه‌ ؛استادي‌، رضا، «آثار و تأليفات‌ آيت‌الله‌ بروجردي‌» نك: هم، حوزه‌ ؛بروجردي‌، حسين‌، «الاحاديث‌ المقلوبة و جواباتها»، همراه‌ المنهج‌ الرجالى‌ نك: هم، حسينى‌ جلالى‌؛ همو، «بحث‌ حجية الشهرة»، تقريرات‌ به‌ قلم‌ لطف‌الله‌ صافى‌ گلپايگانى‌، همراه‌ همان‌؛ همو، البدر الزاهر، تقريرات‌ به‌ قلم‌ حسينعلى‌ منتظري‌، قم‌، 362ش‌؛ همو، ترتيب‌ اسانيد كتاب‌ الكافى‌ للشيخ‌ الكلينى‌، مشهد، 414ق‌/993م‌؛ همو، «الصلاة فى‌ اللباس‌ المشكوك‌»، تقريرات‌ به‌ قلم‌ عبدالرسول‌ شريعتمداري‌ جهرمى‌، به‌ كوشش‌ حسن‌ فاطمى‌، همراه‌ شكوه‌ فقاهت‌، قم‌، 379ش‌؛ همو، «عجالة فى‌ ترجمة جدي‌ الخامس‌...»، به‌ كوشش‌ مهدي‌ رجايى‌، همراه‌ همان‌؛ پناه‌ اشتهاردي‌، على‌، «مصاحبه‌» نك: هم، حوزه‌؛ حسينى‌ جلالى‌، محمدرضا، المنهج‌ الرجالى‌، قم‌، 420ق‌/378ش‌؛ حوزه‌، قم‌، 370ش‌، شم 3، 4، س‌ ، شم -؛ خوانساري‌، مصطفى‌، «مصاحبه‌» نك: هم، حوزه‌ ؛دوانى‌، على‌، زندگانى‌ زعيم‌ بزرگ‌ عالم‌ تشيع‌ آيت‌الله‌ بروجردي‌، تهران‌، 372ش‌؛ همو، نهضت‌ روحانيون‌ ايران‌، تهران‌، بنياد فرهنگى‌ امام‌ رضاع‌؛ رازي‌، محمد، آثار الحجة، قم‌، 332ش‌؛ همو، گنجينة دانشمندان‌، تهران‌، 352ش‌؛ ريحان‌الله‌ يزدي‌، عليرضا، آينة دانشوران‌، تهران‌،
354ق‌؛ سبحانى‌، «مصاحبه‌» نك: هم، حوزه‌ ؛سلطانى‌ طباطبايى‌، محمدباقر، «مصاحبه‌» نك: هم، حوزه‌ ؛صافى‌ گلپايگانى‌، لطف‌الله‌، «مصاحبه‌» نك: هم، حوزه‌ ؛عراقى‌، مجتبى‌، «مصاحبه‌» نك: هم، حوزه‌ ؛علوي‌، جواد، «آيت‌الله‌ بروجردي‌ در بروجرد» نك: هم، حوزه‌ ؛فاضل‌ لنكرانى‌، محمد، «مصاحبه‌» نك: هم، حوزه‌ ؛فقه‌ اهل‌البيت‌ع‌، قم‌، 379ش‌، س‌ ، شم 3؛ فلسفى‌، محمدتقى‌، خاطرات‌ و مبارزات‌، تهران‌، 376ش‌؛ كيهان‌، 0 ارديبهشت‌ 334ش‌، شم 575؛ مرجعيت‌ در عرصة اجتماع‌ و سياست‌، به‌ كوشش‌ محمدحسين‌ منظور الاجداد، تهران‌، 379ش‌؛ مطهري‌، مرتضى‌، «مزايا و خدمات‌ مرحوم‌ آيت‌الله‌ بروجردي‌»، همراه‌ بحثى‌ دربارة مرجعيت‌ و روحانيت‌، تهران‌، 341ش‌؛ مكارم‌ شيرازي‌، ناصر، «مزايا و خصايص‌...» نك: هم، حوزه‌ ؛منتظري‌، «مبانى‌ و سبك‌ استنباط...» نك: هم، حوزه‌ ؛واعظ زادة خراسانى‌، محمد، «مصاحبه‌» نك: هم، حوزه‌ ؛همو، مقدمه‌ بر ترتيب‌ اسانيد كتاب‌ الكافى‌ نك: هم، بروجردي‌؛ نيز:
EI 2 , S.
على‌ تولاّيى‌
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 12  صفحه : 4792
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست