بَرْبَرا، شهر و بندري مسلماننشين در شمال كشور سومالى، واقع بر ساحل خليج
عدن در 10 و 27 عرض شمالى و 45 و 1 طولشرقى. شهر بربرا در فاصلة 315 كيلومتري
جنوب شرقى بابالمندب و 265 كيلومتري جنوب عدن، در شمال شرقى شاخ افريقا
واقع شده است (كوك، 487؛ سامى، 2/1273). اين شهر به روزگار كهن مالائو
نامداشت و مسلمانان آنرا بربراناميدند (ابوالفدا، 158؛ ابوعبيد، 1/239؛ كاسن،
.(116-117 به گفتة مسعودي (1/231)، خليج عدن را دريانوردان، درياي بربرا
مىنامند و ناحية بربرا از بلاد زنج و حبشه بر كرانة آن واقع است. قلقشندي
(3/243) بربرا را مركز زغاوه از بلاد سياهان شمرده، و ابن بطوطه كه خود آنجا
را ديده، آورده است كه بربرا از راه دريا 4 روز با عدن فاصله دارد
(2/179-180). به نظر مىرسد كه دين اسلام از سدههاي نخستين هجري، به بربرا
وارد شده (نك: مسعودي، 1/232)، اما گسترش آن مربوط به سدة 7ق به بعد و براثر
سفرهاي بازرگانان مسلمان از يمن، حضرموت، بحرين و غير آن بهشرق افريقا، و
ارتباط با اين شهر و نيز اقامت مسلمانان در آنجا بوده است (نك: حسن، 13؛
كوك، 498). بربرا به تدريج به يكى از مراكز مهم اسلام در منطقه تبديل شد
(همو، 500؛ فيتزگيبن، .(6
در نزديكى بربرا كوهى وجود دارد كه به ياد اولين گروه مبلغان مسلمان كه
پيش از پراكنده شدن در نقاط مختلف افريقا، در اطراف آن اجتماع كردند، كوه
«اولياء» ناميده شده است (حسن، 134). رخنة استعمار اروپايى به بربرا در
اوايل سدة 10ق/16م با تاراج اين شهر توسط نيروهاي پرتغالى آغاز شد
(تريمينگام، .(77 در 1870م خديو مصر، نمايندهاي به بربرا فرستاد و در 1875م
نيروهاي مصري اين شهر را اشغال كردند؛ اما با پيدايش و گسترش جنبش مهدي
سودانى در 1882م آن را ترك گفتند (فيتزگيبن، .(10-11 نيروهاي انگلستان در
1885م اين شهر را اشغال كردند (تريمينگام، 132 .(124, پس از استقلال سومالى،
نوسازي بندر بربرا از 1969م/1348ش به دولت شوروي واگذار گرديد (كوك، 487،
496)، ولى در اوايل دهة 1980م، اين شهر محل استقرار پايگاه نيروهاي
آمريكايى شد و مخالفت افريقاييان با اين امر، به بروز اغتشاشاتى در بربرا و
ديگر نقاط انجاميد (نك: فيتزگيبن، 84 .(81-82,
جمعيت بربرا در 1980م/1359ش حدود 65 هزار نفر بوده است ( بريتانيكا،.(II/118
بيشتر ساكنان اين شهر مسلمانِ زيدي و شافعى هستند، و نيز اين شهر مركز طريقة
صوفية قادريه در شمال سومالى به شمار مىرود و جايگاهى به نام «مقامِ»
عبدالقادر گيلانى هم در آنجا واقع است (ابن بطوطه، 2/180؛ دمشقى، 162؛ كوك،
500 -501). ساكنان بربرا از شاخههاي نژادي زنگى، حبشى و ايساك سومالى هستند
(ابوالفدا، 159؛ ابن بطوطه، دمشقى، همانجاها؛ مسعودي، 1/231؛ كوك، 488) و به
نوشتة ياقوت (1/543)، به زبانى سخن مىگفتند كه هيچ كس جز خود آنها
نمىفهمند.
بادهاي موسمى در اين شهر بندري به گونهاي است كه از اواسط بهار تا اواسط
پاييز حركت كشتيها و فعاليت بازرگانى در آن نيمه تعطيل است، اما به محض
تغيير هوا سيل كالاهاي بازرگانى از يمن، مسقط و ديگر نقاط به اين بندر جاري
مىشود و از اواسط فروردين انواع صنايعدستى از نقاط مختلف در آن عرضه
مىگردد (نك: كاسن، .(287-288 حيوانات وحشى كمياب از جمله زرافه، پلنگ، ببر،
كرگدن و فيل در آنجا فراوان است و در سواحل آن عنبر يافت مىشود. صمغ درخت
بدليون در كوهستانهاي جنوب و جنوب شرقى اين شهر فراوان است (نك: همو، .(124
بربرا در دوران معاصر اهميت خود را به عنوان مركزي تجاري كم و بيش حفظ
كرده، اما بخشى از نقش تجاري آن به شهرهاي ديگر انتقال يافته است
(تريمينگام، .(275
مآخذ: ابن بطوطه، رحلات، به كوشش دفرمري و سانگينتى، فرانكفورت، 1414ق/
1994م؛ ابوعبيد بكري، عبدالله، معجم ما استعجم، به كوشش مصطفى سقا، بيروت،
1403ق/1982م؛ ابوالفدا، تقويمالبلدان، به كوشش رنو و دوسلان، پاريس،
1840م؛ حسن، حسن ابراهيم، انتشار الاسلام و العروبة فيمايلى الصحراء الكبري،
قاهره، 1957م؛ دمشقى، محمد، نخبة الدهر، به كوشش مرن، لايپزيگ، 1923م؛
سامى، شمسالدين، قاموس الاعلام، استانبول، 1889م؛ قلقشندي، احمد،
صبحالاعشى، قاهره، 1383ق/1963م؛ كوك، ژ. م.، مسلمانان افريقا، ترجمة
اسدالله علوي، مشهد، 1373ش؛ مسعودي، على، مروج الذهب، به كوشش باربيه
دومنار، پاريس، 1861م؛ ياقوت، بلدان؛ نيز:
Britannica, 1986; Casson, L., The Periplus Maris Erythraei, Princeton, 1989;
Fitzgibbon, L., The Betrayal of the Somalis, London, 1982; Trimingham, J. S.,
Islam in Ethiopia, London, 1952.
پرويز امين