responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4663
بديعى‌سمرقندي‌
جلد: 11
     
شماره مقاله:4663


بَديعى‌ِسَمَرْقَنْدي‌، يوسف‌ (د897ق‌/1492م‌)، متخلص‌به‌بديعى‌، اديب‌ و سخنور قرن‌ 9ق‌/15م‌. از زندگانى‌ او اطلاعات‌ اندكى‌ بر جاي‌ مانده‌ است‌. از آنجا كه‌ وي‌ در اندجان‌ (شهري‌ در فرغانه‌) به‌ دنيا آمد (خواندمير، حبيب‌...، 4/337)، برخى‌ منابع‌ او را با نسبت‌ اندجانى‌ خوانده‌اند (صبا، 102؛ نفيسى‌، 1/323).
بديعى‌ از خردسالى‌ به‌ شعر و شاعري‌ روي‌ آورد. در آغازِ نوجوانى‌ رهسپار سمرقند شد و به‌ فراگيري‌ دانش‌ و فنون‌ شعر پرداخت‌. در آنجا با مولانا صفايى‌، شاعر اندجانى‌ آشنا شد و در حلقة شاگردان‌ او درآمد. پيوند دوستانه‌ و عميق‌ ميان‌ آن‌ دو سبب‌ شد كه‌ برخى‌ بديعى‌ را با تخلص‌ و شهرت‌ صفايى‌ بخوانند، اما اين‌ موضوع‌ سبب‌ رنجش‌ شاعر جوان‌ مى‌شد(عليشير، 48، 222؛ خواندمير،همانجا؛ آقابزرگ‌،9(1)/131). گفته‌اند كه‌ اشعار ايام‌ نوجوانى‌ او از پختگى‌ لازم‌ برخوردار نبود؛ با اين‌ حال‌، وي‌ پس‌ از وقوف‌ به‌ صنايع‌ شعري‌ و فراگرفتن‌ عروض‌، بديع‌ و معانى‌ و بيان‌ در سرودن‌ انواع‌ شعر تبحر يافت‌ (عليشير، خواندمير، صبا، همانجاها).
بديعى‌ در عهد محمد بايسنقر به‌ شهرت‌ رسيد (دولتشاه‌، 412) و در دوران‌ سلطان‌ حسين‌ بايقرا (حك 872 -911ق‌/1467- 1505م‌) از ماوراءالنهر به‌ هرات‌ آمد و در درگاه‌ او تقرب‌ و حرمت‌ بسيار يافت‌ (خواندمير، همانجا، نيز، خلاصة ...، 30-31؛ صبا، همانجا). وي‌ پس‌ از سفر به‌ نواحى‌ مختلف‌ خراسان‌ و به‌ روايتى‌ دكن‌ هند (عليشير، همانجا؛ على‌ حسن‌خان‌، 58؛ صفا، 4/120)، سرانجام‌ به‌ سرخس‌ آمد. او در همين‌ شهر درگذشت‌ و در مقبرة شيخ‌ لقمان‌ پرنده‌ (بابالقمان‌) به‌ خاك‌ سپرده‌ شد؛ به‌ اين‌ مناسبت‌، گاهى‌ او را سرخسى‌ هم‌ ناميده‌اند (واله‌، 118؛ عليشير، 49، 222؛ خواندمير، حبيب‌، همانجا).
از بديعى‌ ابياتى‌ پراكنده‌ در تذكره‌ها باقى‌ مانده‌، و ديوانى‌ از وي‌ تاكنون‌ به‌ دست‌ نيامده‌ است‌ (نك: عليشير، همانجا؛ خواندمير، خلاصة، 31؛ صديق‌ حسن‌ خان‌، 16؛ على‌ حسن‌خان‌، 58 -59؛ صبا، 103). بديعى‌ در فن‌ معما چيره‌ دست‌ بود و رساله‌اي‌ با عنوان‌ شرح‌ معما در تبيين‌ قواعد معما و نجوم‌ تأليف‌ كرد.اين‌ رساله‌ در 894ق‌/1489م‌ نگاشته‌ شده‌، و مشتمل‌ بر 10 «شجره‌» است‌ (عليشير، 49، 222؛ خواندمير، حبيب‌، همانجا؛ منزوي‌، خطى‌ مشترك‌، 14/13). دست‌نويسى‌ از اين‌ اثر در كتابخانة پنجاب‌ نگهداري‌ مى‌شود (همانجا؛ حسين‌، 3/650). همچنين‌ استقبال‌ او از قصيدة «مرآت‌ الصفا» مشهور است‌ (عليشير، آقابزرگ‌، همانجاها).
در برخى‌ منابع‌ متأخر به‌ اثر ديگري‌ از بديعى‌ با عنوان‌ مثلثات‌ منظوم‌ يا نصاب‌ مثلث‌ اشاره‌ شده‌ است‌ (حسين‌، منزوي‌، همانجاها)، در حالى‌ كه‌ برخى‌ احتمال‌ مى‌دهند كه‌ اين‌ اثر به‌ شاعر سدة 10ق‌/16م‌، بديعى‌ تبريزي‌ تعلق‌ داشته‌ باشد، به‌ خصوص‌ كه‌ در همة موارد نام‌ مؤلف‌ با ابهام‌ آمده‌ است‌ (همو، خطى‌، 3/2022؛ خطى‌ مشترك‌، 14/302-303؛ تربيت‌، 65 - 66؛ نيز نك: مشار، 5/5220).
مآخذ: آقابزرگ‌، الذريعة؛ تربيت‌، محمدعلى‌، دانشمندان‌آذربايجان‌، تهران‌،1314ش‌؛ حسين‌،محمدبشير، فهرست‌مخطوطات‌شيرانى‌، لاهور،1973م‌؛ خواندمير،غياث‌الدين‌، حبيب‌ السير، به‌ كوشش‌ محمد دبيرسياقى‌، تهران‌، 1362ش‌؛ همو، خلاصةالاخبار، به‌ كوشش‌ گويا اعتمادي‌، كابل‌، 1345ش‌؛ دولتشاه‌ سمرقندي‌، تذكرةالشعراء، به‌ كوشش‌ ادواردبراون‌، ليدن‌، 1318ق‌؛ صبا، محمد مظفر حسين‌، تذكرة روز روشن‌، به‌ كوشش‌ محمد حسين‌ ركن‌زادة آدميت‌، تهران‌، 1343ش‌؛ صديق‌ حسن‌ خان‌، محمد، نگارستان‌ سخن‌، به‌ كوشش‌ محمد عبدالمجيدخان‌، كلكته‌، 1293ق‌؛ صفا، ذبيح‌ الله‌، تاريخ‌ ادبيات‌ در ايران‌، تهران‌، 1356ش‌؛ على‌ حسن‌ خان‌، صبح‌ گلشن‌، به‌ كوشش‌ محمد عبدالمجيدخان‌، كلكته‌، 1295ق‌؛ عليشير نوايى‌، مجالس‌ النفائس‌، ترجمة شاه‌ محمد قزوينى‌، به‌ كوشش‌ على‌ اصغر حكمت‌، تهران‌، 1363ش‌؛ مشار، خانبابا، فهرست‌ كتابهاي‌ چاپى‌ فارسى‌، تهران‌، 1355ش‌؛ منزوي‌، خطى‌؛ همو، خطى‌ مشترك‌؛ نفيسى‌، سعيد، تاريخ‌ نظم‌ و نثر در ايران‌ و در زبان‌ فارسى‌، تهران‌، 1344ش‌؛ واله‌ داغستانى‌، عليقلى‌، رياض‌ الشعراء، نسخة خطى‌ كتابخانة ملى‌ ملك‌، شم 4304.
ليلا پژوهنده‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4663
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست