بُخاريِ اَرْفِنْجى، ابونصر احمد بن محمد بن نصر، اديب و مفسر فارسى زبان قرآن كريم (سدة 5ق/11م). او از مردم ماوراءالنهر، و از شاگردان شيخ ابوالقاسم محمود بن حسن جيهانى (زنده در 475ق/ 985م) بود. ارفنج كه وي منسوب بدانجاست، نام شهري در مسير جيحون به فرغانه، در جانب راست وادي سغد است كه آن را اَرْبِنْجَن ( اشكال...، 188، 196؛ ابن حوقل، 496؛ اصطخري، 254؛ بيرونى، 2/576؛ سمعانى، 1/104) و يا رَبَنْجَن ( حدودالعالم، 107) گفتهاند و مقدسى هم نام اين شهر را رَبَنْجان ثبت كرده است (ص 216). از بخاري ارفنجى اثري به نام تاج القصص بر جا مانده است كه از كهنترين كتابهاي قصص الانبيا به شمار مىرود. تاج القصص متن مفصلى است كه مؤلف در آن به شرح زندگى پيامبران پرداخته، و مطالب آن بدين شرح است: آفرينش و آدم (ع)، ادريس، نوح(ع)، هود، صالح، شعيب، ابراهيم(ع)، اسماعيل(ع)، يعقوب، يوسف(ع)، موسى(ع)، ايوب، يونس، جالوت، داوود(ع)، سليمان، لقمان، اسكندر، حضرت محمد(ص). در پايان، شرح معجزات پيامبر اسلام و ديگر پيامبران و سپس اخبار خلفا تا شهادت حضرت على(ع) و برخى رويدادهاي تاريخى صدر اسلام تا شهادت امام حسين(ع) آمده است. منزوي بخاري ارفنجى را با احمد بن محمد بن منصور ارفجنى كه در ادبيات فارسى استوري نامى از او آمده (2/721-722)، يكى شمرده، و قصص الانبيا را كه بلوشه به اين شخص نسبت داده (شم 360 )، همان تاج القصص دانسته است ( فهرستواره، 3/1566). در برخى فهرستها، نگارش كتابى به نام انس ( انيس ) المريدين و روضة المحبين به بخاري ارفنجى نسبت داده شده است (نك: استوري، 1/109؛ بانكيپور، ؛ XIV/1 منزوي، فهرست...، 1/5 -6)، اما اين اثر، تفسير سورة يوسف، و فصلى از تاج القصص است (همان، 3/1326- 1327). از مقدمة نسخة كهن تاج القصص چنين برمىآيد كه انس المريدين خود كتابمستقلى بوده،كه ابوالقاسممحمود بن حسنجيهانى، استاد بخاري ارفنجى، بنا به درخواست شاگردانش، در تفسير سورة يوسف فراهم آورده بوده است و سپس بخاري ارفنجى در 475ق/ 1082م در بلخ، نسخهاي از آن را تهيه، و پس از مقابله با متن اصلى، در آن اينگونه تصرف كرده است: 1. مشكلات متن را به قدر توان خود گشوده است. 2. به كوتاه كردن سخنانى پرداخته كه در نظر او دشوار مىنموده است. 3. صورت واضح آيههايى را كه جيهانى نياورده بوده، به متن افزوده است. 4. متن داستان يوسف را با تفصيل بيشتري نگاشته است. 5. برخى سخنان لطيف را از نسخة تكملة اللطايف و نزهة الطرايف برگزيده، و به متن اصلى افزوده است (بخاري ارفنجى، 1؛ دربارة تكملة اللطايف، نك: منزوي، فهرستواره، 3/1736). به اين ترتيب، بخاري ارفنجى اثر استاد خود را مطولتر و مشبعتر كرده، و آن را به عنوان فصلى در كتاب خود گنجانده، و پس از آن به شيوة پيشين، تاج القصص را ادامه داده، و به پايان برده است. از تاج القصص نسخههاي متعدد بر جا مانده است و معتبرترين آنها كه احتمالاً از روي نخستين تحرير تاج القصص تهيه شده، مربوط به سدة 9ق/15م است و آغاز و پايان ندارد (نك: آلداود، 18). منزوي اين نسخه را معرفى كرده است ( خطى مشترك، 1/13). آل داود ضمن تهية فهرستى از كلية نسخههاي تاج القصص، تصريح كرده كه ديگر نسخههاي اين كتاب، همگى متعلق به سدة8ق/14م و پس از آن است و از روي تحرير جديدي تهيه شده است كه با متن نسخة كهن، تفاوتهايى دارد. مآخذ: آل داود، سيدعلى، « تاج القصص كهنترين داستان پيامبران به زبان پارسى»، كتابداري، تهران، 1367ش، شم 13؛ ابن حوقل، محمد، صورة الارض، به كوشش كرامرس، ليدن، 1413ق/1992م؛ استوري، چ.ا.، ادبيات فارسى، ترجمه به روسى برگل، ترجمة يحيى آرينپور و ديگران، تحرير احمد منزوي، تهران، 1362ش؛ اشكال العالم، منسوب به ابوالقاسم جيهانى، ترجمة على بن عبدالسلام كاتب، به كوشش فيروز منصوري، مشهد، 1368ش؛ اصطخري، ابراهيم، مسالك و ممالك، ترجمة كهن فارسى، به كوشش ايرج افشار، تهران، 1347ش؛ بخاري ارفنجى، احمد، تصوير دو صفحه از تاج القصص، همراه « تاج القصص كهنترين...» (نك: هم ، آل داود)؛ بيرونى، ابوريحان، القانون المسعودي، حيدرآباد دكن، 1374ق/1955م؛ حدود العالم، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340ش؛ سمعانى، عبدالكريم، الانساب، به كوشش عبدالله عمر بارودي، بيروت، 1408ق/1988م؛ مقدسى، محمد، احسن التقاسيم، به كوشش محمد مخزوم، بيروت، 1987م؛ منزوي، خطى مشترك؛ همو، فهرست نسخههاي خطى كتابخانة گنجبخش، اسلامآباد، 1357ش؛ همو، فهرستوارة كتابهاي فارسى، تهران، 1376ش؛ نيز: Bankipore; Blochet, E., Catalogue des manuscrits persans de la Bibliotheque nationale, Paris, 1905. مريم مجيدي