responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4751
برسيان‌، مسجد
جلد: 11
     
شماره مقاله:4751


بَرْسيان‌، مَسْجِد ، يكى‌ از آثار برجستة معماري‌ عصر سلجوقى‌ و نشان‌دهندة سير تحول‌ معماري‌ مسجد در ايران‌. اين‌ مسجد و منارة كهن‌ آن‌ در روستاي‌ برسيان‌ در بخش‌ مركزي‌ شهرستان‌ اصفهان‌، و در 45 كيلومتري‌ جنوب‌ شرقى‌ اين‌ شهر، در شمال‌ زاينده‌رود واقع‌ است‌.
از برسيان‌ به‌ عنوان‌ يكى‌ از قراء معظم‌ «بَرا آن‌» ياد كرده‌اند. به‌ گفتة حمدالله‌ مستوفى‌ اينگونه‌ قراء را با «كمابيش‌ هزارخانه‌ و...» در ديگر ولايات‌ شهر مى‌خوانند (ص‌ 55 -56). برسيان‌ در دورة صفويه‌ به‌ سبب‌ آبادانى‌ و خرمى‌ محل‌ تفرج‌ پادشاهان‌ اين‌ سلسله‌ بود (جابري‌، 426).
در حال‌ حاضر مسجد برسيان‌ بر پهنه‌اي‌ به‌ وسعت‌ تقريبى‌ 68 ئ 53 متر گسترده‌ شده‌، و شامل‌ِ مجموعه‌اي‌ است‌ از گنبدخانة مسجد عصر سلجوقى‌ و منار واقع‌ بر گوشة جنوب‌ غربى‌ آن‌ و نيز صحنى‌ واقع‌ در بخش‌ شمالى‌ آن‌ كه‌ بقاياي‌ آثاري‌ از معماري‌ عصر صفوي‌ را بر 4 جانب‌ خود دارد. يك‌ كاروانسراي‌ صفوي‌ نيز به‌ ابعاد 40 ئ 5/51 متر در كنار مسجد قرار گرفته‌ است‌ (كلايس‌، 294؛ سيرو 44؛ كيانى‌، فهرست‌...، 1/76، كاروانسراها...، 2/64).
در ميان‌ كتيبه‌هاي‌ متعدد موجود در اين‌ مجموعه‌ چند تاريخ‌ مختلف‌ از دوران‌سلجوقى‌ تا صفوي‌ به‌چشم‌ مى‌ خورد: كهن‌ترين‌تاريخ‌ (491ق‌) در بخش‌پايانى‌ كتيبه‌اي‌ به‌ خط كوفى‌ بر فراز مناره‌ كه‌ حاوي‌ بخشى‌ از آية 77 سورة حج‌ (22) است‌، قرار دارد (گدار، ي‌.، «يادداشت‌...1»، 361 ، «يادداشتها...2»، 40 ؛ هنرفر، «مناره‌...»، 72-73، گنجينه‌...، 175؛ نيز نك: بلر، .(177-179 تاريخ‌بعدي‌، يعنى‌ رمضان‌ 28[5]، در بخش‌ پايانى‌ كتيبه‌اي‌ است‌ حاوي‌ آية 18 سورة توبه‌ (9) به‌ خط كوفى‌ كه‌ در قاب‌ اصلى‌ محراب‌ جاي‌ دارد. با اينكه‌ در اين‌ كتيبه‌ به‌ صراحت‌ تنها از «ساخته‌ شدن‌ محراب‌ و تاريخ‌ فراغ‌ از آن‌» در اين‌ سال‌ ياد شده‌ است‌، تقريباً تمامى‌ محققان‌ اين‌ نوشته‌ را كتيبة احداث‌ بناي‌ گنبد خانه‌ دانسته‌اند. لايةگچى‌ كه‌ سالها بخش‌آخر اين‌كتيبه‌ را پوشانيده‌ بود،آسيب‌ جدي‌ به‌ رقم‌ صدگان‌ آن‌ وارد آورده‌ است‌. يدا گدار كه‌ اولين‌ بار اين‌ متن‌ را در آغاز دهة 1930م‌ قرائت‌ نموده‌، آن‌ را براساس‌ آثار بازمانده‌، 28[5]ق‌ تشخيص‌ داد (نك: اسميث‌، «مناره‌...3»، 41 -40 ، نيز 36 ، طرح‌ .(B اما هنرفر در 1338ش‌، احتمالاً به‌ علت‌ تخريب‌ بيشتر اين‌ كتيبه‌ در آن‌ زمان‌، تنها رقم‌ يكان‌ (ثمان‌...) را از اين‌ تاريخ‌ بازشناخت‌ («مناره‌...»، 75) و پس‌ از آن‌ نيز 498ق‌ را براي‌ آن‌ فرض‌ نمود و كتيبه‌ را براساس‌ اين‌ تاريخ‌ مفروض‌ بازسازي‌ كرد (همو، گنجينه‌، 176-177).
سومين‌ تاريخ‌ در كتيبه‌اي‌ است‌ بر لوحى‌ گچى‌ كه‌ بر ديوار سمت‌ قبله‌ و در غرب‌ محراب‌ نصب‌ شده‌ است‌. اين‌ كتيبة آسيب‌ ديدة 13 خطى‌ از يك‌ سو اشاره‌ به‌ تجديد صحن‌ مسجد دارد و تاريخ‌ ربيع‌الاول‌ 95[؟] و 12 جمادي‌الاول‌ 95[؟] كه‌ هر دو در بخش‌ صدگان‌ آسيب‌ ديده‌ است‌، بر آن‌ مشاهده‌ مى‌شود و احتمالاً مربوط به‌ شروع‌ و پايان‌ اين‌ فعاليتها بوده‌ است‌. از سوي‌ ديگر در اين‌ كتيبه‌ به‌ مادر دو برادر صاحب‌ منصب‌ كه‌ از دو پدر بوده‌اند - و شايد به‌ همراه‌ مادر، بانى‌ اين‌ تحولات‌ به‌ شمار مى‌آمده‌اند - به‌ نامهاي‌ جمال‌الدين‌ محمد بن‌ نجم‌ الدين‌ محمود بن‌ [؟]، و نيز [؟] الدين‌ محمد بن‌ كمال‌الدين‌ [؟] اشاره‌ شده‌ است‌ (اسميث‌، همان‌، 37 ؛ سواژه‌، «بررسى‌...1»، 105 ، «يادداشتها...2»، 104 -103 ؛ شيخ‌ الحكمايى‌، بش: تكميل‌ قرائت‌). اين‌ كتيبه‌ احتمالاً در حدود سدة 8ق‌/14م‌ نگاشته‌ شده‌ است‌.
متأخرترين‌ تاريخ‌ در اين‌ مسجد كتيبه‌اي‌ از كاشى‌ به‌ خط ثلث‌ بر پيشانى‌ ايوان‌ جنوبى‌ صحنى‌ است‌ كه‌ در دوران‌ صفويه‌ و همزمان‌ با تحولات‌ عمده‌ در آن‌ بنا شد. اين‌ كتيبه‌ كه‌ بخش‌ اعظم‌ آن‌ از ميان‌ رفته‌ است‌، تا 1314ش‌ نام‌ شاه‌ طهماسب‌ صفوي‌، و بانى‌ ايوان‌، خواجه‌ نظام‌الدين‌ احمد بن‌ خواجه‌ عبدالقادر بن‌ شيخ‌ [؟]، و نيز نام‌ كاشى‌ تراش‌ هنرمند دست‌اندر كار تزيين‌ آن‌، سيد مهدي‌ بن‌ سيد زين‌العابدين‌ كاشى‌ تراش‌ الحسنى‌ را در خود داشته‌ است‌. از سوي‌ ديگر در يكى‌ از الواح‌ تزيينى‌ كاشى‌ كه‌ بر ديوار جانبى‌ همين‌ ايوان‌ قرار داشته‌ است‌ و امروزه‌ اثري‌ از آن‌ نيست‌، نام‌ خواجه‌ نظام‌الدين‌ احمد بن‌ عبدالقادر ال [...]ي‌ - احتمالاً همان‌ بانى‌ ايوان‌ كه‌ در كتيبة اصلى‌ از او ياد شده‌ - نوشته‌ شده‌ بوده‌ است‌ (اسميث‌، همان‌، 8 ، تصوير 51 ؛ سواژه‌، «يادداشتها»، .(105
تحقيقات‌ دربارة اين‌ مسجد از دهة 1930م‌ آغاز شد. از ميان‌ متقدمان‌ گدار و سواژه‌ دو نظرية مختلف‌ دربارة سير تحول‌ معماري‌ آن‌ ارائه‌كرده‌اند. هردو با استناد به‌كتيبة محراب‌ و بدون‌ در نظر گرفتن‌ اينكه‌ در متن‌ كتيبه‌ تنها سخن‌ از ساخت‌ محراب‌ است‌ و نه‌ مسجد، احداث‌ گنبدخانه‌ را 28[5]ق‌ يعنى‌ 37 سال‌ پس‌ از ساختمان‌ مناره‌ دانسته‌اند. آندره‌ گدار اين‌ بنا را، مسجدي‌ ايرانى‌ از نوع‌ چهار طاقى‌، بنايى‌ منفرد، و سرآغاز دگرگونيهاي‌ بعدي‌ مسجد دانسته‌ است‌ («مساجد...3»، ، III(2)/88 ، III(1)/54 نيز «مساجد...4»، 210 -187 )، اما سواژه‌ بناي‌ مناره‌ و گنبدخانه‌ را از جمله‌ الحاقاتى‌ مى‌داند كه‌ در دورة سلجوقى‌، يكى‌ پس‌ از ديگري‌، در بخش‌ شبستان‌ مسجد قديمى‌تري‌ كه‌ صحن‌ آن‌ در جاي‌ همين‌ صحن‌ مسجد امروزي‌ قرار داشته‌، بنا شده‌ است‌ («بررسى‌»، .(103-110 اسميث‌ كه‌ ميان‌ سالهاي‌ 1934 و 1936م‌ به‌ بررسى‌ و مطالعة اين‌ بنا پرداخت‌ و سپس‌ تك‌نگاري‌ دقيقى‌ از اين‌ مسجد ارائه‌ كرد، در آغاز نظرية گدار را پذيرفت‌ و گنبد خانه‌ را بنايى‌ منفرد در كنار مناره‌،و مسجدي‌ دانست‌ كه‌ در ميان‌فضايى‌سرباز محصور در ديواري‌ قرار داشته‌ است‌ (همان‌، 39-40 ,14 )، اما پس‌ از چندي‌ با توجه‌ به‌ شواهد معماري‌ و نيز كتيبة مربوط به‌ تعمير مسجد كه‌ سواژه‌ متن‌ آن‌ را قرائت‌ كرده‌ بود،با او هم‌ نظر شد («دو بنا...5»، 6 ).بلر نيز، همسو با نظريةسواژه‌، و با توجه‌ به‌متن‌ آية 77 سورة حج‌ (22) در كتيبة مناره‌،
مسجد برسيان‌

بر اين‌ باور است‌ كه‌ مناره‌ مى‌بايست‌ در كنار مسجدي‌ كهن‌ كه‌ احتمالاً متعلق‌ به‌ سدة 4ق‌ بوده‌ است‌، بنا شده‌ باشد و به‌ عقيدة وي‌ در مرحله‌اي‌ ديگر، در 528 ق‌ گنبد خانه‌ را به‌ اين‌ مجموعه‌ افزوده‌اند (ص‌ 179 -177 ؛ كلايس‌، 293- 295).
دقت‌ در ساختار معماري‌ مسجد، مناره‌ و كتيبه‌هاي‌ موجود در اين‌ مجموعه‌ به‌ روشن‌ تر شدن‌ سير تحول‌ تاريخى‌ آن‌ كمك‌ مى‌كند. هر چند شواهد معماري‌ حاكى‌ از آن‌ است‌ كه‌ مناره‌ پيش‌ از گنبد خانه‌ ساخته‌ شده‌، اما هيچ‌ دليلى‌ بر اينكه‌ اين‌ بنا 37 سال‌ پس‌ از آن‌، و همزمان‌ با اتمام‌ محراب‌ احداث‌ شده‌ باشد، وجود ندارد. شواهد معماري‌ در داخل‌ گنبدخانه‌ نشان‌ از عدم‌ تكميل‌ تزيينات‌ بنا دارد و گوياي‌ آن‌ است‌ كه‌ كار ساختمان‌ دوران‌ ركود و توقفى‌ را پشت‌ سر گذاشته‌ است‌؛ در حالى‌ كه‌ تنها تزيينات‌ محراب‌ تقريباً به‌ طور كامل‌ انجام‌ شده‌ است‌.
تاريخ‌ 28[5]ق‌ كه‌ در انتهاي‌ كتيبة قرآنى‌ آن‌ قرار دارد، بيانگر آغاز دوبارة عمليات‌ ساختمان‌ و تكميل‌ محراب‌ آن‌ است‌ (لاله‌، I/220- 222 )؛ ساختمانى‌ كه‌ احتمالاً همزمان‌ با ساخت‌ مناره‌ يا كمى‌ پس‌ از آن‌، در اواخر سدة 5 ق‌، و در پى‌ تحولاتى‌ كه‌ در بخش‌ مقصورة مساجد كهن‌ ايران‌ صورت‌ مى‌گرفته‌، احداث‌ شده‌ است‌. ميان‌ جمادي‌الثانى‌ 479 و ذيحجة 480 در زمان‌ ملكشاه‌ سلجوقى‌ و به‌ دستور نظام‌الملك‌ وزير او تغيير شگرفى‌ در بخش‌ مقصورة مسجد جامع‌ پايتخت‌ سلجوقيان‌ در اصفهان‌ رخ‌ داد و نقشة قديم‌ مسجد در قسمت‌ جنوبى‌ آن‌ با حذف‌ 24 ستون‌ و احداث‌ مقصوره‌اي‌ عظيم‌ تغيير شكل‌ يافت‌. سبك‌ نوين‌ ابداعى‌ در مقصورة نظام‌الملك‌ الهام‌ بخش‌ معماري‌ مساجد و يكى‌ از وجوه‌ مشخصة مساجد دورة سلجوقى‌ شد. پس‌ از آن‌ نقشة مساجد كهن‌ در بخش‌ مقصوره‌ تغيير يافت‌ و چنين‌ گنبدخانه‌اي‌ را در خود جاي‌ داد و مساجد نوساز نيز با اين‌ نوع‌ مقصوره‌ بنا شدند (نك: ه د، اصفهان‌).
ساختار معماري‌ گنبدخانة تاج‌الملك‌ در اصفهان‌ تشابه‌ بسيار با بناي‌ مقصورة مسجد برسيان‌ دارد. بدين‌ترتيب‌ و به‌ احتمال‌ قريب‌ به‌ يقين‌ احداث‌ مناره‌ در 491ق‌ و سپس‌ بناي‌ مقصورة متصل‌ به‌ آن‌ - همزمان‌ يا كمى‌ پس‌ از اين‌ تاريخ‌ - به‌ تقليد از گنبد تاج‌الملك‌، از جمله‌ تغييراتى‌ است‌ كه‌ در بخش‌ شبستان‌ مسجد كهن‌ برسيان‌ صورت‌ گرفته‌ است‌. به‌ دليلهايى‌ نامعلوم‌ عمليات‌ ساختمان‌ متوقف‌ گرديد و سپس‌ در 528ق‌ محراب‌ تزيين‌ شد، اما اين‌ فعاليتها ناتمام‌ باقى‌ ماند. در دوران‌ پس‌ از مغول‌ مسجد و صحن‌ آن‌ دوباره‌ تعمير شد، اما مقصورة آن‌ دست‌ نخورده‌ باقى‌ ماند. در زمان‌ شاه‌ طهماسب‌ صفوي‌ با احداث‌ ايوان‌ تغييراتى‌ در تزيينات‌ صحن‌ مسجد صورت‌ گرفت‌، ولى‌ مقصوره‌ همچنان‌ در حالت‌ نيمه‌ تمام‌ خود باقى‌ ماند و پس‌ از آن‌ نيز هرگز به‌ پايان‌ نرسيد. در 1343ش‌، انجمن‌ آثار ملى‌ اعتباري‌ براي‌ تعمير آثار تاريخى‌ خارج‌ شهر اصفهان‌ اختصاص‌ داد و بدين‌ترتيب‌ مسجد برسيان‌ به‌ وسيلة ادارة باستان‌شناسى‌ اصفهان‌ تعمير شد (هنرفر، گنجينه‌، 852). سازمان‌ ملى‌ حفاظت‌ آثار باستانى‌ با همكاري‌ «مؤسسة ايتاليايى‌ خاورميانه‌ و خاوردور1» ميان‌ سالهاي‌ 1351 و 1357ش‌/1972 و 1978م‌ به‌ بررسى‌ و نقشه‌برداري‌ و مرمت‌ اين‌ مسجد پرداخت‌ («شرق‌...2»، XXVI/606, XXV/550, XXIV/481, XXIII/425, XXII/389, .(XXVII/466-467
منارة مسجد برسيان‌ از ديرباز از بناهاي‌ جالب‌ توجه‌ اصفهان‌ به‌ شمار مى‌آمده‌ است‌. اين‌ منارة استوانه‌اي‌ شكل‌ با ارتفاع‌ 55/34 متر بر دايره‌اي‌ به‌ قطر 75/5 متر بنا نهاده‌ شده‌ است‌. قطر اين‌ دايره‌ با كاهش‌ تدريجى‌ در رأس‌ به‌ 2/4 متر مى‌رسد (اسميث‌، «مناره‌ها...3»، .(316-317 مناره‌ در قسمت‌ جنوب‌ غربى‌ مقصوره‌ و متصل‌ به‌ آن‌ است‌. راه‌ ورود به‌ آن‌ در ديوار جنوبى‌ مقصوره‌ تعبيه‌ شده‌ است‌. پلكانى‌ مارپيچ‌ امكان‌ دستيابى‌ به‌ بالاي‌ مناره‌ را فراهم‌ مى‌آورد. چندين‌ نورگير به‌ فواصل‌ معين‌ بر بدنة مناره‌ اين‌ مسير را روشن‌ مى‌كنند. ابعاد آجرهاي‌ به‌ كار رفته‌ در ساختمان‌ مناره‌ 27 ئ 27 ئ 5/5 سانتى‌متر است‌. براي‌ تسهيل‌ در امر ساختمان‌ و چيدن‌ رديف‌ آجرها بر محيط دايرة مناره‌ آجرها به‌ شكل‌ ذوذنقه‌ به‌ اضلاع‌ 27 و 27 و 27 و 22 ئ 5/5 سانتى‌متر قالب‌ زده‌ شده‌اند (همو، «مناره‌»، 16 -14 ، طرح‌ .(C
هنرمند معمار توانسته‌ است‌ از طريق‌ تزيينات‌ آجري‌ كه‌ از قاعده‌ تا رأس‌ مناره‌ به‌ تدريج‌ و به‌ گونه‌اي‌ موزون‌ بر تراكم‌ آن‌ اضافه‌ مى‌گردد، نگاه‌ بيننده‌ را به‌ فراز مناره‌، جايى‌ كه‌ آيات‌ قرآنى‌ بر آن‌ نقش‌ بسته‌، سوق‌ دهد. 3 بخش‌ متمايز بر نماي‌ خارجى‌ مناره‌ قابل‌ تشخيص‌ است‌. تا ارتفاع‌ حدود 6 متر آجرها با رديفهاي‌ معمولى‌ چيده‌ شده‌اند. آثار اندك‌ موجود از تزيينات‌ ملاط گچ‌ در بندهاي‌ عمودي‌ آجرها نشان‌ از تنها تزيينى‌ دارد كه‌ براي‌ اين‌ قسمت‌ انتخاب‌ شده‌ بوده‌ است‌. به‌ نظر مى‌رسد كه‌ اين‌ تزيينات‌ هرگز به‌ اتمام‌ نرسيده‌ باشد. حاشيه‌اي‌ تزيينى‌ از آجرهاي‌ تراش‌ داده‌ شده‌ كه‌ تركيبى‌ متناوب‌ از اشكال‌ لوزي‌ و دايره‌ پديد آورده‌ است‌، اين‌ بخش‌ را از قسمت‌ دوم‌ و ميانى‌ مناره‌ كه‌ ارتفاعى‌ حدود 22 متر دارد، جدا مى‌كند. تمامى‌ اين‌ بخش‌ با تزيينات‌ هندسى‌ با روش‌ آجرچينى‌ مزين‌ شده‌، و شبكه‌اي‌ از لوزيهاي‌ متداخل‌ سراسر آن‌ را پوشانيده‌ است‌. در قسمت‌ كوچكى‌ در پايين‌ اين‌ شبكه‌ نوع‌ ديگري‌ از آجركاري‌ تزيينى‌، ولى‌ بسيار مشابه‌ آن‌ مشاهده‌ مى‌شود كه‌ گوياي‌ تغيير تصميم‌ سازندگان‌ در انتخاب‌ نقش‌ در حين‌ ساختمان‌ است‌. بخش‌ سوم‌ و اصلى‌ تزيين‌ در قسمت‌ فوقانى‌ مناره‌ ارتفاعى‌ حدود 5/6 متر دارد. در قسمت‌ پايين‌ بر نواري‌ پهن‌ رديفهاي‌ خفته‌ و راستة نامنظم‌ آجر به‌ طور ممتد و تو در تو چيده‌ شده‌ است‌ و آرايه‌اي‌ شبه‌ كوفى‌ بنايى‌ زنجيره‌اي‌ را القا مى‌كند. بر فراز اين‌ نوار و در ميان‌ دو قاب‌ تزيينى‌، چنانكه‌ گفته‌ شد، كتيبه‌اي‌ آجري‌ به‌ خط كوفى‌ ساده‌ بر پيرامون‌ مناره‌ نقش‌ بسته‌ است‌. تمام‌ متن‌ در يك‌ خط نوشته‌ شده‌، تنها در قسمت‌ انتهاي‌ آن‌ كلمة مربوط به‌ رقم‌ صدگان‌ به‌ علت‌ كمبود جا بر خط دوم‌، بر بالاي‌ خط اصلى‌ قرار داده‌ شده‌ است‌. منارة مسجد برسيان‌ نمونه‌اي‌ برجسته‌ از مناره‌هاي‌ شاخص‌ سرزمين‌ ايران‌ پيش‌ از سلجوقى‌ و دورة سلجوقى‌ است‌. مناره‌هاي‌ مدور مرتفع‌، در يك‌ قطعه‌ يا در چند قطعة مطبق‌ كه‌ قطر آن‌ به‌ نسبت‌ ارتفاع‌ به‌ تدريج‌ كاهش‌ مى‌يابد و تناسبى‌ موزون‌ و چشم‌نواز براي‌ اين‌ بناها مى‌آفريند. تزيينات‌ متنوع‌ آجر از انواع‌ هندسى‌ و نيز نوشتاري‌ گرداگرد آنها را پوشانيده‌ است‌. انتخاب‌ اين‌ آرايه‌ها در جايگاههاي‌ مشخص‌ و مناسب‌، و در اندازه‌ها و اشكال‌ حساب‌ شده‌، نسبت‌ به‌ ارتفاع‌ بنا گواه‌ مهارت‌ استادان‌ هنرمند اين‌ سرزمين‌ است‌ (نك: لاله‌، ؛ I/220-251 نيز يادداشتهاي‌ مؤلف‌).
مقصورة مسجد برسيان‌ بر سطحى‌ مربع‌ با اضلاع‌ داخلى‌ 32/10 تا 48/10 متر و با ارتفاع‌ حدود 30/18 متر ساخته‌ شده‌ است‌. اين‌ بنا در مقطع‌ عمودي‌ از 3 بخش‌ منطقة مربع‌ شكل‌ پاية بنا (4 ديوار به‌ پهناي‌ حدود 2 متر و ارتفاع‌ داخلى‌ 90/6 و خارجى‌ 10 متر)، منطقة كثيرالاضلاع‌ انتقالى‌ ميان‌ مربع‌ پايه‌ و دايرة گنبد (ارتفاع‌ داخلى‌ 33/5 و خارجى‌ 60/1 متر)، و پوشش‌ گنبدي‌ (ارتفاع‌ داخلى‌ 70/5 و خارجى‌ 70/6 متر) تشكيل‌ شده‌ است‌. سوي‌ قبله‌ در اين‌ بنا با اشتباه‌ 23 و 20 محاسبه‌ شده‌ است‌ (نك: اسميث‌، «مناره‌»، 13 ، نقشه‌هاي‌ 1 و .(2 مصالح‌ اصلى‌ ساختمان‌ِ مقصوره‌ را آجرهايى‌ در ابعاد 24 ئ 24 ئ 5/5 الى‌ 6 سانتى‌متر تشكيل‌ مى‌دهد. تزيينات‌ هندسى‌ و نوشتاري‌ و نيز گياهى‌ بنا با قطعه‌هاي‌ تراشيدة آجر و نيز با گچ‌بري‌ شكل‌ گرفته‌ است‌. دهانه‌هاي‌ سه‌گانه‌اي‌ بر هر يك‌ از ديوارهاي‌ شمالى‌، شرقى‌ و غربى‌ رفت‌ و آمد به‌ داخل‌ مقصوره‌ را در گذشته‌ ميسر مى‌ساخته‌ است‌. ورودي‌ اصلى‌ با دهانة بزرگ‌تر در وسط ديوار شمالى‌ و وروديهاي‌ جانبى‌ با دهانة كوچك‌تر در دو طرف‌ آن‌ كه‌ با ترتيب‌ رو به‌ روي‌ محراب‌ و دو درگاه‌ جانبى‌ آن‌ بر ديوار جنوبى‌ قرار گرفته‌اند، با ايجاد تقارنى‌ خاص‌، بر اهميت‌ اين‌ دو ديوار واقع‌ بر جهات‌ اصلى‌ مقصوره‌ مى‌افزايند. برابري‌ عرض‌ دهانة اصلى‌ در ميان‌ ديوار شمالى‌ با عرض‌ كلى‌ محراب‌، و نيز برابري‌ عرض‌ دهانه‌هاي‌ كوچك‌تر جانبى‌ اين‌ دو ديوار با عرض‌ درگاه‌ ميانى‌ در ديوارهاي‌ شرقى‌ و غربى‌ ترتيبى‌ متناوب‌ و معكوس‌، ولى‌ هماهنگ‌ با سازه‌ها و فضاهاي‌ باز ايجاد مى‌نمايد. بدين‌ترتيب‌، توانمندي‌ معماران‌ گذشته‌ در برقراري‌ توازن‌ در بنا، با تأكيد بر جهات‌ و عناصر اصلى‌ مقصوره‌، هر چه‌ بيشتر نمايان‌ مى‌گردد (اسميث‌، همان‌، 29-32 ,16 ، نقشة .(1
تغييرات‌ِ وارد شده‌ در طى‌ قرون‌ متوالى‌ بر گرداگرد مقصوره‌، نماهاي‌ خارجى‌ آن‌ را نيز دستخوش‌ تغييراتى‌ نموده‌ است‌. احداث‌ ايوان‌ جنوبى‌ مسجد در دورة صفوي‌ بيشترين‌ آسيب‌ را به‌ جبهة اصلى‌ بنا در سمت‌ شمال‌ آن‌ وارد آورده‌، و آن‌ را از انظار پنهان‌ كرده‌ است‌. در چارچوب‌ فعاليتهاي‌ پژوهشى‌ و مرمتى‌ كه‌ در دهة 1350ش‌ در مسجد صورت‌ گرفت‌، دو طاق‌نماي‌ تزيينى‌ سلجوقى‌ با كتيبه‌هايى‌ از آجر به‌ خط كوفى‌ ساده‌ (والحمدالله‌ / و لا اله‌ الا الله‌) بر قسمت‌ پايين‌ نماي‌ خارجى‌ ديوار شمالى‌ مقصوره‌ آشكار شد و ويژگى‌ نماي‌ اصلى‌ ورودي‌ مقصوره‌ را در زمان‌ احداث‌ آن‌ نمايان‌ ساخت‌ («شرق‌»، .(XXVI/606
منطقة انتقالى‌ گنبدخانة مسجد برسيان‌ متشكل‌ از دو طبقة 8 ضلعى‌ و 16 ضلعى‌ است‌ كه‌ با استفاده‌ از عناصر قوسى‌ و از طريق‌ گوشه‌سازي‌ از نوع‌ سكنج‌ سه‌ بخشى‌ در طبقة اول‌ و سكنجهاي‌ ساده‌ در طبقة دوم‌، امكان‌ تبديل‌ زمينة مربع‌ را به‌ دايره‌ براي‌ اجراي‌ نهايى‌ پوشش‌ گنبد فراهم‌ آورده‌ است‌ (اسميث‌، همان‌، 14 ، تصويرهاي‌ 4 و .(6
معمار مقصورة برسيان‌ در ادامة سنت‌ كهن‌ معماري‌ ايران‌ پيش‌ از اسلام‌ براي‌ قرار دادن‌ گنبد بر فراز بناي‌ چهارگوش‌، تحولات‌ عمدة اين‌ دستاورد را كه‌ 11 سال‌ پيش‌ از آن‌ با ايجاد دو طبقة متمايز اولين‌بار در مقصورة نظام‌الملك‌ در مسجد جامع‌ اصفهان‌ تجربه‌ شده‌ بود، پى‌ گرفته‌ (نك: ه د، 9/5، 206)، و گنبدي‌ با 8 تويزه‌ و با قوسى‌ از نوع‌ چهار كمانة سه‌ مركزي‌ بنا كرده‌ است‌ (لاله‌، II/114 .(I/250-251,
عناصر قوسى‌ به‌عنوان‌ طاقهاي‌باربر از نوع‌جناغى‌ چهار كمانة سه‌ مركزي‌، و طاق‌نماهاي‌ تزيينى‌ از همين‌ نوع‌ (همو، ، I/232-250 نيز ، II/105-116 تصويرهاي‌ به‌ همراه‌ طاق‌نماهايى‌ از نوع‌ كليل‌، سطوح‌ بنا در دو بخش‌ مربع‌ پايه‌ و منطقة كثيرالاضلاع‌ انتقالى‌ را پوشانيده‌، و تركيب‌ موزونى‌ بر سراسر بلنداي‌ مقصوره‌ به‌ وجود آورده‌ است‌. محراب‌ اين‌ مسجد كه‌ از نمونه‌هاي‌ شايان‌ توجه‌ محرابهاي‌ سلجوقى‌ است‌، يكى‌ از نخستين‌ نمونه‌هاي‌ شناخته‌ شدة تزيينات‌ مقرنس‌ آجري‌ در محرابهاست‌. محراب‌ برسيان‌ بر نقشة نيم‌ دوازده‌ ضلعى‌ بنا شده‌، و پهنة يگانه‌ طاق‌نماي‌ آن‌ كه‌ بر دو ستون‌ توكار استوار است‌، به‌وسيلة 3 رديف‌ طاس‌، مزين‌ شده‌ است‌. با دو قاب‌ بزرگ‌ تزيينى‌ كه‌ اين‌ طاق‌نما را در بر گرفته‌ است‌، اين‌ محراب‌ در ساختار كلى‌ آن‌ طولى‌ برابر نيم‌ طول‌ ديوار جنوبى‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌، و عناصر ديگر اين‌ ديوار و ديوارهاي‌ ديگر مقصوره‌ را تحت‌الشعاع‌ قرار داده‌ است‌. اختصاص‌ بخش‌ اعظم‌ ديوار جنوبى‌ به‌ محرابى‌ بزرگ‌ در راستاي‌ تحول‌ معماري‌ مساجد در دورة سلجوقى‌ قرار دارد.
در مساجد اين‌ دوره‌ به‌ تناسب‌ فضاي‌ بزرگى‌ كه‌ به‌ مقصوره‌ها اختصاص‌ يافته‌، محراب‌ آنها نيز از ابعاد بزرگ‌تري‌ نسبت‌ به‌ محراب‌ مقصوره‌هاي‌پيشين‌ برخوردار شده‌است‌. بجز مقرنس‌ - كه‌ تزيين‌ اصلى‌ محراب‌ مسجد برسيان‌ را تشكيل‌ مى‌دهد - اين‌ محراب‌ با آجركاري‌، گچ‌بري‌ و تزيينات‌ نوشتاري‌، هندسى‌ و گياهى‌ نيز مزين‌ شده‌ است‌. كتيبة اصلى‌ محراب‌ واقع‌ در قاب‌ بزرگ‌ آن‌، به‌ خط كوفى‌ آجري‌ بر زمينة تزيينات‌ نيمه‌ تمام‌ گچ‌بري‌ گل‌ و بوته‌ است‌. يك‌ نوار باريك‌ آجري‌ كه‌ با خط كوفى‌ در كنارة داخلى‌ قاب‌ دوم‌ محراب‌ شكل‌ گرفته‌ است‌، آيات‌ 1 تا 8 سورة مؤمنون‌ (23) را در بر مى‌گيرد (شيخ‌الحكمايى‌، بش: قرائت‌). بر پهنة قاب‌ دوم‌ محراب‌ زنجيره‌هاي‌ درهم‌ تنيدة آجري‌ رديفى‌ از ستاره‌هاي‌ چند پر به‌ وجود آورده‌اند. سطح‌ داخلى‌ آنها، هر چند نيمه‌ تمام‌، با نقش‌ مايه‌هاي‌ گياهى‌ و نوشته‌هاي‌ به‌ خط ثلث‌ و كوفى‌ گچ‌بري‌ شده‌ كه‌ حاوي‌ اسماءالله‌ چون‌ «يا حنان‌»، «يا منان‌»، «يا سبحان‌»، «يا الله‌» و «يا ديان‌» است‌. 6 طاس‌ رديف‌ ميانى‌ مقرنس‌ به‌ ترتيب‌ حاوي‌ جملات‌ «الملك‌لله‌»، «العظمةلله‌»، «القدرةلله‌»، «القوةلله‌»، «المنةلله‌» و «العزةلله‌» است‌ (هنرفر، گنجينه‌، 177). بر لوح‌ وسط از الواح‌ شش‌گانة واقع‌ در نيمة پايين‌ طاق‌ محراب‌ و بر پهنة قوس‌ تزيينى‌ سه‌ بخشى‌ آن‌، سورة اخلاص‌ (112) به‌ همراه‌ جملات‌ «لااله‌ الا الله‌»، «محمد رسول‌الله‌»، «ليس‌ كمثله‌ شى‌ء»، «و هو السميع‌ البصير» به‌ خط كوفى‌ بنايى‌ نوشته‌ شده‌ است‌ (همانجا؛ شيخ‌الحكمايى‌، بش: تكميل‌ قرائت‌). تزيين‌ لچكيهاي‌ طاق‌نماي‌ محراب‌ با نام‌ «الله‌» و «محمد» به‌ خط كوفى‌ بنايى‌ با آجر اجرا شده‌ است‌ (نك: لاله‌، ، I/240-241 نيز ، II/102 تصوير؛ قرائت‌ مؤلف‌). اين‌ نمونه‌ يكى‌ از نخستين‌ نمونه‌هاي‌ شناخته‌ شده‌ از اين‌ نوع‌ خط به‌ شمار مى‌آيد كه‌ پس‌ از آن‌ و تا به‌ امروز بسيار رايج‌ بوده‌، و مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ است‌.
بجز تزيينات‌ نوشتاري‌ محراب‌ كتيبه‌هاي‌ ديگري‌ نيز قسمتهاي‌ مختلف‌ مسجد را آراسته‌ است‌. روبه‌روي‌ محراب‌ و بر درون‌سوي‌ طاق‌ درگاه‌ِ ورودي‌ِ اصلى‌ِ مقصوره‌ كتيبه‌اي‌ آجري‌ به‌ خط كوفى‌ قرار دارد كه‌ آيه‌هاي‌ 14 و 15 سورة مؤمن‌ (40)، بر آن‌ نقش‌ بسته‌ است‌ (شيخ‌الحكمايى‌، بش: قرائت‌ براي‌ اولين‌ بار). اين‌ كتيبه‌ دورتادور يك‌ نوار مركزي‌ شامل‌ تزيينات‌ آجري‌ هندسى‌، همانند آنچه‌ بر فراز منارة اين‌ مسجد مشاهده‌ مى‌شود و يك‌ آراية شبه‌ كوفى‌ بنايى‌ زنجيره‌اي‌ را القاء مى‌كند، چرخيده‌ است‌. امروزه‌ نيمى‌ از يك‌ كتيبه‌ به‌ خط كوفى‌ ساده‌ از آجر - كه‌ در گذشته‌ به‌ دور قاعدة گنبد مى‌گشته‌ - آغاز سورة فتح‌ (48) را تا جايى‌ كه‌ اينك‌ مشخص‌ نيست‌، در بر دارد. تزيينات‌ مقصوره‌ در زمان‌ ساخت‌ و پس‌ از آن‌ هر چند پايان‌ نيافت‌، ليكن‌ تا بدانجا پيش‌ رفت‌ كه‌ جايگاه‌ برخى‌ از آنها مشخص‌ گردد. بدين‌ترتيب‌ در داخل‌ مقصوره‌ بر هر يك‌ از دو درگاه‌ جانبى‌ ديوارهاي‌ شمالى‌ و جنوبى‌ و نيز بر درگاه‌ ميانى‌ هر يك‌ از ديوارهاي‌ شرقى‌ و غربى‌، به‌ تقليد از الواح‌ كتيبه‌هاي‌ گنبد تاج‌الملك‌ در مسجد جامع‌ اصفهان‌، در مجموع‌ 6 لوح‌ براي‌ قرار دادن‌ كتيبه‌هايى‌ كه‌ هرگز نوشته‌ نشد، جاي‌ گرفته‌ است‌ (يادداشتهاي‌ مؤلف‌).
در آثاري‌ كه‌ از دورة صفوي‌ در صحن‌ اين‌ مسجد باقى‌ است‌، بجز نوار اصلى‌ كتيبه‌ در ايوان‌ جنوبى‌ كه‌ از آن‌ ياد شد، بقاياي‌ طرح‌ كتيبه‌اي‌ ديده‌ مى‌شود كه‌ در داخل‌ يك‌ شمسه‌ به‌ شكل‌ ستارة بزرگ‌ ده‌ پر بر وسط پهنة طاق‌نماي‌ تزيينى‌ فوقانى‌ ديوار جنوبى‌ ايوان‌ قرار دارد و كلمات‌ «...الشهيدبكربلا و على‌بن‌ ...»برآن‌نقش‌بسته‌(هنرفر، گنجينه‌،178).
بجز عناصر معماري‌، چون‌ عناصر قوسى‌ در طاقها و طاق‌نماها و مقرنسها و نيز كتيبه‌ها و نقش‌ مايه‌هاي‌ گياهى‌ در تزيين‌ مقصورة سلجوقى‌ مسجد برسيان‌، تزيينات‌ هندسى‌ ناتمامى‌ نيز در اين‌ بنا مشاهده‌ مى‌شود. اين‌ مسجد و منارة آن‌ به‌ شمارة 265 به‌ ثبت‌ تاريخى‌ رسيده‌ است‌ (مشكوتى‌، 28).
مآخذ: جابري‌انصاري‌، حسن‌، تاريخ‌اصفهان‌، به‌كوشش‌ جمشيدمظاهري‌، 1378ش‌؛ حمدالله‌ مستوفى‌، نزهةالقلوب‌، به‌ كوشش‌ محمد دبيرسياقى‌، تهران‌، 1336ش‌؛ سيرو، ماكسيم‌، راههاي‌ باستانى‌ ناحية اصفهان‌ و بناهاي‌ وابسته‌ به‌ آنها، ترجمة مهدي‌ مشايخى‌، تهران‌، 1357ش‌؛ شيخ‌الحكمايى‌، ع‌.، يادداشتهاي‌ مربوط به‌ قرائت‌ كتيبه‌ها خطاب‌ به‌ مؤلف‌؛ قرآن‌ كريم‌؛ كلايس‌، ولفرام‌، «گزارش‌ سفرهاي‌ باستان‌شناسى‌ سال‌ 1971م‌ در ايران‌»، گزارشهاي‌ باستان‌شناسى‌ در ايران‌، ترجمة سروش‌ حبيبى‌، تهران‌، 1354ش‌؛ كيانى‌، محمد يوسف‌ و ولفرام‌ كلايس‌، فهرست‌ كاروانسراهاي‌ ايران‌، تهران‌، 1362ش‌؛ همان‌ دو، كاروانسراهاي‌ ايران‌، تهران‌، 1373ش‌؛ مشكوتى‌، نصرت‌الله‌، فهرست‌ بناهاي‌ تاريخى‌ و اماكن‌ باستانى‌ ايران‌، تهران‌، 1349ش‌؛ هنرفر، لطف‌الله‌، گنجينة آثار تاريخى‌ اصفهان‌، تهران‌، 1350ش‌؛ همو، «مناره‌ و مسجد برسيان‌»، باستان‌شناسى‌، تهران‌، 1338ش‌، شم 3 و 4؛ يادداشتهاي‌ مؤلف‌؛ نيز:
, Sh. S., The Monumental Inscriptions from Early Islamic Iran and Transoxiana, Leiden, 1992; East and West, Rome, 1972-1977; Godard, A., X Les anciennes mosqu E es de l'Iran n , Ars Asiatiques, Paris, 1956-1957; ibid, P th ? r - E ) r ? n, 1936, vol. I(2); Godard, Y., X Notes E pigraphiques n , Ars Islamica, New York, 1968, vol. IV; id, X Notice E pigraphique n , P th ? r - E ) r ? n , 1936, vol. I(2); Laleh, H., La structure fondamentale des arcs dans l'architecture salijukide de l'Iran, Th E se de Doctorat, Paris, 1989; Sauvaget, J., X Notes E pigraphiques sur quelques monuments persans n , Ars Islamica, 1968, vol. VI(1); id, X Observations sur quelques mosqu E es seljoukides n , Annales de l'Institut d' E tudes orientales, 1938, vol. IV; Smith, M. B., X Man ? r and Masdjid, Bars / ? n (I s fah ? n) n , Material for a Corpus of Early Iranian Islamic Architecture, Ars Islamica, 1937, vol. IV; id, X The Man ? rs of I s fah ? n n , P th ? r - E ) r ? n, 1936, vol. I(2); id, X Two Dated Seljuk Monuments at Sin (I s fah ? n) n , Material for a Corpus of Early Iranian Islamic Architecture, Ars Islamica, 1939, vol. VI(1).
هايده‌ لاله‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4751
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست