responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4566
بخت‌نصر
جلد: 11
     
شماره مقاله:4566


بُخْتُنَصَّر (حك 604 يا 605 -562ق‌م‌)، دومين‌ فرمانرواي‌ كلدانى‌ بابل‌ و فرزند نبوپُلَسَّر. در بابل‌ پادشاه‌ ديگري‌ نيز به‌ همين‌ نام‌ وجود داشته‌، ولى‌ مراد از بختنصر به‌ طور مطلق‌ همين‌ بختنصر دوم‌ است‌ (براي‌ صورتهاي‌ مختلف‌ اين‌ نام‌ در اكدي‌، عبرانى‌ و سريانى‌، نك: جودائيكا، ؛ XII/911 كتاب‌ دانيال‌، 1:1؛ هاكس‌، 871؛ ابن‌ عبري‌، 73). اين‌ نام‌ در برخى‌ منابع‌ عربى‌ به‌ شكل‌ بخت‌ النصر نيز آمده‌ است‌. ايرانيان‌ آن‌ را به‌ صورت‌ بوخت‌ (بخت‌) نرسى‌ (نرسه‌)، و محرف‌ آن‌ به‌ شكل‌ «بخترشه‌» و «بت‌ نرسه‌» آورده‌اند (دينوري‌، 22؛ مقدسى‌، مطهر، 3/93؛ ابوعلى‌ مسكويه‌، 1/26؛ تاريخ‌ سيستان‌، 34؛ طبري‌، تاريخ‌، 1/538، 541؛ ثعالبى‌، 244؛ ابن‌ بلخى‌، 48؛ مجمل‌ التواريخ‌...، 436؛ مافروخى‌، 22؛ معين‌، 85).
پس‌ از سقوط آشور و تقسيم‌ قلمرو آن‌ ميان‌ مادها و بابليان‌، چون‌ مصريان‌ سوريه‌ و فلسطين‌ را تسخير كردند، نبو پلسر پسر خود بختنصر را مأمور جنگ‌ با مصر كرد (607ق‌م‌). بختنصر در نبرد كركميش‌، فرعون‌ مصر به‌ نام‌ نِكو را درهم‌ شكست‌ و سوريه‌ و فلسطين‌ را گرفت‌. در اين‌ ميان‌ نبو پلسر درگذشت‌ و بختنصر از جنگ‌ باز ايستاد و بى‌ درنگ‌ به‌ بابل‌ بازگشت‌ و بر تخت‌ نشست‌ (كتاب‌ ارميا، 46:2؛ كامرون‌، 216 -215 ؛ رو، 315 -314 ؛ دياكونف‌، 316 .(300, در اين‌ دوره‌ كشمكش‌ ميان‌ بابليان‌ و مصريان‌ با لشكركشى‌ مجدد بختنصر به‌ متصرفات‌ مصر شدت‌ گرفت‌ و آنگاه‌ كه‌ يهوياقيم‌ شاه‌ يهود، به‌ رغم‌ توصية ارمياي‌ نبى‌، بر ضد بابل‌ با مصر متحد شد، بختنصر درنگ‌ نكرد و در 597ق‌م‌، اورشليم‌ را گرفت‌. يهوياقيم‌ به‌ روايتى‌ در اين‌ پيكار اسير و به‌ بابل‌ تبعيد شد؛ ولى‌ اسارت‌ يهود پس‌ از حملة دوم‌ بختنصر رخ‌ داد كه‌ طى‌ آن‌ وي‌ يهوياكين‌ پسر و جانشين‌ يهوياقيم‌ و بسياري‌ از يهوديان‌ را گرفته‌، به‌ بابل‌ فرستاد و صدقيا را پادشاه‌ يهود گردانيد (دوم‌ تواريخ‌ ايام‌، 36: 5 -7؛ دوم‌ پادشاهان‌، 24:1-17؛يوسفوس‌، ؛رو، VI/209-211 316 ؛ ابن‌ عبري‌،69؛ جودائيكا، ؛ XII/913 قس‌: دوم‌ تواريخ‌ ايام‌، 36:10-13). با اينهمه‌، تلاش‌ صدقيا براي‌ شورش‌، بختنصر را به‌ تدارك‌ حملة ديگري‌ به‌ اورشليم‌ برانگيخت‌. وي‌ اين‌ بار صدقيا را نيز اسير كرد (586ق‌م‌) و هزاران‌ يهودي‌ ديگر را تبعيد، يا وادار به‌ گريز به‌ مصر كرد و حصارهاي‌ شهر را ويران‌ ساخت‌ و پادشاهى‌ يهودا را منقرض‌ گردانيد (دوم‌ پادشاهان‌، 24:20؛ 25:1-7؛ دوم‌ تواريخ‌ ايام‌، 36: 18-20؛ كتاب‌ ارميا، 39:1-9؛ رو، 317 -316 ؛ شولتس‌، 254-257). تسخير صور پس‌ از چند سال‌ محاصره‌، و نيز لشكركشى‌ به‌ مصر از ديگر فعاليتهاي‌ بختنصر در سرزمينهاي‌ غربى‌ قلمرو اوست‌ (رو، .(317 با آنكه‌ وي‌ زمانى‌ نقش‌ ميانجى‌ ميان‌ ايران‌ و ليدي‌ (لوديا) را برعهده‌ گرفت‌، ولى‌ خود از قدرت‌ رو به‌ تزايد مادها بيمناك‌ شد و بر استحكامات‌ بابل‌ افزود و حصاري‌ بر گرد آنجا ساخت‌ كه‌ «ديوار مادي‌» نام‌ گرفت‌ (همانجا؛ دياكونف‌، 321 -319 ؛ كامرون‌، 221 -220 ؛ الدر، .(81
برپاية برخى‌ روايات‌ پهلوي‌، لهراسب‌ كيانى‌، بختنصر را در حمله‌ به‌ اورشليم‌ همراهى‌ مى‌كرد. اين‌ گزارش‌ از نخستين‌ موارد تطبيق‌ داستانهاي‌ ايرانى‌ با روايات‌ تورات‌ و تلمود تلقى‌ گرديده‌ كه‌ نمونه‌هاي‌ ديگري‌ نيز از آن‌ در منابع‌ عصر اسلامى‌ آمده‌ است‌. مثلاً گاه‌ بختنصر را پسر عموي‌ لهراسب‌، و زمانى‌ نبيرة رستم‌ خوانده‌اند و حتى‌ او را با كيكاووس‌ تطبيق‌ داده‌، و آورده‌اند كه‌ بختنصر از سوي‌ لهراسب‌ اسپهبد سرزمينهاي‌ غرب‌ دجله‌ از اهواز تا روم‌ شد و به‌ فرمان‌ همو اورشليم‌ را ويران‌ كرد. بنابر همين‌ گزارشها، وي‌ پس‌ از لهراسب‌ روزگاري‌ را هم‌ در خدمت‌ گشتاسب‌ و سپس‌ بهمن‌ سپري‌ كرده‌ بود (طبري‌، تاريخ‌، 1/538، 541؛ ابوعلى‌ مسكويه‌، 1/26-27؛ حمزه‌، 27؛ مافروخى‌، 22؛ مجمل‌ التواريخ‌، 50، 436؛ دينوري‌، 23؛ تاريخ‌ سيستان‌، 34؛ بيرونى‌، 111؛ ثعالبى‌، 244؛ مسعودي‌، 1/60، 61، 228؛ مقدسى‌، مطهر، 3/115؛ كريستن‌سن‌، 37، 156). در عهد عتيق‌ نيز بارها از بختنصر ياد شده‌، و دانيال‌ نبى‌ او را «پادشاه‌ پادشاهان‌» خوانده‌ است‌ (كتاب‌ دانيال‌، 2:37؛ دربارة خوابهاي‌ بختنصر و تعبير آنها توسط دانيال‌، نك: همان‌، 2:1-49؛ 4:1- 28؛ ابن‌ عبري‌، 73-76؛ ابوالفتوح‌، 12/182-183؛ مقدسى‌، مطهر، همانجا؛ نيز نك: شولتس‌، 278-280).
در تفاسير قرآن‌ كريم‌، به‌ ويژه‌ تفسير سورة اسراء از بختنصر، گاه‌ به‌ عنوان‌ يكى‌ از دو كافري‌ كه‌ پادشاهى‌ سراسر زمين‌ را يافت‌، ياد شده‌ است‌ (طبري‌، تفسير، 15/24-34؛ ابوالفتوح‌، 4/3، 11-13، 12/163- 164، 174-186؛ ميبدي‌، 5/735؛ سورآبادي‌، 208-210؛ نيشابوري‌، 360-361).
از آثار و ابنية معروف‌ و منسوب‌ به‌ بختنصر، مشهورتر از همه‌ «باغهاي‌ معلق‌ بابل‌» است‌ (كتاب‌ دانيال‌، 4:30؛ كامرون‌، 220 ؛ الدر، .(81-83 گفته‌اند كه‌ حيره‌ و انبار هم‌ در عهد او ساخته‌ شد، و يهودية اصفهان‌ نيز توسط همو و براي‌ اسكان‌ يهوديان‌ِ رانده‌ شده‌ از اورشليم‌ بنا گرديد (طبري‌، تاريخ‌، 2/43؛ مقدسى‌، محمد، 388؛ دمشقى‌، 183؛ نيز نك: حمدالله‌، 37).
مآخذ: ابن‌ بلخى‌، فارس‌نامه‌، به‌ كوشش‌ لسترنج‌ و نيكلسن‌، كمبريج‌، 1921م‌؛ ابن‌ عبري‌، غريغوريوس‌، تاريخ‌ مختصر الدول‌، به‌ كوشش‌ انطون‌ صالحانى‌، بيروت‌، 1403ق‌/ 1983م‌؛ ابوعلى‌ مسكويه‌، احمد، تجارب‌ الامم‌، به‌ كوشش‌ ابوالقاسم‌ امامى‌، تهران‌، 1366ش‌؛ ابوالفتوح‌ رازي‌، روض‌ الجِنان‌ و روح‌ الجَنان‌، به‌ كوشش‌ محمدجعفر ياحقى‌ و محمدمهدي‌ ناصح‌، مشهد، 1367-1372ش‌؛ بيرونى‌، ابوريحان‌، الا¸ثار الباقيه‌، به‌ كوشش‌ زاخاو، لايپزيگ‌، 1923م‌؛ تاريخ‌ سيستان‌، به‌ كوشش‌ محمدتقى‌ بهار، تهران‌، 1314ش‌؛ ثعالبى‌ مرغنى‌، حسين‌، غرر اخبار ملوك‌ الفرس‌ و سيرهم‌، به‌ كوشش‌ زُتنبرگ‌، پاريس‌، 1900م‌؛ حمدالله‌ مستوفى‌، نزهة القلوب‌، به‌ كوشش‌ لسترنج‌، ليدن‌، 1331ق‌/1913م‌؛ حمزة اصفهانى‌، تاريخ‌ سنى‌ ملوك‌ الارض‌ و الانبياء، برلين‌، 1340ق‌؛ دمشقى‌، محمد، نخبة الدهر، به‌ كوشش‌ مرن‌، لايپزيگ‌، 1923م‌؛ دينوري‌، احمد، الاخبار الطوال‌، به‌ كوشش‌ عبدالمنعم‌ عامر و جمال‌الدين‌ شيال‌، قاهره‌، 1960م‌؛ سورآبادي‌، عتيق‌، قصص‌ قرآن‌ مجيد، به‌ كوشش‌ يحيى‌ مهدوي‌، تهران‌، 1365ش‌؛ شولتس‌، ساموئل‌، عهد عتيق‌ سخن‌ مى‌گويد، ترجمة مهرداد فاتحى‌، تهران‌، 1371ش‌؛ طبري‌، تاريخ‌؛ همو، تفسير؛ عهد عتيق‌؛ كريستن‌سن‌، آرتور، كيانيان‌، ترجمة ذبيح‌الله‌ صفا، تهران‌، 1336ش‌؛ مافروخى‌، مفضل‌، محاسن‌ اصفهان‌، به‌ كوشش‌ جلال‌الدين‌ طهرانى‌، تهران‌، 1312ش‌؛ مجمل‌ التواريخ‌ و القصص‌، به‌ كوشش‌ محمدتقى‌ بهار، تهران‌، 1318ش‌؛ مسعودي‌، على‌، مروج‌ الذهب‌، به‌ كوشش‌ محمد محيى‌الدين‌ عبدالحميد، قاهره‌، 1384ق‌/1964م‌؛ معين‌، محمد، «نبوكدنصر، بخت‌ نصر، بخت‌ نرسه‌»، مردم‌شناسى‌، تهران‌، 1335ش‌، س‌ 1، شم 2؛ مقدسى‌، محمد، احسن‌ التقاسيم‌، به‌ كوشش‌ دخويه‌، ليدن‌، 1906م‌؛ مقدسى‌، مطهر، البدء و التاريخ‌، به‌ كوشش‌ كلمان‌ هوار، پاريس‌، 1903م‌؛ ميبدي‌، احمد، كشف‌ الاسرار، به‌ كوشش‌ على‌اصغر حكمت‌، تهران‌، 1361ش‌؛ نيشابوري‌، ابراهيم‌، قصص‌ الانبياء، به‌ كوشش‌ حبيب‌ يغمايى‌، تهران‌، 1340ش‌؛ هاكس‌، جيمز، قاموس‌ كتاب‌ مقدس‌، تهران‌، 1349ش‌؛ نيز:
Cameron, G.G., History of Early Iran, New York, 1968; Diakonov, I.M., Istoria midia, Moscow, 1956; Elder, J., Archaeology and the Bible, London, 1961; Josephus, Jewish Antiquities, tr. R. Marcus, London, 1966; Judaica; Roux, G., Ancient Iraq, London, 1964.
روزبه‌ زرين‌كوب‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4566
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست