بَدايِعْ نِگار، محمد ابراهيم نواب تهرانى (1241-1299ق/ 1826-1882م)، فرزند
محمد مهدي، منشى، اديب، خوش نويس و مورخ عصر محمد شاه و ناصرالدين شاه
قاجار (محبوبى، 394). برخى منابع لقب او را مدايح نگار ذكر كردهاند (نك:
آقابزرگ، 2(1)/23؛ قس: نواب، 405، كه انتساب اين لقب را به او نفى كرده
است).
خاندان بدايع نگار تجارت پيشه و صراف بودند؛ او نيز در جوانى به تجارت
پرداخت، اما خيلى زود به تحصيل علم و دانش و سپس نوشتن روي آورد. وي در
20سالگى دو اثر خود، هزار دستان و «رسالهاي دربارة بديع» را توسط حاجى ميرزا
آقاسى براي محمدشاه قاجار فرستاد و به دستور او نواب دارالخلافه شد (ايرانى،
50 -51) و سپس در 1276ق/1859م، به نايب اولىِ وزارت علوم و رياست تجارت
رسيد (همو، 53، به نقل از بدايع نگار؛ اعتماد السلطنه، مرآة...، 2/1345). در
اين ايام عليقلىخان اعتضاد السلطنه عهدهدار وزارت علوم بود و بدايعنگار
به علت ناسازگاري با او و همچنين اختلاف با آقا مهدي ملكالتجار، ناگزير از
مسئوليت خود استعفا كرد؛ وي سپس به فرمان شاه به سمت منشى اول وزارت
خارجه منصوب شد، و اين در واقع آخرين مسئوليت او بود (ايرانى، 53 -54؛
اعتماد السلطنه، تاريخ ...، 3/1824؛ محبوبى، همانجا). بدايع نگار سرانجام در
تهران درگذشت و در نجف اشرف به خاك سپرده شد (اعتماد السلطنه، همان،
3/2033؛ آقابزرگ، 2(1)/242).
آثار: از بدايع نگار آثار بسياري در زمينههاي تاريخى و مذهبى باقى مانده
است. برخى از اين آثار به چاپ رسيده، برخى به صورت دستنويس در دست است
و شماري هم از ميان رفته است:
1. تصحيح شرح نهج البلاغة اثر ابن ابى الحديد، كه در 1271ق در تهران به
چاپ رسيد.
2. ترجمة «نامة امام على (ع) به مالك اشترنخعى». اين ترجمه در 1273ق
همراه مخزن الانشاء به خط كلهر در تهران به چاپ رسيد و بدايع نگار آن را در
1279ق به ناصرالدين شاه هديه كرد (ملى تبريز، 1/257؛ آرين پور، 1/145).
3. فيض الدموع، در شرح زندگى امام حسين (ع). تاريخ دقيق تحرير اين كتاب
معلوم نيست. برخى آن را ترجمة اللهوف يا الملهوف ابن طاووس دانستهاند، در
حالى كه اللهوف يكى از منابع مورد استفادة بدايع نگار بوده است (ايرانى،
23-24). اين اثر داراي عبارات فصيح، نثري ساده و خطبههاي متعدد همراه با
بيتهاي عربى است. از اين كتاب تا كنون چاپهاي مختلفى صورت گرفته كه
آخرين آن در 1374ق در تهران بوده است.
4. خسروي نامه، منظومهاي كوتاه در بحر متقارب كه قسمتى از آن در مدح
رسول اكرم (ص) و معراج آن حضرت و مدح اميرالمؤمنين(ع) است. اين كتاب در
1286ق در حاشية مخزن الانشاء به چاپ رسيد (مشار، 2/1887).
5. هزار دستان، نخستين تأليف بدايع نگار است كه به روش گلستان سعدي، و در
4باب فراهم آمده است، بدين سان: آيين سلطنت، آيين طريقت، علو همت و حسن
تربيت. بدايع نگار در اين كتاب از حاجى ميرزاآقاسى تمجيد، و در قسمت پايانى
آن شرح حال خود را بيان كرده است. نسخهاي از اين اثر به خط مؤلف در
كتابخانة سلطنتى نگهداري مىشود (بيانى، 3/628 -629).
6. ترجمه و تصحيح قاموس اللغة فيروزآبادي (نواب، 409؛ ايرانى، 33).
7. تصحيح و چاپ ديوان قصايد و غزليات سنايى (نواب، همانجا).
8. عقد اللئالى فى نقد المعالى، در دو مجلد، شامل تاريخ دورة قاجار از محمد
حسن خان تا فتحعلى شاه و از محمد شاه تا ناصرالدين شاه. از اين اثر
دستنويسهاي بسياري باقى است (نك: ايرانى، 35).
9. چهار رساله، شامل «سرگذشت مؤلف و شرح نابسامانيهاي او»، «كتابچة مداخل و
مخارج»، «رسالة اسكناس» و رسالهاي در باب «تأسيسات تمدن غرب». اين اثر در
شمار اسناد با ارزش، و محتوي اطلاعاتى مفيد و ارزنده در زمينههاي اجتماعى و
اقتصادي است كه جامعة ايرانى دورة قاجار را با ديدي انتقادي بررسى مىكند
(مهدوي، 835 - 846).
10. تاريخ بدايع دولت، در تاريخ قاجار و به نام ناصرالدين شاه (اعتماد
السلطنه، مرآة، 2/1345).
11. تاريخ دورة قاجاريه، در دو جلد، از زمان روي كارآمدن فتحعلىخان قاجار در
دستگاه شاه طهماسب صفوي تا عهد مؤلف. بدايعنگار كه در 1276ق چند بخش از
اين اثر را تمام كرده بود، آن را به نظر ناصرالدين شاه رساند و از طرف او
به ادامة تأليف مأمور شد (همانجا؛ نواب، 406).
نامهاي نيز در 16سطر به نثري موزون و مسجع، مورخ 19شعبان 1274 كه يادآور
مراسلات قائم مقام فراهانى است، از وي بر جاي مانده است (ايرانى، 32).
مآخذ: آرين پور، يحيى، از صبا تا نيما، تهران، 1351ش؛ آقابزرگ، طبقات
اعلامالشيعة (قرن 13)، مشهد، 1404ق، اعتماد السلطنه، محمدحسن، تاريخ منتظم
ناصري، به كوشش محمد اسماعيل رضوانى، تهران، 1364ش؛ همو، مرآة البلدان، به
كوشش عبدالحسين نوايى و هاشم محدث، تهران، 1367ش؛ ايرانى قمى، اكبر،
مقدمه بر فيض الدموع بدايع نگار، قم، 1374ش؛ بيانى، مهدي، احوال و آثار
خوش نويسان، تهران، 1348ش؛ محبوبى اردكانى، حسين، «بدايع نگار تهرانى»،
راهنماي كتاب، تهران، 1356ش، شم 1-2؛ مشار، خانبابا، فهرست كتابهاي چاپى
فارسى، تهران، 1350ش؛ ملى تبريز، خطى؛ مهدوي، اصغر و هماناطق، «افكار
اجتماعى و سياسى و اقتصادي در آثار منتشر نشدة دوران قاجار»، راهنماي كتاب،
تهران، 1354ش، شم 10-12؛ نواب، حسين، «بدايع نگار»، يغما، تهران، 1344ش، شم
8.
نادره جلالى