بَدَخْشى، تخلص دو شاعر سدة 9ق/15م در سرزمين خراسان قديم. با آنكه اين دو
شاعر در عصر خويش از شاعران برجستة درباري به شمار مىرفته، و از احترام ويژهاي
برخوردار بودهاند، دربارة زندگى آنان اطلاعات دقيق و جامعى در دست نيست؛
حتى برخى از تذكرهنويسان آن دو را يك تن پنداشته، و در شرح احوال آنان
به راه خطا رفتهاند (نك: مدرس، 1/240؛ دائرةالمعارف...، 4/103). آنچه موجب
تمييز زندگىنامة اين دو شاعر از يكديگر مىگردد، يكى شخصيتهاي حكومتىِ معاصر
آنان، يعنى الغبيگ و امير عليشير نوايى است كه هر يك از اين شاعران به
دربار يكى از آن دو منتسب بودهاند و ديگر رسالهاي است در معما (نك: دنبالة
مقاله).
1. ملامحمد بدخشى: در برخى از تذكرهها از او با نام حميد بدخشى نيز ياد شده
است (آفتابراي، 1/105؛ على حسنخان، 56). تاريخ ولادت و وفات او معلوم
نيست. همين قدر مىدانيم كه معاصر اميرعليشير نوايى است و مدت 30 سال ملازم
درگاه او بوده، و با بهرهمندي از عنايتهاي او در آسايش و آرامش، روزگار
گذرانده است (ميرخواند، 7/280؛ خواندمير، حبيبالسير، 4/347، فصلى...، 57؛
ايرانيكا، .(III/362
اصل وي از قرية اشكميش يا اشكمش از قراي قندز (قندوز كنونى) از توابع خراسان
قديم بوده است (نك: عليشير، 95؛ رازي، 2/101؛ بابر، 181)و از آنجا كهاشكميش
از قرايبدخشان محسوبنمىشده،روشن نيست كه شاعر، از چه رو بدخشى تخلص مىكرده
است (نك: همانجا). بدخشى مدتى در اين روستا به تحصيلات مقدماتى پرداخت، سپس
براي تكميل معلومات خود به هرات رفت، در حين تحصيل از غايت خوش طبعى به
«لوندي و رندي» افتاد و در كوچه و بازار بى دستار و بى پاي افزار گردش مىكرد
تا آنكه سرانجام لطف الهى او را از وادي گمراهى بهراه راست آورد و توفيقتوبه
نصيب او شد(عليشير،همانجا).
به گزارش تذكرهنويسان، بدخشى، شاعري خوش گفتار و شيرين كلام، و در رسايى
سخن و حسن خلق و طبع لطيف كمنظير بوده است (ميرخواند، نيز خواندمير،
همانجاها). وي افزون بر سرودن شعر در قالبهاي گوناگون، به نظم معما و گرد
آوردن قواعد اين فن نيز همت گماشته، و رسالهاي در قواعد معما نوشته (همانجا)
كه در ميان مردم عصر او مشهور بوده است (عليشير، بابر، همانجاها؛ نصرآبادي،
508). ظهيرالدين محمد بابر معماهاي او را خوب نمىداند، ولى به خوشصحبتى او
اشاره مىكند و مىنويسد كه ملامحمد بدخشى مدتى در شهر سمرقند ملازم وي بوده
است (همانجا). معماهايى از اين شاعر در تذكرة نصرآبادي موجود است (همانجا).
دائرةالمعارف آريانا كه سرگذشت او را با سرگذشت بدخشى سمرقندي، شاعر دربار
الغبيگ آميخته است، سال وفات وي را 929ق/1523م ذكر مىكند (همانجا) كه
قابل اعتماد نيست.
2. ملك الشعرا مولانا بدخشى سمرقندي: برخى از معاصران نام او را محمد دانستهاند
(خيامپور، 125؛ لغتنامه... ) كه موردترديد است، زيرا در هيچ يك از تذكرههاي
معتبر فارسى او را بدين نام نخواندهاند. ملا بدخشى در شهر سمرقند مىزيست و
در دربار الغبيگ كورگان (796-853ق/1394-1449م) حاضر مىشد و قصيدههايى در
مدح او مىسرود. الغبيگ نيز به او التفات داشت و بزرگان و شاعران سمرقند او
را در سخنوري استاد مىدانستند (نك: دولتشاه، 316؛ خواندمير، حبيب السير، 4/38؛
عليشير، 19؛ زنوزي، 2/84؛ احمد هاشمى، 319؛ واله، 2؛ آذر، 342؛ هدايت، 1/197؛
ايرانيكا، همانجا). اوحدي ضمن تأكيد بر استادي بدخشى در «جميع مراتب سخن»،
او را در قصيدهسرايى «از بى بديلان زمان» مىخواند و به قصيدهاي با رديف «آفتاب»
به عنوان شاهدي بر توانايى و لطف طبع شاعر استناد مىجويد (ص 205). ديوان
بدخشى را ديوانى مشهور، در ديار سمرقند دانستهاند (دولتشاه، زنوزي، همانجاها؛
نيز: آقابزرگ، 9(1)/128).
مآخذ: آذر بيگدلى، لطفعلى، آتشكده، بمبئى، 1277ق؛ آفتابراي لكهنوي، رياض
العارفين، به كوشش حسامالدين راشدي، تهران، 1355ش/1976م؛ آقابزرگ،
الذريعة؛ احمدعلى هاشمى سنديلوي، مخزن الغرائب، به كوشش محمدباقر، لاهور،
1968م؛ اوحدي بليانى، تقىالدين، عرفاتالعاشقين، نسخة خطى كتابخانة ملى ملك،
شم 5324؛ بابر، ظهيرالدين محمد، بابرنامه، ترجمة آنت بوريج، لندن، 1971م؛
خواندمير، غياثالدين، حبيبالسير، به كوشش محمد دبيرسياقى، تهران، 1353ش؛
همو، فصلى از خلاصة الاخبار، به كوشش گويا اعتمادي، تهران، 1345ش؛ خيامپور،
عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، تهران، 1372ش؛ دائرةالمعارف آريانا، كابل،
1341ش/1962م؛ دولتشاه سمرقندي، تذكرةالشعراء، به كوشش محمد رمضانى، تهران،
1338ش؛ رازي، امين احمد، هفت اقليم، به كوشش جواد فاضل، تهران، 1340ش؛
زنوزي، محمدحسن، رياض الجنة، نسخة عكسى موجود در كتابخانة مركز؛ على حسن خان،
صبح گلشن، به كوشش محمد عبدالمجيد، كلكته، 1295ق؛ عليشير نوايى، مجالس
النفائس، به كوشش علىاصغر حكمت، تهران، 1323ش؛ لغتنامة دهخدا، مدرس،
محمدعلى، ريحانةالادب، تبريز، 1346ش؛ ميرخواند، محمد، روضةالصفا، تهران،
1339ش؛ نصرآبادي، محمد طاهر، تذكره، تهران، 1317ش؛ واله داغستانى، عليقلى،
رياضالشعراء، ميكروفيلم كتابخانة ملى ملك، شم 4301؛ هدايت، محمود، گلزار
جاويدان، تهران، 1353ش؛ نيز:
Iranica.
مليحه مهدوي