بُرْخوار و مِيْمه، شهرستانى در استان اصفهان كه مركز آن شاهين شهر نام دارد. اين شهرستان داراي 3 بخش و 8 شهر و 6 دهستان است (نك: تقسيمات ...، 12). برخوار و ميمه از شمال به شهرستانهاي كاشان، نطنز و استان مركزي، از جنوب به اصفهان، خمينى شهر و نجفآباد، از شرق به اردستان ، و از غرب به گلپايگان و نجف آباد محدود است ( سرشماري، نقشه؛ جعفري، 169). رشته كوههاي كركس در شمال و شمال شرقى اين شهرستان واقع است و رودخانههاي چندي كه خشك رودهايى بيش نيستند، نيز در اين شهرستان قرار دارند كه مهم ترين آنها رود جوشقان، سُه، رود محمود آباد و دستكن است (همانجا). برخوار و ميمه داراي آب و هوايى خشك و معتدل است ( فرهنگ، 50). بنا بر سرشماري 1375ش، برخوار وميمه داراي 434 ،218نفرجمعيت بوده است كه 403 ،83نفر آن در شاهين شهر، مركز اين شهرستان زندگى مىكردند ( آمارنامه ...، 37؛ سرشماري، چهل وهشت). اين شهر جديد التأسيس مهاجران بسياري را از جاهاي مختلف ايران پذيرفته، و همچنان در حال توسعه است ( جغرافيا...، 1/317). اقتصاد برخوار وميمه بر كشاورزي، دامداري و قالىبافى و كار در كارخانهها متكى است ( فرهنگ،همانجا). شهرستان برخوار و ميمه از مناطق كهن ايران است كه در تاريخ اساطيري ايران هم به آن اشاره شده است و گفتهاند بهمنبن اسفنديار 3 آتشكده در اصفهان ساخت كه يكى از آنها در يكى از روستاهاي برخوار قرار داشت (حمزه، 32؛ مجمل التواريخ ...، 54). برخوار در سدة 3ق يكى از رستاقهاي اصفهان به شمار مىرفته است (يعقوبى، 41؛ ابن خرداد به، 20). ابن حوقل از برخوار به عنوان منطقهاي آباد كه آب آن از كاريز تأمين مىشده،و محصولاتش پنبه و غلات بوده، ياد كرده است (2/366). در سدة 8ق برخوار داراي 32 پارهديه بوده، و گز بزرگ ترين آنها به شمار مىرفته است (حمدالله، 51). اين منطقه تا سدة 12ق آباديهاي معتبر و زمينهاي كشاورزي فراوان داشته است كه با حملة افغانها ويران، و از شمار مناطق آباد و جمعيت آن كاسته شد و تا اواخر دورة قاجاريه نيز روستاهاي آن ويران باقى ماند (اصفهانى، 303). هر چند كه تاريخ اين منطقه به پيش از اسلام مىرسد، اما اثر تاريخى مهمى از آن ايام بر جاي نمانده است. كهنترين اثر تاريخى آن به زمان سلجوقيان بر مىگردد كه عبارت است از مسجد ومنارة سين در روستاي سين كه داراي يكى از قديم ترين كاشيكاريهاي دورة اسلامى در ايران است. با توجه به دو كتيبة كوفىِ اين بنا، منار به 526 ق و ساختمان به 529ق تعلق دارد ( دايرةالمعارف...، 85؛ مشكوتى، 29؛ همايى، 11). مسجد و منارة واقع در گز - يكى از شهرهاي اين شهرستان - هم اصلاً از آثار دورة سلجوقى است كه در زمان شاه اسماعيل و ديگر شاهان صفوي مرمت شد و بخشهايى به آن افزوده گرديد. اين مسجد داراي كتيبهاي به تاريخ 1085ق و دو سنگاب قديمى است ( دايرةالمعارف،92؛ مشكوتى، 31). در شهر گز همچنين يك كاروانسراي شاه عباسى نيز ديده مىشود (همو، 53؛ هنرفر، 863). مآخذ: آمارنامة استان اصفهان (1375ش)، سازمان برنامه و بودجة استان اصفهان، تهران، 1376ش؛ ابن حوقل محمد، صورةالارض، به كوشش كرامرس، ليدن، 1939م؛ ابن خردادبه، عبيدالله، المسالك و الممالك، به كوشش دخويه، ليدن، 1306ق؛ اصفهانى، محمد مهدي، نصف جهان فى تعريف الاصفهان، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1368ش؛ تقسيمات كشوري (1379ش)، دفتر تقسيمات كشوري، وزارت كشور، تهران، شم 2؛ جعفري، عباس، دايرةالمعارف جغرافيايى ايران، تهران، 1379ش؛ جغرافياي كامل ايران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366ش؛ حمدالله مستوفى، نزهةالقلوب، به كوشش لسترنج، ليدن، 1331ق/1913م؛ حمزة اصفهانى، تاريخ سنى ملوك الارض و الانبياء، بيروت، 1961م؛ دايرةالمعارف بناهاي تاريخى ايران در دورة اسلامى (مساجد تاريخى)، به كوشش محمد مهدي عقابى، تهران، 1378ش؛ سرشماري عمومىنفوس ومسكن (1375ش)، نتايج تفصيلى،شهرستان برخوار و ميمه، مركز آمار ايران، تهران، 1376ش؛ فرهنگ جغرافيايى آباديهاي كشور (اصفهان)، ادارة جغرافيايى ارتش، تهران، 1367ش، ج 71؛ مجمل التواريخ و القصص، به كوشش محمد تقى بهار، تهران، 1318ش؛ مشكوتى، نصرت الله، فهرست بناهاي تاريخى و اماكن باستانى ايران، تهران، 1349ش؛ همايى، جلال الدين، تاريخ اصفهان (هنر و هنرمندان)، به كوشش ماهدخت بانو همايى، تهران، 1375ش؛ هنرفر، لطف الله، گنجينة آثار تاريخى اصفهان، اصفهان، 1344ش؛ يعقوبى، احمد، البلدان، نجف، 1337ق/ 1918م. شيوا جعفري