responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4530
بحر الميت‌
جلد: 11
     
شماره مقاله:4530


بَحْرُالْمَيَّت‌، درياچه‌اي‌ در فلسطين‌ كه‌ به‌ واسطة فقدان‌ حيات‌ جانوري‌، به‌اين‌نام‌ (درياي‌مرده‌) مشهور شده‌است‌؛ اما در منابع‌ مختلف‌ و در ميان‌ اقوام‌ گوناگون‌ اسامى‌ و القاب‌ ديگري‌ هم‌ يافته‌ است‌، چنانكه‌ در تورات‌ نام‌ آن‌ درياي‌ نمك‌ (بحرالملح‌) و درياي‌ عربه‌ و درياي‌ شرقى‌ (سفرتثنيه‌، 3:17؛ صحيفةيوشع‌، 3:16، نيز 12:3؛ كتاب‌دوم‌ پادشاهان‌، 14:25؛ كتاب‌ حزقيال‌ نبى‌، 47:18) آمده‌ است‌، و روميان‌ و يونانيان‌ آن‌ را به‌ سبب‌ وجود قير در جاي‌ جاي‌ درياچه‌، درياي‌ قير (بحرالزفت‌1) مى‌ناميدند (اروين‌، 430 ؛ «دائرةالمعارف‌...2»، .(II/547 جغرافى‌دانان‌ مسلمان‌ آن‌ را بحيرةالمُنْتِنه‌ (متعفن‌، بويناك‌) و بحيرة المقلوبة (ياقوت‌، 1/516؛ ابن‌ خردادبه‌، 79؛ مقدسى‌، 178، 183)، و به‌ سبب‌ آبادي‌ زُغَر در نزديكى‌ آن‌ (ياقوت‌، 2/934)، بحيرة زُغَر خوانده‌ (ابوالفدا، 39؛ دمشقى‌، 268، 279)، و با انتساب‌ به‌ سدوم‌، مسكن‌ قوم‌ لوط آن‌ را بحيرة سدوم‌، و با انتساب‌ به‌ قوم‌ لوط آن‌ را درياچه‌ يا درياي‌ لوط هم‌ گفته‌اند (قلقشندي‌، 4/86؛ ناصرخسرو، 29-30؛ براي‌ برخى‌ اطلاعات‌ ديگر، نك: حدود العالم‌، 56؛ ابن‌ عبدالمنعم‌، 431؛ يعقوبى‌، 74؛ آغا، 119؛ دباغ‌، 1(1)/83).
اين‌ درياچه‌ مستطيل‌ شكل‌ (همانجا) بين‌ 31 و 5 تا 31 و 45 عرض‌ و 35 و 21 تا 35 و 35 طول‌ جغرافيايى‌ قرار دارد (خمار، 51) و از لحاظ ساختار زمين‌ متعلق‌ به‌ سيستم‌ گسترده‌اي‌ است‌ كه‌ از انتهاي‌ شمال‌ غربى‌ درياچة سرخ‌ تا خليج‌ عقبه‌، و در طول‌ محور وادي‌ عربه‌ - بحرالميت‌ - درة اردن‌ - درة بقاع‌ (در لبنان‌) تا شمال‌ غربى‌ سوريه‌ امتداد يافته‌ است‌. اين‌ سيستم‌ را گسل‌ بحرالميت‌ نيز ناميده‌اند (هلد، 34 ؛ نيز نك: هريس‌، جرج‌، .(21 بيابان‌ يهوديه‌ در شرق‌، و صحراي‌ نقب‌ در جنوب‌ اين‌ درياچه‌ واقع‌ است‌ (رايش‌، .(7 بيابان‌ يهوديه‌ بيشتر حاوي‌ تشكيلات‌ سنونين‌1 است‌ كه‌ از گچ‌ و مارنهاي‌ سفيدرنگ‌ همراه‌ با رگه‌هايى‌ از سنگ‌ آتش‌زنه‌ تشكيل‌ شده‌، و بيشتر پوشش‌ تراسها را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌. در محل‌ پيوستن‌ اين‌ بيابان‌ به‌ بحرالميت‌، رسوبات‌ جديدتر كاملاً از ميان‌ رفته‌، و بيرون‌ زدگيهاي‌ آهكى‌ و دولوميتى‌ متعلق‌ به‌ سنومانين‌2 زيرين‌ و بالايى‌ قابل‌ رؤيت‌ است‌؛ به‌ واسطة وجود چنين‌ ساختاري‌، آب‌ بارانى‌ كه‌ در آهكهاي‌ اين‌ بيابان‌ نفوذ مى‌كند، از زير زمين‌ به‌ سمت‌ بحرالميت‌ جريان‌ مى‌يابد (كارمُن‌، .(332
بحرالميت‌ كه‌ پيدايش‌ آن‌ را در حدود 100 هزار ق‌م‌ تخمين‌ مى‌زنند، درگذشته‌ وسعتى‌ به‌ مراتب‌ بيشتر داشته‌ است‌ و در حدود 20 هزار ق‌م‌ شروع‌ به‌ خشك‌ شدن‌ كرد، تا سرانجام‌ در 10 هزار ق‌م‌ به‌ دو درياچة طبريه‌ و بحرالميت‌ تقسيم‌ شد. در حال‌ حاضر، فاصلة اين‌ دو درياچه‌ حدود 104كم است‌ («راهنما...3»، 10 ؛ خوري‌، 49 .(23, از سمت‌ ساحل‌ شرقى‌، زبانه‌اي‌ تا وسط بحرالميت‌ امتداد يافته‌ كه‌ آن‌ را در اين‌ قسمت‌ به‌ دو بخش‌ تقسيم‌ مى‌كند (گلوك‌، 20 ؛ «دائرةالمعارف‌»، همانجا).
بحرالميت‌ آبريز رود اردن‌ به‌ شمار مى‌آيد (هريس‌، جرج‌، 11 ؛ نيز نك: بونه‌، 263 ؛ قلقشندي‌، 4/86 -87) كه‌ با گل‌ ولاي‌ فراوان‌ (گلوك‌، به‌ اين‌ درياچه‌ مى‌ريزد. علاوه‌ بر اين‌، آب‌ بحرالميت‌ توسط 14 خشكه‌ رود از جمله‌ وادي‌النار، وادي‌التعامره‌ و وادي‌ حساسه‌ - كه‌ بيشتر از كرانة غربى‌ به‌ سوي‌ آن‌ جريان‌ دارند - تأمين‌ مى‌گردد («راهنما»، 24 ، نقشه‌؛ شراب‌، 144؛ خوري‌، 24 ؛ دباغ‌، 8(2)/32). از اين‌رو، سطح‌ آب‌ بحرالميت‌ به‌ حجم‌ آبهاي‌ ورودي‌ به‌ آن‌ بستگى‌ دارد و پيوسته‌ در نوسان‌ است‌ (خوري‌، همانجا؛ هلد، 238 ؛ «سطح‌ آب‌4»، .(179
مساحت‌ اين‌ درياچه‌ حدود 050 ،1كم2 است‌ (نحال‌، جغرافية...، 46). بيشترين‌ طول‌ آن‌ از شمال‌ به‌ جنوب‌ 80 كم و عرض‌ آن‌ از شرق‌ به‌ غرب‌ حدود 18كم است‌ (همان‌، 33)؛ عمق‌ آن‌ بين‌ 383 متر در شمال‌ تا حدود يك‌ متر در جنوب‌ در نوسان‌ است‌ (خمار، همانجا). اين‌ درياچه‌ كه‌ در پست‌ترين‌ سطح‌ خشكيهاي‌ جهان‌ قرار گرفته‌ (گوبزر، 7 )، در حدود 397 متر پايين‌تر از سطح‌ دريا واقع‌ است‌ («دائرةالمعارف‌»، همانجا) و با توجه‌ به‌ نوسان‌ سطح‌ آب‌، تا 432 متر زير سطح‌ دريا نيز مى‌رسد (خوري‌، .(49 بحرالميت‌ هيچ‌گونه‌ خروجى‌ ندارد (هلد، .(41
اين‌ درياچه‌ در 1301ش‌/1922م‌ (در دورة قيمومت‌ انگلستان‌) به‌ عنوان‌ حد شرقى‌ سرزمين‌ فلسطين‌ با كرانة شرقى‌ (ترانس‌ جُردن‌) در نظر گرفته‌ شد. امروزه‌ اين‌ درياچه‌ از جنوب‌ غربى‌ با اسرائيل‌، از شمال‌ غربى‌ با كرانة باختري‌ (جزئى‌ از قلمرو دولت‌ خودگردان‌) و از شرق‌ با كشور اردن‌ همجوار است‌ («دائرةالمعارف‌»، همانجا) و حدود دو سوم‌ از آن‌ به‌ اردن‌ تعلق‌ دارد (هريس‌، جرج‌، .(161 به‌ واسطة تبخير شديد آب‌ كه‌ تا 74/2 ميليون‌ متر مكعب‌ در روز برآورد مى‌شود، آب‌ اين‌ درياچه‌ كه‌ ابن‌ فقيه‌ (ص‌ 112) آن‌ را از عجايب‌ چهارگانة سرزمين‌ شام‌ برشمرده‌، شورترين‌ آبهاي‌ جهان‌ به‌ حساب‌ مى‌آيد (هلد، همانجا) و هيچ‌ جانداري‌ نمى‌تواند در آن‌ زندگى‌ كند (همانجا؛ ياقوت‌، 1/516؛ عبدالمؤمن‌، 1/169؛ قلقشندي‌، همانجا). درجة شوري‌ بحرالميت‌ با نسبت‌ 35%، 10 برابر متوسط شوري‌ آب‌ درياهاست‌ (هلد، همانجا)؛ در هر ليتر از آب‌ سطحى‌ اين‌ درياچه‌ حدود 227 تا 275 گرم‌ نمك‌ غيرمحلول‌ وجود دارد و در عمق‌ 110 متري‌ آن‌، آب‌ با 327 گرم‌ نمك‌ در هر ليتر، از لحاظ شيميايى‌ به‌ حالت‌ اشباع‌ درمى‌آيد (فيشر، .(435
حجم‌ آب‌ اين‌ درياچه‌ رو به‌ كاهش‌ است‌ (خوري‌، 41 )، تا جايى‌ كه‌ حوضة جنوبى‌ آن‌ به‌ نيمى‌ از وسعت‌ پيشين‌ خود رسيده‌ است‌ و تنها حدود يك‌ متر عمق‌ دارد (هلد، همانجا). تبخير شديد و جنگل‌ زدايى‌ در حوضة آبگير آن‌ از علل‌ خشكيدن‌ اين‌ درياچه‌ به‌ شمار رفته‌ است‌، به‌ نحوي‌ كه‌ گفته‌ مى‌شود تا حدود هزار سال‌ ديگر، بحرالميت‌ به‌ كلى‌ از ميان‌ برود (خوري‌، .(24 به‌ منظور پيشگيري‌ از فرو افتادن‌ سطح‌ اين‌ درياچه‌، طرح‌ پيشنهادي‌ ايجاد آبراهه‌اي‌ بين‌ مديترانه‌ و بحرالميت‌ - كه‌ مطالعات‌ اولية آن‌ به‌ دهه‌هاي‌ 1950 و 1960م‌ باز مى‌گردد - مطرح‌ شده‌ كه‌ اجراي‌ آن‌ به‌ علت‌ موانع‌ موجود، از جمله‌ كمبود منابع‌ مالى‌، به‌ آينده‌ موكول‌ شده‌ است‌ (گارفينكل‌، 83 -80 ؛ آغا، 121).
شواهدي‌ از جمله‌ سنگهاي‌ آتش‌زنة متعلق‌ به‌ دورة ميانى‌ عصر ديرينه‌ سنگى‌ (ح‌ 000 ،20ق‌م‌) در ساحل‌ جنوبى‌، نشان‌ مى‌دهد كه‌ اطراف‌ بحرالميت‌ از لحاظ زندگى‌ و فعاليت‌ انسانى‌ داراي‌ اهميت‌ و قدمت‌ زيادي‌ است‌ (خوري‌، .(23 دشتهاي‌ كوچك‌ و حاصل‌خيز موسوم‌ به‌ «غور» در اطراف‌ اين‌ درياچه‌ يادآور آبادانى‌ شهرهايى‌ همچون‌ سدوم‌ و گوموراست‌ (اسپافُرد، 38 ؛ پرلمن‌، 197 )، همچنين‌ نوشته‌اند كه‌ تجارت‌ املاح‌ اين‌ درياچه‌ در دورة نوسنگى‌ موجب‌ شكوفايى‌ شهر كهن‌ اريحا شده‌ است‌ (مزار، .(44-45 ناصر خسرو كه‌ اين‌ منطقه‌ را ديده‌ بوده‌، تصريح‌ كرده‌ كه‌ شهر لوط بر كنار بحرالميت‌ قرار داشته‌ است‌ (ص‌ 30)؛ نيز آورده‌اند كه‌ در كرانة غربى‌ بحرالميت‌، در محلى‌ به‌ نام‌ مزادا5 واقع‌ در ارتفاع‌ 400 متري‌، دژي‌ مستحكم‌ به‌ همين‌ نام‌ قرار داشت‌ (هريس‌، رابرت‌، كه‌ يوسفوس‌ آن‌ را مأمن‌ قوم‌ سيكاري‌6 مى‌داند و برپايى‌ آن‌ را به‌ «پادشاهان‌ كهن‌» نسبت‌ مى‌دهد .(III/117) همو گزارش‌ مى‌دهد كه‌ اين‌ قوم‌ تمامى‌ آباديهاي‌ منطقه‌ را مورد تعرض‌ قرار مى‌دادند .(III/119) هرود پس‌ از فتح‌ آن‌ دژ به‌ دست‌ روميان‌ استحكامات‌ آن‌ را با ايجاد يك‌ ديوار دفاعى‌ مضاعف‌ تقويت‌ كرد (هريس‌، رابرت‌، همانجا؛ نيز نك: يوسفوس‌، ؛ III/591 پرلمن‌، 198 )؛ اين‌ دژ از شبكة آبرسانى‌ قابل‌ توجهى‌ برخوردار بود (كارمن‌، .(46
در 1947م‌ دست‌نوشته‌هاي‌ باستانى‌ موسوم‌ به‌ «طومارهاي‌ بحرالميت‌» در محلى‌ به‌ نام‌ «خربة قمران‌»، واقع‌ در حدود 5/1 كيلومتري‌ غرب‌ اين‌ درياچه‌ و حدود 12 كيلومتري‌ (جنوب‌) شهر اريحا، توسط چوپانان‌ فلسطينى‌ يافت‌ شد كه‌ به‌ پيروان‌ اولية عيسى‌(ع‌) تعلق‌ دارد (پرلمن‌، 254 -253 ؛ كارمن‌، 332 ؛ «باستان‌شناسى‌1»، 169 )؛ گرچه‌ بعضى‌ اين‌ طومارها را به‌ فرقه‌اي‌ يهودي‌ نسبت‌ داده‌ («دائرةالمعارف‌»، ؛ II/548 راپس‌، 398 )، و گروهى‌ حتى‌ آنها را متعلق‌ به‌ جماعتى‌ از «آتش‌ پرستان‌» ايران‌ باستان‌ به‌ شمار آورده‌اند (هريس‌، رابرت‌، 124 ؛ قس‌: «باستان‌شناسى‌»، .(163 در 73م‌ قيامى‌ توسط اين‌ مردمان‌ برضد روميان‌ برپا شد كه‌ محل‌ آن‌ را در كرانة غربى‌ بحرالميت‌ و حدود 32 كيلومتري‌ شمال‌ سدوم‌ باستان‌ دانسته‌اند (پرلمن‌، 198 ؛ نيز نك: هريس‌، رابرت‌، .(125
از همان‌ آغاز اسلام‌، مسلمانان‌ قصد بيرون‌ راندن‌ روميان‌ از فلسطين‌ را داشتند (رانسيمان‌، )؛ I/15 در واقع‌، هم‌ مسلمانان‌ صدر اسلام‌ و هم‌ ساكنان‌ قديمى‌ فلسطين‌، پيروزي‌ بر روميان‌ را نوعى‌ بازپس‌گيري‌ سرزمين‌ خودي‌ از بيگانگان‌ به‌ شمار مى‌آوردند (حتى‌، .(143 از اين‌رو، هرقل‌ (هراكليوس‌) در 8ق‌/629م‌ بعد از غلبه‌ بر سپاه‌ كوچكى‌ كه‌ به‌ فرمان‌ پيامبر(ص‌) گسيل‌ شده‌ بود، كمكهاي‌ خود به‌ طوايف‌ جنوب‌ بحرالميت‌ و ساكن‌ در كنار مسير مدينه‌ - غزه‌ را قطع‌ نمود. اين‌ درگيري‌ در موته‌، واقع‌ در منتهى‌ اليه‌ جنوب‌ شرقى‌ بحرالميت‌ رخ‌ داد و طى‌ آن‌، زيد بن‌ حارثه‌ نيز جان‌ خود را از دست‌ داد (همو، 147 ، 143 ؛ طبري‌، 2/36 بب؛ نيز نك: ابن‌ اثير، 2/234 بب؛ بروكلمان‌، 43).
كمى‌ پس‌ از آن‌، در 13ق‌/634م‌ و در زمان‌ ابوبكر، مسلمانان‌ با گذشتن‌ از پترا در طول‌ مسير تجاري‌ منتهى‌ به‌ ساحل‌ جنوبى‌، سرگيوس‌، حكمران‌ رومى‌ فلسطين‌ را در وادي‌ عربه‌، واقع‌ در جنوب‌ بحرالميت‌، شكست‌ داده‌، سپاهيان‌ رومى‌ را از ميان‌ برداشتند (رانسيمان‌، همانجا؛ حتى‌، .(148
الحُمَيمه‌ آبادي‌ كوچكى‌ در جنوب‌ بحرالميت‌، به‌ واسطة قرار گرفتن‌ بر سر راه‌ قديمى‌ تجاري‌ و نزديكى‌ به‌ محل‌ تلاقى‌ مسيرهاي‌ حجاج‌، يكى‌ از كانونهاي‌ اصلى‌ تبليغات‌ بنى‌ عباس‌ بر ضد امويان‌ به‌ شمار مى‌رفت‌ (همو، .(283 در دورة جنگهاي‌ صليبى‌، ديگر آباديهاي‌ پيرامونى‌ بحرالميت‌ نيز به‌ سبب‌ استقرار در مجاورت‌ شبكة قديمى‌ راهها كه‌ شهرها و آباديهاي‌ مختلف‌ را از جهات‌ گوناگون‌ به‌ يكديگر متصل‌ مى‌ساخت‌ (رانسيمان‌، )، II/5 شاهد كشاكشهاي‌ فراوان‌ بود؛ به‌ همين‌ سبب‌، بدوئن‌ - شاه‌ صليبى‌ - پس‌ از سوزاندن‌ و از ميان‌ برداشتن‌ آباديهاي‌ اين‌ ناحيه‌ (همو، )، II/72 در 509ق‌/1115م‌ دژي‌ مستحكم‌ در جنوب‌ بحرالميت‌ برپا داشت‌، تا بر راههايى‌ كه‌ دمشق‌ را به‌ حجاز و مصر متصل‌ مى‌ساخت‌، تسلط داشته‌ باشد (حتى‌، 641 ؛ رانسيمان‌، 229-230 .(II/98, اين‌ ناحيه‌ و دژ مزبور در 583ق‌/1187م‌ توسط صلاح‌الدين‌ به‌ تصرف‌ مسلمانان‌ درآمد (بروكلمان‌، 321).
آب‌ بحرالميت‌ حاوي‌ كانيهايى‌ از جمله‌ كلريدهاي‌ كلسيم‌، منيزيم‌، سديم‌، پتاسيم‌ و بروميد منيزيم‌ است‌ (آغا، 120؛ نحال‌، جغرافية، 33-34؛ كارمن‌، .(130 قير (زفت‌) اين‌ درياچه‌ از دوران‌ كهن‌ مورد بهره‌برداري‌ بوده‌ است‌ (هلد، 111 ؛ بونه‌، 265 ؛ نيز نك: ابن‌ خردادبه‌، 79)؛ از اين‌ ماده‌ درگذشته‌ به‌ عنوان‌ دفع‌ آفات‌ در تاكستانها و نيز براي‌ مقاصد درمانى‌ استفاده‌ مى‌كردند I/933) , 2 .(EIانگلستان‌ در دورة قيمومت‌ و در ژانوية 1930م‌ طى‌ قراردادي‌ 75 ساله‌، استخراج‌ ذخاير كانى‌ اين‌ درياچه‌ را به‌ شركتى‌ صهيونيستى‌ به‌ نام‌ «شركت‌ پتاس‌ فلسطين‌» واگذار كرد («كميته‌...2»، ؛ II/974 نيز نك: قهوجى‌، 16؛ ياغى‌، 78؛ لوكاس‌، .(121 اين‌ شركت‌ در اين‌ ناحيه‌ كه‌ بخش‌ عمدة آن‌ در اختيار اعراب‌ قرار داشت‌ (كوئن‌، 341 )، نخست‌ در قسمت‌ شمالى‌ بحرالميت‌، و از 1937م‌ در منتهى‌اليه‌ جنوبى‌ آن‌ به‌ استخراج‌ پتاس‌ پرداخت‌ («راهنما»، 258 ؛ سليم‌، 426- 428). در همين‌ دوره‌، كوششهايى‌ براي‌ اكتشاف‌ نفت‌ در پيرامون‌ بحرالميت‌ به‌ انجام‌ رسيد (شوادران‌، .(452
در جريان‌ شكل‌گيري‌ دولت‌ صهيونيستى‌ و زمينه‌سازيهاي‌ انگلستان‌ به‌ منظور سيطره‌ بر دو عامل‌ مهم‌ اقتصادي‌ در فلسطين‌، يعنى‌ آب‌ و كانيها (نحال‌، سياسة...، 93-94)، برنامه‌هايى‌ براي‌ تصرف‌ صحراي‌ نقب‌ و دست‌يابى‌ به‌بحرالميت‌ آشكارا در دستوركار قرارگرفت‌ (شلائيم‌، .(376 به‌ اين‌ ترتيب‌، در 1331ش‌/1952م‌ به‌ منظور بهره‌برداري‌ از پتاس‌ اين‌ درياچه‌، «كارخانه‌هاي‌ بحرالميت‌» به‌ عنوان‌ بزرگ‌ترين‌ كارخانة صنعتى‌ اسرائيل‌ در شهر نوبنياد سدوم‌، در مجاورت‌ سدوم‌ باستان‌، توسط اين‌ دولت‌ راه‌اندازي‌ شد (كارمن‌، 282 ,130 ؛ پرلمن‌، .(197 علاوه‌ بر پتاس‌، مقاديري‌ فسفات‌، مس‌، رس‌ («دائرةالمعارف‌»، )، II/548-549 برُم‌ و منگنز (هلد، 235 از بحرالميت‌ استخراج‌ مى‌شود. پتاس‌ استخراجى‌ از اين‌ درياچه‌ يك‌ سوم‌ توليد جهانى‌ را تشكيل‌ مى‌دهد (همو، .(132 علاوه‌ بر بهره‌برداريهاي‌ اسرائيل‌ از اين‌ درياچه‌، مهم‌ترين‌ صنايع‌ اردن‌ به‌ استخراج‌ پتاس‌ و فسفات‌ از بحرالميت‌ وابسته‌ است‌ (گارفينكل‌، 82 ,79 ؛ گوبزر، .(68
اطراف‌بحرالميت‌ ازكانونهاي‌گردشگري‌داخلى‌ و خارجى‌ محسوب‌ مى‌شود (كارمن‌، و هر ساله‌ گردشگران‌ بسياري‌ براي‌ بهره‌گيري‌ از خواص‌ درمانى‌ آبهاي‌ آن‌ به‌ اين‌ ناحيه‌ سفر مى‌كنند (خضر، 55). اهميت‌ اقتصادي‌ اين‌ درياچه‌ و فعاليتهاي‌ وابسته‌ به‌ آن‌، موجب‌ شكل‌گيري‌ راههاي‌ ارتباطى‌ و برپايى‌ شهركهايى‌ در اطراف‌ آن‌ و قسمتهايى‌ از نقب‌، و از اين‌ طريق‌ غلبه‌ بر بيابان‌ شده‌ است‌ (كارمن‌، همانجا). بحرالميت‌ بجز اهميت‌ اقتصادي‌ و گردشگري‌، داراي‌ ارزش‌ زيست‌ محيطى‌ فراوانى‌ است‌ (توما، .(58
مآخذ: آغا، نبيل‌ خالد، مدائن‌ فلسطين‌، بيروت‌، 1993م‌؛ ابن‌ اثير، الكامل‌؛ ابن‌ خردادبه‌، عبيدالله‌، المسالك‌ و الممالك‌، به‌ كوشش‌ دخويه‌، ليدن‌، 1306ق‌؛ ابن‌ عبدالمنعم‌ حميري‌، الروض‌ المعطار، بيروت‌، 1984م‌؛ ابن‌ فقيه‌، احمد، مختصر كتاب‌ البلدان‌، بيروت‌، 1988م‌؛ ابوالفدا، تقويم‌ البلدان‌، به‌ كوشش‌ رنو و دوسلان‌، پاريس‌، 1840م‌؛ بروكلمان‌، كارل‌، تاريخ‌ ملل‌ و دول‌ اسلامى‌، ترجمة هادي‌ جزايري‌، تهران‌، 1346ش‌؛ حدود العالم‌، به‌ كوشش‌ منوچهر ستوده‌، تهران‌، 1340ش‌؛ خضر، محمد، «قطاع‌ السياحة فى‌ اسرائيل‌»، مجلة الارض‌، 1955م‌، س‌ 22، شم 3؛ خمار، قسطنطين‌، موسوعة فلسطين‌ الجغرافية، بيروت‌، 1969م‌؛ دباغ‌، مصطفى‌ مراد، بلادنا فلسطين‌، بيروت‌، 1974م‌؛ دمشقى‌، محمد، نخبة الدهر، بيروت‌، 1988م‌؛ سليم‌، محمد عبدالرئوف‌، نشاط الوكالة اليهودية لفلسطين‌، بيروت‌، 1982م‌؛ شراب‌، محمدمحمد، معجم‌ بلدان‌ فلسطين‌، دمشق‌، 1987م‌؛ طبري‌، تاريخ‌؛ عبدالمؤمن‌ بن‌ عبدالحق‌، مراصد الاطلاع‌، بيروت‌، 1954م‌؛ عهد عتيق‌؛ قلقشندي‌، احمد، صبح‌الاعشى‌، به‌ كوشش‌ محمدحسين‌ شمس‌الدين‌، قاهره‌، 1963م‌؛ قهوجى‌، حبيب‌، استراتيجية الصهيونية و اسرائيل‌، دمشق‌، 1982م‌؛ مقدسى‌، محمد، احسن‌ التقاسيم‌، ليدن‌، 1906م‌؛ ناصرخسرو، سفرنامه‌، به‌ كوشش‌ محمد دبيرسياقى‌، تهران‌، 1356ش‌؛ نحال‌، محمد سلامه‌، جغرافية فلسطين‌، بيروت‌، 1966م‌؛ همو، سياسة الانتداب‌ البريطانى‌، بيروت‌، 1981م‌؛ ياغى‌، اسماعيل‌ احمد، الارهاب‌ و العنف‌ فى‌ الفكر الصهيونى‌، بيروت‌، 1986م‌؛ ياقوت‌، بلدان‌؛ يعقوبى‌، احمد، البلدان‌، بيروت‌، 1988م‌؛ نيز:
Anglo - American Committee of Inquiry n , A Survey of Palestine, Washington,1991; Archaeology, Jerusalem, 1974; Bonn E , A., X Natural Resources of Palestine n , The Geographical Journal, London, 1938, vol. XCII, no. 3; Cohen, M. J., Palestine and the Great Powers, Princeton, 1982; X The Dead Sea Levels n , The Geographical Journal, London, 1906, vol. XXVIII, no. 2; EI 2 ; Encyclopedia of the Modern Middle East, New York, 1996; Fisher, W. B., The Middle East, London, 1978; Garfinkle, A., Israel and Jordan in the Shadow of War, New York, 1992; Glueck, N., The River Jordan, New York, 1968; Gubser, P., Jordan, London, 1983; Harris, George L., Jordan, New York, 1958; Harris, Roberta L., Exploring the World of the Bible Lands, London, 1995; Held, C. C., Middle East Patterns, London, 1989; Hitti, Ph. K., History of the Arabs, London, 1937; Irwin, W., X The Salts of the Dead Sea and River Jordan n , The Geographical Journal, 1923, vol. LXI, no. 6; Josephus, The Jewish War, tr. J. Thackeray, London, 1976; Karmon, Y., Israel, a Regional Geography, London, 1971; Khouri, R. G., The Jordan Valley, London, 1981; Lucas, N., The Modern History of Israel, London, 1974; Mazar, A., Archaeology of the Land of the Bible, New York; The Middle East Intelligence Handbooks, 1943-1946 (Palestine and Transjordan), London, 1987; Pearlman, M. and Y. Yannai, Historical Sites in Israel, Jerusalem, 1977; Reich, B. and G. R. Kieval, Israel, Oxford, 1993; Rops, D., Daily Life in Palestine, London, 1965; Runciman, S., A History of the Crusades, London, 1971; Shlaim, A., Collusion Across the Jordan, New York, 1988; Shwadran, B., The Middle East, Oil and the Great Powers, New York, 1973; Spafford, J. E., X Around the Dead Sea by Motor Boat n , The Geographical Journal, 1912, vol. XXXIX, no. 1; Tuma, E. H. and H. Darin - Drabkin, The Economic Case for Palestine, London, 1978.
عباس‌ سعيدي‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4530
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست