بَخْتْيارْنامه، عنوان يكى از قصههاي معروف فارسى كه ظاهراً كهنترين
تحرير منثور آن به شمسالدين محمد دقايقى مروزي، از نويسندگان اواخر سدة 6 و
اوايل سدة 7ق منسوب است. اين تحرير مشتمل بر يك مقدمه و 10 باب (قصه) و
يك خاتمه است.
داستاندربارة بختيار،شاهزادهاي - فرزندآزادبخت شاهسيستان - است كه در ميان
دزدان برآمد و سپس به دربار راه يافت و چنان به شاه كه فرزند را
نمىشناخت، نزديك شد كه حاسدان به كار برخاستند و طى ماجراهايى سرانجام
آزاد بخت را به قتل او راضى كردند. اما فرخسوار، پيشواي دزدان، پرده از راز
زندگى بختيار برگرفت و شاه و ملكه پسر خويش را بازشناختند.
بختيارنامه جز قصة اصلى بختيار، مشتمل بر 9 قصة ديگر است كه قهرمانان هر يك
ماجراهايى شبيه به بختيار دارند و اين داستانها مانند هزار و يكشب تو در تو و
مرتبط به يكديگرند ( بختيارنامه، 71 بب ، 119بب ، 137 بب؛ اته، 223) و همه
متضمن پندها و نصايح در تأييد فضايل و طرد رذايل اخلاقى است (نك: افشار،
246).
مأخذ اصلى بختيارنامه روشن نيست. به گمان ذبيحالله صفا (مقدمه...، 5 - 6،
نيز حماسهسرايى...، 92)، اساس بختيارنامة منسوب به دقايقى مىتواند همان
بختيارنامه ايباشد است كه به گفتة مؤلف تاريخ سيستان (ص 8 - 9؛ نيز نك:
شاهحسين، 47- 48؛ هدايت، 647) در شرح كارهاي بختيار، جهان پهلوانِ خسرو
پرويز ساسانى نوشته شده است. اما هانوِي1 اين نظر را درست نمىداند (نك:
ايرانيكا، .(III/564
به نظر محققانى چون كومپارِتى و باسه، مندرجات قصة «ده وزير» (در
بختيارنامه ) با «هفت وزير» (در سندبادنامه ) چنان شبيه است كه نمىتوان
آنها را دو متن مستقل به شمار آورد، بلكه بايد گفت آنچه در بختيارنامه
آمده، تقليدي است از «هفت وزير» (نك: نولدكه، 23). نولدكه با تأييد عقيدة
باسه كه بختيارنامه را متنى متأخر دانسته، تأكيد كرده كه برخلاف
سندبادنامه كه تحريرهايى از آن به زبان پهلوي و احتمالاً به سنسكريت يا
پراكريت وجود داشته، قصة بختيارنامه در دورة اسلامى تحرير شده است و دليلى
هم در رد اين نظر موجود نيست (ص 24؛ نيز نك: تفضلى، 301). به نظر هرمان اته
(همانجا) نيز بختيارنامه به سبك داستان هزار و يك شب و به تقليد از سند
بادنامه - كه به گمان او از اصل هندي سرچشمه گرفته - در دورة اسلامى
نگارش يافته است (قس: ايرانيكا، همانجا). ذبيحالله صفا براساس نامها و نوع
تمثيلات منقول در بختيارنامه كه در ترجمههاي عربى و گاه در تحريرهاي
فارسى باقى مانده است، حدس مىزند كه تحريرهاي بختيارنامه از يكى از متون
كهن پيش از اسلام سرچشمه گرفته، و در زمرة داستانهايى است كه در دورة
تكوين حيات ادب عربى در قرنهاي اولية هجري، مانند كليله و دمنه و
سندبادنامه از پهلوي به عربى ترجمه شدهاند (مقدمه، 6).
تحريرهاي منثور فارسى بختيارنامه : كهنترين تحرير موجود از بختيارنامه به
نثر فارسى، راحة الارواح فى سرور المفراح (مورخ 23 ذيحجة 663) نام دارد كه
در پاريس نگهداري مىشود (نك: بلوشه، شم 2035 )؛ هرچند در آن، از نام محرر
سخن به ميان نيامده، ولى صفا (همان، 12-13) با مقايسة مقدمة اين كتاب (نك:
ص 8 -9) و روايتى از عوفى (ص 212) به درستى دريافته كه اين تحريري است
به قلم شمسالدين محمد دقايقى مروزي (قس: روشن، 12). به نوشتة صفا (نك:
همان، 9-10)، سخنان دقايقى حاكى از آن است كه او كتاب ياد شده را ظاهراً
از اصل پهلوي و يا از روي ترجمة عربى، به فارسى برنگردانده، بلكه پيش از
او تحريري به فارسى از اين كتاب به زبانى ساده و روان وجود داشته، و
دقايقى همين متن فارسى را با صنايع ادبى آراسته، و دوباره تحرير كرده
است. با اينهمه، 4 قصه از 10 قصهاي كه در كتاب ديگر عوفى، يعنى جوامع
الحكايات از بختيارنامه نقل شده، از تكلفات منشيانه و عبارتهاي مطنطن عاري
است (نك: نظامالدين، و چنين مىنمايد كه عوفى اين قصهها را از همان تحرير
پيشين نقل كرده است.
زمان دقيق تحرير دقايقى دانسته نيست. وي در مقدمة كتاب (ص 5 -6) مىگويد
كه آن را به نام محمود بن محمد بن عبدالكريم، وزير سمرقند، موصوف به
«اكرم ماوراءالنهر» به رشتة تحرير درآورده است كه به گمان صفا (مقدمه،
15-16)، وي يكى از آخرين وزيران قراخانيان سمرقند و گويا وزير نصرتالدين
قلج ارسلانخان عثمان بن حسن (مق 607 يا 609ق) بوده است (قس: روشن،
12-17، كه وزير ياد شده را با تاجالدين محمود بن محمد، ممدوح سوزنى و
رشيدالدين وطواط يكى انگاشته است). صفا همچنين بختيارنامه را از لحاظ
سبكشناسى متعلق به سدههاي 6 و 7ق دانسته است (همان، 12).
بيشتر اشعار پارسى و عربى منقول در بختيارنامه، در سند بادنامه نيز موجود است
و به گمان صفا (همان، 17- 18) دقايقى اين اشعار را از سندبادنامه برنگرفته،
بلكه احتمالاً هر دو از منابعى كه معمولاً مورداستفادة ادباي آن روزگار در
نقل امثال و اشعار بوده، بهره بردهاند.
دو دستنويس ديگر از تحرير بختيارنامه موجود است: يكى مورخ 6 ذيقعدة 695 محفوظ
در كتابخانة دانشگاه ليدن با عنوان لمعة السراج لحضرة التاج؛ و ديگري بدون
تاريخ كتابت، ولى با همان عنوان، محفوظ در كتابخانة بادليان (زاخاو، كه در
تقديمنامة هر دو دستنويس، نام وزير سمرقند، محمود بن محمد عبدالكريم، مندرج
است. بنابراين، منشأ هر 3 دستنويس (پاريس، ليدن و بادليان) را بايد همان
تحرير دقايقى دانست. محمد روشن دستنويس ليدن را با مقابلة دستنويس بادليان
و برخى دستنويسهاي ديگر تصحيح كرده، و در 1367ش در تهران به چاپ رسانده
است.
تحرير فارسى ديگري از بختيارنامه (مورخ 23 ربيع الاول 809) به كوشش
ذبيحالله صفا همراه با يكى از تحريرهاي عربى كتاب به نام عجائب البخت
(مورخ 390ق) كه ميشل جورجى عورا در مصر منتشر كرده بود، در 1347ش در تهران
به چاپ رسيد. در اين تحرير، اشعار متعددي مأخوذ از يكى از تحريرهاي منظوم
بختيارنامه و نيز ابياتى سست و بى مايه، گويا سرودة خود محرر به متن داستان
افزوده شده است (نك: صفا، همان، 19-20). همچنين چكيدهاي از بختيارنامه در
تحرير فارسى اسكندرنامه (ص 198 بب) كه اصل آن به كاليستِنِس دروغين منسوب
است، آمده است.
تحريرهاي منظوم فارسى: از بختيارنامه 4 تحرير منظوم فارسى در دست است: 1.
منظومهاي در بحر هزج مسدس اخرب مقبوض مكفوف كه نسخهاي از آن همراه با
منظومة نه منظر در كتابخانة ملى پاريس نگهداري مىشود (بلوشه، شم 2036 )؛ 2.
منظومهاي از شاعري به نام پناهى از معاصران جهانشاه قراقويونلو (حك 841
-872ق) در بحر هزج مسدس مقصور يا محذوف، سرودة 851ق كه نسخهاي از آن در
كتابخانة ملى ملك (ملك، 2/53) محفوظ است؛ 3. منظومهاي در بحر متقارب مثمن
مقصور كه در 1091ق به نظم درآمده است (نك: صفا، همان، 21-22)؛ 4. سرودة
شاعري به نام كدخدا مرزبان در 1210ق كه نسخهاي از آن در كتابخانة «اينديا
آفيس» (اته، نگهداري مىشود.
تحريرهاي عربى بختيارنامه : يكى از تحريرهاي عربى به كوشش گوستاوس كنوز،
با عنوان قصة العشر وزرا و ماجرا لهم مع ابن الملك آزادبخت با مقدمة بسيار
كوتاه در 1807م در گوتينگن به چاپ رسيد. نسخة ديگري (مورخ 390ق) با عنوان
عجائب البخت فى قصة الاحدي عشر وزيراً و ابن الملك آذاربخت (= آزادبخت) به
كوشش ميشل جورجى عورا با مقدمهاي كوتاه در 1886م در مصر انتشار يافت. اصل
اين نسخه به خط سريانى است، ولى مصحح به اشتباه آن را از اصل عربى
دانسته است (صفا، همان، 6).
تحريرهاي عربى برخلاف تحريرهاي فارسى، مشتمل بر 11 فصلند. فصل اضافى حاوي
داستانى است با عنوان «ملك بخت زمان» كه پادشاهى است شرابخوار و بدكار، و
به همين سبب، بخت از وي مىرَمَد، ولى سرانجام توبه مىكند و ديگر بار بر
سرير حكمرانى مىنشيند (نك: همان، 6 - 8). تحرير عربى ديگري از بختيارنامه، در
مجموعهاي از داستانهاي عربى به كوشش صلحانى در بيروت انتشار يافته است
(1890م). اين تحرير به متن عربى تصحيح كنوز بسيار نزديك است و به نظر
مىرسد تا اندازهاي از آن اصيلتر باشد. دستنويسهاي بختيارنامة عربى اندك
نيست و در بيشتر نسخههاي نسبتاً كامل هزار و يك شب نيز به چشم مىخورد (نك:
نولدكه، 24- 25). به نظر نولدكه (ص 28)، متن عربى بختيارنامه، با تحرير
فارسى آن بسيار تفاوت دارد و نمىتواند از آن مايه گرفته باشد. گذشته از
تحريرهاي عربى بختيارنامه، تحريرهايى از آن به زبانهاي اويغوري، مالايايى
و فِلِهى نيز باقى مانده است (آربري، .(171
مآخذ: اته، هرمان، تاريخ ادبيات فارسى، ترجمة رضازاده شفق، تهران، 1337ش؛
اسكندرنامه، روايت فارسى كاليستنس دروغين، به كوشش ايرج افشار، تهران،
1343ش؛ افشار، ايرج، «ترجمة فارسى بختيارنامه »، جهان نو، تهران، 1330ش، س
6، شم 12؛ بختيارنامه ( راحة الارواح فى سرور المفراح )، تحرير محمد دقايقى
مروزي، به كوشش ذبيحالله صفا، تهران، 1345ش؛ تاريخ سيستان، به كوشش
محمدتقى بهار، تهران، 1314ش؛ تفضلى، احمد، تاريخ ادبيات ايران پيش از
اسلام، بهكوشش ژاله آموزگار، تهران، 1376ش؛ روشن، محمد، مقدمه بر
بختيارنامه ( لمعةالسراجلحضرة التاج )، تهران، 1367ش؛ زرينكوب، عبدالحسين،
«افسانههاي عاميانه»، سخن، تهران، 1333ش، شم 12؛ شاه حسين بن غياثالدين،
احياء الملوك، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1344ش؛ صفا، ذبيحالله،
حماسهسرايى در ايران، تهران، 1352ش؛ همو، مقدمه بر بختيارنامه (هم)؛ عوفى،
محمد، لباب الالباب، به كوشش ادوارد براون، ليدن، 1324ق/1906م؛ ملك، خطى؛
نولدكه، تئودُر، مقدمه بر بختيارنامه، ترجمة مقدمه از كيكاووس جهانداري (نك:
هم، روشن)؛ هدايت، رضاقلى، مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1339ش؛
نيز:
Arberry, A.J., Catalogue of the Library of the India Office, London, 1937;
Blochet, E., Catalogue des manuscrits persans, 1934; Eth E , H., Catalogue Of
Persian, Manuscripts in the Library of the India Office, Oxford, 1903; Iranica;
Ni z ? mu p d-D / n, M., Introduction to the Jaw ? mi q u'l- h ik ? y ? t wa Law
? mi q u'r-riw ? y ? t of al- q Awf / , London, 1929; Sachau, E. and H. Eth E ,
Catalogue of the Persian, Turkish, Hind C st @ n Q and Pusht C Manuscripts in
the Bodleian Library, Oxford, 1889.
ابوالفضل خطيبى